محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828768125
آرزوهاي بر باد رفته آمريكا در لبنان
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: آرزوهاي بر باد رفته آمريكا در لبنان
آمريكا نخستين حركت خزنده و غيرمحسوس خود را براي تسلط بر افكار نسل آينده لبنان در سال 1866 و زماني كه اين كشور جزئي از سوريه قديم و مستعمره عثماني ها بود آغاز و دانشگاه آمريكايي بيروت را مطابق با قوانين و معيارهاي خود در بيروت تأسيس كرد.
اين دانشگاه تاكنون توانسته است نقش فرهنگي و سياسي بسياري نسبت به ديگر دانشگاه ها ايفا كند و بسياري از رهبران سياسي و اجتماعي منطقه از دانشگاه آمريكايي بيروت فارغ التحصيل شده اند.
نخستين مداخله آشكار آمريكا در امور داخلي لبنان به بهانه جلوگيري از كودتا عليه رئيس جمهور مورد حمايت غرب و با ادعاي مقابله با گسترش كمونيسم، 15 سال پس از استقلال لبنان از استعمار فرانسه روي داد.
به دستور آيزنهاور در ژوئيه سال 1958 ميلادي هزاران تفنگدار آمريكايي در سواحل لبنان پياده شدند تا از رئيس جمهور راستگراي مسيحي، «كميل شمعون» و خواسته غيرقانوني او مبني بر تمديد دوره رياست جمهوري اش حمايت كنند اما كارشناسان، تامين منافع راهبردي اسرائيل، نفوذ بيشتر و ايجاد پايگاه نظامي براي مداخلات ديگر در منطقه، مقابله با نفوذ شوروي سابق به ويژه در مصر و سوريه و سيطره بر موقعيت تجاري لبنان را براي تسلط بر بازار منطقه از دلايل اصلي ورود آمريكا به لبنان عنوان مي كنند اما تفنگداران آمريكائي كه حضورشان با وجود مخالفت هاي مردمي نمي تواند در معادلات داخلي لبنان موثر باشد پس از مدت كوتاهي لبنان را ترك مي كنند.
اسرائيل در سال 1982 ميلادي لبنان و پايتخت آن را اشغال مي كند و با تهديد و ارعاب نمايندگان مجلس وقت، «بشير جميل» فرمانده قواي نظامي حزب كتائب را به سمت رئيس جمهور لبنان مي رساند اما بشير در كمتر از 20 روز ترور مي شود.
در سپتامبر سال 1982 ميلادي به دستور رونالد ريگان دوباره نيروهاي آمريكائي به بيروت وارد مي شوند تا هم از منافع آمريكا دفاع و هم از اشغالگران اسرائيلي لبنان حمايت كنند و در برخي از مناطق بيروت مستقر مي شوند.
آمريكائي ها پس از استقرار در لبنان در توافقي با ياسر عرفات و با نقشه اي ماهرانه، طرح خلع سلاح فلسطينيان مستقر در اردوگاه هاي لبنان را اجرا مي كنند كه بلافاصله پس از آن نيروهاي فالانژ به رياست «سمير جعجع» با همكاري اسرائيلي ها هزاران آواره دو اردوگاه صبرا و شتيلا را در بيروت قتل عام مي كنند.
در 18 آوريل سال 1983 ميلادي در عملياتي انفجاري در سفارت آمريكا در بيروت 52 آمريكائي از جمله تعدادي از ماموران اطلاعاتي و نظامي كشته مي شوند و در 23 اكتبر سال 1983 مقر تفنگداران آمريكا در بيروت در عمليات ديگري منهدم مي شود و 241 تفنگدار آمريكا كشته مي شوند.
ريگان بعدها در كتاب خاطرات خود نوشت وقتي شبانه از خواب بيدارم كردند و موضوع را فهميدم دستور دادم همان شبانه نيروهاي آمريكائي بي سر و صدا لبنان را ترك كنند كه اين خروج در آن شرايط براي آمريكا خيلي شرم آور بود.
نيروهاي آمريكايي هنگام خروج از لبنان، بيروت و مردم آن را با توپ هاي 230 ميليمتري هدف قرار دادند تا انتقام انفجار مقر تفنگداران را بگيرند.
در سال 1985 ميلادي آمريكا با هدف انتقام از مقاومت مردم لبنان و جبران شكست سال 1983 ميلادي به جان آيت الله سيد «محمدحسين فضل الله» سوء قصد مي كند و در عمليات انتقامي خود 80 نفر از مردم لبنان را به شهادت مي رساند در اين حادثه فضل الله از مهلكه جان سالم به درمي برد.
با فروكش كردن جنگ هاي داخلي لبنان و ايجاد ثبات نسبي در اين كشور نقش آمريكا در لبنان كم رنگ مي شود لبناني ها كه كشورشان تحت اشغال اسرائيل است هسته هاي مقاومت را تقويت مي كنند و مبارزه با صهيونيست ها را به ويژه پس از ترور سيد «عباس موسوي» نخستين دبير كل حزب الله سرعت مي بخشند تا اينكه در سال 2000 ميلادي به جز كشتزارهاي شبعا و بلندي هاي كفر شوبا اسرائيل را از ديگر بخش هاي اشغالي بيرون مي كنند و با اين پيروزي معادلات تازه اي در منطقه شكل مي گيرد كه كاملا با توسعه طلبي آمريكا و اشغالگري اسرائيل مغاير بود.
با اين حال سردمداران آمريكا براي ايفاي نقش خود در لبنان قطعنامه 1559 را با همكاري فرانسه و با هدف خلع سلاح حزب الله در شوراي امنيت سازمان ملل تصويب مي كنند، قطعنامه اي كه اميل لحود رئيس جمهور با آن مخالف و رفيق حريري نخست وزير با آن موافق است، حريري از نخست وزيري كناره گيري مي كند و به جمع مخالفان لحود مي پيوندد اما در حادثه اي كاملا مشكوك در روز دوشنبه 14 فوريه 2005 ميلادي در انفجاري كشته مي شود و اين بهانه اي مي شود تا آمريكا به طور مستقيم در امور داخلي لبنان دخالت و مقدمات خروج ارتش سوريه را فراهم و بحث خلع سلاح مقاومت و حزب الله را مطرح كند.
«ديويد ساترفيلد» معاون وزير خارجه آمريكا كه مدتي نيز سفير واشنگتن در بيروت بوده است اميل لحود رئيس جمهور لبنان را به ناتواني و كم كاري در استقرار امنيت متهم مي كند تا دخالت هاي آشكار آمريكا را در حمايت از جناح وابسته به واشنگتن توجيه كند.
جنگ 33 روزه، انتقام از مقاومت
در جولاي 2006 (تير ماه 85) جنگ 33 روزه اسرائيل با ماهيتي كاملا آمريكائي بر لبنان تحميل مي شود و ارتش اسرائيل از زمين، هوا و دريا به لبنان حمله مي كند تا به زعم خود با خلع سلاح حزب الله، مقاومت را نابود كند و معادلات منطقه را به نفع آمريكا و اسرائيل تغيير دهد اما با مقاومت جانانه مردم مواجه مي شود.
رايس بلافاصله با سفر به بيروت و سرزمين هاي اشغالي مسئوليت جنگ را متوجه حزب الله مي كند و با پوشش سياسي به دفاع از جنگ اسرائيل مي پردازد.
جنگ 33 روزه با شكست سخت رژيم صهيونيستي و پيروزي چشمگير حزب الله پايان مي يابد سيد «حسن نصرالله» در سالگرد اين پيروزي گفت: آمريكا با حمايت از اسرائيل در جنگ 33 روزه سعي كرد مقاومت اسلامي را از معادله سياسي لبنان حذف كند و بوش در 29 مرداد 85 در گفتار راديويي و تنها چند روز پس از شكست اسرائيل در جنگ 33 روزه براي از سرگيري دخالت در امور داخلي لبنان با پيوند امنيت آمريكا به لبنان و همچنين عراق مداخلات واشنگتن در امور داخلي اين دو كشور را رسميت بخشيد و گفت: لبنان و عراق دموكراسي هاي شكننده اي دارند و امنيت در ايالات متحده بسته به استقرار دموكراسي در خاورميانه است.
تلاش براي جبران شكست
در گيرودار اعتراضات مردمي به سياست هاي جناح حاكم در سال 86، آمريكا به بهانه تقويت ارتش لبنان و كمك به دولت سينيوره اعلام مي كند به لبنان سلاح مي فرستد و سيدحسن نصرالله در 17خرداد همين سال هفتم ژوئن 2007 با مشكوك خواندن ارسال محموله هاي نظامي آمريكا براي كمك به دولت سينيوره گفت: آمريكا زمان جنگ رژيم صهيونيستي عليه لبنان نه تنها به كشور ما كمكي نكرد بلكه با تجهيز و تشويق اسرائيل و مانع شدن از تصويب به موقع قطعنامه پايان جنگ، عملاً دست رژيم صهيونيستي را در كشتار مردم لبنان بازگذاشت اما اكنون غيرتمند شده است و حتي سريعتر از زمان و به كمك نيروهاي نظامي خود به دولت لبنان سلاح مي رساند؟
دبيركل حزب الله تأكيد مي كند به عنوان دليل براي شكست طرح آمريكا در لبنان همين بس كه مقاومت مورد هدف آمريكا، همچنان قدرتمندانه ايستاده است.
سوم آذر 86 اميل لحود پس از 9 سال رياست جمهوري، كاخ بعبدا را ترك كرد و مجلس براي انتخاب رئيس جمهور جديد به توافق نرسيد و از طرف ديگر به دليل خروج وزيران جناح اقليت از دولت فواد سينيوره، اين دولت وجه قانوني خود را ازدست داد و در 26 آذر 86، ديويد ولش دستيار وزير خارجه آمريكا با سفر به بيروت به طور مستقيم در انتخاب رئيس جمهور دخالت كرد و پيشنهاد گزينه نصف به علاوه يك را براي انتخاب رئيس جمهور اعلام كرد، سمير جعجع رئيس سازمان مسيحي موسوم به نيروهاي لبناني پس از ديدار با ولش اين گزينه را تنها گزينه قابل قبول براي انتخاب رئيس جمهور خواند.
رئيس جمهور آمريكا در ادامه مداخلات در امور داخلي لبنان در اظهاراتي تحريك آميز از نمايندگان مجلس لبنان مي خواهد تا هرچه سريعتر رئيس جمهور جديد خود را براساس حد نصاب نصف به علاوه يك انتخاب كنند و در نامه اي به سينيوره پيش از امضاي توافقنامه دوحه دولت وي را مشروع مي خواند و مي افزايد آمريكا در حمايت از دولت سينيوره ترديد نخواهد كرد.
ديويد ولش اواسط فروردين 1387با سفر به عربستان، تابستان داغ و بحراني را براي لبنان وعده داد و در فاصله كمي از اين اظهارات دولت سينيوره دو مصوبه جنجال برانگيز به ويژه برچيده شدن سيستم مخابراتي مقاومت را تصويب كرد.
سيدحسن نصرالله دبيركل حزب الله در سخناني جايگاه لبنان را مهم و استراتژيك خواند و گفت: لبنان، لبنان است، لبنان در اين دنيا حالت استثنائي دارد، اگر برخي تصور مي كنند كه مي توانند حكومت، نظام، امنيت، ثبات و گزينه هاي راهبردي لبنان را ساقط كنند، دراشتباه هستند.
پس از تصميم دولت سينيوره اوضاع بيروت بحراني و مشخص مي شود كه جريان حاكم بيش از سه هزار شبه نظامي را در بيروت مستقر كرده بود تا لبنان را درگير انفجار داخلي جديدي كند كه اين غائله با تحرك سريع مردمي، با كمترين هزينه و با فرار شبه نظاميان از بيروت خاتمه يافت و ارتش در بيروت و استان جبل مستقر شد. در گيرودار اين تحولات تماس تلفني سينيوره براي درخواست كمك از آمريكا به نتيجه نمي رسد و آمريكا فقط قول مي دهد درنهايت اگر اوضاع كاملاً به ضرر جناح حاكم شود آنان را از بيروت هلي برد كند.
رئيس جمهور آمريكا روز 30 ارديبهشت 1387 ژنرال ارشد خود را در عراق وافغانستان براي كمك به گروه 14 مارس در لبنان راهي بيروت مي كند و بارديگر و اين بار در گفت وگو با شبكه تلويزيوني «ان بي سي» مي گويد دولت آمريكا به شدت از ائتلاف 14 مارس در لبنان حمايت مي كند و من، ژنرال دمپسي رئيس فرماندهي جنگ هاي افغانستان و عراق را به بيروت اعزام كردم تا به گروه 14 مارس كمك كند و اين نشان مي دهد كه ما با سينيوره هستيم.
بوش در 12 ماه مي 2008 در گفت وگو با تلويزيون العربيه از دخالت مستقيم كشورش در امور داخلي لبنان پرده برداشت و به العربيه گفت وزير خارجه ما در تمام مدت بحران سياسي اخير لبنان با دولت قانوني سينيوره در تماس نزديك بوده است.
رئيس جمهور آمريكا لبنان را سومين جبهه جنگ با تروريسم پس از افغانستان و عراق خواند و با تروريست خواندن مبارزات مقاومت و حزب الله گفت براي نابود شدن حزب الله و مقاومت، آمريكا در كنار مردم لبنان ايستاده است و رهبران منطقه بايد از سينيوره حمايت كنند و سيدحسن نصرالله در يكي از سخنراني هايش پاسخ داد كه زماني كه فرعون و شيطان بزرگ ما را متهم مي كنند و در فهرست دشمنان، اهداف و جنايات تروريستي خود قرار مي دهد، افتخار مي كنيم.
سه شنبه 26 فوريه 2008 ميلادي دولت آمريكا كشتي جنگي «يواس اس كول» را به آب هاي لبنان اعزام كرد و آن را حركتي براي حمايت از دولت سينيوره خواند. بي بي سي 29 فوريه 2008 در گزارشي اعلام كرد اعزام ناو يواس اس كول براي حمايت از ثبات منطقه اي صورت گرفته است. چون ما خيلي نگران اوضاع لبنان هستيم.
هيمنه اي كه شكست
مسئول سابق شوراي امنيت ملي آمريكا و كارشناس ارشد مسائل خاورميانه در اين شورا مي گويد سياست بوش در لبنان شكستي آشكار خورده و حمايت از گروه 14 مارس (جناح حاكم لبنان)، بزرگترين اشتباه واشنگتن بوده است.
وي مي افزايد: سياست هاي آمريكا و به ويژه بوش در منطقه به طور كلي و در لبنان به صورت خاص نه تنها واقع گرايانه نيست بلكه بر توهم بنا شده است و نتايج سياست كنوني آمريكا براي منافع آمريكا فاجعه بار خواهد بود.
«نبيه بري» رهبر جنبش امل و رئيس مجلس لبنان، آمريكا را مانع توافق احزاب و گروه ها براي تعيين رئيس جمهور دوازدهم لبنان مي خواند و در روز انتخاب «ميشل سليمان» به عنوان رئيس جمهور دوازدهم در سخناني در حضور نمايندگاني از كشورهاي جهان از آمريكا تشكر مي كند كه عاقبت فهميد كه طرح خاورميانه بزرگ در لبنان اجرا شدني نيست.
رئيس مجلس لبنان تأكيد كرد لبنان زمين بازي سياست هاي واشنگتنن در منطقه نيست.
«ميشل عون» رئيس حزب آزاد ملي مسيحي لبنان، دولت آمريكا را به دخالت در امور داخلي لبنان متهم كرد و گفت به اعتراف رايس، آمريكا خواهان نزديك شدن و تفاهم مخالفان با طرفداران دولت نيست.
سيدحسن نصرالله در گفت وگو با تلويزيون ان بي ان لبنان از ستوه آمدن مردم اين كشور از دخالت آمريكا در امور داخلي كشورشان پرده برمي دارد و مي گويد دخالت هاي آمريكا، اوضاع لبنان را به نقطه صفر بازمي گرداند و مشكل بزرگ امروز مقاومت اسلامي و معارضان لبنان در حقيقت رويارويي با جرج بوش است كه دخالت هايش در امور داخلي لبنان همگان را به ستوه آورده است.
در پي تصويب قطعنامه شديداللحن 1194 مجلس نمايندگان آمريكا در آستانه پنجاهمين سالگرد اولين مداخله نظامي خود در لبنان و 25 سال پس از دومين تجاوز نظامي به اين كشور عليه حزب الله لبنان و تروريستي خواندن حزب الله، «استفان رونس» استاد سياست و مطالعات بين الملل دانشگاه سانفرانسيسكو در واكنش به اين اقدام اعلام كرد اين حزب الله نيست كه خشونت هاي داخلي لبنان را به وجود آورده است بلكه عامل اصلي به وجود آمدن اين خشونت ها در درجه اول دخالت آمريكا در امور سياسي اين كشور و در درجه دوم گروه هايي هستند كه از جانب دولت لبنان به رياست «فواد سينيوره» حمايت مي شوند.
وي مي افزايد دولت آمريكا اين گروه ها را تشويق مي كند كه به خشونت هاي داخلي دامن بزنند.
دكتر صالح پژوهشگر و استاد دانشگاه لبنان نيز دفاع از اسرائيل را هدف حضور آمريكا در لبنان خواند و افزود يكي از راه هاي استقرار صلح و امنيت در لبنان وجود نيروي مقاومت و سلاح مقاومت است اما آمريكا خواهان اين ثبات نيست و از قديم هر موقع مردم لبنان در مقابل استبداد داخلي ايستادگي كردند، سروكله آمريكا پيدا شده است و با دخالت در امور داخلي كشور ما، اوضاع را به هم ريخته است و البته در بسياري از مواقع هدفش، دفاع از تجاوزات غيربشري اسرائيل نيز بوده است.
«امين حطيط» كارشناس نظامي و سياسي لبنان نيز هدف از حضور آمريكا را در لبنان تأمين منافع واشنگتن خواند و گفت آمريكا در لبنان همواره به دنبال تأمين منافع خود بوده است و شعار دفاع از دموكراسي و يا تأمين آب در منطقه دروغي بيش نيست، آمريكا همواره با اعزام ناوهاي خود به سواحل لبنان مستقيما رودرروي خواست مردم ايستاده و از جناحي خاص حمايت كرده است، بيشترين نفع از حضور آمريكا در منطقه و دخالت در امور داخلي لبنان نصيب رژيم صهيونيستي شده است و دخالت آمريكا در لبنان جز ويراني و مشكلات براي مردم ارمغان ديگري نداشته است.
فيليپ حتي، مورخ مسيحي لبناني درباره لبنان مي گويد: لبنان از نظر حجم و اندازه، يك موجود ميكروسكوپي است، اما از ديد سياسي و فرهنگي موجودي جهاني است و شايد به همين دليل است كه روزگاري هر تصميم كوچك آمريكا بي چون و چرا در لبنان اجرا مي شد امروزه با تغيير معادلات و هوشياري مردم اين كشور و نقش موثر مقاومت، هيمنه ابرقدرتي آمريكا در لبنان شكسته است و تلاش هايش به نوعي رنگ شكست به خود مي گيرد.
واحد مركزي خبر
چهارشنبه 26 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]
-
گوناگون
پربازدیدترینها