محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826066982
علی علیه السلام برترین نمونه تربیت الهی
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: علی علیه السلام برترین نمونه تربیت الهی
اگر كسی ادعا كند كه من سرآمد طبیبان جهان هستم، برای اثبات این دعوی دو راه وجود دارد: یكی این كه كتابی در طب ارائه دهد كه علل امراض و دارو و درمان آنها را به گونهای بنگارد كه مانندش در كتب طب یافت نشود.دیگر آن كه مریضی را كه، مرض تمام قوا و اعضای او را فراگرفته و در آستانه مرگ است و طبیبان از علاج او عاجز شدهاند به او بسپارند و او بر آن تن لباس صحت و عافیت بپوشاند. پیغمبران، طبیبان فكر و جان و معالجان امراض انسانیت انسان میباشند و پیغمبر اسلام سرآمد این طبیبان است. دلیل علمی او قرآنی است كه مانندش را در بیان علل امراض فكری و اخلاقی و عملی انسان و درمان آنها نمیتوان یافت كه نمونه مختصری از آن در هدایت قرآن ذكر شد و دلیل عملی آن این است كه در جامعهای مبتلا به بدترین امراض آدمیت ظهور كرد، كه از جهت فكری به حدی تنزل كرده بودند كه هر قبیلهای برای خود بتی داشت، بلكه خانوادهها از خرما و حلوا برای خود معبودی میساختند، صبحگاه او را سجده میكردند و هنگام گرسنگی اله خود را میخوردند. آفت افكار آنان را به مرهم معرفت و ایمان چنان معالجه نمود كه خالق جهان را اینگونه ستایش كردند (الله لا اله الا هُوَالحَیُّ القَیُّوم لا تَأخُذُهُ سِنَة وُلا نُومٌ لَهُ ما فِی السَماواتِ وَ ما فِی الارضِ مَن ذَالَّذی یَشفَعُ عِندَهُ الا بِاذنِهِ یَعلَمُ ما بَینَ ایدیهِم و ما خَلفَهُم وَلا یُحِیطُونَ بِشیء مِن عِلمِهِ الا بِما شآءَ وَسِعَ كُرسیهِ السَماواتِ وَالارض ولا یَؤدُهُ حِفظِهُما وَهُوالعَلیُّ العَظیم) و در مقابل او به خاك افتاده و گفتند: «سبحان ربی الاعلی و بحمده».حضرت علی علیه السلام میفرمود: «وقت امانتی رسیده كه بر آسمان و زمین و كوهها عرضه شد و از تحملش ابا كردند و انسان آن امانت را برداشت، كسی كه روز در میدان جنگ از هیبتش لرزه بر اندام دلاوران میافتاد، شب در محراب عبادت مانند مار گزیده به خود میپیچید و با چشم گریان میگفت: «ای دنیا! ای دنیا! آیا متعرض من شدی؟ آیا به من اشتیاق پیدا كردی؟! وقت تو نیست، هیهات! غیر مرا مغرور كن، مرا به تو نیازی نیست، من تو را سه طلاقه كردم ...، آه! آه! از كمی توشه و دوری راه.»تطاول اغنیا را بر فقرا چنان از بین برد، كه در محضر آن حضرت یكی از اغنیا نشسته بود، فقیری وارد شد و كنار آن غنی نشست، آن غنی دامن خود را برچید و چون دید آن حضرت شاهد آن منظره است، گفت: یا رسول الله نصف ثروت خود را به این فقیر بخشیدم، فقیر گفت: نمیپذیرم كه مبادا به دردی كه او مبتلا شده گرفتار شوم.این چه تربیتی بود كه آنچنان دست بخشش به غنی و بلند نظری به فقیر داد و تكبر او را به تواضع و ذلت این را به عزت مبدل كرد. سركشی قوی را بر ضعیف چنان از بین برد كه در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام كه قدرت نظامی پادشاه ایران و امپراتوری روم در دست خلیفه مسلمین و فرمانده سپاه او مالك اشتر بود، روزی مالك در بازار مانند افراد عادی ساده و بیپیرایه میرفت كه كسی در آن بازار از راه تمسخر به مالك اهانتی كرد، به آن مرد گفتند: آیا شناختی كسی را كه به تمسخر گرفتی كه بود؟ گفت: نه؛ چون وی را به او معرفی كردند، نگران شد كه آیا با آن قدرت مطلقه چه به روز او خواهد آمد، به جست و جوی مالك برآمد، به او گفتند: مالك به مسجد رفت، سراسیمه به نزد او آمد كه عذر كردار بخواهد، مالك گفت: در پی رفتار تو به مسجد آمدم و دو ركعت نماز خواندم برای آن كه از خدا بخواهم از تقصیر تو در گذرد.سائلی از حضرت علی علیه السلام او سؤال كرد، امر كرد هزار به او بدهید، كسی كه به او فرمان داد پرسید هزار از طلا بدهم یا از نقره؟ فرمود: هر دو نزد من دو سنگ است، آنچه برای سائل نفعش بیشتر است به او بده.اثر آن تربیت بود كه غرور قدرت، او را از ساییدن پیشانی ذلت در مقابل حی قیوم باز نداشت و اهانت كنندهای را كه در اضطراب سزای عمل خود است، به بهترین خیرات كه طلب آمرزش است نایل میكند. فواصل قومی را چنان از میان برد كه با رسوخ قومیت عربیت نسبت به عجم، سلمان فارسی را به حكم (واصبر نَفسِكَ مَعَ الذینَ یَدعونَ رَبهم بِالغدوة والعشی یریدون وجهه ولا تعد عیناك عنهم ترید زینة الحیوة الدنیا ولا تطع من أغفلنا قلبه عن ذكرنا واتبع هواه و كان أمره فرطاً). پهلوی خود نشاند، كه در نتیجه امارت مدائن به او محول شد و فواصل نژادی را چنان از میان برد كه غلام سیاهی را مؤذن خود قرار داد و وقتی به آن حضرت پیشنهاد كردند كه هر دستوری دادی پذیرفتیم، ولی تحمل بانگ این كلاغ سیاه را نداریم، جوابش این بود. "یا أیها الناس إنا خلقناكم من ذكر و أنثی و جعلناكم شعوباً و قبآئل لتعارفوا إن أكرمكم عندالله أتقیكم إن الله علیم خبیر."درخت برومندی كاشت كه ریشه آن علم و معرفت و بدنه آن اعتقاد به مبدأ و معاد و شاخه آن ملكات حمیده و اخلاق فاضله و شكوفه آن تقوا و پرهیزكاری و ثمره آن گفتار محكم و سنجیده و كردار پسندیده بود "ألم تر كیف ضرب الله مثلاً كلمة طیبةً كشجرة طیبة أصلها ثابت و فرعها فی السمآء * توتی أكلها كل حین بإذن ربها."در كدام امت و ملت شجاعتی دیده شده توأم با چنین سخاوتی كه در میدان جنگ در حال محاربه با مشركی بود، مشرك گفت: یا ابن ابی طالب هبنی سیفك. شمشیر را به جانب او افكند، مشرك گفت: عجبا! ای پسر ابی طالب، در چنین وقتی شمشیر خود را به من میدهی؟ فرمود: تو دست سؤال به سوی من دراز كردی و رد سائل از كرم نیست، آن مشرك خود را به زمین افكند و گفت: این سیره اهل دین است، قدمش را بوسید و مسلمان شد."شاه میوه" تربیت الهیبا این تعلیم و تربیت درخت انسانیت را به ثمر رساند و از آن درخت "شاه میوهای" مانند علی بن ابیطالب علیهالسلام به بشریت تحویل داد كه از دائرة المعارف فضایل علمی و عملی او همین چند سطر بس است كه تا زمانی كه رسول خدا صلی الله علیه و آله حیات داشت، ادبش اقتضای اظهار علم و عرفان نمیكرد و همچون ماهی تحتالشعاع آفتاب بود و بعد از آن حضرت هم در محاق اختناق از نورافشانی باز مانده بود و در مدت پنج سال ـ تقریباً ـ با ابتلا به فتنه جنگهای خانمانسوزی چون جنگ جمل و صفین و نهروان، فرصت اندكی كه پیش آمد، اگر بر كرسی سخن نشست گفتارش به نقل ابن ابی الحدید معتزلی دون كلام خالق و فوق كلام مخلوقین بود و تنها برای معرفت خدا و تربیت نفس و نظام جامعه، مراجعه به خطبه اول نهج البلاغه و خطبه متقین و عهد مالك اشتر بس است كه نشان دهد چه اقیانوسی از حكمت علمی و عملی است كه این نمونهها قطرههایی از آن دریاست. اگر در میدان جنگ قدم زد تاریخ مانندش دلاوری ندید كه زرهش پشت نداشته باشد و در یك شب پانصد و بیست و سه تكبیر بگوید و به هر تكبیری دشمنی را به خاك بیفكند و همان شب هم مابین دو صف به نماز شب بایستد و با این كه تیرها از راست و چپ میبارید و در برابرش به زمین میریخت، بدون كمترین اضطرابی مانند اوقات دیگر از انجام وظایف بندگی غافل نشود و مانند عمرو بن عبدود را بر خاك بیفكند كه عامه و خاصه از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت كردند كه فرمود: «لمبارزة علی بن ابی طالب لعمرو بن عبدود یوم الخندق افضل من عمل امتی الی یوم القیامة.»كجا زمانه مقامی را نشان دارد كه از مصر تا خراسان قلمرو ملك او باشد و مشك آب بر دوش زنی ببیند، از او بگیرد و برایش به مقصد برساند و از حال او بپرسد و شب تا به صبح از اضطراب نخوابد كه چرا به آن زن و یتیمانش رسیدگی نشده و صبحگاه خود برای یتیمان بار طعام بكشد و برای آنان غذا طبخ كند و لقمه در دهان آنان بگذارد و چون زن، امیرالمؤمنین علیه السلام را بشناسد و اظهار شرمندگی كند، بگوید ای كنیز خدا! من از تو شرمسارم.و روز فتح خیبر بطل یهود مرحب را به یك شمشیر دو نیمه كند و بعد از آن به هفتاد سوار حمله نماید و آنها را از پای درآورد كه مسلمانان و یهودیان متحیر شوند و این شجاعت را با خوف و خشیتی جمع كند كه با حضور وقت نماز رنگ رخسارش دگرگون میشد و لرزه بر اندامش میافتاد، میگفتند چه شد كه چنین حالتی دست داده؟ میفرمود: «وقت امانتی رسیده كه بر آسمان و زمین و كوهها عرضه شد و از تحملش ابا كردند و انسان آن امانت را برداشت، كسی كه روز در میدان جنگ از هیبتش لرزه بر اندام دلاوران میافتاد، شب در محراب عبادت مانند مار گزیده به خود میپیچید و با چشم گریان میگفت: «ای دنیا! ای دنیا! آیا متعرض من شدی؟ آیا به من اشتیاق پیدا كردی؟! وقت تو نیست، هیهات! غیر مرا مغرور كن، مرا به تو نیازی نیست، من تو را سه طلاقه كردم ...، آه! آه! از كمی توشه و دوری راه.»سائلی از او سؤال كرد، امر كرد هزار به او بدهید، كسی كه به او فرمان داد پرسید هزار از طلا بدهم یا از نقره؟ فرمود: هر دو نزد من دو سنگ است، آنچه برای سائل نفعش بیشتر است به او بده.در هر روزی كه مصیبتی به آن حضرت میرسید، آن روز هزار ركعت نماز میخواند و بر شصت مسكین تصدق میكرد و تا سه روز روزه میگرفت.در كدام امت و ملت شجاعتی دیده شده توأم با چنین سخاوتی كه در میدان جنگ در حال محاربه با مشركی بود، مشرك گفت: یا ابن ابی طالب هبنی سیفك. شمشیر را به جانب او افكند، مشرك گفت: عجبا! ای پسر ابی طالب، در چنین وقتی شمشیر خود را به من میدهی؟ فرمود: تو دست سؤال به سوی من دراز كردی و رد سائل از كرم نیست، آن مشرك خود را به زمین افكند و گفت: این سیره اهل دین است، قدمش را بوسید و مسلمان شد.ابن زبیر نزد آن حضرت آمد و گفت: در حساب پدرم دیدم كه پدرت هشتاد هزار درهم طلبكار است؛ آن مال را به او داد، بعد از آن آمد و گفت: در آنچه گفتم غلط كردم، پدر تو از پدرم هشتاد هزار درهم طلب داشت، فرمود: آن مال بر پدرت حلال و آنچه هم از من گرفتی برای خودت باشد.كجا زمانه مقامی را نشان دارد كه از مصر تا خراسان قلمرو ملك او باشد و مشك آب بر دوش زنی ببیند، از او بگیرد و برایش به مقصد برساند و از حال او بپرسد و شب تا به صبح از اضطراب نخوابد كه چرا به آن زن و یتیمانش رسیدگی نشده و صبحگاه خود برای یتیمان بار طعام بكشد و برای آنان غذا طبخ كند و لقمه در دهان آنان بگذارد و چون زن، امیرالمؤمنین علیه السلام را بشناسد و اظهار شرمندگی كند، بگوید ای كنیز خدا! من از تو شرمسارم.در رعایت حق خلق چنین بود كه اگر اقالیم هفت گانه را با آنچه در زیر آسمان آنهاست به او بدهند كه پوست جوی كه دست رنج مورچهای است از دهان او بگیرد، نمیپذیرفت؛ و در رعایت حق خالق چنان بود كه او را به طمع بهشتش و از ترس آتشش عبادت نمیكرد، بلكه به جهت اهلیت او برای عبادت به بندگیش قیام میكرد.در روزگار خلافتش در بازار بزازها با خدمتكار خود راه برود و دو پیراهن كرباس بخرد و آن را كه بهتر است به نوكر بپوشاند كه غریزه زینت طلبی جوان تأمین شود و جامه پستتر را خود بپوشد.با آن كه خزاین سیم و زر در اختیارش بود، فرمود: «والله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها.»غنیمتی خدمت آن حضرت آوردند كه بر آن غنیمت گرده نانی بود و كوفه هفت محله داشت، آن غنیمت را با گرده نان هفت قسمت كرد، مقسم هر محلی را خواست و قسمتی از آن غنیمت را با قسمتی از آن نان به آن مقسم داد و در هر تقسیم غنیمتی بعد از قسمت دو ركعت نماز میخواند و میفرمود: «الحمدلله الذی اخرجنی منه كمال دخلتة.»و در روزگار حكومتش شمشیرش را در بازار به فروش گذاشت و فرمود: به خدایی كه جان علی در ید اوست، اگر بهای ازاری میداشتم این شمشیر را نمیفروختم.در هر روزی كه مصیبتی به آن حضرت میرسید، آن روز هزار ركعت نماز میخواند و بر شصت مسكین تصدق میكرد و تا سه روز روزه میگرفت.هزار بنده با كدّ یمین و عرق جبین آزاد كرد و هنگامی كه از دنیا رفت هشتصد هزار درهم مقروض بود.شبی كه برای افطار به خانه دختر خود مهمان بود، بر سر سفره دختر فرمانروای آن كشور پهناور، قوتی به جز نان جوی و نمك و كاسه شیری نبود، به نان جو و نمك افطار كرد و لب به شیر نزد كه مبادا سفره او رنگینتر از سفره رعیت او باشد.تاریخ كجا دیده كسی كه از مصر تا خراسان زیر نگین سلطنت اوست، برنامه حكومت او نسبت به خود و فرمانروایان مملكتش آن باشد كه در نامه آن حضرت به عثمان بن حنیف منعكس است و مضمون قریب به مفاد آن نامه این است: «ای پسر حنیف به من رسیده كه مردی از فتیه اهل بصره تو را به مهمانی به خوان طعامی دعوت كرده و تو هم به آن شتافتی، خوراكهای رنگارنگ و قدحها برای تو آورده شده و گمان نمیكردم تو دعوت قومی را اجابت كنی كه بینوای آنها با جفا رانده شده و بینیاز آنها بر آن سفره دعوت شده باشد؛ ببین دندان بر چه خوراكی میگذاری، پس آنچه مورد شبهه است دور انداز و آنچه یقین داری حلال است از آن استفاده كن، آگاه باش كه برای هر مأمومی امامی است كه به او اقتدا كند و به نور علم او استضائه نماید، امام شما از دنیای خود به دو جامه كهنه و دو قرص نان اكتفا كرد، شما بر این كار قدرت ندارید، ولی مرا به پرهیزكاری و كوشش و عفت و درستكاری كمك كنید، والله من از دنیای شما طلایی گنجینه نكردم، و از غنائم آن مالی ذخیره ننمودم، و برای جامه كهنهام جامه كهنه دیگری آماده نكردم و از زمین این دنیا یك وجب برای خود به چنگ نیاوردم ـ تا آن جا كه میفرماید ـ اگر بخواهم به عسل مصفی و مغز گندم و بافتههای ابریشم، راه میبرم، ولكن هیهات كه هوای من بر من غلبه كند، و حرص من مرا به اختیار طعامها بكشد و حال آن كه شاید در حجاز و یمامه كسی باشد كه دسترسی به قرص نانی نداشته و سیری را ندیده باشد.»حكومت اسلامی را باید در آینه وجود كسی دید كه در كوفه است و احتمال وجود شكم گرسنهای در حجاز یا یمامه نمیگذارد دست به غذای لذیذی دراز كند و برای جامه كرباس كهنهای كه بر تن دارد، بدلی تهیه نمیكند و یك وجب زمین برای خود حیازت نمینماید، و از خوراك و پوشاك و مسكن دنیا بهره او همین است تا مبادا كه معیشت او از فقیرترین افراد رعیتش بهتر باشد. در قلمرو سلطنت او عدالتی حكومت میكند كه زره خود را نزد یهودی میبیند و به او میفرماید: این زره من است، آن یهودی كه در شرایط ذمه زندگی میكند با كمال جرأت میگوید: ذره من است و در دست من است، بین من و تو قاضی مسلمین.با آن كه میداند یهودی خیانت كرده و زره او را ربوده، با او نزد قاضی میرود و چون قاضی به احترام آن حضرت قیام میكند، او را برای این امتیاز مؤاخذه مینماید و میفرماید: اگر مسلمان بود با او در مقابل تو مینشستم.و عاقبت یهودی در مقابل این عدل مطلق اعتراف میكند و اسلام میآورد و امام زره را با مركب خود به او میبخشد، یهودی مسلمان شده از آن حضرت جدا نمیشود تا در جنگ صفین به شهادت میرسد.و هنگامی كه خبردار شد خلخال از پای یك زنی كه در ذمه اسلام است كشیده شده، تحمل این قانون شكنی را نداشت و فرمود: «فلو ان امرأ مسلماً مات من بعد هذا أسفاً ماكان به ملوماً، بل كان به عندی جدیراً».و در رهگذر چون دید پیرمردی دست سؤال دراز كرده، به جست و جو برآمد كه موجب گدایی او چیست؟ به آن حضرت دلداری دادند كه این پیرمرد نصرانی است؛ برآشفت كه چگونه در جوانی از او كار كشیدند و در روزگار پیری او را به حال خود واگذاشتهاند كه گدایی كند؟! و فرمان داد كه بر او از بیت المال انفاق كنند.در رعایت حق خلق چنین بود كه اگر اقالیم هفت گانه را با آنچه در زیر آسمان آنهاست به او بدهند كه پوست جوی كه دست رنج مورچهای است از دهان او بگیرد، نمیپذیرفت؛ و در رعایت حق خالق چنان بود كه او را به طمع بهشتش و از ترس آتشش عبادت نمیكرد، بلكه به جهت اهلیت او برای عبادت به بندگیش قیام میكرد.پیغمبر اسلام همچنان كه خود فرمود: «انا أدیب الله و علی أدیبی» بشریت را به تربیت چنین انسانی به كمال آدمیت رساند كه صلابت میدان نبرد را ـ كه تاریخ مانند آن صلابت را ندیده ـ با رقت قلبی كه چهره افسرده یتیمی اشك او را جاری و ناله جگر سوز او را بلند میكند به هم آمیخته، و او را به آزادگی و حریتی رسانده كه از قید تمام مصالح و منافع محدود دنیوی و نامحدود اخروی رسته، و تنها رشته عبودیت و بندگی خداوند عالم را، آن هم نه برای سود خود، بلكه برای اهلیت او به گردن انداخته و بین حریت و عبودیتی جمع كرده كه مقصد نهایی از خلقت انسان و جهان است، چنان رضا و غضب خود را در رضا و غضب خالق خویش فانی كرده كه خوابیدن به جای رسول خدا صلی الله علیه و آله در لیلة المبیت و ضربت بهتر از عبادت ثقلین در روز خندق گواه آن است.آری باغبانی كه در شوره زار جزیرة العرب در ظرف چند سال محدود با آن همه ابتلا چنان امتی به وجود آورد و چنین شاه میوهای از درخت آدمیت به دنیا نشان داد، میتواند بگوید: من بزرگترین باغبان بوستان انسانیتم.آیا عقل و انصاف ایجاب نمیكند ـ با صرف نظر از معجزاتی كه در این مقدمه مجال ذكر آنها نیست ـ فقط با این نمونه علمی و عملی كه مختصری از آن ذكر شد، انسان وارسته از تعصب و هوی ایمان بیاورد كه چنین آیینی میتواند بشریت را به منتها درجه كمال برساند؟! و آیا آنچه عقل و فطرت آدمی از دین از جهت علمی و عملی انتظار دارد در این دین و آیین نیست؟!آیا برتر و بالاتر از این تعلیم و تربیت برای پرورش انسان از نظر شخصی و اجتماعی تعلیم و تربیتی هست؟!این همان ایمان به خاتمیت پیغمبر اسلام و ابدیت شریعت آن حضرت است "ما كان محمد أبا أحد من رجالكم ولكن رسول الله و خاتم النبیین و كان الله بكل شیء علیماً."حضرت آیة الله العظمی وحید خراسانیمنبع:روزنامه ایران / 18/6/82لینک : - ویژگى هاى رفتارى امیرمؤمنان علیه السلام - حقوق از منظر امام علی علیه السلام - بایدها و نبایدهای کارگزاران از دیدگاه امام علی علیه السلام - تحیر بشریت در برابر علی علیه السلام - عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 779]
صفحات پیشنهادی
امام علي علیه السلام و تربيت فرزند
امام علي علیه السلام و تربيت فرزند. ... بهترين و مطمئنترين الگوهاي تربيتي بوده و ارائه ديدگاههاو كشف و عرضه سيره تربيتي ... ميشود، امام علي عليهالسلام به فرزند بسي فراتر از اين نگريسته و آن را عطيهاي الهي .... تربيت ديني به اين معنا در سيره تربيتي امامعلي عليهالسلام از اهميت خاصي برخوردار است و در ذيل به نمونههايي از آن ...
امام علي علیه السلام و تربيت فرزند. ... بهترين و مطمئنترين الگوهاي تربيتي بوده و ارائه ديدگاههاو كشف و عرضه سيره تربيتي ... ميشود، امام علي عليهالسلام به فرزند بسي فراتر از اين نگريسته و آن را عطيهاي الهي .... تربيت ديني به اين معنا در سيره تربيتي امامعلي عليهالسلام از اهميت خاصي برخوردار است و در ذيل به نمونههايي از آن ...
تربيت در سيره امام باقر (علیه السلام)
تربيت در سيره امام باقر (علیه السلام) ... متاله و خدايي شدن، خود نيز در مقام مظهريت ربوبيت مطلق الهي قرار گيرد و به تربيت ما سوي ... كودك به خرج دهند، چرا كه بهترين زمان تربيت فرزندان همين ساليان كودكي و نوجواني است. ... مواظبت نفس از ناپاكي ها (مائده، آيه 105) نمونه هائي از روش هاي قرآني براي تربيت است. .... علی حمودی استقلالی شد ...
تربيت در سيره امام باقر (علیه السلام) ... متاله و خدايي شدن، خود نيز در مقام مظهريت ربوبيت مطلق الهي قرار گيرد و به تربيت ما سوي ... كودك به خرج دهند، چرا كه بهترين زمان تربيت فرزندان همين ساليان كودكي و نوجواني است. ... مواظبت نفس از ناپاكي ها (مائده، آيه 105) نمونه هائي از روش هاي قرآني براي تربيت است. .... علی حمودی استقلالی شد ...
محیط تربیتی حضرت زینب علیهاالسلام
خانواده زینب؛ پدر و مادر او نمونههای كامل انسانیت هستند؛ علی(علیهالسلام) تا ... آخرت را بر آسایش و راحتی زندگانی دنیا ترجیح میداد و اگر در مقابل دو كار الهی قرار میگرفت كار سختتر را انتخاب میكرد. ... او نزد بهترین آموزگاران بشریت تربیت یافت. ...
خانواده زینب؛ پدر و مادر او نمونههای كامل انسانیت هستند؛ علی(علیهالسلام) تا ... آخرت را بر آسایش و راحتی زندگانی دنیا ترجیح میداد و اگر در مقابل دو كار الهی قرار میگرفت كار سختتر را انتخاب میكرد. ... او نزد بهترین آموزگاران بشریت تربیت یافت. ...
تفاوت ما با حضرت علی (علیه السلام)
تفاوت ما با حضرت علی (علیه السلام) ... امتیاز این بزرگان این بوده که از مواهب الهی با «اختیار خود» کمال استفاده را کرده اند. دلیل اختیاری بودن نیز نمونه هایی از این مواهب است که به کسان دیگری –از جمله بلعم باعورا- داده شده، ولی نه تنها ... روحشان صفا داشته، قلبشان نورانی بوده و یا این که خداوند ملکی را برای تربیت ایشان فرستاده است؟ ...
تفاوت ما با حضرت علی (علیه السلام) ... امتیاز این بزرگان این بوده که از مواهب الهی با «اختیار خود» کمال استفاده را کرده اند. دلیل اختیاری بودن نیز نمونه هایی از این مواهب است که به کسان دیگری –از جمله بلعم باعورا- داده شده، ولی نه تنها ... روحشان صفا داشته، قلبشان نورانی بوده و یا این که خداوند ملکی را برای تربیت ایشان فرستاده است؟ ...
حضرت علی(علیه السلام) و غدیر از منظر ولایت
حضرت علی(علیه السلام) و غدیر از منظر ولایت. ... براى كسانى كه مىخواهند از الگوى انسان طراز اسلام، نمونهاى ذكر كنند، بهترين نمونه همان كسى است كه آن روز نبىّ مكرّم اسلام ...
حضرت علی(علیه السلام) و غدیر از منظر ولایت. ... براى كسانى كه مىخواهند از الگوى انسان طراز اسلام، نمونهاى ذكر كنند، بهترين نمونه همان كسى است كه آن روز نبىّ مكرّم اسلام ...
تآملی بر تعلیم و تربیت اسلامی(2)
توجه ویژه به فطرت و تمایلات فطری انسان، توجه به نمونهها و سیماهای انسانهای صالح و .... از این رو، مربی بایددراین قلب پاک و آماده بهترین بذرهای اخلاقی و تربیتی را بپاشد. ... در تربیت الهی هم بعد مادی در حد ضرورت و نیاز مورد توجه است و هم مسائل معنوی بر تمام ... امام علی علیهالسلام در برنامه تربیتی خود به فرزندشان امام حسن علیهالسلام ...
توجه ویژه به فطرت و تمایلات فطری انسان، توجه به نمونهها و سیماهای انسانهای صالح و .... از این رو، مربی بایددراین قلب پاک و آماده بهترین بذرهای اخلاقی و تربیتی را بپاشد. ... در تربیت الهی هم بعد مادی در حد ضرورت و نیاز مورد توجه است و هم مسائل معنوی بر تمام ... امام علی علیهالسلام در برنامه تربیتی خود به فرزندشان امام حسن علیهالسلام ...
امام باقر(علیه السلام) و تربيت فرزند
امام باقر(علیه السلام) و تربيت فرزند. ... تغذيه و بهداشت جسماني نوزاد دارد عامل ايجاد و انتقال بعضي ويژگيها به فرزند نيز مي باشد كه ما به دو نمونه از آنها كه در سخنان امام ...
امام باقر(علیه السلام) و تربيت فرزند. ... تغذيه و بهداشت جسماني نوزاد دارد عامل ايجاد و انتقال بعضي ويژگيها به فرزند نيز مي باشد كه ما به دو نمونه از آنها كه در سخنان امام ...
اصلاحات فرهنگی امام علی ( علیه السلام)
1- تبلیغ دین مبین اسلام به وسیله بیانات و خطبه ها 2- تربیت شاگردان شایسته ... 19 این یک نمونه بود از چگونگی نشر تفسیر قرآن توسط حضرت امیر در بین اهل کوفه ... امیرمؤمنان علی علیه السلام علاوه بر خدمت به قرآن و نشر تفسیر آن احکام الهی را به ... این قلب ها بسان ظرف هایی هستند که بهترین آنها دلی است که دریافته ها را خوب نگه ...
1- تبلیغ دین مبین اسلام به وسیله بیانات و خطبه ها 2- تربیت شاگردان شایسته ... 19 این یک نمونه بود از چگونگی نشر تفسیر قرآن توسط حضرت امیر در بین اهل کوفه ... امیرمؤمنان علی علیه السلام علاوه بر خدمت به قرآن و نشر تفسیر آن احکام الهی را به ... این قلب ها بسان ظرف هایی هستند که بهترین آنها دلی است که دریافته ها را خوب نگه ...
معلم نمونه (1)
معلم نمونه (1) مقدمه يک معلم نمونه بايد همواره در تلاش و کوشش براي کسب معارف و مطالب ... اهل بيت (علیهم السلام) در زمينه تعليم و تربيت ابتلا به خودسازي پرداخته و سپس به ... تعاليم روح بخش اسلام در کليه شئون زندگي براساس فطرت که بهترين راهنماي انسان ..... شاید به همین دلیل است که حضرت علی علیه السلام می فرماید: « هیچ گنجی ...
معلم نمونه (1) مقدمه يک معلم نمونه بايد همواره در تلاش و کوشش براي کسب معارف و مطالب ... اهل بيت (علیهم السلام) در زمينه تعليم و تربيت ابتلا به خودسازي پرداخته و سپس به ... تعاليم روح بخش اسلام در کليه شئون زندگي براساس فطرت که بهترين راهنماي انسان ..... شاید به همین دلیل است که حضرت علی علیه السلام می فرماید: « هیچ گنجی ...
احتجاج امام علی علیه السلام به آیه ولایت
اکنون به چند نمونه از استدلال امام علی علیه السلام به این آیه در منابع اهل سنت .... خود وظیفه ای الهی می دانست درصدد بیان شایستگیها و امتیازات خانوادگی، فردی، سیاسی، مبارزاتی، علمی و . ... مناشده با ابو بکر با توجّه به نکاتی که پیشتر درباره تربیت امت توسط رسول خدا .... مردی از امام علی علیه السلام پرسید: از برترین امتیازت بگو. ...
اکنون به چند نمونه از استدلال امام علی علیه السلام به این آیه در منابع اهل سنت .... خود وظیفه ای الهی می دانست درصدد بیان شایستگیها و امتیازات خانوادگی، فردی، سیاسی، مبارزاتی، علمی و . ... مناشده با ابو بکر با توجّه به نکاتی که پیشتر درباره تربیت امت توسط رسول خدا .... مردی از امام علی علیه السلام پرسید: از برترین امتیازت بگو. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها