واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: قهرمان تاريخ
* قطعه شعري در ستايش حضرت محمد(ص) پيامبر بزرگ اسلام از زبان يك سياستمدار و دانشمند مسيحي
با تحولاتي كه از سال 1387 - 1870م به بعد كه هجوم اقتصادي دولتهاي اروپايي به مصر شدت گرفت، ملت باستاني مصر بيش از پيش از حقوق خود و بدخواهي بيگانگان آگاه شدند. از زمان خديواسماعيل تا اعرابي پاشا در سال 1882 فشار افكار عمومي سبب شد كه اعرابي پاشا به وزارت جنگ منصوب شود و كمكم رهبري حكومت مصر را در دست گيرد. محافل مالي غرب اين محبوبيت و قدرت اعرابي پاشا را براي خود در مصر خطرناك يافنتد و به دسيسه چيني بر ضد او پرداختند تا سرانجام انگلستان در سپتامبر همان سال بندر اسكندريه را بمباران و سپس سراسر مصر را به تصرف خود درآورد.
طبعاً مردم آزاديطلب و رهبران نهضتهايي كه نميتوانستند اين حوادث را كه ناشي از سياست استعماري و استكباري بود، ساكت و آرام بماندند كه معروفترين و پرشورترين آنان در اين دوره شِنبلي شميل سراينده قطعه شعري به زبان عربي با ترجمه در ستايش حضرت محمد(ص) پبامبر بزرگ جهان اسلام ميباشد. وي اهل شام و از نخستين فارغالتحصيلان كالج پروتستان سوري در دانشگاه آمريكايي بيروت بود كه پس از پايان تحصيلات در بيروت به پاريس رفت و دروس پزشكي خواند. سپس در سال 1327 - 1909 به مصر آمد و تا پايان عمر در آن كشور ماند. وي شروح و تعليقاتي بر كتب طب قديم نوشت و آنها را منتشر ساخت كه از آن جمله است: فصول بقراط ارجوزه ابنسينا در طب يكي از صفات برجسته او اين بود كه با ستمگران در ميافتاد و عقايد خود را آشكارا ابراز ميكرد و زبان و قلمش در اين باره يكسان بود در مصر نيز با مقالاتي كه مينوشت شهرت يافت. اينك شعر شميل را در ستايش حضرت محمد(ص) از كتاب درسي و پرارزش زنده ياد دكتر حميد عنايت استاد دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران با عنوان سيري در انديشههاي سياسي عرب، به انضمام پيوست و در شرايطي كه اسلامستيزي البته ناموفق در حال تكوين است، از نظر خوانندگان روزنامه وزين اطلاعات ميگذرانيم.
الف - شعر شبلي شميل، در ستايش حضرت محمد و قرآن:
اني و ان اَكُ قد كفرت بدينه
هل اكفرن بمحكم الآيات
اوماحوت في ناصع الالفاظ من
حكم روادع للهوي و عظات
و شرايع لو انهم عقلوابها
ما قيد العمران بالعادات
نعمالمدبر والحكيم وانه
رب الفصاحه مصطفي الكلمات
رجل الحجا رجل السياسه والدعا
بطل حليف النصر والغارات
ببلاغهِ القرآن قدغلب النهي
و بسيفه انهي علي الهامات
من دونه الابطال من كل الوري
من غائب او حاضر اوآت
ترجمه:
--- من اگرچه مسلمان نيستم، آيا ميتوانم به آيات محكم قرآن كفر ورزم؟
--- يا به بندها و اندرزهايي كه در آن آيات آمده است، همه بازدارنده نفس از هوا و هوس، همه در لباس شكوهمندترين واژهها
--- يا به قوانيني كه اگر مردمان آن قوانين را درك ميكردند، براي عمران و تمدن جهان، به هيچ آيين ديگري روي نميآوردند.
--- محمد بهترين چارهساز و بهترين فرزانه بود، او خداوند فصاحت بود، و گوينده سخنان گزيده.
--- محمد يگانه مرد خرد و كشورداري و هوشمندي بود، قهرماني بود همپيمان با پيروزي و تاراج سپاه كفر.
--- محمد با بلاغت قرآن، بر همه خردها چيره گشت، و سرها[ي دشمنان معنويات بشري] را زير سايه شمشير گرفت.
--- قهرمانان [تاريخ بشر]، چه گذشتگان،چه اكنونيان و چه آيندگان، همه و همه، در پايهاي فروتر از پايه محمد جاي دارند...
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]