واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نقشه داماد و پدرزن براى تهيه جهيزيه
گروه حوادث ـ خسرو مبشر:پسرى كه براى تأمين جهيزيه و هزينه هاى عروسى، همراه پدرزنش به خانه يك زن دستبرد زده بود، شناسايى و دستگير شد. به گزارش خبرنگار ما، چندى قبل يك زن ميانسال كه به تازگى از سفر برگشته بود، به محض اطلاع از سرقت خانه اش با مأموران پليس تماس گرفت و تقاضاى كمك كرد.
وى درباره شكايتش به مأموران گفت: حدود يك ماه قبل به خانه پسرم در شهرستان (كه از سفر زيارتى بازگشته بود) رفتم اما پس از مراجعه به تهران و ورود به خانه متوجه شدم دزدان اثاثيه باارزش از جمله چند تكه وسايل نقره، پول و طلاجات و مقدارى از اشيايى كه از خانواده ام به من ارث رسيده بود را سرقت كرده اند.
مأموران با اعلام اين شكايت به تحقيق پرداخته و پى بردند زمانى كه صاحبخانه در سفر بوده، مستأجر خانه اش سرگرم تدارك و برگزارى مراسم عقد و جشن عروسى دخترش بوده است. به همين خاطر هم ميهمانان زيادى در جشن عروسى شركت داشته اند. بنابراين ممكن است سرقت از سوى ميهمانان صورت گرفته باشد. مأموران پس از تحقيق از داماد و پدرزن متوجه ضد و نقيض گويى هاى آنان شدند و پرونده را به دادسراى ناحيه( ۱۲) تهران فرستادند.بازپرس دادسرا پس از تحقيقات مقدماتى و شنيدن پاسخ هاى ضدونقيض پدرزن و داماد، آنان را مجرم شناخت و با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست براى متهمان، پرونده را براى رسيدگى به دادگاه جزايى و عمومى مجتمع قضايى فياض بخش ارجاع داد. پرويز، داماد جوان كه چاره اى جز بيان حقيقت نداشت، در دفاع از خود گفت: حدود ۱۹ ماه پيش با «پريا» آشنا شدم و سرانجام از او خواستگارى كردم. اما پدر وى بطور خصوصى به من گفت: چند سال پيش مادر پريا بر اثر يك سانحه تصادف فوت كرده است و به خاطر مشكلات مالى نمى تواند مخارج عروسى و جهيزيه دخترش را تهيه كند. ضمن اين كه دوست دارم براى پريا جهيزيه كامل و جشن مفصلى بگيرم. وى در ادامه گفت: سرانجام پس از مدتى پدر نامزدم براى برگزارى جشن عروسى و تهيه جهيزيه دخترش ۱۰ ميليون از من درخواست كرد، اما من كه چنين پولى نداشتم به او گفتم: «نمى توانم اين مبلغ را در اختيارش قرار دهم.»پدر پريا وقتى از شرايط مالى ام باخبر شد، با طرح پيشنهاد عجيبى گفت: صاحبخانه شان يك زن تنهاست و وضع مالى خوبى هم دارد، او در حال حاضر براى ديدن پسرش به شهرستان سفر كرده است، ما مى توانيم با كمك هم براى تأمين مخارج يك عروسى خوب و تهيه جهيزيه، تعدادى از اشياى باارزش او را برداريم و بفروشيم. من هم ناچار پيشنهاد پدرزنم را پذيرفتم و با همكارى او به خانه اش دستبرد زديم.پس از چند روز مقدارى از وسايل را به چند فروشگاه برده و آنان را حدود پنج ميليون تومان فروختيم.پدر زن داماد جوان هم در دفاع از خود، به قاضى دادگاه گفت: حدود پنج سال است كه در آن خانه مستأجر هستيم. تاكنون هيچ گونه خطايى انجام نداده و هميشه هم خدمتكارش بوده ام. اما براى تأمين هزينه هاى زندگى همواره با مشكل مالى رو به رو بودم. در همين ايام چند خواستگار براى دخترم آمد، ولى هر بار به بهانه هاى واهى به خواستگاران جواب منفى دادم تا سرانجام پرويز به خواستگارى دخترم آمد. پريا نيز او را براى زندگى مشترك انتخاب كرد. من هم چون قصد داشتم دختر دم بخت خود را خشنود كنم، بطور ناخواسته به فكر سرقت از خانه صاحبخانه ام افتادم. مرد كه بسيار ناراحت و پشيمان بود، با صداى بغض آلود به قاضى دادگاه گفت: قسم مى خورم كه دزد نيستم، بلكه مشكلات مالى مرا وادار به اين كار كرد تا دخترم را خوشحال كنم. به دادگاه هم تعهد مى دهم وقتى وضع مالى ام بهتر شد، بدهى خود را پرداخت كنم. مينا- شاكى پرونده- پس از شنيدن دفاعيات تلخ مستأجر خود و ابراز پشيمانى آنها، از شكايت خود صرفنظر كرد و رضايت خود را به دادگاه اعلام نمود. قاضى دادگاه با توجه به رضايت شاكى پرونده، پدرزن- متهم رديف اول- را به هشت ماه حبس تعليقى و پرداخت دو ميليون ريال جزاى نقدى و همچنين داماد را نيز به اتهام معاونت در سرقت و فروش اموال مسروقه به ۹ ماه حبس تعليقى و پرداخت سه ميليون و ۵۰۰ هزار ريال جزاى نقدى در حق دولت محكوم كرد. هيأت قضايى دادگاه تجديدنظر استان تهران نيز پس از رسيدگى به اعتراض پدرزن و داماد، حبس تعليقى آنان را تأييد كرد و جزاى نقدى آنها را به يك ميليون ريال كاهش داد.
شنبه 29 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]