واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: نگاهى نو به روايات نزول قرآن بر هفت حرف
غلامحسين اعرابى درباره نزول قرآن بر هفت حرف بحثهاى فراوانى در طول تاريخ اسلامى صورت گرفته است،نكته مهم آن است كه گمان رفته، همه روايات مربوط در مقام بيان يك موضوع است؛ از اين رو در تبيين مفاد اين روايات اختلافات فراوانى پديد آمده است. در اين مقاله ابتدا روايات مربوط براساس مفادشان دسته بندى و آنگاه هر كدام از اقوال مهم مورد بررسى قرارگرفته و در پايان نتيجه گرفته شده است كه آن روايات ناظر به موضوعات متعددى است. پاره اى از آنها دلالت دارد بر اينكه قرائات ناصحيح افرادى كه قادر به قرائت صحيح نيستند، در خور گذشت است. كليد واژه ها: نزول قرآن بر هفت حرف، اختلاف قرائات، بطون قرآن،تعدد مضامين قرآن.۱) مقدمهقبل از ورود به بحث، يادآورى چند نكته، ضرورى به نظر مى رسد: الف) اين موضوع از دير باز مورد تحقيق و گفت وگوى صاحب نظران علوم قرآن قرارگرفته است و ارتباطى وثيق با بحث قرائات قرآن دارد؛ لذا اغلب مولفان در كتاب هاى قرائات به بحث «معركه الاراء» درباره نزول قرآن بر هفت حرف نيز پرداخته اند. نزول قرآن بر هفت حرف بين صاحب نظران علوم قرآن است؛ تا آنجا كه سيوطى گفته است:در معناى حديث،نزول قرآن بر هفت حرف تا چهل قول نقل شده است. ب) روايات نزول قرآن بر هفت حرف از طريق فريقين نقل شده است. برخى از آنهادر صحيح بخارى و مسلم آمده؛ ولى در هيچ كدام از كتابهاى اربعه شيعه نيامده است؛فقط در بصائرالدرجات و خصال و بعدها در بحارالانوار مشاهده مى شود. طبرسى(ره)گفته است: شايع در اخبار آنان]شيعه[ اين است كه قرآن بر يك حرف نازل شده است وآنچه كه عامه از پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم نقل كرده اند اين است كه قرآن بر هفت حرف نازل معروف و شايع در مذهب و اخبار اصحاب ما شده است. . . . وى همچنين افزوده است: ]شيعه[اين است كه قرآن بر يك حرف نازل شده است و مخالفين ما از پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم روايت كرده اند كه قرآن بر هفت حرف نازل شده است و فيض كاشانى گفته است: اين مضمون از طريق عامه شهرت يافته كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. همچنين آيت الله خويى (ره) گفته است: روايات اهل سنت آمده است كه قرآن بر هفت حرف نازل شده است. ج) به نظر مى رسد اختلاف نظر فراوان در مورد روايات نزول قرآن بر هفت حرف ناشى از چند امراست: اول آنكه ظاهر روايات مذكور با يكديگر مغايرت بسيار دارد، به طورى كه قابل جمع نيستند؛ دوم آنكه همان طور كه ابن عربى گفته است، هيچ نص واثرى وجود ندارد كه معناى احرف سبعه را روشن سازد؛ سوم آنكه گمان رفته است كه همه روايات احرف سبعه ناظر به يك معنى و موضوع است؛ از اين رو در راهيابى به مفادى كه بتوان آن را مدلول همه روايات احرف سبعه دانست، بسيار دچار مشكل وتشتت آراء شده اند تا آنجا كه برخى قايل به اجمال روايات مربوطه گشته و معناى صحيحى براى آنها متصور نديده اند. ۲) روايات احرف سبعه در كتاب هاى روايى اهل سنت گرچه برخى از اين روايات در صحيح بخارى و مسلم آمده است، ولى از آن جا كه تمامى آنها را طبرى در تفسير خود نقل كرده و در كتاب علوم القرآن عندالمفسرين باشماره گذارى آمده است و دسته بندى اين روايات بر اساس مفادشان در نتيجه گيرى و سهولت مراجعه موثر است، براساس اين دو منبع به نقل و دسته بندى آنها مى پردازيم: الف) رواياتى كه مفاد آنها بر نزول قرآن بر هفت حرف دلالت دارد؛ اما مراد از هفت حرف را بيان نكرده است؛مانند: قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: انزل القرآن على سبعه احرف ؛ (رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است). ب) رواياتى كه ضمن بيان نزول قرآن بر هفت حرف به اين معنا اشاره دارد كه قارى قرآن ؛مجاز است كلمات مترادف را جايگزين كلمات قرآنى كند؛مانند:قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: انزل القرآن على سبعه احرف: عليم حكيم،غفور رحيم (رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است؛]مثل[ عليم حكيم و غفور رحيم...و يا: مالم يختم آيه عذاب برحمه او آيه رحمه بعذاب كقولك ... هلم و تعال ؛ (مادامى كه آيه عذاب به رحمت يا آيه رحمت به عذاب ختم نشود؛ مانند هلم و تعال). ج) رواياتى كه از آنها استفاده مى شود، مراد از سبعه احرف ظاهر و باطن قرآن است؛مانند:قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: انزل القرآن على سبعه احرف لكل منها ظهر و بطن و لكل حرف حد و مطلع ؛ (۳) (رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است: هر يك ظاهر و باطنى و هر كدام حد و مطلعى دارد). د) رواياتى كه دلالت بر وجود اختلاف برخى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم در قرائت قرآن دارد؛ بدون آنكه موارد اختلاف را ذكر كند؛ مانند: اختلاف عمربن خطاب و هشام بن حكيم در قرائت سوره فرقان كه پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم قرائت هر دو را صحيح دانست و درباره قرائت هر دو فرمود:كذلك انزلت. ان هذا القرآن انزل على سبعه احرف ؛ (اين چنين نازل شده است. اين قرآن بر هفت حرف نازل شده است). ه) رواياتى كه دلالت دارد بر اينكه مراد از احرف سبعه_ اختلاف در قرائت و الفاظ قرآن است؛ نه مفاهيم آن مانند اين روايت:... عن ام ايوب_ انها سمعت النبى صلى الله عليه وآله وسلم يقول: نزل القرآن على سبعه احرف فما قرات اصبت ؛ (از ام ايوب آورده اند كه ازپيامبرصلى الله عليه وآله وسلم شنيد مى فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است؛ به هر كدام قرائت كنى درست است). و) رواياتى كه مراد از احرف سبعه را تنوع مفاهيم و پيامهاى قرآنى مى داند و نه اختلاف قراءات و نه اختلاف در الفاظ؛ مانند:عن النبى صلى الله عليه وآله وسلم: نزل القرآن على سبعه ابواب و على سبعه احرف: زاجر و آمر و حلال و حرام و محكم و متشابه و امثال ؛ (ازپيامبر روايت شده است كه قرآن بر هفت باب و بر هفت حرف نازل شد: نهى كننده،امركننده، حلال، حرام، محكم، متشابه و امثال). ۳) روايات احرف سبعه در برخى از كتابهاى روايى شيعه رواياتى كه در اين زمينه دربرخى از كتب روايى شيعه آمده_ به قرار ذيل است: الف) . . . عن حمادبن عثمان قال: قلت لابى عبدالله عليه السلام: ان الاحاديث تختلف عنكم. قال: فقال: ان القرآن نزل على سبعه احرف و ادنى ما للامام ان يفتى على سبعه وجوه ؛(حمادبن عثمان گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: ]چرا[ احاديث از شما گوناگون نقل مى شود فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است و كمترين حقى كه براى امام است اين است كه بر هفت وجه فتوا دهد). ب) عن عيسى بن عبدالله الهاشمى عن ابيه عن آبائه عليهم السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم: اتانى آت من الله فقال: ان الله عز و جل يامرك ان تقرا القرآن على حرف واحد فقلت: يارب وسع على امتى فقال: ان الله عزوجل يامرك ان تقرا القرآن على سبعه احرف ؛(عيسى بن عبدالله هاشمى از پدرش و او از پدرانش آورده است كه رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمود: فرستاده اى از جانب خدا به نزدم آمد و گفت: خداى عزوجل تو را فرمان مى دهدكه قرآن را بر يك حرف قرائت كنى. گفتم: پروردگارا بر امتم گشايش ده! گفت: خداى عزوجل تو را فرمان مى دهد كه قرآن را بر هفت حرف قرائت كنى). ج) عن على عليه السلام قال: ان الله تبارك و تعالى انزل القرآن على سبعه اقسام. كل منهاشاف كاف و هى امر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و مثل و قصص ؛ (از على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: خداى تبارك و تعالى قرآن را بر هفت قسم نازل كرد. هر يك ازآنها شفابخش و كفايت كننده است و آنها عبارتند از: امر، نهى، اميدوار ساختن، بيم دادن، جدل، مثل و قصه ها). د) عن ابى جعفر عليه السلام قال: تفسير القرآن على سبعه احرف. منه كان و منه مالم يكن بعد، ذلك تعرفه الائمه ؛ (از امام باقرعليه السلام روايت شده است كه فرمود: تفسير قرآن برهفت حرف است. برخى از آنها به وجود آمده و برخى ديگر هنوز به وجود نيامده است. آن را امامان مى دانند). ه) نيز از ابن عباس نقل شده است:جل ما تعلمت من التفسير من على بن ابى طالب وابن مسعود. ان القرآن انزل على سبعه احرف. ما منها الاوله ظهر و بطن و ان على بن ابى طالب عليه السلام علم الظاهر و الباطن ؛ (بيشتر تفسير را از على بن ابى طالب و ابن مسعودآموختم. قرآن بر هفت حرف نازل شده است. هيچ يك از آنها نيست مگر آنكه ظاهر و باطنى دارد و على بن ابى طالب ظاهر و باطن را دانست). ازاين روايات دو مطلب استفاده مى شود: يكى آنكه مفاهيم و پيامهاى قرآنى متعدداست و ديگر آنكه قرآن داراى ظاهر و باطن است. اين مضامين در بسيارى از روايات اهل سنت نيز آمده است با مقايسه احرف سبعه روشن مى شود كه: بين روايات فريقين درباره احرف سبعه روشن مى شود كه:اولا، روايات شيعه در اين مورد از تلائم و هماهنگى بيشترى برخوردار است،برخلاف روايات اهل سنت كه اين ويژگى را ندارد. ثانيا، تعداد اين روايات در كتاب هاى روايى شيعه به مراتب كمتر از تعداد آنها در منابع روايى اهل سنت است .ثالثا، اين روايات در صحيح مسلم و بخارى نقل شده و حال آن كه در هيچ يك از كتب اربعه شيعه نقل نشده است.
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]