محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845164715
اركان بزه آدم ربايي: عنف، تهديد، حيله
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: اركان بزه آدم ربايي: عنف، تهديد، حيله
گزارش جريان پرونده
دو نفر به نامهاي اكبر... و حسن... به اتهام شركت در آدمربايي تحت تعقيب شعبه دوم دادگاه عمومي... قرار گرفتهاند و اجمال قضيه چنين است كه بر اثر معاملاتي كه شاكي پرونده آقاي حبيبالله... با اكبر... داشته، شخص اخيرالذكر بدهكار ديگران شده و به جهت صدور چك بلامحل فراري گرديده است. وي كه در روستاي... از توابع... مخفيبوده، با آقاي حبيبالله... تماس گرفته و مشكلات مالي خود را مطرح و مطالبه پول مينمايد.
آقاي حبيبالله... همراه شخصي به نام جواد... از تهران با اتومبيل خود حركت كرده و مبلغ سيصد و شصتهزار تومان وجه نقد به همراه ميبرد و در روستاي مذكور به منزل آقاي محمدعلي... كه شوهر خواهر متهمين است، وارد ميگردد. شب را در آنجا بيتوته ميكند و روز بعد ظاهراً بين آنها مشاجره و درگيري به وجود ميآيد و در نتيجه شاكي مدعي است، او را به مدت چهار روز در منزل ياد شده نگه ميدارند (اختفاء) و بدين سبب بعد از آزادي از متهمين مذكور به اتهام آدمربايي و اختفاء، اعلام شكايت ميكند.
شاكي ادعا كرده در مدت مذكور وي را مجبور كردهاند كه به منزلش و برادرش تلفن بزند و مطالبه پول كند و چنين كاري را كرده و جواد... به همراه حسن... به برادر و همسر شاكي مراجعه و پول را گرفته و آوردهاند.
دادگاه به حسن... اتهام اختفاء و آدمربايي تفهيم كرده و به اكبر... اتهام گروگانگيري را تفهيم كرده است و به محمدعلي... نيز گزارش مامورين تفهيم شده و در نهايت دادگاه به موجب دادنامه شماره 80/494 - 21/3/1380 چنين راي داده است:
مستنداً به مواد 621، 668، 9، 47، 42 و 22 قانون مجازات اسلامي اكبر... را به تحمل سه سال حبس بابت اختفاء شاكي و شش ماه حبس تعزيري و پنجاه ضربه شلاق بابت تهديد و اكراه و الزام به استرداد دو فقره چك و جواد... را به تحمل دو سال حبس و پنجاه ضربه شلاق و محمدعلي ... را به تحمل دو سال حبس و پنجاه ضربه شلاق به اتهام اختفاء و حسن... را به تحمل يك سال و نيم حبس تعزيري و استرداد كارت و سند ماشين محكوم كرده است. متهمين از بابت تهديد با اسلحه تبرئه شدهاند.
شعبه بيست ديوان عالي كشور در مقام تجديدنظر به موجب راي شماره 187/20 - 30/3/1381 چنين راي داده است:
با استدلال به اينكه شاكي طوعاً و با اختيار به روستاي... رفته و چندين روز در آنجا بوده و اظهارات طرفين در پرونده امر حكايت از اختفاء شاكي به عنف ندارد تا مشمول ماده 621 قانون مجازات اسلامي گردد، راي صادره را نقض و پرونده به شعبه همعرض ارجاع شده است.
اين بار شعبه سوم دادگاه عمومي بهار عهدهدار رسيدگي شده و پس از سه جلسه رسيدگي و استماع اظهارات طرفين و وكلاء آنها، سرانجام به موجب دادنامه شماره 81/1782 - 3/10/1381 چنين راي داده است:
ضمن بيان شرح ماجرا، اتهام آقاي اكبر... در حد مباشرت در آدمربايي به نحو اعمال حيله و اغفال... و اتهام حسن... در حد مباشرت در اختفاء شاكي و شركت در اخذ نوشته، سند و چك به عنف و تهديد و اتهام محمدعلي... در حد معاونت در اختفاء شاكي را احراز نموده و مستنداً به مواد 621، 668 و 726 از قانون مجازات اسلامي و رعايت ماده 47 و ماده 22 از همان قانون، اكبر... را بابت اتهام آدمربايي به پنجسال حبس و از بابت اخذ سند و نوشته به عنف، به تحمل دو سال حبس و تحمل 74 ضربه شلاق و آقاي حسن... را به تحمل شش ماه حبس و پرداخت يكميليون ريال جزاي نقدي بدل از شلاق و محمدعلي... را به پرداخت سه ميليون ريال جزاي نقدي محكوم نموده است. حسن... از بابت مشاركت در آدمربايي تبرئه گرديده، همچنين محمدعلي... از بابت معاونت در اخذ وجه، نوشته و سند به عنف تبرئه گرديده است. پرونده در خصوص اتهام جواد... مفتوح مانده است.حكم صادره مورد اعتراض وكيل محكومعليهم قرار گرفته و پرونده به ديوان عالي كشور ارسال و به اين شعبه ارجاع گرديده است.
هيأت شعبه پس از قرائت گزارش عضو مميز و اوراق پرونده و نظريه كتبي داديار ديوان عالي كشور اجمالاً، مبني بر اينكه موضوع مشمول مقررات صدور راي اصراري بوده و عقيده بر طرح پرونده در هيأت عمومي اصراري، چنين راي ميدهد:نظر به اينكه شعبه سوم دادگاه عمومي... نيز اتهام معنونه را ربودن اشخاص تشخيص داده و به استناد ماده 621 قانون مجازات اسلامي حكم صادر نموده است، موضوع از مصاديق بند ج ماده 266 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور كيفري است. مقرر است پرونده در هيأت عمومي كيفري اصراري مطرح گردد.
در هيأت عمومي ديوان عالي كشور:
يكي از قضات ديوان عالي كشور: براي توضيح بيشتر قضيه، صورتجلسه مواجهه حضوري شاكي و مشتكي عنهم را قرائت ميكنم و قبل از آن هم بايد بگويم كه حبيبالله... ساكن... بوده و به خاطر چند فقره كلاهبرداري و صدور چك بلامحل سابقه محكوميت دارد، ايشان با آقاي دكتر... سابقه دوستي داشته كه از اين رفاقت سوءاستفاده كرده و به اكبر... گفته: زميني را كه سود زيادي دارد ميخواهم بخرم، شما پول بدهيد تا در سود آن سهيم شويد. در مقاطع مختلف از آقاي اكبر... پولگر فته، آقاي اكبر... براي تهيه پول مورد نظر حبيبالله...، به برادر خانمش كه در ژاپن كارگري ميكرده، تلفن زده و پول خواسته او هم چندهزار دلار ميفرستد، متهم با پول او و اكبر... زمين را ميخرد، البته به نام خودش و بعد ميفروشد و سودش را هم شخصاً به جيب ميزند، اكبر... هر كاري ميكند نميتواند حق خودش را بگيرد، به علاوه خود ايشان هم به ديگران بدهكار بوده و چك داده بود و گرفتار ديگران بوده و در پي بهانه به او تلفن ميكند و ميگويد: صدهزار تومان پول لازم دارم، حبيبالله... از... به ده... كه محل زندگي اكبر... بوده ميرود و شام را همراه با جواد... در منزل محمدعلي... از منسوبين اكبر... ميخورند و ميخوابند. فردا به او ميگويند: آقا حساب و كتاب ما را روشن كن و بعد از صحبت زياد، حبيبالله... آقاي جواد... را همراه يك نفر ديگر به... و... ميفرستد و پولي تهيه ميكند و ميآورند به ده... و به اكبر... كه طلبكار بوده ميدهند. حبيبالله... در مواجهه حضوري مورخ... ميگويد: به دعوت آقاي اكبر... طي تماس تلفني كه جهت وي مبلغ يكصدوپنجاه الي دويست هزار تومان پول بياورم به روستاي... دعوت شدم، جواد... هم همراه من بود، در ساعت 23:30 وارد روستا شدم، با يك دستگاه خودرو... به منزل آنها رفتم بعد از اينكه وارد منزل شدم، دو نفر ديگر كه آنها را به نام نميشناسم در منزل بودند. آن شب همان محمدعلي... دو نفر مهمان داشت و خود اكبر... با محمدعلي... در منزل بودند. اكبر... اصرار داشت سويچ ماشين را به محمدعلي... بدهم تا ماشين را داخل حياط بياورد. خوابيدم، آنها به اتاق ديگر رفتند، نزديك صبح جواد... مرا بيدار كرد و گفت خواب بدي برايت ديدهاند و گفت ميخواهند شما را بكشند، اسلحه دارند نخواب،من بيدار شدم پس از نماز ديگر نخوابيدم، بعد از صرف صبحانه به اتاق ديگر كه از قبل پردههاي آن را كشيده بودند و جايي مشخص نبود بردند، بعد آقاي اكبر... گفت: حساب و كتاب خودمان چيست؟ در همين حال كه حساب و كتاب ميكرديم، اكبر... به روي من اسلحه كشيد، اسلحهاش از نوع كلت كمري بود در حالي كه اكبر... اسلحه را بر روي من ميكشيد، برادرش به نام حسن... مرا كتككاري كرد. با ميانجيگري محمدعلي ... و جواد...، اكبر... از كار خود پشيمان شد و جهت تسويهحساب نشستيم با هم صحبت كرديم. من گفتم شما هر چيزي بگوييد، من حاضرم انجام بدهم. يك چك به مبلغ يك ميليون و پنجاه هزار تومان نزد اكبر... داشتم آن را دستكاري كردند و مبلغ هفده ميليون و ششصد هزار تومان زيرنويس كردند، بعد از داخل ساك سامسونت من سيصد و شصت هزار تومان برداشتند، اكبر... برداشت، بعد از اين قضيه خودشان يك صورتجلسه نوشتند كه من هفت ميليون و ششصد هزار تومان به اكبر... بدهكارم كه آن را امضا كردم و تاريخ آن را ... قيد كردم، همچنين با زور قولنامه ماشين را به مبلغ دو ميليون و هفتصد هزار تومان به نام حسن... نوشتم و قيد كردم كليه وجه آن به فروشنده پرداخت و كليه مدارك ماشين دست خودشان بوده، بعد از تمام شدن قضيه همگي آنها به اتاق ديگر رفتند من هم تنها ماندم.
بعد از ظهر نزد من آمدند، گفتند: شما حسابت مسدود است و اينها پول براي ما نميشود، به برادرت در ... زنگ بزن براي ما پول نقد بياورد، با گوشي تلفن كه در اختيارم گذاشتند، يك گوشي هم در دست خود اكبر... بود كه مكالمات مرا كنترل ميكرد، مي گفت: سعي كنيد غير از گفتههاي ما چيز ديگري نگوييد. اكبر به من گفت: به برادرت بگو كه من در اين جا آهن خريدم و معامله خوبي است، من به برادرم گفتم مبلغ هفت ميليون وام با خودت بياور و برادرم گفت: فعلاً پول ندارم بعد اصرار كردند، گفتند با همسرت تماس بگير پولي كه در منزل داري بياورند، گويا اين آقاي جواد... ميدانست كه اين شخص منزلش هم پول دارد كه همراه او هم رفته به روستاي... به منزل زنگ زدم و گفتم به همسرم كه من معامله آهن كردم، جواد... را ميفرستم مبلغ يازده ميليون و پانصد هزار تومان چك و پول نقد در منزل هست، به ايشان بدهيد برايم بياورد. صبح روز بعد جواد... با منزل محمدعلي... تماس گرفت، گفت ما به منزلت رفتيم، مبلغ يازده ميليون و پانصد هزار تومان از همسر حبيبالله... گرفتيم، بعد از گذشت دو روز تعطيلي به برادرم گفتم اگر پول نفرستي اين معامله خراب ميشود. جواد... به منزل برادرم رفت، دو ميليون و دويست هزار تومان از رفيقش گرفته بود و يك فقره چك دو ميليون و پانصد هزار توماني به تاريخ روز به جواد... داده چون قبلاً پنج ميليون تومان چك مشترك به برادرم داده بودم، من به برادرم گفتم، ايشان هم چك را به جواد... داده بود، جواد... پنجاه هزار تومان كرايه ماشين از پدرم گرفته بود كه ميرفت ... ميآمد... اينها كرايه ماشيني هم از پدر ايشان گرفته، بعد به روستاي... مراجعه، بعد از هماهنگي با همديگر كل مبلغ را به اكبر... داده بعد آزاد شدم. همان موقع قرار شد كه بعد از تحويل پولهاي نقد و چكي كه از برادرم و همسرم گرفته بودند تحويل بگيرند، سند ماشين و چكي را كه دستكاري كرده بودند تحويل خودم بدهند ولي اصلاً چك را به من ندادند و گفتند تا اينها وصول نشود و پول را به حساب نريزند، اينها را نميدهيم و به عنوان امانت نگه ميداريم بعد محمدعلي... و حسن... ماشين و كارت آن را به من دادند و نزديك غروب من از روستا خارج شدم. اين قاضي محترم افزود:همانطور كه شعبه محترم فرمودند، معتقدم اين عمل نميتواند مصداق آدمربائي داشته باشد.
قاضي ديگر ديوان عالي كشور گفت: فكر ميكنم موضوع روشن باشد، اما مسالهاي كه ميخواستم بيان كنم اين است كه اولاً: ما فقط نسبت به ربودن شخص صحبت ميكنيم و از اينكه در آنجا كه به عنف يا تهديد از او سند گرفته باشند يا نه، ارتباطي به موضوع مورد بحث ندارد. در اين جلسه فقط در مورد تحقق يا عدم تحقق بزه موضوع ماده 621 قانون مجازات اسلامي صحبت خواهد شد و به طور كلي ميخواهم نسبت به اينكه دادگاه در راي صادره آورده بگويم كه حيله و اغفال بايد در رابطه با ربايش باشد، خود شاكي ميگويد رابطه تجاري داشتند و در خريد زمين با هم شريك بودند، از او دعوت كرده به روستا و محل سكونت متهم برود او هم رفته و چهار شبانهروز در منزل متهم مهمان بوده و به قصد ربودن از او دعوت نكرده است. فرستادن آقاي جواد... و برادر خانم شاكي براي آوردن پول دليل براين نيست كه شاكي را ربوده است، آوردن پول به منظور تسويه حساب بوده. از خانم صاحبخانه تحقيق شده، اظهار داشته ايشان مهمان ما بودند و چند نفر ديگر هم بودند و با فرض اينكه در آنجا از خروج شاكي از منزل جلوگيري كرده باشند، موضوع توقيف غيرقانوني است و مورد بحث ما نميباشد و از طرفي با نقض راي و ارجاع به شعبه همعرض، شعبه مرجوعاليه مجازات را تشديد كرده و مدت حبس را از سه سال به پنج سال افزايش داده است. با توجه به محتويات پرونده موضوع ربايش انسان محقق نيست، طرفين اختلاف حساب داشتند، به محل دعوت شده تا حسابهايشان را تسويه كنند، احتمال اينكه در محل درگير هم شده باشند وجود دارد و همچنين ممكن است دوتا سيلي هم رد و بدل شده باشد ولي ارتباطي به ربايش شخص ندارد و اضافه ميكنم اگر آنها آقاي حبيب... را در منزل متهم بازداشت كرده و شخصي را مراقب او گذاشته باشند كه فرار نكند باز هم عمل، توقيف غيرقانوني است نه ربودن شخص.
قاضي ديگر ديوان عالي كشور: نه در گزارش شعبه محترم ديوان سخني از اين آقاي جواد... همراه حبيبالله... مطرح شده و در گزارشي كه خواندند هيچ سخني از آقاي جواد... نيست. با توجه به اين كه كليه افراد ذيربط در اين قضيه نقطه مقابل آقاي حبيبالله... برادرها و داماد و خواهرشان هستند، طبيعي است كه داماد و خواهر هم همان حرف مشتكي عنهم را بيان كنند، از اين طرف ما جواد... را داريم كه به همراه شاكي راهي... شده و بعداً هم با توافق و دستور شاكي برگشته پول و چك برده، به نظر من ايجاب ميكرده از آقاي جواد... هم تحقيق ميشد.
قاضي ديگر: ظاهراً اين آقاي جواد... وقتي آمده بيرون تا پول بياورد، خبر داده كه اين آقا را آن جا نگه داشتهاند، حداقل اين است كه اين آقا رفته و برگشته و چيزي نگفته و اين خود دليل است كه موضوع آدمربايي نيست؛ چه در خيابان و كوچه كسي همراه او نبوده و تهديدي هم نشده است براينكه حرفي نزند، بلكه آزاد رفته و برگشته است.
قاضي ديگر: من ضمن اين كه با دادگاهها موافقم، توضيحي هم دارم راجع به شعبه محترم ديوان كه عرض ميكنم ولي حكم دادگاه را هم به طور مطلق قبول ندارم چون حكمشان خلاف قانون است، به اين معنا كه شعبه سوم دادگاه عمومي... استناد به مواد 621، 668 و 726 قانون مجازات اسلامي كرده است. ماده 668 در مورد تهديد به اخذ سند و نوشته است كه براي آن سه ماه تا دو سال زندان معين شده است.دادگاه راجع به آدمربائي به 5 سال زندان و براي تهديد به 74 ضربه شلاق محكوم كرده است ولي عليرغم استناد به ماده 22 قانون مجازات اسلامي، هيچ اعمال تخفيفي نكرده است چرا كه بايد اصولاً حكم به كمتر از حداقل مجازات مقرر صادر مينمود. بنابراين اگر اكثريت نظرشان مخالف با دادگاهها باشد، بايد مجازاتها اصلاح شود. اما راجع به نظر شعبه محترم براينكه موضوع آدمربائي نيست، بايد عرض شود كه توقيف غيرقانوني هست، زيرا به طور خلاصه با توجه به ماده 621 قانون مجازات اسلامي كه مفهوماً متضمن اخفاء و توقيف غيرقانوني (سلب آزادي شخص) نيز هست و با توجه به اينكه اين شخص را مدت چهار روز مخفي كردهاند و مانع از خروج او شدهاند، حسب صريح ماده 621 قانون مجازات اسلامي، موضوع در حكم آدمربايي است.
قاضي ديگر: با توجه به ماده 621 قانون مجازات اسلامي كه مقرر ميدارد، هر كس به قصد مطالبه وجه يا مال يا به قصد انتقام يا به هر منظور ديگر به عنف يا تهديد يا حيله يا به هر نحو ديگر شخصاً يا توسط ديگري شخصي را بربايد يا مخفي كند، در مانحنفيه هيچ يك از موارد مقرر در ماده مذكور اتفاق نيفتاده است، زيرا اين دو نفر با ميل و رضا با هم به مهماني رفتهاند و بعداً كه بين آنها اختلاف حاصل شده، مساله ربودن مطرح شده است و به هر تقدير احتمال دارد كه جهت مذاكره رفته باشند و هيچ دليل و مدركي وجود ندارد كه مشاراليهما را به قصد مطالبه وجه يا موارد ديگر مقرر در ماده 621 قانون مجازات اسلامي ربوده و مخفي كرده باشند. با اين وصف راي شعبه محترم ديوان صحيح و منطبق با موازين قانوني است.
قاضي ديگر ديوان عالي كشور: رياست محترم شعبه ديوان، عنصر ربودن را در اين عمل به نحو مستدل و دقيق منتفي دانستهاند و من از اين حيث با ايشان كاملاً موافقم، وليكن راجع به مخفي كردن منتظر بودم كه اين موضوع را هم منتفي بدانند تا در نهايت راي شعبه تثبيت شود، كما اين كه جناب آقاي قدرتي هم روي اين موضوع تكيه كردند. اگر ما واقعاً نتوانيم ثابت كنيم كه عنصر مخفي كردن منتفي است، راي دادگاه درست خواهد بود و اگر ثابت كرديم كه عنصر مخفي كردن منتفي هست، راي ديوان صحيح خواهد بود. عرض ميكنم اين آدم را مخفي نكردهاند، از اول كه از... با كسي راه افتاده و با هماهنگي با خانوادهاش بوده، ميدانستند كه كجا ميرود، از آنجا كه تماسهاي تلفني متعدد داشته با نزديكان، با منزل و در يك مقطع به نحو بسيار بارز و آشكاري اين همكارش آمده در شهرها و جاهاي مختلف براي او پول جمع كرده، اين موضوع بركسي مخفي نبوده است در نتيجه ماده 621 حاكم بر مساله نيست. النهايه ميتوان ماده 583 قانون مجازات اسلامي را كه راجع است به بازداشت غيرقانوني، حاكم بر موضوع بدانيم. اصل عملي ميگويد: بايد اكتفا كرد به قدر متيقن از مجازات و خارج از قدر متيقن را مشمول اصل عملي برائت از مجازات بايد كرد. بنابراين با توجه به اين كه قضيه مردد ميان آدمربائي و حبس غيرقانوني است و اين كه مجازات حبس غيرقانوني كمتر از مجازات آدمربائي است و آخرالامر قضيه را نميتوان آدمربائي دانست و در نهايت حبس غيرقانوني است، البته با كيفيات تشديد كننده كه اين كيفيات مجوز تشديد مجازات است نه تغيير عنوان جرم.
قاضي ديگر: من از ابتدا و قبل از خواندن گزارش ميخواستم سئوال بكنم كه چه دليلي هست براين كه اين آقايان كه با اختيار به روستا رفتند، بدون اختيار چند روز را در آنجا ماندند. الان شما هم در آخرين جملهاي كه فرموديد، اشاره فرموديد از آن جايي كه اختلاف حساب پيدا كردند اينها را نگه داشتند و اگر ما اين عمل را مخفي كردن بدانيم چون در مقررات ماده 621 قانون مجازات اسلامي همانطور كه آقاي... فرمودند يكي ربايش است، يكي هم مخفي كردن است، اين عمل مشمول قسمت مخفي كردن ميشود، ليكن كيفرش متفاوت نيست. اگر مخفي كردن را نتوانيم بازداشت غيرقانوني بدانيم، آن يك مطلب ديگري است. من فقط ميخواستم سئوال بكنم، شعبه محترم ميگويد به اين كه اينها چند روز در اينجا به ميل خود ماندند و به ميل خود، افراد يا فردي را فرستادند كه پول بياورند يا چك بياورند، چه دليلي براي اين كار دارند؟
قاضي ديگر: مسالهاي كه جناب آقاي... فرمودند، در واقع مسامحه در تعبير مقنن است. حقيقت اين است كه كل اين مساله مخفي كردن فينفسه و تنها مقصود مقنن نبوده؛ در ذيل آن قسمتي كه اگر به حيله و به... شخصي را بربايد مقصودش مخفي كردن تنها نيست، يعني با مسامحه در تعبير، اين كار را كرده و اصل مقصودش ربايش است و لذا مساله مخفي كردن وارد نبوده و اشكال وارد نيست و لذا راي شعبه ديوان درست است.
آيتالله مفيد،رئيس ديوان عالي كشور: مذاكرات كافي است. جناب آقاي... نظريه جناب آقاي دادستان كل را قرائت فرمايند.
احترماً؛ درخصوص پرونده اصراري كيفري شماره 83/26 باتوجه به گزارش شعبه 20 ديوان عالي كشور و محتويات پرونده محاكماتي به شرح زير اظهار ميگردد:
1- مستنبط از جامع محتويات پرونده كيفري، اين است كه آقاي حبيبالله... از سالها قبل آشنايي و رفت و آمد خانوادگي با آقاي اكبر... مشتكي عنه رديف اول داشته و بين آنها ارتباط مالي برقرار بوده است و در اين جهت آقاي حبيبالله... با اخذ وجوهي در دفعات متعدد از آقاي اكبر... اقدام به خريد يك قطعه زمين مشاركتي نموده است كه به لحاظ اختلاف مالي رابطه آنها به هم خورده و حتي به دخالت آقاي حبيبالله... زندگي آقاي اكبر... با ترك همسر وي از هم پاشيده و وضعيت مالي اكبر... به صورت نامطلوب درآمده كه ناچار به زندگي مخفي روي آورده است و در روز... از طريق تماس تلفني از آقاي حبيبالله... درخواست كمك مالي نموده است. آقاي حبيبالله... در روز موعود به همراه آقاي جواد... به روستاي محل اختفاي آقاي اكبر... در مقام مطالبه سهم خود از زمين مشاركتي كه توسط آقاي حبيبالله... فروخته شده بود، با او به بحث و جدل ميپردازد و به همراه برادر خودحسن...، وي را مضروب مينمايد و مشاراليه را مجبور به تماس تلفني باخانواده خود جهت پرداخت پول مينمايد كه به توافق هم آقاي حسن... در معيت آقاي جواد... به خانواده آقاي حبيبالله... و بستگان او در شهرهاي... و...مراجعه و وجوهي را تحصيل مينمايد و پس از استرداد پول آقاي حبيبالله... در معيت آقاي جواد... محل اقامت آنها را ترك مينمايد. قطع نظر از وجود تعارضات عديده در اظهارات آقاي حبيبالله... و باتوجه به مدافعات مشتكي عنهم آقاي حبيبالله... به خواست خود و با وسيله نقليه خود و در معيت دوست خود به محل اختفاء كه خانه داماد اكبر... باشد، رفته است. اين امر مؤيد به اظهارات طرفين و مندرجات صورتجلسه مواجهه حضوري آنها در تاريخ...كه به امضاي كليه طرفين رسيده، پيوست بوده كه در صفحات 43 تا 48 پرونده مضبوط است.
2- به شرح اوراق 65، 66، 116، 117، 118 و 214 پرونده شاكي آقاي حبيبالله داراي سوابق عديده در ارتكاب جرائم كلاهبرداري و چك بلامحل بوده و تحت عناوين مجرمانه جعل و انتقال مال غير، تحت تعقيب كيفري قرار گرفته است.
نظر به مراتب فوق و باتوجه به اينكه حسب مقررات ماده 621 قانون مجازات اسلامي، براي تحقق جرم آدمربائي علاوهبر انگيزه، اغراض و طرق و حالتهاي مصرح درصدر ماده، مباشرت شخص مرتكب يا فرد مأمور از طرف وي براقدام به ربودن، شرط لازم است و در مباشرت همراهي شخص مرتكب با قرباني جنايت اجتنابناپذير ميباشد. در مانحنفيه آنچه مسلم است، شاكي حسب دعوت و به ميل و اراده و در معيت رفيق و وكيل خود آقاي جواد... به روستاي... رفته و شخصاً وارد منزل محمدعلي... احد از متهمين شده است و تا لحظه ورود به منزل محمدعلي... قرينهاي بر وجود قصد قبلي و توطئه آدمربائي وجود نداشته و در نتيجه فرض همراهي متهمين تا آن لحظه منتفي است. بنابراين عنصر مادي جرم آدمربائي، مفقود به نظر ميرسد خصوصاً اينكه به شرح اوراق 1، 2 و 3 پرونده، يعني متن شكوائيه و توضيحات شاكي در مرجع انتظامي به هيچ وجه صحبتي از آدمربائي وجود ندارد و فقط از بابت ضرب و جرح و اخذ وجه و سند به عنف و اجبار شكايت دارد و برفرض وجود وصف كيفري بر اقدامات انتسابي به متهمين و وجود دلايل انتساب اقدامات ياد شده به عنوان توقيف غيرقانوني، اخد وجه و سند به عنف، ضرب و شتم قابليترسيدگي قضائي دارد ولاغير.
بنابراين مراتب راي شعبه 20 ديوان عالي كشور كه با لحاظ مراتب فوق و رعايت اصول و قواعد انشاء گرديده است، منطبق با موازين تشخيص و موردتأييد است.در پايان، اكثريت اعضاء محترم حاضر در جلسه راي شعبه ديوان را تأييد نمودند.
راي اصراري شماره 12 -- 19/8/1383 -- هيأت عمومي شعب كيفري ديوان عالي كشور
عناصر تشكيل دهنده بزه ربودن اشخاص موضوع ماده 621 قانون مجازات اسلامي عبارت است از عنف با تهديد يا حيله و در مانحنفيه آقاي حبيبالله... كه با آقاي اكبر... داد و ستد داشته و در خريد و فروش زمين نيز شركت داشتهاند با دعوت شريكش طوعاً و به اختيار به اتفاق آقاي جواد... به روستاي... رفته وحسب محتويات پرونده، چند روز مهمان آقاي محمدعلي... شوهر خواهر متهم بوده است و با فرض اينكه، ضمن رسيدگي به حسابهاي فيمابين برخورد فيزيكي نيز بوجود آمده و يا از خروج وي از منزل نيز ممانعت نموده باشند، اينعمل از مصاديق ربودن نيست و ممكن است با يكي از عناوين جرائم ديگر قابل انطباق باشد و اظهارات طرفين حكايت از اخفاء شاكي به عنف نيز ندارد، زيرا متهم شاكي را مخفي نكرده و مشاراليه با تماس تلفني باخانواده اش در... و برادرش در... با فرستادن آقاي جواد... مطالبه وجه نموده تا با آقاي اكبر... تسويه حساب نمايد و چون اين اعمال به طور علني و توسط شخص ثالث آن هم جواد... كسي كه همراه شاكي از ... به روستاي... رفته انجام گرفته، از مصاديق مخفي نمودن مورد نظر قانونگذار نميباشد؛ فلذا به استناد بند ج ماده 266 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور كيفري دادنامه شماره 1782-3/10/1381 شعبه سوم دادگاه عمومي... صرفاً در مورد محكوميت آقاي اكبر... به اتهام بزه ربودن آقاي حبيبالله... نقض و رسيدگي مجدد به دادگاه همعرض محول ميگردد.
هيأت عمومي ديوان عالي كشور (شعب كيفري)
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]
-
گوناگون
پربازدیدترینها