واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خـانــواده سپــهر
بنياد خيريه سپهر بم، براي رسيدن به اهداف خود، اقدام به تاسيس پنج مركز نگهداري كودكان بي سرپرست يا بدسرپرست كرده است؛ چهار مركز از اين مراكز در حال حاضر پذيراي كودكان و نوجوانان است و ساختمان مركز پنجم نيز به علت مشكلات مالي متوقف است. اين مراكز، به صورت شبه خانواده اداره مي شوند. در اين چهار مركز در حال حاضر حدود 80فرزند سپهر از سن 3 تا 18سال پذيرش شده اند كه تفكيك آنها از روي سن و جنسيت صورت گرفته است.
شبه خانواده در واقع فضايي خانوادگي است كه سعي شده تا حد امكان فضا و روابط حاكم بر خانواده نزديك باشد. مراكز شبه خانواده تابلو يا نشانه مشخصي ندارند و براي فرد غريبه، قابل شناسايي نيست. اين ويژگي، شرايط را براي برقراري بهتر ارتباط اجتماعي فرزندان سپهر فراهم كرده است؛ حضور مداوم مربيان در مدارس فرزندان به عنوان اوليا، باز هم شرايط اجتماعي را براي فرزندان سپهر آسان تر مي كند.
سميه عالي پناه، كارشناس مددكاري اجتماعي و مسئول مراكز شبه خانواده هاي سپهر، هدف اصلي شبه خانواده را بازپيوند كودكان به خانوادههاي اصلي اشان برميشمارد و ميگويد: «اين بازپيوند قبل از هر چيز نيازمند شرايط مساعد خانوادهها است». به گفته او در شبه خانواده ها عمده فعاليت ها بر عهده مددكار هاست و آنها با توجه به تخصص و تجربه اشان و به صورت 24ساعته به اداره امور مي پردازند.
وجود روانشناس در خانههاي سپهر از ديگر ويژگي هاي اين خانه هاست. در اين شبه خانواده ها، همه بچه ها داراي پرونده پزشكي، تحصيلي و اجتماعي هستند كه كليه ويژگي ها، فعاليت هاي درسي و اجتماعي آنها ثبت شده است.
عالي پناه مي گويد فرزندان سپهر از طريق اداره بهزيستي معرفي مي شوند و با حكم قضايي در مراكز شبه خانواده پذيرش مي شوند و از آن به بعد تمام تلاش ما براي ايجاد يك شرايط نزديك به شرايط خانواده است تا كودكان و نوجوانان در محيطي صميمي و شاد رشد كنند.
تحصيل
درس يكي از اولويت هاي مراكز سپهر، براي كودكان و نوجوانان است. مددكاران به طور مستمر مراحل تحصيلي فرزندان را پيگيري مي كنند و بر آن نظارت دارند. به گفته مسئول مراكز، كودكان سپهر در مدارس معمولي و يا غيرانتفاعي تحصيل مي كنند و از خدمات اياب و ذهاب نيز برخوردارند. عالي پنــاه اضـافه مي كند:«ما بچه هاي باهوش زيادي داريم. سالي كه گذشت، بسياري از آنان با معدل هاي بالاي 19قبول شده اند، اما برخي ديگر نيز دچار مشكلات درسي هستند. مركز براي آنها معلم خصوصي گرفته و يا آنها را در كلاس هاي تقـويتي ثبت نام كرده است. ضمنا هر كدام از بچه ها در دانشگاه قبول شوند، هزينه دانشگاه آنها نيز بر عهده بنياد سپهر بم است.»
از ديگر اهداف آموزش مراكز نگهداري سپهر، حرفه آموزي به نوجوان بالاي 15سال است.
بهداشت
پرونده پزشكي كودكان نيز به طور مداوم روي ميز كار است. بينايي، شنوايي، واكسيناسيون و انواع آزمايش ها به طور مداوم انجام ميشود. بازديد هفته اي پزشك از شرايط بهداشتي مراكز نگهداري و از همه كودكان باعث مي شود تا به محض مشاهده مشكل، پروسه درمان آغاز شود. وجود كلينيك در مجتمع و حضور دائمي پزشك و دندانپزشك نيز عاملي براي تشخيص سريع بيماري و درمان آن است. عالي پناه، ترميم مشكلات دندان همه كودكان را از فعاليت هاي مهم مركز در زمينه سلامت مي خواند و مي گويد: «به محض مشاهده بيماري و ناراحتي كه نياز به متخصص داشته باشد، پزشك مركز با بهترين متخصصان در بم و كرمان و حتي در مواردي در تهران تماس گرفته و براي ويزيت وقت مي گيرد.»
برنامه هاي تفريحي
برگزاري كلاسهاي ورزشي ، تورهاي تفريحي در شهر، استان و نيز برگزاري اردو از فعاليت هاي مهم مراكز فرزندان سپهر مي باشد.
اردوهاي يك روزه و گردش در ييلاقات اطراف شهر از برنامه هاي دائمي مراكز است علاوه بر اين تاكنون اردوهايي در شهرهاي مشهد، قشم و تهران برگزار شده است. عالي پناه با عنـــوان كردن مطالب فوق مي افزايد: «به بهانه هاي مختلف جشن برگزار مي كنيم و مهماني مي گيريم و بچه ها را دور هم جمع مي كنيم.»
به گفته او، بچه هايي كه بدسرپرست هستند، قبل از ورود به مراكز تحت شرايط دشواري بودند و عموما روحيه و شرايط رواني درستي نداشتند و به همين علت، بيشتر آنها از اينكه در مركز هستند راضي و شرايط اينجا را دوست دارند. مشاهده چند مورد افسردگي شديد در بچه هاي پذيرش شده نيز گوياي شرايط بد قبل از ورود به اين مراكز است. عالي پناه همچنين نتايج تست بهره هوشي و شخصيت از كودكان را بسيار اميدواركننده و جالب مي خواند.
مركز شماره يك(كودك):
در اين مركز كــودكان 3تا 6سال نگهداري مي شوند. فضاي شاد، اسباب بازي ها، اتاق بازي، ديوارها رنگارنگ و نقاشي هايي كه بر تابلوهاي زده شده، نشان از توجه مسئولان به شرايط سني كودكان است. هيـــاهوي و صداي خنده و بازي در خانه شماره يك، آواي دوست داشتني است كه تقريبا در تمام مدت روز شنيده مي شود. اتاق بازي شلوغ است و بـچه ها با جديت مشغول بازي هستند. ناديا، مهتاب، فاطمه، ناهيــد، مهسا، شيرين و ديگر بچه ها با شعفي كودكانه از اردوهاـــي ســـال گذشته ياد مي كنند، از قشم، از باغ وحش و از مسافرت به تهران!
سوسن بحر آسماني، مسئول خانه شماره يك فرزندان سپهر، بازپيوند 3كودك را از افتخارات اين مركز عنوان مي كند و در مورد وظايف خانه شماره يك مي گويد: «فعاليت هاي ابتدايي نظير تكميل مدارك، افتتاح حساب بانكي، پيگيري شرايط بهداشتي اقدامات ابتدايي مركز است.» او ايجاد شرايط براي ملاقات با خانواده يا خويشاوندان را، عاملي براي تقويت حس استـــقلال كودكان مي داند. برگـــزاري كلاس هاي مختـلف فرهنــگي – آموزشي پيش دبستاني از ديگر فعاليت هاي مختص اين مركز است كه طبق برنامه دنبال مي شود.
مركز شماره 2 (دختران نوجوان):
در اين مركز كه از اوايل سال 85 افتتاح شده، دختران 6تا 12 ساله به صورت يك خانواده منسجم زندگي مي كنند. از آنجايي كه مقاطع دبستان و راهنمايي در ادامه تحصيل و شرايط آينده كودكان بسيار تاثيرگذار است، اين مركز اهتمام جدي تري به مقوله درس و مدرسه دارد. به گفته زهرا مطهري نيا، در حال حاضر 26فرزند سپهر در مركز شماره 2 هستند كه در مدارس مختلف شهر بم، دولتي و غيرانتفاعي، مشغول به تحصيل هستند. به گفته او، عموما براي مقطع راهنمايي بچه ها را در مدارس غيرانتفاعي ثبت نام مي كنيم كه كيفيت بالاتري دارند.
مركز شماره 2، بنا به شرايط سني فرزندانش، برنامه هاي فرهنگي مختص به خود را دارد و تقريبا هر اتفاق فرهنگي كه در بم مي افتد، كودكان مركز شماره دو از آن اطلاع دارند و در آن شركت مي كنند. مطهري نيا در توضيح صحبت هايش مي افزايد: «شركت در برنامه هايي نظيـــر نمايشگاه هاي هنـري، نمايش فيلم، يا در برخي از كارگاه هاي هنري مثل كشيدن نقاشي برنـــامه مستمر فرزندان اين مركز مي باشد.»
به گفته مسئول مركز، برنامه ديدار با اقوام به شكل جــدي دنبال مي شود و از اقوام يا خانواده هاي بچه هايي كه امكان پذيرايي از آنها در خانه هـايشان وجود نـــدارد، دعـــوت مي شود تا هر از چندي براي ديدار با فرزندشان به مركز بيايند و در اينجا برايشان برنامه ملاقات تدارك مي شود. برنامه خانه ها، برنامه اي جامع است كه از صبح تا غـروب را شامل مي شود و به خاطر شرايط سني بچه ها اينجا دقيقا شبيه يك خانواده است.
مطهري نيا پيشرفت تحصيلي بچه ها را نيز بسيار چشمگير مي خواند و از بالا رفتن معدل ها به عنوان شاخص اين پيشرفت ياد مي كند. به گفته او: «شرايط به گونه اي مهيا شده تا فعاليت هاي اجتماعي بچه ها نيز مختل نشود، مثلا براي خريد، بچه ها دو –سه نفري به همراه يكي از مربيان خود به بازار مي روند، اين مسئله مخصوصا در مورد پوشاك كه سليقه اي است هميشه اعمال مي شود.
فاطمه .ع كلاس چهارم دبستان از فرزندان سپهر است كه در مركز شماره2 زندگي مي كند. فاطمه خانواده اش را در زلزله از دست داده و تا قبل از اينكه به سپهر بيايد با دايي اش زندگي مي كرده است، او از اينكه فرزند سپهر است احساس رضايت دارد و مي گويد: «عيـد به قشم رفتيم. تابستان پارسال نيز كلاس كامپيوتر، عروسك سازي و ايروبيك ثبت نام شديم و در كلاس ها شركت كرديم. معدلم امسال 19.63 بود. دوست دارم در دانشگاه قبول شوم و در رشته رياضي تحصيل كنم.»
م.ر، كلاس دوم راهنمايي نيز قبل از پذيرش در مركز با پدر و مادربزرگش زندگي مي كرده است و به خاطر اينكه آنها مسن بودند، وضعيت مناسبي نداشته است. او زندگي در مركز سپهر را دوست داشتني مي خواند مي گويد: «سعي مي كنم با بهتر درس خواندن، جواب زحمات مربيان را بدهم.»
هـ .ك، كلاس چهارم از دختران مركز شماره2 است كه برادرش نيز در يكي ديگر از شبه خانواده هاي سپهر زندگي مي كند. او نيز خانواده اش را در زلزله از دست داده است از زندگي در اين مركز بسيار راضي است. خواندن كتاب و كاردستي را دوست دارد و اوقات فراغت خود را صرف اين دو مي كند.
مركز شماره 3 (پسران نوجوان)
از آنجايي كه تحرك پسران نوجوان به طور طبيعي بيشتر است، هم فضاهاي مورد نياز آنها بيشتر و هم مديريت خانواده اي با حدود 20فرزند پسر نوجوان بسيار مشكل است. اما پروانه سام نژاد، مسئول خانه شماره 3، مديريت اين خانه را جالب ميخواند و مي گويد: «ممكن است تحرك گاهي مشكل ساز باشد، اما پسران در اين سن به خوبي مسائل خود را مي فهمند و ما مشكل خاصي در اين باره نداريم.»
در خانه شماره 3 فضاهاي باز و سالن ها جايگاه مهمتري دارند. تيردروازه هاي هندبال داخل حياط اين امر را به درستي نشان مي دهد. به هر حال در خانه شماره 3 علاوه بر محبت و برادري كه در روابط به وضوح به چشم مي آيد، تحرك نيز نقش جدي دارد: فوتبال، واليبال و ورزش هاي پر تحرك ديگر نظير بدمينتون.
تورج سليماني، اول دبيرستان است و از ابتـــداي تــاسيس اين مركز در اينجا زندگي مي كند. او زلزله را هشداري مي داند كه به ما قيامت را يادآوري مي كند و مي فهماند كه زندگي تلخي و شيريني را با هم دارد. تورج زمان زلزله در حال خواند نماز بود و نمي توانست تصور كند كه شهرشان ناگهان خراب شده است. تورج پدرش را قبل از زلزله و مادرش را در حادثه زلزله از دست داد و بعد از چند سال برادرش نيز ازدواج كرد و او تنــها ماند. او از خاطـــراتش مي گويد، از اينكه بعد از زلزله تا سوم راهنمايي را در كرمان خواند ولي بعد يك سال درس را رها كرد تا اينكه به مركز سپهر آمد و دوباره درس را شروع كرد. وضعيت اينجا را عالي مي داند و مي افزايد: « قبل از اينكه بيايم كمي افسرده بودم ولي حالا حس مي كنم بهترم. اينجا برايمان معلم خصوصي مي گيرند تا ما بتوانيم بهتر درس بخوانيم. از لحاظ خوراك و پوشاك هيچ مشكلي نداريم و شرايطمان فراهم است.»
س. ج متولد 1372 نيز از پسران مركز شماره 3 است و قبل از زلزله در كرمان، در شبانه روزي برق صنعتي مي خوانده است. در آنجا متوجه مي شود كه همه خانواده اش در زلزله از دست رفته اند. س. نيز خاطرات خود را با آرامش ورق ميزند، او يك ماه بعد از زلزله توانسته به بم بيايد و مطمئن شود كه بيشتر اعضاي خانواده و فاميلش را از دست داده است، روي پيشانيش چروك مي افتد، شرايط آن روزها را بسيار بد توصيف مي كند و مي گويد: «اينجا خوب است و راضي هستم. دوست دارم به دانشگاه بروم و در رشته حسابداري درس بخوانم.»
مركز شماره 4 (پسران 7 تا12 سال)
در مركز شماره 4 فرزندان سپهر در حال حاضر بيست پسر 7 تا 12 سال زندگي مي كنند. اينجا نيز مانند خانه هاي ديگر سپهر، دوستي و محبــت حرف اول را مي زند. در نگاه اول كتاب هاي درسي است كه باز روي ميز قرائتخانه به چشم مي آيد. اطهره السادات معيني فر مسئول اين مركز است او نيز از اينكه 3 كودك از فرزندان سپهر از اين خانه بازپيوند شده اند و به خانه هايشان رفته اند بسيار خوشحال است و لحظه بازگشت بچه ها را دوست داشتني ترين لحظه مي خواند.
معيني تلاش بنياد را در جهت شبيه سازي شرايط خانه عنوان مي كند و مي گويد: «همكلاسي ها و هم مدرسه اي هاي فرزندان سپهر اصلا در جريان شرايط آنها نيستند. ما به عنوان والدين آنها در همه جلسات مدارس شركت مي كنيم و با معلمان در ارتباطيم».
او مهمترين دغدغه مسئولان خانه ها را تحصيل بچه ها عنوان مي كند و از ادامه تحصيل يكي از بچه ها كه تا ده سالگي نتوانسته بود درس بخواند به عنوان يكي از موفقيت هاي مهم اين خانه نام مي برد و مي افــزايد: «اين فرزنـدمان به همت مربيان، دو سال اول را در چند ماه خواند، امتحان داد و قبول شد و به كلاس سوم رفت. آن روز زيباترين روز اين خانه بود. تلاش مي كنيم زماني كه فرزاندانمان 18ساله شدند و قرار شد خانه را ترك كنند، بتوانند در جامعه گليم خود را از آب بيرون بكشند و مشكلي نداشته باشند.»
ابوطالب 12 ساله است. او در مركز شماره 4 زندگي مي كند و شرايط آنجا را بسيار خوب مي داند و مي گويد: « معدلم 20شد و شاگرد اول كلاس شدم. دوست دارم وارد دانشگاه شوم و مهندس كشتي راني شوم. همه چيز را از روي برنامه امان نگاه مي كنيم از نماز صبح تا شب».
سپس به درختهاي نقاشي شده روي تابلو اعلانات اشاره مي كند و اضافه مي كند كه هر درخت متعلق به يكي از بچه هاست و هركسي كه كار خــوبي انجام دهد يك شكوفه به شكوفه هاي درختش اضافه مي شود.
سه شنبه 25 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]