واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: كودكان كار ، قربانيان مدرنيسم
جام جم آنلاين: گلفروشي در سر چهارراهها، فالفروشي داخل مترو، بادكنكفروشي، زبالهگردي، چرخي بازار و باربر، واكسي، كارگري كورهپزخانهها و مزارع، ترمينالها و...؛ بيشتر صاحبان اين مشاغل كودكان بين 5 تا 15 سال هستند كه در موضوع كودك بودن و كار مشتركند، همه ما با اين كودكان در موارد مختلف روبهرو شدهايم و در حس ترحم و افسوس نسبت به اين كودكان كار مشتركيم.
هيچ كدام از آنها بيش از 15 سال ندارند؛ اما در بازوان نحيف هر كدام تجربه كارهاي سخت در برابر مزدي اندك، حكايت از دشواري تامين معيشت دارد.
بسياري از كودكان به دليل فقر اقتصادي و به اجبار خانوادههاي خود مجبور به كار كردن در كارگاههايي ميشوند كه كمتر مورد بازرسي قرار ميگيرند و در اندك بازديدهايي كه از آنها صورت ميگيرد، با زيركي خاصي كودكان زير 15 سال را از چشم ماموران مخفي ميكنند تا مبادا نيروي كار ارزان خود را از دست بدهند يا مجبور به پرداخت حق بيمه شوند، در حالي كه تنها روزنه اميد اين كودكان، معطوف به انجمنهاي حمايت از كودكان كار ميشود.
تعريف كودكان كار در كشورهاي مختلف جهان يكسان نيست. در برخي كشورهاي آسيايي، كار توسط افراد در گروه سني 8 تا 13 ساله، كار كودكان تعريف ميشود؛ اما تعريفي كه شامل بيشتر كشورهاي جهان از جمله ايران ميشود، اشتغال كودكان زير 15 سال است و بهرهكشي از نيروي كار كودكان، ريشه در عوامل مختلف اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي دارد.
چه سازماني مسوول رسيدگي به وضعيت كودكان كار است؟
سازمان بهزيستي مسووليت رسيدگي به وضعيت كودكان كار و خياباني را به عهده دارد؛ اما بحثهايي درباره واگذاري تكفل كودكان كار به شهرداري مطرح شده كه هنوز به نتيجه قطعي نرسيده است.
مددكاران اجتماعي تعدادي از كودكان كار را شناسايي كرده و از اين طريق خانوادههايشان را زير پوشش قرار دادهاند تا اساسا نياز به كار كودكان در اين خانوادهها كمتر شود.
قانون كار، قانوني بيگانه
حضور كودكان كار كه در سرماي زمستان و گرماي تابستان در خيابانها طي سالهاي اخير در بيشتر نقاط كشور روبه گسترش است، يكي از معضلات اساسي اجتماعي است كه جامعه ما هماينك با آن روبهرو است و در صورت عدم پيشگيري و مهار اين پديده، به فاجعه اجتماعي تبديل خواهد شد.
در ايران با توجه به مشكلات و مصائب پرشمار زندگي كارگران و زحمتكشان و تمامي حقوقبگيران و گذران مشقتبار روزمره آنان، آنها كه از فقر صحبت ميكنيم، وضعيت فلاكتبار كودكان ايراني، قصه پردرد و غصهاي است كه دل و جان دوستداران و تلاشگران احقاق حقوق كودكان را به درد ميآورد. برخي از آنها در كارگاههاي توليدي كوچك به ازاي 12 ساعت كار فقط 30 الي 40 هزار تومان دستمزد دريافت ميكنند و براي آنان قانون كار، قانوني بيگانه است.
ايراني و افغاني تفاوتي نميكند. كودك هستند و برخلاف قانونهاي نوشته و نانوشته شده، دشواري روزهاي سخت بزرگي را تجربه ميكنند.
جهنم كجاست؟
به كار كشيده شدن روزافزون كودكان، دستمزدهاي نازلي كه كفاف حداقلهاي يك زندگي انساني را هم نميدهد، فقدان حق تشكل مستقل و برپايي اجتماعات، نبود بيمههاي اجتماعي و صندوق بيكاري، عدم امنيت شغلي و اخراجهاي دستهجمعي، تعطيلي واحدهاي توليدي و كارخانهها و از پي آن بيكاري فزاينده ... يك جهنم زميني واقعي را براي كارگران و اعضاي خانواده آنان و بويژه كودكان دختر و پسر يكايك اين زحمتكشان به وجود آورده است. در اين دوره كه ما با حجم گسترده قراردادهاي موقت، تعطيلي كارخانهها، عدم دريافت حقوق، ساعات كاري و عميقتر شدن شكاف طبقاتي روبهرو هستيم، همواره اقشار آسيبپذير جامعه، يعني زنان و كودكان دختر و پسر اولين قربانيان آن هستند.
كارگاههاي خصوصي قدرتمندتر از قانون كار
حدود يك ميليون كودك در ايران كار ميكنند، در حالي كه ماده 79 قانون كار، اشتغال به كار افراد زير 15 سال را ممنوع ميكند. اين قانون شامل تبصرهاي است درباره كارهايي كه ماهيتشان براي كودكان زير هجده سال زيانآور است و همچنين شامل تبصره قانوني 188 كه بنابر آن، افراد مشمول استخدام كشوري، كودكاني كه براي دولت كار ميكنند و كودكاني كه در كارگاههاي خصوصي خانوادگي به كار مشغولند، در دايره اين قانون قرار نميگيرند.
در عين حال اگر والدين يك كودك با كارفرماي او قرارداد ببندند، چون ولي كودك به شمار ميآيند، حق واگذاري و اجاره دادن فرزند خود به صاحبان كارگاههاي خصوصي را دارند ولي جدا از ممنوعيت كار كودكان كه روي كاغذ قانون كار كودكان نوشته شده و در ميثاقهاي جهاني به آن تاكيد شده است، ما شاهد عمق پيشرفتگي پديده كار خياباني در ايران هستيم.
علل رشد كودكان كار
شكاف طبقاتي، افزايش تعداد خانوادههاي بدسرپرست، بيسرپرست و تك سرپرست، افزايش جمعيت، ويرانيها و خرابيهاي بازمانده از جنگ، فقر فرهنگي مهاجرت، بيكاري، عدم تامين اجتماعي، حاشيهنشيني، درگيريهاي مستمر خانوادگي و اعتياد و مشاغل كاذب در گسترش اين ناهنجاري اجتماعي نقش دارند.
آمارها سخن ميگويند
در مجموع 80 درصد كودكان خياباني، كودكان كار هستند كه به علت فقر اقتصادي خانوادهها، مجبور به كار در خيابان هستند و بيشتر آنها در استانهاي خراسان، تهران، لرستان و كردستان به سر ميبرند.
90 درصد اين كودكان داراي والدين هستند، 80 درصدشان مهاجرند كه 42 درصد آنها از روستاها و شهرهاي ديگر كشور و 38 درصد از كشورهاي ديگر آمدهاند و از نظر جنسيت نيز 78 درصد آنها مذكر و در فاصله 5 تا 18 سالگي قرار دارند.
از مجموع 2 ميليون كارگاه سطح استان تهران، تنها كارفرمايان 500 هزار كارگاه حق بيمه ميپردازند. خود اين اظهارنظر نشان ميدهد 5/1 ميليون كارگاه فقط در سطح استان تهران وجود دارند كه وزارت كار نظارت و كنترلي بر آنها ندارند بنابراين بيشتر كودكان و نوجوانان كارگر زير پوشش هيچ بيمهاي نيستند. ضمن اين كه در ايران به دليل غيرقانوني بودن كار كودكان و نيز اشتغال آنها در كارگاهها كه جزو مشاغل تعريف شده به حساب نميآيند، اين مساله به صورت پنهان وجود دارد.
در تحقيقي كه 4133 نفر از كودكان خياباني ايران در آن شركت كردهاند، مشخص شده است 73 درصد اين كودكان به بيماريهاي چشمي و 61 درصد به بيماريهاي تنفسي مبتلا هستند، همچنين 64 درصد آنها از بيماريهاي قلبي، 69 درصد از مشكل اختلال شنوايي و 61 درصد از كمبود توجه رنج ميبرند و 82 درصد نيز دچار بيماريهاي پوستي هستند. از نظرسوادآموزي نيز 56 درصد آنها بيسوادند و 61 درصدشان مشكلات گفتاري دارند، اين آمار نشان دهنده وضعيت نگرانكننده كودكان خياباني در كشور است.
بيانيه كودكان كار به مناسبت روز جهاني مبارزه با كار كودك - 23 خرداد 1387
هميشه كسي كه كار شايستهاي انجام ميدهد مورد تحسين قرار ميگيرد، ولي ما با اين كه كار خوب انجام ميدهيم، مورد تحسين قرار نميگيريم. ما همه كودك هستيم و دنياي آزاد خودمان را ميخواهيم. ما فقط نميخواهيم در خيابانها باشيم. اما ميخواهيم در كنار خانواده باشيم، بازي كنيم، درس بخوانيم و از امكانات ديگري هم بهرهمند باشيم.
تقاضاي ما از مديران و معاونان دولتي داشتن رفاه و آموزش بهتر است.
از شما خواهشمنديم به خانوادههايي كه فقير هستند و رفاه ندارند، كمك شود تا در اين نظر ما تحت فشار بيپولي خانواده قرار نگيريم.
ما كودكان ميخواهيم از احترام، آسايش، پوشاك و تغذيه سالم برخوردار باشيم.ش
كودكان كار دوست دارند از علم و آگاهي و آموزش بهتري برخوردار باشند.
ما كودكان، آزادي ميخواهيم. منظور ما از آزادي اين است كه وقتي كارهايي چون دستفروشي، گلفروشي و غيره ميكنيم، نيروي انتظامي با ما با خشونت رفتار نكند.
از مسوولان كشور و سازمانهاي مربوط ميخواهيم در تحقق اين خواستههاي به حق بكوشند و از دوستداران كودكان انتظار داريم ما را در حمايت از كودكان كار ياري رسانند.
توصيه
متاسفانه با وجود تعهد به ميثاقهاي بينالمللي، هنوز نهادي كه حمايت از كودكان را به عهده گيرد در كشور فعاليت نميكند.
در صورتي كه نتوان از اين كودكان حمايتهاي همهجانبه كرد بسياري از آنان در آينده نه چندان دور در صف مجرمان جامعه يا به عبارتي در صف باجگيران قرار ميگيرند و بهتر است هزينهاي كه در آينده براي مقابله با جرم در نظر گرفته ميشود، امروز براي باسواد شدن و ديگر حمايتهاي اجتماعي كودكان ياد شده صرف شود.
آنها هيچ حقي ندارند
تا امروز هيچ كودك كار خياباني از پوشش بيمه درماني برخوردار نيست. براي هيچ يك از كودكان كار خيابان كارت شناسايي وجود ندارد. هيچ حمايت قانوني از كودك كار و خانواده وي نميشود.
كودكان كار كه ساعات عمدهاي را در طول روز به كار در خيابان سپري ميكنند از هرگونه آموزشهاي رسمي به منظور فراگيري مهارتهاي زندگي محروم هستند. ضمن آن كه با توجه به مفاد قانون كار مبني بر ممنوعيت كار كودكان و افراد كمتر از 15 و 18 سال، اثربخشي هر گونه اقدام در جهت ايجاد شغل مناسب براي كودكان كار خيابان همواره مورد ترديد قرار داشته و دارد.
ميترا پازكيزاده
چهارشنبه 26 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]