تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداشناس ترين مردم پر درخواست ترين آنها از خداست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803282240




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گوهر عقل


واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: گوهر عقل
استاد على جوادي

ستايش عقل در كتاب اصول كافي

-20 صبر برتنهايي، نشانه قوت عقل

امام موسى بن جعفر(ع) در ادامه فرمايشات خود به هشام مى‌افزايد:

“اى هشام صبر بر تنهايى نشانه قوت عقل است، كسى كه ا ز خدا خردمندى گرفت(يافت) از اهل دنيا و دنياطلبان كناره‌گيرى و به آنچه نزد خداست بپردازد و خدا انيس وحشت او و يار و همدم تنهايى او و اندوخته هنگام تنگدستى او و عزيز كننده اوست بى‌فاميل و تبار.”(1)

شرح و توضيح: مرحوم ملاصدرا در كتاب شرح اصول كافى ذيل حديث شريف مى‌نويسد:

“بدان كه مردم در فضيلت عزلت (كناره‌گيري) و آميزش (معاشرت) بر دو دسته‌اند و هريك را دلايلى است: دلايل آنان كه تمايل به معاشرت اختلاط دارند، بيان الهى است كه (و چون آن كسان كه پراكنده شدند، مباشيد 105 / آل عمران( )و ميان دل‌هايتان پيوند داد /103 آل‌عمران) بر مردم به سبب پيوند منت گذارده است.

و اما دلايل طرفداران عزلت و كناره‌گيرى از مردم: از آن جمله بيان الهى است كه از حضرت ابراهيم(ع) حكايت مى‌فرمايد از شما و آنچه سواى خدا مى‌خوانيد كناره‌ مى‌گيرم و پروردگارم را مى‌خوانم شايد در مورد دعاى پروردگارم كم‌طالع و شقى نباشم و همين كه از آنها و بتانى كه سواى خدا مى‌پرستيدند كناره گرفت اسحق و يعقوب را به دو بخشيديم و همه را پيغمبر گردانيديم 48 و /49 مريم) اشاره است به اينكه اينها به بركت عزلت و كناره‌گيرى حاصل مى‌آيد.

و اما ملاصدرا دلايل هر دو طايفه و برداشت آنان از آيات شريف را ضعيف مى‌داند و سپس به بيان برداشت و نظرات عرفانى خود از آيات شريف مى‌پردازد و در اين زمينه مى‌نويسد: “درباره طرفداران معاشرت” چو مراد از آن - و چون آن‌كسان كه پراكنده شدند مباشيد - پراكندگى آرا و اختلاف مذاهب و روش‌هاست و مقصود از پيوند - ميان دلهايتان پيوند داد - بيرون كشيدن بغض و كينه است از سينه چون اين از اسبابى است كه موجب فتنه و فساد و منشا دشمنى وخصومات است و عزلت منافى آن نيست.

و دلايل طرفداران عزلت را نيز ضعيف دانسته مى‌گويد: چون در معاشرت با كفار بهره‌اى جز دعوت كردنشان به دين و هنگام نااميدى از پذيرفتن آنها دليلى جز كناره‌گيرى از آنان نيست. و در اينجا سخن در معاشرت و اختلاط با مسلمانان است. بدان كه اختلاف مردم در اينجا مانند اختلاف در برترى و فضيلت ازدواج كردن و مجرد بودن است و واقع آن است اين موضوع به اشخاص و حالات و زمان فرق مى‌كند، لذا براى هريك از عزلت و معاشرت فوايد و بهره‌هاى فراوانى نسبت به آن كس كه اهل آن است مى‌باشد كه بعضى از آن فوايد دينى و بعضى دنيايى است.

وى پس از بيان نظرات عرفا و حكما در اين خصوص (فوايد دينى و دنيايى عزلت و معاشرت) مى‌افزايد: پس بيان امام: كسى كه از جانب خدا خردمندى يافت از اهل دنيا و طالبان آن كناره گيرد، يعنى هنگامى كه عقل انسان به حدى برسد كه علم را بدون آموختن بشري، از خداوند دريافت نمايد، يا به حسب اصل فطرت - مانند پيامبران - يا پس از مجاهدات و رياضات علمى و عملى از اهل دنيا و طالبان آن كناره مى‌گيرد. چون او را رغبتى به دنيا و اهل آن نمانده و در عوض به آنچه كه نزد خداست از خيرات حقيقى و انوار الهى و تابش‌هاى عقلى و خوشى‌هاى ذوقى (كشفي) و آرامش‌هاى روحى رغبت و تمايل پيدا مى‌نمايد. در آن حال خدا در وحشت انيس او مى‌شود. چون موجب وحشت در تنهايى نبودن چيزهايى است كه انسان بدان‌ها الفت و خو گرفته و همچنين خالى بودن وجود انسانى از فضيلت و خير و خداوند اصل هر خير و وجود است و هر كمالى و خيرى از او ريشه گرفته و بر اشياء پخش مى‌شود.”(2)

-21 عقل و گزينش برتر

اى هشام - خردمندان (عاقلان) زياده بر احتياج از دنيا را كنار نهادند تا چه رسد به گناهان با اينكه ترك دنيا فضيلت است و ترك گناه لازم.

اى هشام - عاقل به دنيا و اهل دنيا نگريست و دانست كه دنيا جز با زحمت دست ندهد و به آخرت نگريست و دانست كه آن هم جز با زحمت به دست نيايد پس با زحمت در جستجوى (پاينده‌تر) آن بر آمد.

اى هشام - خردمندان (عاقلان) از دنيا روگردانيده به آخرت روى آوردند، زيرا ايشان دانستند كه دنيا خواهانست و خواسته و آخرت هم خواهانست و خواسته و كسى كه خواهان آخرت باشد دنيا او را بجويد تا روزيش را به طور كامل از دنيا برگيرد و كسى كه دنيا طلبد آخرت او را جويد يعنى مرگش در رسد و دنيا و آخرتش را تباه سازد.”(3( )پس استنباط مى‌شود كه: هركس آخرت را جويد دنيا و آخرت را داراست و هركه دنيا را بيشتر از آنچه كه برايش نوشته شده بجويد نه دنيا دارد و نه آخرت و انسان عاقل به لحاظ داشتن عقل و برخوردارى از حكمت، بهتر و برتر را گزينش مى‌نمايد.”

-22 عقل پايه هر سعادت و سلامت

“اى هشام - كسى كه ثروت بدون مال و دل آسودگى از حسد و سلامتى دين خواهد بايد با تضرع و زارى از خدا بخواهد كه عقلش را كامل كند، زيرا عاقل به قدر احتياج قناعت كند و آنكه به قدر احتياج قناعت كند بى‌نياز گردد و كسى كه به قدر احتياج قناعت نكند هرگز بى‌نيازى نيابد.(4)

-23 خدا با چيزى بهتر از عقل پرستش نشود

“اى هشام- اميرالمومنين عليه‌السلام مى‌فرمود: خدا با چيزى بهتر از عقل پرستش نشود و با چند صفت در انسان نباشد عقلش كامل نشده است؛

- مردم از كفر و شرارتش در امان و به نيكى و هدايتش اميدوار باشند.

- زيادى مالش بخشيده، زيادى گفتارش بازداشته شده باشد.

- تا زنده است از دانش سير نشود

- ذلت با خدا را از عزت با غير خدا دوست‌تر دارد.

- تواضع را از شرافت دوست‌تر دارد.

- نيكى اندك ديگران را زياد و نيكى بسيار خود را اندك شمارد.

- همه مردم را بهتر از خود بداند و خود را از همه بدتر و اين تمام مطلب است.

اى هشام - اميرالمومنين عليه‌السلام مى‌فرمود: از جمله علامات عاقل اين است كه سه خصلت در او باشد؛

-1 چون از او پرسند جواب دهد.

-2 و چون مردم از سخن درمانند او سخن گويد.

-3 و رايى را اظهار كند كه به مصلحت همگان باشد، كسى هيچ يك از اين صفات را ندارد احمق است.(5)

-24 عقل پايه شخصيت انسان

امام صادق(ع) فرمود: پايه شخصيت انسان، عقل است و هوش و فهم و حافظه‌ و دانش از عقل سرچشمه مى‌‌گيرند. عقل، ‌انسان را كامل كند و رهنما و بينا كننده و كليداوست و چون عقلش به نور خدايى مويد باشد دانشمند و حافظ و متذكر و باهوش و فهميده باشد و از اين رو بداند چگونه و چرا و كجاست و خيرخواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را شناخت روش زندگى خويش را بشناسد و يگانگى خدا و اعتراف به فرمانش مخلص شود و چون چنين كند از دست رفته را جبران كرده برآينده مسلط گردد و بداند در چه وضعى است و براى چه در اينجاست و از كجا آمده و به كجا مى‌رود؟ اينها همه از تائيد عقل است.(6)

مرحوم شيخ صدوق (متولد سال 305 و متوفى سال 382) در كتاب “خصال” خود احاديث و روايات بسيارى از رسول خدا(ص) و ائمه شيعه(ع) در زمينه‌هاى مختلف نقل نموده است و از آن جمله است احاديث زير درباره عقل

-25 يك چيز در پيكر عقل به جاى سرا وست

“رسول خدا(ص) فرمود: پس از ايمان به خدا، طرح دوستى با مردم ريختن به جاى سرايت در پيكر عقل.(7)

“راس العقل بعد الايمان بالله عزوجل التحبب الى الناس)

-26 آفرينش عقل از نور خدايي

“رسول خدا(ص) فرمود: به راستى كه خداى عزوجل عقل را از نورى كه در گنجينه علم پيشين‌اش نهان بود و هيچ پيغمبر مرسل و فرشته مقربى از آن آگاه نبود بيافريد و دانش را نفس او قرار داد وفهم را روان او و زهد را سر او و حيا را دو چشمان او وحكمت را زبان او و مهربانى را همت او و دلسوزى را قلب او و سپس ميان او را آكنده از ده چيز نمود و به آنان نيرومندش ساخت با يقين و ايمان و راستى و آ‌رامش و اخلاص و سازش و بخشش و قناعت و سرسپردگى و سپاسگزارى و سپس خداى عزوجل او را فرمود: پس برو، پس رفت، سپس او را فرمود پيش بيا، پيش آمد سپس به او فرمود سخن بگو،‌ گفت ستايش خداى را كه نه همتايى دارد و نه مانندى و نه هم‌سـرى و نه همترازى و نه مثلي، خدايى كه همه چيز را در برابر بزرگوارى‌اش سرافكنده و خوار است.

پس پروردگار تبارك و تعالى فرمود به عزت و جلالم سوگند كه زيباتر و فرمانبردارتر و والاتر و شريف‌تر و عزيزتر از تو آفريده‌اى را نيافريده‌ام به واسطه تومواخذه كنم و عطا نمايم به يگانگى شناخته شوم و پرستيده گردم و خوانده شوم و مورد اميدوارى باشم و خواسته شوم و به واسطه تو از من بترسند، و برحذر باشند و پاداش و شكنجه به واسطه تو باشد، در اين هنگام “عقل” به سجده در افتاد و هزار سال در سجده بود، پس خداى تبارك و تعالى فرمود: سرخويش بردار و هرچه خواهى سوال كن تا به تو داده شود و شفاعت كن تا پذيرفته گردد. عقل سرش را برداشت و عرض كرد: بارالها از تو سوال مى‌كنم كه شفاعت مرا درباره خردمندان بپذيري، پس خداى جل‌جلاله به فرشتگان‌اش فرمود شما را گواه مى‌گيريم كه من شفاعت او درباره هركس كه عقل را در او آفريده‌ام پذيرفتم.”(8)

“امام علي(ع) فرمود: مردان بر سه قسم‌اند: خردمند و احمق و بدكار، خردمند (عاقل) رفتارش مطابق با دين است و بردبارى در سرشت اوست و تيزبينى خوى او اگر سخنى از او بپرسند پاسخ گويد و چون به سخن درآيد درست گويد و چون گوش فرا دهد ضبط نمايد و چون خبر دهد راست گويد و چون كسى به او اطمينان كند وفا كند، بى‌خرد را اگر به كار خوبى متنبه‌اش سازى از ياد ببرد.

و اگر از كار خوبى منصرفش كنى دست بردارد و اگر بر نادانى وادارش كنند ندانسته وادار شود و اگر خبر دهد به دروغ گويد، او نفهمى است كه اگر بفهمانندش باز نمى‌فهمد و بدكار را اگر امينش گردانى خيانت ورزد و اگر هم صحبتش شوى سرافكنده‌ات سازد و اگر به او اعتماد كنى به صلاح تو اقدام نكند.”(9)

-27 شش چيز مايه كمال مرد

“اميرالمومنين عليه‌السلام فرمود: شش چيز مايه كمال مرد است، دو چيز از كوچكترين عضوهايش و دو از بزرگترين قوايش و دو از موجبات هيبت‌اش اما آن دو عضو كوچكتر، دل اوست و زبان او كه در ميدان جنگ از قدرت دل و در صحنه سخن از نيروى بيان استفاده مى‌كند.

اما آن دو قوه بزرگتر، عقل و همت اوست و دوعامل هيبت‌بخش ثروت و زيبايى اوست.(10)

-28 تواضع، ابزار عقل

امام موسى بن جعفر(ع:) خداوند، تواضع را ابزار عقل و تكبر را ابزار جهل قرار داده است، كسى كه بر برادران دينى خود تكبر كند و به آنان بزرگى فروشد با خداوند ضديت كرده.(11)

-29 پرورش عقل - العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان.

عقل چيزيست كه به واسطه آن انسان، خداوند را عبادت مى‌كند و به توسط آن بهشت را كسب مى‌كند.

بر ماست كه اين بعد نورانى عقلانى را تقويت نموده و پرورش دهيم تا ضامن عبادت و بهشت و سعادت ابدى ما گردد. همان طور كه مكتب توحيد، پيامبرانى را براى هدايت و راهنمايى و رهبرى بشر مبعوث نمود، پيامبرى درونى و باطنى نيز در انسان قرار داده تا انسان را رهبرى كند و آن عقل و خرد انسان است و در ارزشمندى عقل (پيامبر دروني) همين قدر بس كه اگر پيامبر درونى نباشد تمام فعاليت‌هاى پيامبر خارجى تعطيل خواهد شد چه انسان ديوانه، تكليف ندارد.

“ان‌الله على الناس حجتين: حجه ظاهره و هوالانبياء‌ و حجه‌الباطنه و هوالعقل.”(12)

پى‌نوشتها:

-1 اصول كافي، تاليف كليني، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ص 20

-2 ملاصدرا: شرح اصول كافي، همان، صص 340-344

-3 اصول كافي، تاليف كليني، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ج 1‌، ص 20

-4 اصول كافي، تاليف كليني، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ج 1‌، ص 20

-5 همان، ج 1، ص22

-6 همان،‌ ج 1، ص29

-7 شيخ صدوق، خصال، ترجمه سيد احمد فهرى زنجاني، ج 1‌،‌ ص 19

-8 همان منبع، ج 2، ص 497

-9 قال اميرالمومنين عليه‌السلام: الرجال ثلاثه: عاقل و احمق و فاجر ... الخصال - تاليف ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه القمي، ترجمه و تصحيح: سيد احمد فهرى زنجاني، انتشارات علميه اسلاميه ج 1، ص 130، تحف‌العقول ص 338

-10 همان، ج 1، ص378

-11 سخنان حضرت موسى بن جعفر(ع:) ترجمه: سيد محمدتقى حكيم، ناشر: كتابفروشى عالمشاه. چاپ اول، سال1342 ص 57

-12 اصول كافي. تاليف كليني، ترجمه و شرح سيد جواد مصطفوي، انتشارات علميه اسلاميه، ج 1، ص 19
 يکشنبه 23 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 713]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن