واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: تكديگري، تمناي پول براي فروش عزت نفس
داخلي. اجتماعي. بهزيستي. تكديگري.
گزارش از : آزاده خرم
آنچنان چرب زبان و مظلوم خود را جلوه ميدهد كه انسان را ناخودآگاه جذب قيافه معصومانهاش ميكند.
كنار شيشه ماشين كه ايستاده در لابه لاي حرفها و درخواست كمك مدام چشمش به داخل ماشين است و با چشمان ريزش و با حسرت تمام آن را برانداز ميكند.
دستان كوچكش را كنار لبه شيشه ماشين محكم گرفته و ميگويد: پدرم سه ماه است كه بيمار شده و توان كار ندارد ، هيچ درآمدي نداريم و بيشتر وقتها گرسنهايم، فقط براي درمان پدرم كمكم كنيد.
كودك فقط سعي دارد پولي دريافت كند و هر چه با عدم تمايلم رو به رو ميشود بيشتر تلاش ميكند تا هر طوري شده پولي بگيرد.
"مهدي" ۹سال بيشتر ندارد و به قول خودش چهار خواهر و برادر ديگر هم دارد.
وقتي كه پول بيشتري به او دادم و كودك اطمينان يافت از ماموران بهزيستي نيروي انتظامي نيستم ، از او خواستم علت گدايي كردنش را بگويد، گفت: پدرم معتاد است و به اصرار او من و برادر بزرگترم كه ۱۳ساله است مجبور شدهايم براي كسب درآمد خودمان و خرج اعتياد پدر گدايي كنيم.
او گفت: اوايل پول زيادي در نميآورديم و پدرم راهكارش را دروغ گفتن به شيوههاي مختلف از جمله اينكه بگوييد پدرمان مريض است و پول درمان ميخواهد به ما ياد داد.
او گفت: از صبح تا غروب به خاطر ترس از كتك زدن وحشتناك پدر در كوچه و خيابانهاي مختلف شهر و درب منازل مردم ميگرديم و با گفتن عبارات مختلف از مردم پول جمع ميكنيم.
وقتي كه از مهدي كوچولو معني گدايي را پرسيدم جواب داد : من نميدانم فقط خوب ميفهمم كه اگر پولي براي خريد مواد پدرم به خانه نبرم خسته و كوفته بايد زير باد كتك او قرار گيرم.
مهدي گوشه دست كوچكش را كه چند ماه قبل بخاطر گم كردن پولهايي كه از گدايي يك روز جمع كرده بود نشان داد كه پدر ناجوانردمانه او را داغ كرده بود.
راستي اگر مهدي كوچك در بستر تنهايي ميگريد و يا مهرگدايي بر پيشاني او ميخورد چه كسي مقصر است؟
اما حكايت "زهرا" كوچولو شايد از اين هم جانسوزتر باشد كه او نيز وسيلهاي براي كسب درآمد پدرش شده بود.
بيشتر رهگذران ايلامي چند سال پيش قيافه پيرمردي را كه پسر بچهاي مغموم او را همراهي ميكرد در خيابان در ذهن دارند.
بيشتر مردم شايد با ديدن چهره افسرده پسرك نميتوانستند از كمك به پيرمرد خودداري كنند و با دادن سكهاي حسن انساندوستي خود را ابراز مي كردند.
اما مردم ايلام در بهت فرو رفتند وقتي شنيدند در اجراي طرح ساماندهي متكديان اين دو پدر و پسر دستگير شدند و متوجه شدند پسرك كوچك در واقع "زهرا" كوچولوي هشت ساله است كه با كوتاه كردن موي سر و پوشيدن لباس پسرانه پدرش را در انجام اين شغل ياري ميكرده است.
در اينجا بايد به حال كي دل سوزاند، پدري كه دخترش را وسيلهاي براي كسب درآمد كرده، مردمي كه با كمك كردن به پيرمرد او را همراهي كردهاند و يا دختركي كه بخاطر كسب درآمد مجبور شده جنسيتش را پنهان كند؟
كودك ديگري بيخيال گرما در حالي كه در سكوتي عميق فرو رفته است تنها به دوچرخهسواري همسن و سالهايش پر ميگيرد.
صداي "جيرينگ" سكه او را به خود ميآورد ، مادرش چندمين سكه ريخته شده داخل كاسه را سريع در كيسهاي خالي ميكند و كيسه را در زير چادرش پنهان ميكند.
كودك همچنان معصومانه چشم به دستهاي مردم دارد و براي دريافت پول و خوشحال شدن مادر لحظه شماري ميكند.
مرد كوچك امروز ياد ميگيرد همچون مادرش سهم زندگيش را از ديگران بطلبد و انتظار تقسيم تلاش ديگران را داشته باشد.
دلش به درد ميآيد وقتي دست سفيد و نرم كودك همسنش را در دست پدر و مادرش كه براي خريد به بازار آمده ميبيند كه او هزاران بار آرزوي چنين روزي را ميكرد كه خندان قدمهاي كوچكش را همپاي قدمهاي مردانه بابا بر ميداشت.
او اكنون زير شلاق ترحم مردم سر خم كرده است و محروم از همه شاديها مانده است.
معضل تلخ تكديگري در ايلام روز به روز در حال افزايش و گسترش است و متكديان تمام شيوهها را بكار ميبرند تا از جيب عاطفه مردم نان خود را تامين كنند.
زن، مرد، جوان و خردسال بر درب منازل زده و مردم نيز براي رهايي آنان گاه براي اينكه آنان را درمانده ميبينند با پول به آنان پاسخ ميدهند.
زنان متكدي كه بيشتر كودكاني خاموش را به دنبال خود ميكشانند با شناختي كه از تاثيرپذيري زنان دارند بيشتر دست نياز خود را با مراجعه به درب منازل و طرح بهانههاي مختلف بسوي زنان دراز ميكنند.
بسياري از آنان نيز با طرح معلوليتهاي جسمي درصدد تحريك احساس رهگذران و عابران هستند.
و از همه غمانگيزتر دختران و پسراني هستند كه با اصرار ژندگي و بي پناهي خود را به نمايش گذاشته و با بجاي گذاشتن تصويري تلخ از فقر جيب خلقالله را خالي ميكنند.
اين گدايان ضمن آلايش محيط انساني، فضايي از ناامني اجتماعي و اقتصادي را به ذهن عامه انتقال ميدهند.
اكنون هزاران كودك و نوجوان بدسرپرست در كشور و دهها كودك در ايلام همه روزه مجبورند در كنار مادر و پدر خود با گدايي كردن از عزت نفس بگذرند.
كودكان و زناني كه بايد تحقير شوند، ناسزا بشنوند، آماج بدترين طعنهها قرار گيرند و در برخي مواقع نيز به كثيفترين اعمال تن دهند.
"مهناز" يكي از اين زنان است كه براي گدايي به شهر ايلام آمده است ، او بيسرپرست و داراي سه بچه است كه تنها راه منبع درآمدش گدايي است.
وي ميگويد:در وضعيت كنوني كاري به جز گدايي سراغ ندارم كه بتوانم زندگي خود را اداره كنم.
"محمد" ۹ساله يكي ديگر از متكديان است كه در كنار پدر و مادرش مشغول تكدي گري است.
او ميگويد كه دو خواهر و يك برادر دارم كه همگي ترك تحصيل كردهايم و از صبح تا شب مشغول دريافت پول ار ديگران هستيم تا بتوانيم زندگيمان را بچرخانيم.
به گفته بسياري از كارشناسان مسايل اجتماعي تكديگري آسيبهاي زيادي از جمله فحشا و بزهكاري در جامعه را به دنبال دارد.
به گفته كارشناسان از طرفي بسياري از كودكاني كه اقدام به تكديگري مي كنند براي به دست آرون پول ممكن است تن به اعمال ناشايستتر هم بدهند.
اين عده از كارشناسان توزيع مواد مخدر، رفتارهاي نامناسب و سوء استفاده هاي جنسي را از جمله آسيبهاي وارده به متكديان عنوان ميكنند.
به گفته مديركل بهزيستي استان ايلام، بيشتر متكديان اين استان غيربومي و اهل مناطق ديگر كشور هستند.
"صادق رستمي" در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود: اين افراد كه بيشتر از استانهاي همجوار هستند در نقاط شهري و حاشيهاي اقدام به گدايي ميكنند.
وي اظهار داشت كه بيشتر اين متكديان را زنان و گروهي از آنان را هم كودكان تشكيل ميدهند گروهي از آنها از روي عادت و به عنوان شغل اقدام به گدايي ميكنند.
به گفته رستمي، به منظور رفع اين معضل در شهر طرح ساماندهي اين افراد قرار است با همكاري موسسه خيريه در آينده نزديك انجام شود.
وي اضافه كرد: اجراي اين طرح اقدامي مثبت براي زدودن چهره نازيباي شهر از متكديان است و پيشبيني ميشود در مدت زمان اجراي طرح كل متكديان ايلام جمعآوري و ساماندهي شوند.
رستمي اظهار داشت: كمك به افراد فرودست جامعه وظيفهاي انساندوستانه است اما بايد به شيوهاي غير از كمك به متكديان باشد.
به گفته وي، كمك به متكديان كمك به ترويج آسيبهاي اجتماعي است و كمكهاي پراكنده به آنها تنها منجر به شيوع اين پديده شوم ميشود.ك/۴
سه شنبه 25 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]