تبلیغات
تبلیغات متنی
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852217721
متن و حاشیه سینما با بهرام رادان
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: به هیچ کدام از آرزوهایم نرسیده امدر متن و حاشیه سینمای ایران با بهرام رادان
بهرام رادان متولد هشتم اردیبهشت ماه یكهزار و سیصد و پنجاه و هشت خورشیدی و فارغ التحصیل مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است.او بازیگری را از كلاس های بازیگری هیوا فیلم آغاز كرد و در سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت در اولین فیلم خود «شورعشق» جلوی دوربین رفت.آرزویی هست که به آن نرسیده باشی؟به هیچکدام از آرزوهایم نرسیدهام.واقعا؟اگرمیخواستم آرزوهایم را بگذارم کنار همدیگر، فقط به یکی دوتای آن رسیدهام. از هزار تا الان نهصد و نود و هفت هشت تایش مانده. البته اینطوری است که با برآورده شدن هر آرزو، کلی خواسته جدید میآید.ولی آدم وقتی تصویرت را میبیند روی این بیلبورد اتوبان همت، فکر میکند تجسم برآورده شدن آرزوهاست.چرا این فکر را میکنید؟تلقی عجیبی است.اما این یکی از چیزهایی است که میشود به آن رسید. نمیدانم سوالتان به اینجا برسد یا نه، اما بگذارید بحث بیلورد را باز کنم چون به شناختمان کمک میکند. بهار سال 80 ، برای فیلم «رز زرد» رفتیم برای نقش پسر پولدار کت و شلوار بخریم برای امین حیایی. داخل یک مغازه، آقایی آمد و گفت درباره بحث تبلیغات میخواهم با شما صحبت کنم. این قدر بحث تبلیغات برای ما گنگ بود که مثل یک بازی رفتیم جلو ببینیم چه خبر است. قرار گذاشتیم با هم حرف بزنیم اما نگاهمان آنقدر از نظر مالی تفاوت داشت که حتی به مذاکره نرسیدیم. این مورد خیلی تکرار شد اما به هر حال، توافقی حاصل نشد تا اینکه این مورد آخری پیش آمد. بیش از 6 ماه با این شرکت جلسه داشتیم تا به اینجا رسیدیم. این تنها شرکتی بود که قیمت پیشنهادیاش نزدیک به خواسته ما بود.غیراز بحث مالی چیز دیگری برای شما اهمیت داشت؟اتفاقاً موقعی که ما سال 80 با آن شرکت اول صحبت میکردیم، قبل از اینکه بخواهد از چهره استفاده کند، از یک مدل استفاده کرده بود. وقتی قیمت پیشنهادی ما را شنیدند، صاحب شرکت، حرف جالبی زد. گفت: میدانید ما عکس قبلی را که گذاشته بودیم چند نفر زنگ زده بودند که شماره تلفن و آدرس ایشان را بگیرند؟ جوابش را دادم که من اگر حداقل سالی سه تا فیلم داشته باشم، بیش از تعداد بیلبوردهای شما عکسم این طرف و آن طرف میخورد. گفتم همینجوری، هستم روی بیلبوردها و چه بهتر که این بیلبورد تجاری نیستند.البته این دو موضوع با هم فرق میکنند.بله فرق میکنند. ولی ما اصرار داشتیم از قیمتی که گفته بودیم، پایین نیاییم. بعضیها که شنیده بودند، به ما میخندیدند میگفتند حالا حالاها باید بدوید تا این پول را بگیرید.ببین این چیزی که مدبر آن شرکت گفته، تقریباً درست است. مثلاً برای محمدرضا گلزار خیلی خوب شد که اولین نفری بود که رفت روی بیلبورد. سر و صدای زیادی داشت. یعنی برای دو طرف خوب شد. هم شرکت تبلیغاتی و هم برای ستارهای که عکسش رفت روی بیلبورد یک جوری برای او هم تبلیغ بود.ولی برای من این جوری نبود که شما فکر میکنید. چون من اول در حرفه خودم به یک ثبات رسیده بودم، بعد از آن ثبات استفاده کردم.بازخورد قراردادی که با این شرکت بستی چه طوربوده؟بدتر از آن چیزی که فکرش را میکردم.بدتر؟مثلاً دو هفته پیش بهمن فرمان آرا را دیدم؛ کارگردانی که هر کس دوست دارد با او کار کند. به شدت داشت من را محکوم میکرد که چرا تو این کار را کردی. دلایل خودم را میگفتم. فکر میکردم دلایلم منطقی است. شاید دلایل او هم منطقی بود. ولی به هر حال آدمی مثل بهمن فرمان آرا از این ماجرا ناراحت بود یا آرامهای دیگر هم چیزهایی میگفتند که برایم خیلی مهم بود.فرمان آرا دلیل خاصی داشت؟میگفت ویترین نشو!این دلیل آقای فرمان آرا...دلیل ایشان محترم است.نه، میخواهم بگویم این از آن اداهایی است که مال ما ایرانیهاست یا دید حرفهای داشت؟دیدش این بود که تو یک لاینی را داشتی میرفتی و این کار، آن را خراب کرد.این همان اداست. یعنی تو داشتی میشدی یک بازیگر محافل هنری ولی ...نه محافل هنری، حتی گیشهای. اما تو با این کار، سطح خودت را آوردی پایین. ببین حرفی که میزنم این است که هر چند برای حرف آقای فرمان آرا احترام قائلم ولی قبولش ندارم چون این کار را کردهام و به کاری که کردهام، اعتقاد دارم. با این وجود، اینکه آدمی مثل آقای فرمان آرا یا همان طیف از این ماجرا خوششان نیاید، برایم ناخوشایند بود. بازتاب این ماجرا در یک سو محافل هم خوب نبود. یعنی این جوری نبود که من با یک بیلبورد همه چیز را به دست آورده باشم.این مواضع منفی چقدرش به حسادت برمیگردد و این تصور که یارو آمد و برد!؟نمیخواهم به این قسمت ماجرا فکر کنم.جمشید مشایخی که کولر اجنرال را تبلیغ کرد، یک سری از بازیگرها انتقاد کردند. فکر کنم جهانگیر الماسی بود که گفت: قداست هنر لکهدار شد.آقای مشایخی با توجه به اعتبار و حالت پردامنهای که دارند و چون اولین کسی بود که رفت روی بیلبورد، یک جوری شد کیسه بوکس. اتفاقاً اولین نفر همیشه بیشترین برد را نمیکند. اولین نفر یک جوری میآید و ضربهها را میخورد ... خیلی جالب بود آقای فرمان آرا از کار آقای مشایخی دفاع میکرد!یعنی چه فرقی دارد؟میگفت آقای مشایخی دلایلی برای خودش دارد، ولی تو چرا این کار را کردی. من دلایلم را گفتم، قبول نکرد.شاید خواسته بگوید جمشید مشایخی احتیاج دارد به این پول ولی تو چه احتیاجی داری...؟مطمئناً چنین چیزی را میگفتند. آقای فرمان آرا، نمیدانم روی چه حسابی فکر میکرد که من آدم متمولی بودهام و الان هم هستم، در حالی که نه آن موقع و نه امروز آدم متمول و بینیازی نبودهام. همیشه برای گذران زندگی احتیاج به پول دارم و در خانهای اجارهای زندگی میکنم...بازخورد تجاریاش چطور بود؟نسبت به بحث هنری خیلی بهتر است. شاید قبل از این شرکتهای تجاری تضمینی نداشتند که بیایند چهره کار کنند یا بهرام رادان را بیلبورد کنند، ولی الان براساس چیزی که دیدهاند تصمیم میگیرند. ما تماسهایی از شرکتهای خیلی خوب داشتهایم، ولی متعهدیم تا وقتی قرارداد داریم، با کسی صحبت نکنیم. البته این جزو قرارداد نیست، خودمان این تعهد را ایجاد کردهایم.خیلی وقتها «برند»هایی که شناخته شده نیستند، میروند آدمهای مشهور را میآورند و بعد تبدیل میشوند به یک برند معروف. با توجه به این که تبلیغ تو خیلی وسیع نبوده، چقدر توانسته این جوری باشد؟ببین دو تا مطلب است، یکی اینکه برندی باشد که شناخته شده نیست یا توسط یک آدم شناخته شده معرفی شود.در مورد تو به نوعی این اتفاق افتاده LG. شناخته شده است ولی موبایلLG شناخته شده نیست.چون موبایل LG تازه آمده بود. ولی برند LG را همه میشناسند. اگر موبایل ایکس بود که هیچ کس نمیشناخت، حرف شما درست بود. اینجا یک توازنی بین برند و کسی که معرفی میکرد وجود داشت.شنیدیم که بهترین قرارداد تبلیغاتی در ایران را بستی؛ با فاصله زیادی نسبت به بقیه چهرهها......چند وقت پیش رفته بودی کره، ربطی به این قرارداد داشت؟بله LG دعوت کرده بود تا برای بازدید از کارخانههایش و همینطور مذاکرات درباره بعضی از مسائل به آنجا بروم.چه مسائلی؟میخواستند از عکسهای من در دیگر کشورها هم استفاده کنند.وقتی شرکت کرهای چنین پیشنهادی میدهد یعنی اینکه انتخاب بهرام رادان ربطی به توان بازیگری او ندارد و همه چیز به خاطر قیافهاش است.اگر آنها چنین طرحی را دارند، دلیلش این است که میخواهند حوزه تبلیغاتیشان در آسیا را یکی کنند. الان حوزه خاورمیانه جدا از آسیاست. ولی وقتی یکی شد، تیمی درست میکنند که یک آدم معروف از ایران، یک نفر از هند، یکی از ژاپن، یکی از چین جزو این تیم میشوند و با این تیم تبلیغ میکنند. اینجا هم ممکمن است بگویید بهرام رادان به خاطر چهرهاش انتخاب شده، ولی اگر کسی بپرسد این آدم کیست، نمیگویند یک مدل است، میگویند یک بازیگر است در ایران.حضور مدیر برنامههایت چقدر موثر بود در اینکه این قرارداد مطابق میلت باشد؟خیلی.جاهایی بود که من پس میزدم و علیرضا همه این کارها را میکرد. کسانی که تیپ هنرمند هستند و کار هنری میکنند، روحیه آسیبپذیری دارند، خیلی از خطاط های معروف، نقاش معروف، موسیقدانهای معروف و ... یک سری افسردگیهایی دارند که بعضی وقتها سراغشان میآید. من وقتی با آنها صحبت میکنم، میبینم همه این افسردگی را دارند، یک سری حرفها خیلی زیادتر از آدمهای دیگر بهشان برمیخورد. انتظار خیلی عکسالعملها را دارند که نمیگیرند. حالا خود من باز یک کمی در این جور ماجراها پوست کلفتم با این وجود جوش میآورم. نقش علی اینجا این بود که آرامکننده بود.مثلاً جاهایی تو نمیتوان درمورد پول و دستمزد حرف بزنی ولی او جلو میرود و راحت حرف میزند، حتی چانه میزند. البته ممکن است در ایران مشکلاتی داشته باشد. مثلاً اگر قرار باشد بهرام رادان در فیلمی بازی کند و یک کارگردان بزرگ به او زنگ بزند و علی باذل برود با کارگردان حرف بزند، مشکلی پیش نمیآید؟ببینید، سال 80 من و علی با هم صحبت کردیم، قرار شد یک سری کارها با هم بکنیم. آن زمان کارمان این بود که علی مشاور پنهان باشد، چون خیلی بیشتر از من فیلم دیده بود، خیلی کارگردانها که زنگ میزدند، میگفتم علی فلان کارگردان زنگ زده، نظرت را بگو، خیلی دوستانه بود. بعد از مدتی این کار کمی حرفهایتر شد. به آنجا رسید که ما برای خودمان سایت زدیم و ... خیلی از بازیگرهای جوانی که الان دنبال همین ماجرا و دنبال حرفهای کردن کار خودشان هستند، آن موقع من را مسخره کردند، خیلیهایشان که به علی زنگ میزنند مدیر برنامه میخواهند یا میخواهند یک وب سایت داشته باشند، آن موقع من را مسخره میکردند.دفعه اولی که علی جای من قرارداد را امضا کرد، سرفیلم گیلانه بود، قسمت اولش. من رفتم توی اتاق صحبتهایم را کردم، مبلغ و همه چیز قطعی شد، بعد که موقع امضا شد، گفتم ببخشید آقای باذل هستند که میآیند امضا میکنند و بعد از آن دیگر علی همه کارها را انجام داد.جا نخوردند؟نه، چون با هم دوست بودیم. خانم بنی اعتماد و آقای کوثری، علی را میشناختند. خیلی هم استقبال کردند. ولی بعد برای سربازهای جمعه کمی دست به عصا بودیم چون هنوز در کنار کسانی که موافقند، خیلیها هم هستند که میگویند: «این مسخره بازیها به فرهنگ ما نمیخورد.» من اصلاً این «فرهنگ» را نمیفهم. اینکه این به فرهنگ ما میخورد، این نمیخورد را هنوز نفهمیدهام.یعنی نمیدانی ما به ازای بیرونیاش چه چیزی است.میخواهم همین را بگویم. مثلاً من میخواهم در کار سینما برای خودم الگو بسازم. اگر بروی از الگوهای داخلی استفاده کنی که خب نمونهاش هست. هر چقدر سعی کنی بهروز وثوقی شوی، بهروز وثوقی اورجینالش هست، یعنی بوده. تو میتوانی بگویی او بازیگر خوبی بوده، این را داشته، من دوستش دارم، ولی اگر بخواهی بهروز شوی، اشتباه میکنی، عزتالله انتظامی هست. بازیگرهای جوان بعضی وقتها می آیند میگویند ما خیلی دلمان میخواهد برسیم به جایگاه فلان بازیگر. میگویم ببین اینها هستند، شما سعی کنید خودتان باشید.حالا ما به ازای خارجیاش را هم در نظر بگیریم، باز هیچ وقت دوست نداشتهام بگویم میخواهم «تام کروز» باشم یا «برادپیت»، اصلاً چنین چیزی نیست. ولی وقتی به رفتار یا نوع بازی شان یا ماجراهای حاشیهشان نگاه میکنی دوست داری از هر کدام یک چیزی را برای خودت برداری ولی نه اینکه به طور خاص مثل آن بازیگر شوی.تا حالا پیش آمده که کارگردانی قبول نکند با مدیر برنامههای بهرام رادان قرارداد ببندد؟نه، خدا را شکر تا به حال چنین برخوردی نداشتیم، یعنی طوری رفتار نکردیم که برخورد بدی داشته باشیم.ممکن است بهرام روزی به این نتیجه برسد که چه نیازی هست شریکی برای خودم بتراشم، وقتی خودم میتوانم بروم با فلان کارگردان یا تهیهکننده حرف بزنم. چه چیزی ممکن است نگذارد شما به این نقطه برسید؟ببین، بعضی بازیگرها فکر میکنند همه کار را میتوانند خودشان بکنند، ولی خب من اعتقاد دارم همه کار را نمیتوانم خودم بکنم، اگر هم بتوانم، دلم نمیخواهد. از طرف دیگر، دارم حقوقی به مسأله نگاه میکنم. من یک آدم هستم که شخصیت حقیقی برای خودم دارم.ولی یک شخصیت حقوقی هم دارم که در جامعه شناخته شده است.شخصیت حقوقی من اگر دارد راه میرود، این جوری باید راه برود، این کار را بکند، این کار را نکند، اگر سیگار میکشد، نباید بیرون بکشد، چون این شخصیت حقوقی است. حالا من و علیرضا باذل و... و... و... که دوست داریم یک جمعی را دور خودمان جمع کنیم و خیلیها در کار تیمی ما را قبول ندارند. همه دست به دست هم میدهیم که آن شخصیت حقوقی موفق شود.چند وقت پیش یک جایی بحث شده، یک مخفل سینمایی که دوستهای غیرسینماییام هم بودهاند، یکی داشته از کارهای من تعریف میکرده، یک نفر دیگر برگشته گفته من هم علی باذل داشتم تا حالا شش تا سیمرغ گرفته بودم. این که این حرف را زده یک بازیگر شناخته شده است. ببین، حتی گرفتن سیمرغ را هم ربط میدهند به این ماجرا که مثلاً من ناراحت شوم و بیایم بگویم چه فکر کردهاید، علی باذل راهم میگذارم کنار تا ببینید خودم چه قدر موفقم. خب این خندهدار است.ادامه دارد...لینک: جایی در دوردست « گاو خونی» و هشت جشنوارهی بینالمللی « شمعی در باد » از 28 مردادماه «بهرام رادان» در فیلم مستند سینمایی تهیه كننده خارجی نشست فیلم «تقاطع» را به تشنج كشید «رستگاری در 8:20 دقیقه» برای سینما نقد فیلم ( رز زرد )
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 483]
صفحات پیشنهادی
متن و حاشیه سینما با بهرام رادان
به هیچ کدام از آرزوهایم نرسیده امدر متن و حاشیه سینمای ایران با بهرام رادان بهرام رادان متولد هشتم اردیبهشت ماه یكهزار و سیصد و پنجاه و هشت خورشیدی و فارغ التحصیل ...
به هیچ کدام از آرزوهایم نرسیده امدر متن و حاشیه سینمای ایران با بهرام رادان بهرام رادان متولد هشتم اردیبهشت ماه یكهزار و سیصد و پنجاه و هشت خورشیدی و فارغ التحصیل ...
زیر پوست شهر در مدارس فرانسه
نمایش فیلمی از سینمای ایران در دو هزار مدرسه ی فرانسوی" زیر پوست شهر" منتخب سازمان ... درباره ی 13 فیلم تاثیر گذار بعد از انقلاب متن و حاشیه سینما با بهرام رادان ...
نمایش فیلمی از سینمای ایران در دو هزار مدرسه ی فرانسوی" زیر پوست شهر" منتخب سازمان ... درباره ی 13 فیلم تاثیر گذار بعد از انقلاب متن و حاشیه سینما با بهرام رادان ...
متن و حاشیه سریال نوروزی مهران مدیری
بعد از سال 72 كه با طنزنویسی وارد عرصه سینما و تئاتر شدم، سال 76 برای ... سگها شد یا لیلا حاتمی، بهرام رادان، امین حیایی و مریلا زارعی كه در كارهای مختلف با حیوانات ...
بعد از سال 72 كه با طنزنویسی وارد عرصه سینما و تئاتر شدم، سال 76 برای ... سگها شد یا لیلا حاتمی، بهرام رادان، امین حیایی و مریلا زارعی كه در كارهای مختلف با حیوانات ...
متن کامل گفت و گوی سیامک رحمانی با حامد بهداد
متن کامل گفت و گوی سیامک رحمانی با حامد بهداد. ... ميگويد يك راند ديگر از حضورش در سينما به پايان رسيده و اين آغاز راندي ديگر است. ... هم بهرام رادان هم رضا گلزار. ... به فروش وحشتناك ميرسد، نه اخلاق خوبي داري نه برايت حاشيه عجيبي به وجود آمده. ...
متن کامل گفت و گوی سیامک رحمانی با حامد بهداد. ... ميگويد يك راند ديگر از حضورش در سينما به پايان رسيده و اين آغاز راندي ديگر است. ... هم بهرام رادان هم رضا گلزار. ... به فروش وحشتناك ميرسد، نه اخلاق خوبي داري نه برايت حاشيه عجيبي به وجود آمده. ...
آقازادههای سینمای ایران!
... قهرمان آینده اش را وارد دنیای فیلمهایش داد و او را خیلی بطئی از حاشیه به متن آورد. .... البته شاید همه نقش زن درگیر ایستاد را با پانتهآ بهرام به یاد بیاورند. چنانكه، مرد معتاد هم متبادر با نام بهروز وثوقیست، اما دقیقاً همینجاست كه ارزش كار بهرام رادان و مهراوه ...
... قهرمان آینده اش را وارد دنیای فیلمهایش داد و او را خیلی بطئی از حاشیه به متن آورد. .... البته شاید همه نقش زن درگیر ایستاد را با پانتهآ بهرام به یاد بیاورند. چنانكه، مرد معتاد هم متبادر با نام بهروز وثوقیست، اما دقیقاً همینجاست كه ارزش كار بهرام رادان و مهراوه ...
اخبار انیمیشن (داخلی) -
به گزارش فارس، پيش از اين با بهرام رادان به عنوان بازيگر نقش اول مرد اين فيلم و همچنين ... حاشيه مراسم بزرگداشت روز جهاني انيميشن ميزگردي با عنوان طنز در انيميشن با ... مثبتي در حوزه انيميشن در کشور بوديم و ميتوان با متن خوب به اين حرکت ها توان ... او فعاليت خود را در سينما با طراحي عروسك، دكور و صحنهپردازي «شهر موشها» به ...
به گزارش فارس، پيش از اين با بهرام رادان به عنوان بازيگر نقش اول مرد اين فيلم و همچنين ... حاشيه مراسم بزرگداشت روز جهاني انيميشن ميزگردي با عنوان طنز در انيميشن با ... مثبتي در حوزه انيميشن در کشور بوديم و ميتوان با متن خوب به اين حرکت ها توان ... او فعاليت خود را در سينما با طراحي عروسك، دكور و صحنهپردازي «شهر موشها» به ...
عکس : گلشیفته فراهانی و همسرش
حال مردم و علاقهمندان به سينما تشنه فيلم جديد مهرجويي هستند. ... آقاي هالو در سال 49، دومين فيلم مهرجويي بود و اين كارگردان را تنها با دو فيلم ساخته شده، ... «علي بلورچي» (بهرام رادان) فرزند حاج آقا بلورچي يكي از كسبه قديمي و صاحبنام صنف بلور و .... نواختن سنتور توسط رادان ساخت موسيقي متن و نوازنده سنتور اين فيلم، كسي نيست جز ...
حال مردم و علاقهمندان به سينما تشنه فيلم جديد مهرجويي هستند. ... آقاي هالو در سال 49، دومين فيلم مهرجويي بود و اين كارگردان را تنها با دو فيلم ساخته شده، ... «علي بلورچي» (بهرام رادان) فرزند حاج آقا بلورچي يكي از كسبه قديمي و صاحبنام صنف بلور و .... نواختن سنتور توسط رادان ساخت موسيقي متن و نوازنده سنتور اين فيلم، كسي نيست جز ...
هواداران محسن چاوشي در واكنش به سخنان اردوان كامكار در حاشیه ...
البته در برخي از صحنهها من فقط نظارت داشتم، ولي با اين وجود اين كار هم، زمانبر بود. ... كامكار درباره نوازندگي بهرام رادان در فيلم «سنتوري» نيز گفت: رادان نوازندگي ... متن این بیانیه به این شرح است: غرور، انسان را در انبوهی از خیالات گرفتار می سازد و ... در پایان توجه شما را به صحبت های داریوش مهرجویی کارگردان بزرگ سینما درباره ...
البته در برخي از صحنهها من فقط نظارت داشتم، ولي با اين وجود اين كار هم، زمانبر بود. ... كامكار درباره نوازندگي بهرام رادان در فيلم «سنتوري» نيز گفت: رادان نوازندگي ... متن این بیانیه به این شرح است: غرور، انسان را در انبوهی از خیالات گرفتار می سازد و ... در پایان توجه شما را به صحبت های داریوش مهرجویی کارگردان بزرگ سینما درباره ...
4 کارگردان سینمای ایران از جدیدترین فیلمهایشان میگویند!
انتظامی، بهرام رادان، رویا تیموریان، مسعود رایگان، پگاه آهنگرانی، هوشنگ توکلی، ... وی با اشاره به این که متن این فیلم را «علی مسعودی» نوشته است، میگوید: فیلم نامه ...
انتظامی، بهرام رادان، رویا تیموریان، مسعود رایگان، پگاه آهنگرانی، هوشنگ توکلی، ... وی با اشاره به این که متن این فیلم را «علی مسعودی» نوشته است، میگوید: فیلم نامه ...
بهار سينماي ايران ـ1: چهرهها/بزرگان سينماي ايران در فصل بهار ...
بهرام بيضايي نويسنده و كارگردان برجسته عرصه سينما و تئاتر كه آخرين فيلم سينمايي ... بيضايي پارسال را با اجراي موفق نمايش "افرا" و پيشتوليد فيلم ناكام "لبه ... و بازي محمدرضا فروتن، بهرام رادان، ترانه عليدوستي، مهتاب كرامتي، بيتا فرهي و . ... برلين، در فجر بيست و ششم نيز جوايز بهترين كارگرداني، تدوين، موسيقي متن و ...
بهرام بيضايي نويسنده و كارگردان برجسته عرصه سينما و تئاتر كه آخرين فيلم سينمايي ... بيضايي پارسال را با اجراي موفق نمايش "افرا" و پيشتوليد فيلم ناكام "لبه ... و بازي محمدرضا فروتن، بهرام رادان، ترانه عليدوستي، مهتاب كرامتي، بيتا فرهي و . ... برلين، در فجر بيست و ششم نيز جوايز بهترين كارگرداني، تدوين، موسيقي متن و ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها