افزايش طلاق هشدار دهنده است ازدواج رويايي كه شايد كابوس شود

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: افزايش طلاق هشدار دهنده است ازدواج رويايي كه شايد كابوس شود
ناهيد جعفرپوركامي
ازدواج روياي بسياري از جوانان است براي خيلي ها رويايي دست نيافتني و البته گاهي گران . آنقدر گران كه اين رويا را براي دختران و پسران جوان تبديل به كابوس مي كند. اين پيوند مقدس از مهمترين كارهايي است كه افراد براي تغيير زندگي شان مي دهند اما نگاه جوانان و خانواده هايشان به اين مقوله مي تواند اين شروع را به پاياني خوش بدل كند. راستي شما چه فكري مي كنيد.
به نظر شما بايد با اين اتفاق مهم در زندگي چگونه برخورد كرد سخت مي گيريد يا آسان مي گويند با ازدواج نصف دينمان كامل مي شود. قرار است حجابي شويم براي پوشاندن عيب هاي يكديگر. چون خداوند ما را زوج خلق كرده است قرار نيست تنها بمانيم . بايد ازدواج كنيم تا به تعالي و آرامش برسيم . اينها آموخته هايمان از قرآن است اما بايد بپذيريم كه برخي از ما در اين مسير به بي راهه رفته ايم . اينكه اين روزها خيلي دوست نداريم دينمان را كامل كنيم اينكه تنهايي را بهتر از ازدواج و دردسرهايش مي دانيم اينكه معتقديم ازدواج هرچه ديرتر بهتر! و اينكه بجاي آرامش سوهان روح هم شده ايم . واقعيت اين است كه تمام اين دوست داشتن ها برخلاف فطرتمان است . درباره اينكه فرهنگ غالب جامعه درباره ازدواج چه نظري دارد و اسلام در اين مورد چه مي گويد ديدگاه ها كاملا متفاوت است . آمار ازدواج و طلاق در سال 85 86 و 87 مبني بر اين واقعيت است كه آمار ازدواج در سال 85 هفتصد و سي و هشت هزار و سيصد و پنجاه هشت فقره و آمار طلاق هشتاد و هفت هزار و چهارصد و نود و هشت فقره بوده است اما در سال 86 آمار ازدواج هفتصد و نود و هشت هزار و دويست و هشتاد و سه فقره كه 8 درصد رشد نسبت به سال 85 داشته و آمار طلاق نود و يك هزار و چهارصد و هشتاد و سه فقره بوده كه 5 درصد رشد نسبت به سال 85 داشته است . و در فروردين 87 نيز آمار ازدواج هشتاد و شش هزار و شصت و سه فقره كه 16 درصد رشد نسبت به فروردين 86 و آمار طلاق پنج هزار و پانصد و شصت و نه فقره بوده كه 5 درصد رشد نسبت به فروردين 86 داشته است .
به سراغتان آمده ايم تا برايمان از زندگي مشترك بگوئيد از تجربيات از آرزوهايتان . خيلي ها معتقدند ازدواج در سال هاي اخير امري است به نفع خانم ها اگر خانم هستيد جيغ نكشيد و نگوييد كه نه كي گفته مدتي تامل كنيد و به حرفهاي خودتان توجه كنيد.
ناهيد حق شناسي مي گويد : اين روزها شاهديم كه سنت ها و رسوم جديد بسيار دست وپاگير شده اند. خيلي از آنها قبلا نبود و ما تازگي ها با آنها مواجه مي شويم . اين ازدواج هاي جديد به نفع خانم ها شده و آقايان مظلوم شده اند در حاليكه شاهديم همه بار مسئوليت بردوش پدر و مادر عروس و داماد است . جوانان بي مسئوليت شده اند و پرتوقع . ديگر به شروع زندگي در حد معقول و توان خود و خانواده اشان فكر نمي كنند بلكه با والدين جر و بحث مي كنند تا مراسم عروسي شان را آنطور كه در روياهايشان ديده اند برگزار كنند. شايد ما پدرها و مادرها را تربيت فرزندان خودمان اشتباه كرده ايم . شايد بيش از توانمان براي فرزندانمان انرژي مي گذاريم و كاري كرده ايم كه ديگر آنها نياز به فعاليت و تلاش براي زندگي شان نمي كنند.
زن يعني گذشت ايثار احترام
آمنه كلهر 57 ساله نظري موافق نظر خانم حق شناس دارد و مي گويد : « در گذشته شاهد ضايع شدن حق زن ها در ازدواج و زندگي مشترك بوديم اما حالا وضع فرق كرده و زندگي ها پايه و اساس درستي ندارند. به نظر من معيارها درست نيست براي همين است كه شاهد ازهم پاشيده شدن زندگي ها درهمان سال هاي اولش هستيم . در گذشته زن را با واژه گذشت ايثار احترام مي شناختيم حريم ها محترم شمرده مي شد. زنان از خواسته همسران شان اطاعت مي كردند و مردها هم با انسانيت و صبر چرخ هاي بزرگ و سنگين زندگي را مي چرخاندند اما امروزه زن و مرد مشكلات را به دوش همديگر مي اندازند. آن روزها ملاك براي انتخاب همسر مناسب همين چيزها بود اما امروزه ملاك پول ظاهر و راحتي شده است . حالا ديگر خانم ها براي نيم كيلو سبزي خوردن تن به پاك كردن آن نمي دهند و با چند برابر پول پاك كرده آن را مي خرند. دخترهاي امروزي غذا نمي پزند و راه رستوران ها را خوب ياد گرفته اند. آن زمان ها خانم ها با دست پخت خوبشان و بوي غذا افراد خانواده را جذب خانه و خانواده مي كردند. با پهن شدن سفره ها عشق و محبت ردوبدل مي شد. »
او ادامه مي دهد : « متاسفانه هرچه جلوتر مي رويم تشريفات بيشتر مي شود هزينه هاي كمرشكن عروسي ها و جهيزيه پدران و مادران را خسته كرده اگر كمي فكر كنيم متوجه مي شويم كه اين هزينه ها را مي شود صرف تهيه پول رهن مسكن يا حتي خريد جايي كوچك كرد درست است كه عروسي خاطره اي است كه يك بار در زندگي اتفاق مي افتد اما بايد معقول باشد نه توام با چشم و هم چشمي . اگر اينطوري پيش برويم نسل خوبي در آينده نخواهيم داشت . چون اين روزها بعضي از مادران جوان يا در آرايشگاهند يا به خاطر افسردگي پيش مشاوران يا روان پزشكان .
نان و پنير مهمتر از عشق و تفاهم است
سوده اسلامي 25 ساله كه تحصيلات خود را در رشته تغذيه به پايان رسانده و اخيرا وارد زندگي مشترك شده است مي گويد : « عشق و تفاهم در زندگي مهم است اما نمي توان عشق را گذاشت لاي تفاهم و خورد. براي داشتن زندگي ايده آل بايد آرمانگرا بود و خوب فكر و عمل كرد. من معتقدم آدم ها بايد تا جايي كه در توان دارند خوب زندگي كنند. زن و مرد بايد اهل كاركردن باشند چه در داخل منزل و چه در بيرون بايد به فكر پيشرفت كردن باشند. نبايد به اسم ساده زيستي تنبلي و تن پروري را پيشه كرد. معتقدم براي شروع يك زندگي خوب بايد صفات پسنديده هم داشت مثلا حسادت باعث بروز مشكلاتي در زندگي مي شود و ريشه زندگي را مي خشكاند. خيلي از خانم ها به خاطر حسادت و چشم و همچشمي از داشته هاي خود و نعمت هاي خداوند غافل مي شوند و همسرشان را دلسرد مي كنند. گاهي پيش مي آيد كه مردها احساس حقارت مي كنند از اينكه درآمد كافي ندارند و نمي توانند نيازهاي خانواده را مهيا كنند. اين باعث مي شود كه به لحاظ روحي و احساسي زن و مردم از يكديگر جدا شوند. به نظر من اشتباه بسياري از جوان ها اين است كه حسرت زندگي ديگران را مي خورند و فقط ظواهر زندگي ديگران آنها را جذب مي كند گاهي حتي به اين فكر نمي كنند كه آنها هم براي خودشان امكاناتي دارند و خوشبختند.
خانم اسلامي مي گويد : مهريه هاي بسيار بالا هزينه تالارهاي پذيرايي آرايشگاه ها خريد عروسي و جهيزيه گاهي وقتها سرسام آورند. به نظر مي رسد جوان ها خودشان را روي ابرها مي بينند و تصوير ديگري از زندگي دارند.
تجمل گرايي صفت آدم هاي پوچ است
شايد نظر يك جوان 17 ساله هم در اين مورد جالب باشد آن هم در دوره زمانه اي كه دختران و پسران در اين سن و سال بيشتر به درس فكر مي كنند.
هانيه حميدي دانش آموز و البته كسي كه تازه از كنكور و آزمون ورودي دانشگاه فاصله گرفته است . او از پاسخ دادن به ما امتناع مي كند اما بالاخره راضي مي شود و پاسخ مي دهد : توجه نشان دادن به تجملات كار عبث و پوچي است . از انسان هاي فرهيخته بعيد است . تجمل گرايي مخصوص آدم هاي كم فكر است . آنهايي كه براي فخرفروشي به ديگران متوسل به پول و زرق و برق مي شوند و با لباس و آرايش و طلا و جواهر خودشان را به ديگران نشان مي دهند. به نظر من دخترهاي تحصيل كرده با روحيات خالص معنوي كمتر از اين كارها مي كنند. گرفتن مراسم عروسي و شروع زندگي بستگي به فكر خانواده ها هم دارد. بعضي خانواده ها اصرار به گرفتن چنين مراسمي دارند و مدام به فكر كم كردن روي ديگرانند. خيلي ها هم آبرومندانه مراسم برگزار مي كنند اما با كمترين هزينه عروس و داماد سعي مي كنند تا آنجا كه ممكن است اسراف نكنند. به نظر من يك مهماني گرم و صميمي خيلي بهتر از مهماني هاي پر از تجملات است مهماني هايي كه از اول تا آخر ديگران فقط خودشان را نمايش مي دهند.
بي خيال آمارها
آنهايي كه براي بالارفتن سن ازدواج دنبال دليل مي گردند حتما ذهنشان متوجه چند دليل مشترك مي شود. مسكن شغل مشكلات اقتصادي و معيشتي و تحصيل .
شايد تمام اين دلايل در جامعه امروزي ما براي تاخير در سن ازدواج كاملا موجه جلوه كند اما نگاه و ديد اسلامي به موضوع سن ازدواج نگاهي فارغ از تمام اين قيدوبندهاست . وقتي دختر و پسر از نظر قواي جسمي و بلوغ جنسي به حدي برسند كه بتوانند ارتباط زناشويي داشته باشند و مسئوليت زندگي مشترك را بپذيرند مي توانند ازدواج كنند. در گذشته ازدواج ها و پيوندها عميق تر بود چون دختر و پسر بعد از ازدواج براي به دست آوردن امكانات اقتصادي خودشان تلاش مي كردند به عبارتي زندگي را از صفر شروع مي كردند ولي الان بسياري از امكانات اقتصادي توسط خانواده ها براي آنها مهياست . آنها بعد از ازدواج وارد زندگي مي شوند كه از هر لحاظ آماده است . بنابراين اين نوع زندگي ديگر جذابيتي براي آنها ندارند. البته سن بلوغ و توانايي زناشويي افراد در مناطق مختلف نسبت به موقعيت هاي اقليمي از نظر گرمسير يا سردسيربودن يا فصول مختلف سال متفاوت است . براي همين هم اسلام سن خاصي را براي ازدواج تعيين نمي كند. در فرهنگ و معارف اسلامي سن ازدواج بر مبناي آمادگي كامل زن و مرد براي پذيرش مسئوليت زناشويي است . در اجتماع ما بخصوص از روزي كه رضاخان مساله تساوي زن و مرد را مطرح كرد و حجاب را كه مهمترين مساله براي بهداشت و قواي جنسي بود را خدشه دار كرد خود به خود مساله ازدواج از فرهنگ قديمي كنار رفت و سن آن تغيير كرد. امروزه به بهانه رسيدن به امكانات مادي و تحصيلي و رفاهي قبل از ازدواج خواسته هاي فطري دختر و پسر به ازدواج كه از سن بلوغ جنسي شروع مي شود را سركوب مي كنيم . در چنين شرايطي افراد متحمل بسياري از فشارهاي روحي و رواني مي شوند. كه بازتاب آن در دادگاه هاي طلاق كاملا مشخص است .
هميشه سازش ها درست نيست
شايد شنيدن حرف هاي يك كارشناس ارشد رشته روان شناسي باليني كه اتفاقا دوره هاي مفصلي از خانواده درماني را پشت سر گذاشته در اين ميان خالي از لطف نباشد.
ليلا كوثري 35 ساله در اين باره مي گويد : « من خودم 15 سال است كه ازدواج كرده ام . به نظرم تجربه هاي واقعي درباره زندگي مشترك چيز ديگري است . به نظر من نه ازدواج سنتي خيلي ازدواج جالب توجهي است و نه ازدواج هاي آنچناني امروزي به اصطلاح مدرن . زندگي فقط رابطه بين دو نفر نيست بلكه در اين ميان بايد با افراد ديگر هم برخورد و رابطه داشت و به نوعي با آنها مدارا كرد. امروزه ديگر طلاق را بد نمي دانند و اين نكته خوبي است چون دليلي براي سازش و عذاب خود نمي بينند شايد در حال حاضر اين مورد نكته اي عجيب و غريب براي بسياري از مردم باشد.
وي ادامه مي دهد : ازدواج در هر سنتي پيچيدگي ها و مضرات قابل توجهي داشت خيلي از زن ها در ناآرامي و سختي زندگي مي كردند و خم به ابرو نمي آوردند. نه اين خوب است نه آنكه كاملا قيد زندگي را بزنند و بي مسئوليت زندگي كنند. در گذشته اگر جوان ها خودشان بنابه عشق و محبت شان به طرف مقابل تصميم به ازدواج مي گرفتند ديگر نمي توانستند خم به ابرو بياورند يا مشكلاتشان را با پدر و مادر در ميان بگذارند.
خلاصه زندگي ها به هيچ وجه با هم قابل مقايسه نيستند و هر كس بنابه ظاهر و خلق و خوي متفاوتشان زندگي متفاوت دارند.
به سراغ يك سردفتردار در يكي از محله هاي تهران رفتيم تا درخصوص اينكه مشاوره هاي ازدواج مفيدند يا مضر گفتگويي داشته باشيم . سيدمحمود ميرحيدري استاد حقوق دانشگاه هم است و علاوه بر امور دفترخانه به پيگيري مسائل حقوقي در زمينه هاي مختلف ازجمله خانواده هم مي پردازند.
سيدمحمود ميرحيدري درخصوص اينكه ازدواج مدرن بيشتر ديده مي شود يا سنتي مي گويد : از وقتي والدين تحصيل كرده تر شدند و روابط اجتماعي آنها بيشتر شده طبيعتا ازدواج سنتي به معناي ازدواجي كه با انتخاب پدر و مادر صورت مي گرفت كمتر شده حتي مي توان گفت همه پسرها بر انتخاب خودشان ازدواج مي كنند. آن چيزي هم كه از ازدواج سنتي باقي مانده معمولا در مورد دخترها مصداق پيدا مي كند. هنوز كساني هستند كه به انتخاب والدين شان عمل مي كنند.
وي در ادامه مي افزايد : مي توان گفت تقريبا 85 درصد دامادها پشتوانه مالي خود را از خانواده كسب كرده اند اگر بخواهيم مقايسه كنيم در بافت هاي سنتي جواناني كه قصد ازدواج دارند بيشتر به كارشان اتكا مي كنند.
اين سردفتردار در مورد ويژگي هاي سن ازدواج نيز اظهار مي دارد : سن كساني كه براي ازدواج به دفتر ما مي آيند براي آقايان بين 22 تا 30 سال است به ندرت پيش مي آيد كه داماد نيز 22 سال داشته باشيم ولي عروس خانم هاي زير 22 سال زيادند .
اين استاد دانشگاه سن پايين ازدواج را دليل بر باهوش بودن ميداند و خاطرنشان مي كند : « در آزمون سراسري هم ثابت شده كه خانم ها هوش بيشتري دارند به همين دليل در سن كمتر به درك ذهني بيشتري مي رسند و آماده ازدواج هستند. طبيعتا ممكن است خانم ها هم گول بخورند. مشكل عمده اي كه ما با آن برخورد كرده ايم اين است كه يك دختر خانم خواستگارش را مي پسندد و در نتيجه بدون تحقيق كافي عقد مي كند. شايد اين تصور ايجاد شود كه همين فرد بهترين كسي است كه از آنها خواستگاري كرده و اگر نپذيرند فرصت را از دست مي دهند.
ميرحيدري در خصوص اينكه طرفين چگونه مي توانند همديگر را فريب دهند بيان مي كند : چيزي كه بيشتر مردم نگران آن هستند اعتياد است ولي مشكل اينجاست كه عوارض اعتياد هرچقدر هم شديد باشد در جواني زياد بارز نيست . مثلا يك مرد با كمتر از 30 سال سن به دليل سلامت جسمي تحت تاثير عوارض اعتياد قرار نمي گيرد و مي تواند آن را مخفي كند.
وي تحقيق به اندازه كافي را نيز لازم مي داند و مي گويد : خيلي از انسان ها بعد از عقد تحقيق مي كنند. بعضي اوقات هم تمكن مالي مرد دختر را وسوسه مي كند كه به دنبال يك زندگي مرفه برود در حاليكه اگر صبورانه تر ارزيابي كند به واقعيت هاي ديگري مثل اهميت عشق مي رسد. مشاوره هاي ازدواج بسيار مفيدند و از همه مهمتر والديني كه مي توانند در جريان آشنايي بيشتر متوجه فريب هاي احتمالي شوند.
اين استاد دانشگاه در پايان متذكر مي شود : زن و شوهري كه با هم اختلاف دارند نميتوان زماني مشخصي را براي نهايي شدن اختلافات تعيين كرد از طرفي در دنياي امروز همسران زودتر يكديگر را مي شناسند و از علايق و سليقه هاي هم با خبر مي شوند و در اين مدت كوتاه پي مي برند كه مي توانند با هم زندگي را ادامه بدهند يا بايد جدا شوند. از طرف ديگر ادامه زندگي در شرايط ناخواسته ممكن است باعث بروز عوارض ديگري شود يا تولد بچه ها آنها را سخت تر كند باز هم بايد توجه داشت كه تا حد امكان سازگاري بهتر از جداشدن است .
در سالهاي اخير بسياري از افراد معتقدند براساس قوانين ما ازدواج به نفع خانمها شده است
يكي از اصلي ترين عللي كه در سالهاي اخير باعث افزايش جدايي و طلاق شده اين اشتباه است كه جوانان حسرت زندگي ديگران را مي خورند و فقط ظواهر زندگي ديگران آنها را جذب كرده است اشتباهي كه به آنها اجازه نمي دهد لحظه اي به خوشبختي خود فكر كنند
خانم هانيه حميدي : تجمل گرايي در ميان آدمهاي كم ظرفيت رواج دارد آنهايي كه براي فخرفروشي به ديگران به پول و زرق و برق متوسل مي شوند و با لباس و آرايش و طلا و جواهر خودشان را به ديگران معرفي مي كنند در حاليكه اين رفتارها در ميان دختران مذهبي كمتر است
شايد تمام مشكلات اقتصادي معيشتي تحصيلي مسكن شغل و... در جامعه امروزي ما براي تاخير در سن ازدواج كاملا موجه جلوه كند اما ديدگاه اسلام به ازدواج نگاهي فارغ از قيدوبندهاي مادي است
ميرحيدري سردفتر ازدواج و طلاق : اعتياد به موادمخدر يكي از عوامل اساسي در بروز طلاق در جامعه شده است متاسفانه عوارض اعتياد در دوران جواني زياد بارز نيست و همين دليل سبب فريب دختران جوان مي شود
دوشنبه 24 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]