تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828007440




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: على اكبر ذاكرى اسلام در برخورد با ثروت‌هاى بادآورده (قسمت دوم)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: على اكبر ذاكرى اسلام در برخورد با ثروت‌هاى بادآورده (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: در اين مقال نگاهى داريم به آيات روايات و سيره بويژه سيره علوى تا راه جلوگيرى از به باد رفتن ثروتهاى عمومى و چگونگى رهايى از چنگ سرمايه دارى بى رحم را بيابيم و چراغ راه قرار دهيم.بيش ترين توجه ما در اين نوشتار به سيره اميرالمؤمنين(ع) در دوران حكومت آن حضرت است.
از آن جا كه غلول نقش ويرانگرى دارد و مردم را از حق طبيعى خود محروم مى كند و به جامعه آسيب مى رساند و دهها پيامد ناگوار دارد معصومان(ع) آن را از گناهان كبيره شمرده اند.43
در برگرداندن اموال عمومى كه به يغما رفته گواه و بينه اى نمى خواهد و بايد هر كجا حاكم آن را يافت بى درنگ به بيت المال بازگرداند.

پيامبر اكرم(ص) مى فرمايد: (حيث ما وجد غلول أخذ بغير بيّنة.)44 هر كجا مال بيت المال به دست آيد بدون گواه گرفته مى شود.
يادآورى: در روايات غلول به معناى خيانت اخلاقى نيز آمده است; از اين روى كسى كه در اموال عمومى دست مى برد و خيانت مى ورزد از نظر اخلاقى نيز خائن است و بايد به اصلاح خود بپردازد.

على(ع) مى فرمايد: (شرّ ما القى فى القلوب الغلول.)45
بدترين چيز كه در دلها افتاده شود خيانت است.
يا مى فرمايد: (بئس السجيّة الغلول.)46
خيانت بدخصلتى است.

5 . انتخابها و انتصابها: شمارى وقتى به گلوگاههاى حساسى قرار مى گيرند تلاش مى ورزند با گماردن افراد هم باند و هم گروه و دوست و آشناى خود بر قدرت و سيطره قلمرو حاكميت خود بيفزايند تا به آسانى و بى دغدغه بتوانند بار خود را ببندند و به مكنت و ثروت برسند:
(كسانى هستند كه تلاش مى كنند و حقيقتاً در صدد اين هستند كه طبقه ممتاز جديدى در نظام جمهورى اسلامى به وجود بياورند و به خاطر انتخابها و انتصابها و زرنگيها و دست وپاداريها و مشرف بودن بر مراكز ثروت و از طريق نامشروعى كه با زرنگى آن را ياد گرفته اند به اموال عمومى دست بيندازند و يك طبقه جديد طبقه ممتازان و مرفهان بى درد درست كنند.)47
طلحه و زبير در شمار مسلمانان فداكار و استوار در دين و علاقه مند به سرنوشت جامعه بودند; اما دوران سيزده ساله خلافت عثمان و امتيازهايى كه ازخليفه دريافتند آنان را در رديف طبقه مرفه و ثروت مند قرارداد از اين روى حاضر نبودند كه على (ع) با آنان بسان ديگران رفتار كند و سهم مساوى از بيت المال به آنان بدهد و در مقام و موقعيت شهروند عادى باشند بدين خاطر خواستار امارت بصره و كوفه شدند. اما على (ع) روحيه اينان را مى شناخت و شاهد دگرگونى زندگى آنان بود و مى دانست اگر اين دو به حاكميت برسند بيت المال را به غارت خواهند برد و افراد صالح را خانه نشين خواهند كرد; از اين روى در برابر پيشنهاد ابن عباس كه بهتر است براى مدت كوتاهى آنان را حكومت دهى فرمود: (واى بر تو بصره و كوفه جاى مردان جنگجو و اموال فراوان است زمانى كه آنان بر مردم مسلط شوند مردم سفيه و احمق را با تطميع به خود جذب مى كنند و ضعيفان را گرفتار بلا و مصيبت مى نمايند و بر مردم قوى با زور استيلا مى يابند.)48

چه زيبا على(ع) نقش انتخابها و انتصابها را بيان فرموده است. كسانى مانند طلحه و زبير وقتى به قدرت برسند با اموال عمومى مانند ثروت خويش عمل خواهند كرد دنيا طلبان را با پول به سكوت وا خواهند داشت براى افراد ضعيف مشكل و پرونده مى سازند و آنان را از رده تصميم گيرى خارج مى كنند و باقى مانده توانا را با قدرت به سكوت و تسليم وا مى دارند.

نكته ديگرى كه در انتصابها در خور درنگ است بى دقتى در توان مديريت افراد است. چه بسيار اتفاق مى افتد كه افراد خوب و خوش نام; امّا ناآشناى به زواياى كار در پستهاى حساس قرار مى گيرند و ترفندبازان و سوء استفاده گران در پيرامون وى گرد مى آيند و آب را به آسياب خود هدايت مى كنند و گاه از ضعفى كه در حوزه مديريت وجود دارد اينان جريان را به گونه اى هدايت مى كنند كه مدير ناآشنا به دقايق كار خود در همه جريانها با دسيسه بازان و غارتگران همداستان مى شود و آگاهى ندارد كه در زيرمجموعه اش اختلاسهاى بزرگى شده و مى شود. اين جاست كه بى كفايتيهاى مسؤول در بيرون آشكار نمى شود. همه سوء استفاده گران پيرامون مسؤول ها براى اين كه شرايط براى چپاول آنان امن باشد به تبليغات و برزگ نمايى مدير مى پردازند. و حتى اين مسأله و انتصابها براساس نسبتهاى خانوادگى زمينه تحقيق و تفحص در كار مدير بى كفايت را از بين مى برد. وقتى انسان مطالعه اى در دوران گذشته تاريخ سياسى ايران دارد به اين نتيجه مى رسد كه بسيارى از منصبها از پدر به پسر به ارث مى رسيده و همين سبب ويرانى ايران شده است. اين خاندانهاى هميشه حاكم از زمان قاجار شروع و در دوران پهلوى ادامه يافت. از اين روى شمارى از نزديكان دربار پهلوى در خاطرات خود مهم ترين دستاورد انقلاب اسلامى را از بين بردن هزار فاميلى مى دانند كه سالها بر ايران حكومت مى كردند.49

امام على(ع) آن گاه كه شخصى فرزند خودرا آورد و گفت: او را به جاى من بگمار فرمود: (رأى الشيخ احبّ اليّ من مشهد الشاب.)50

نظر مرد با تجربه براى من زيباتر است از كارزار جوان.

راه‌هاى جلوگيرى از ثروت اندوزى

اسلام كار را مقدس مى شمارد و كارگر را گرامى مى دارد. در اسلام كسى كه براى برآوردن نيازهاى زندگى خود تلاش مى ورزد بسان مجاهد راه خداست. زندگى با عزت هدف اسلام است. مسلمانان بايد براى سربلندى جامعه اسلامى تلاش ورزند و از نظر علم و تكنولوژى در سطح بايسته قرار گيرند. رسيدن به اين مهم نياز به ذخائر سرمايه و علم دارد. در چنين سيرى سرمايه مشروع پيشتيبانى مى شود و دوام آن بستگى به سود دهى دارد. در اين سير شمارى مى خواهند بدون انجام كار به ثروت برسند. بهترين امكانات زندگى خوب را فراهم سازند. اينان براى رسيدن به هدف از هيچ گون تراز و معيارى پيروى نمى كنند. تمام قانونها و آيينها را زير پا مى نهند تا به ثروتهاى بادآورده برسند و براى آنان مهم نيست كه ديگران در فقر و تنگدستى به سر مى برند.
در اين جا بر آنيم به راههايى اشاره كنيم كه دست ثروت اندوزان را كوتاه مى كند و زمينه خلاف انديشى و ثروت گرائى مطلق را مى زدايد و يا تخفيف مى دهد.
آنچه ارائه مى شود راهكار اقتصادى نيست رهنمودهايى كلى است برگرفته از قرآن و سنت كه در تدوين سياستهاى اقتصادى و شيوه عملى كارگزاران لازم است مورد توجه قرار گيرد.

1. ساده زيستى كارگزاران : رهبران مايه عزت و شكوه حكومت هستند و آنانند مسؤول تأمين نيازهاى گوناگون اقتصادى و اجتماعى جامعه. بيت المال به امانت در اختيار آنان قرار دارد آن را بايد در راه منافع مردم به كار گيرند و از سوء استفاده هاى ناروا و ناشايست از آن بپرهيزند در اسلام رهبر جداى از مردم نيست تنها مسؤوليت بيش ترى دارد. سطح زندگى او بايد هم سطح زندگى ديگران باشد.

همراه بودن رهبران و بلندپايگان جامعه با گروههاى گوناگون مردم بويژه پايين ترين آنان به مردم آرامش مى دهد و از رنج مردم تهى دست مى كاهد زيرا الگوهاى ساده زيست را پيش روى دارند و از سوى ديگر براى به دست آوردن ثروت راه خلاف نمى پيمايند. اين بدان معنى نيست كه افراد از كار و تلاش دست بردارند و عزلت پيشه سازند بلكه مردم براى زندگى بهتر بايد تلاش ورزند. اين رهبران جامعه اند كه نبايد با خودنمايى و اشرافى گرى دل مردم فقير را به درد آورند و آنان را در جهت كارهاى خلاف سوق دهند.

على(ع) وقتى متوجه مى شود كه عاصم بن زياد خانه نشينى را برگزيده و از زن و فرزند كناره گرفته است و به پندار خويش اين روش را از امام(ع) گرفته امام(ع) خطاب به وى مى فرمايد: (وَيْحَكَ إِنّى لستُ كأنت إن الله تعالى فَرَض على أئمة العدل أنْ يقدّروا أنفسهم بضعفة الناس كيلا يتبَيَّغَ بالفقير فَقْرُهُ.)51
واى بر تو! من مانند تو نيستم; زيرا خداوند بر پيشوايان دادگر واجب فرموده خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا ندارى نيازمند او را به هيجان و طغيان وا ندارد.
ساده زيستى حاكم افراد فرصت طلب و ثروت اندوز را از پيرامون او مى پراكند و انسانهاى مخلص و فداكار همكارى با وى را بر مى گزينند و در نتيجه تمام كارگزاران نظام اسلامى اسوه ديگران خواهند شد و آرامش روانى در جامعه ايجاد مى گردد; از اين روى على(ع) نه تنها خود ساده زيست است بلكه به كارگزاران خود نيز سفارش مى كند كه ساده بزيند و ذخيره اخروى داشته باشند نه ذخيره دنيوى كه ثروت و مال است.52 در نامه خود به محمد بن ابوبكر كه او را به هفت كلمه جامع فرا مى خواند مى فرمايد: (واجعل نفسك اسوة لقريب المسلمين وبعيدهم.)53
خود را براى مسلمانان دور و نزديك نمونه قرار ده.

على(ع) در دوران زندگى خويش ساده زيست بود و در دوران حكومت اين سيره پسنديده نمود بيش ترى يافت. كفش خود را وصله مى زد54 از نان خشك استفاده مى كرد و سير نمى خوابيد; چرا كه شايد در سرزمين پهناور اسلامى در حجاز و يا يمامه انسانى گرسنه بخوابد و از كم ترين بهره هاى زندگى محروم باشد.55

او عنايت داشت كه كارگزارانى كه اين جا و آن جا گمارده به گونه وى رفتار كنند. هشيارانه گزارشهايى را كه از سوء استفاده كارگزاران خود دريافت مى كرد پى مى گرفت و بر اين باور بود كه فقر و تنگدستى و تباهى اجتماع از سوء استفاده كارگزاران و ثروت اندوزى آنان ناشى مى شود بويژه آنان كه بر ماندن خود بر سر كار اطمينان ندارند: (انّما يُؤتى خراب الارض من إعواز أهلها وإنّما يُعوِز أهلها لإشراف أنفس الولاة على الجمع وسوء ظنّهم بالبقاء وقلة انتفاعهم بالعبر.)56
مردم شهرها هنگامى تنگدست و فقير شوند كه واليان روى به گردآورى مال و افزون طلبى آرند و بر ماندن خود بر سركار بد گمانند و به آن اطمينان ندارند و از آنچه مايه عزت است كم تر بهره برند.

حضرت جلوگيرى از ثروت اندوزى را براى واليان به سه چيز مى داند: به دست آوردن خشنودى مردم دريافت ثواب از جانب خدا و جلب رضايت رهبر و امام مسلمانان: (تو در حكومت مانند كسى رفتار كن كه دوست دارد از رعيت ستايش ذخيره كند و از خداوند ثواب و از امام خشنودى و نيرويى نيست جز نشأت گرفته از خدا.)57

2 . نظارت دقيق بر بيت المال: فقر و تنگدستى مردمان از توزيع نشدن عادلانه ثروت به وجود مى آيد. اگر ثروت و سرمايه كه از آن تك تك افراد جامعه است به درستى پخش شود و هر فرد و شهر و منطقه اى چه دور و چه نزديك عادلانه از ثروت همگانى سهم ببرد هيچ طبقه ممتازى به وجود نمى آيد. براى جلوگيرى از سوء استفاده و درست توزيع شدن سرمايه ه بايد نظارت دقيقى بر دخل وخرج بيت المال وجود داشته باشد. و نظارت بر درآمدهاى بيت المال و كنترل بودجه اى كه از آن خارج مى شود از اختلاس جلو مى گيرد. بيش تر اختلاسهاى بزرگ به خاطر اعتماد بيش از حد به افراد و كنترل نكردن امور مالى رخ مى دهد. ويژه ساختن بودجه به طرحها و پروژه ها بايد با وسواس صورت پذيرد. چه بسا طرحهاى ناپخته اى كه با تلاش مجريان آن بودجه هنگفتى به خود ويژه كند; اما چون دقيق و كارشناسانه نيست بودجه هزينه نمى شود و در راههاى نادرست به كار مى رود; زيرا اين نگرانى وجود دارد كه اگر بودجه اختصاص يافته را جذب نكنند به ديوان محاسبات باز گردد و در سالهاى بعد بودجه كم ترى به آن طرح ويژه گردد. اختصاص بودجه جارى كشور نيز بايد بر اساس ارگانها و سازمانهاى گوناگون باشد و واقع بينانه اختصاص يابد.
على(ع) از مالك اشتر مى خواهد كه نظارت مستقيم بر درآمد و هزينه بيت المال داشته باشد: (إعلم بأنّ من الامور اموراً لابُدّ لَكَ من مباشرتها منها: اصدار حاجات الناس فى قصصهم و منها: معرفة مايرد الى بيت المال ومايخرج منه و منها: اجابة العمال فيما لايجوز ان يستكفى فيه الكتّاب58 [فلاتتوان فيما هنا لك ولاتغتنم تأخيره].)59
بدان كه برخى كارهاست كه تنها بايد تو آنها را انجام دهى: برآوردن نيازهاى مردم در آنچه براى آنان پديد آمده دانستن آنچه به بيت المال وارد و آنچه خارج مى گردد پاسخ به كارگزاران در آنچه جايز نيست كاتبان و دفترداران به عهده گيرند. در اين موارد سستى به خود راه مده و تأخير روا مدار.
بنابراين دولت اسلامى هم بايد دقت در منابع اقتصادى خود داشته باشد كه پيش از رسيدن به بيت المال توسط ثروت اندوزان غارت نگردد و هم در اختصاص بودجه معيارها و ترازها را در نظر بگيرد. روشن است كه كوتاهى در اين موارد سوء استفاده هاى كلانى را در پى دارد.

3 . توجه به منافع عمومى: در دولت اسلامى در برنامه ريزيه بايد خشنودى و سود عموم مردم در نظر گرفته شود تا ثروت در دست گروهى ويژه تمركز نيابد. اگر در توزيع بودجه عادلانه رفتار شود و پروژه هاى اقتصادى مهم براساس اولويتهاى واقعى سامان يابند و يا در تخصيص بودجه سود همگان مورد نظر باشد جامعه رو به افول نخواهد نهاد.
در نظر بگيريد كه پروژه اى به سود مردم است و در برابر آن بخش خصوصى درصدد است همانند آن را اجرا كند كه هزينه كم ترى براى دولت دارد اما سود سرشار آن بهره شمار خاصى مى شود و براى مردم سودى در بر ندارد. چنين طرحى نبايد در اولويت قرار گيرد كه نتيجه آن فقر و گرفتارى بيش از پيش طبقه مستضعف و افزون تر شدن ثروتِ ثروت مندان است.

رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار با رياست جمهورى و اعضاى هيأت دولت توجه به خشنودى و سود همگانى را از نكته هاى حساس و مهم برنامه ريزى بر مى شمارد و مى گويد: (جاهايى است كه اگر اقدامى را در زمينه صنعت در زمينه مسائل اقتصادى در زمينه مسائل پولى در زمينه مسائل فرهنگى در زمينه مسائل گوناگون انجام بدهيم به نفع مردم است; اما گروههاى خاصى در جامعه هستند ـ گروههاى پولى مالى اقتصادى ثروت مندان گروههاى فرهنگى گروههاى سياسى ـ كه اينها متضرر خواهند شد. اين آن نقطه حساس است.)60

آنچه بايد در برنامه ريزى اقتصادى مورد توجه باشد سود همگانى است. على(ع) در نهج البلاغه چه زيبا بر بايستگى به دست آوردن خشنودى همگان تأكيد مى ورزد و مالك اشتر را از به دست آوردن خشنودى گروهى از خواص پرهيز مى دهد; زيرا كه ناراحتى خواص با منافع و رضايت عمومى قابل گذشت است; اما خوشنودى خواص خشم عموم را در پى دارد و در مسائل اقتصادى فقر آنان را: (وليكن احبّ الامور اليك اوسطها فى الحق واعمّها فى العدل واجمعها لرضى الرعيّة فانّ سُخط العامة يجحف برضى الخاصة وانّ سخط الخاصة يغتفر مع رضى العامه.)61
بايد دوست داشتنى ترين كارها در نزد تو آن باشد كه به حق نزديك تر و عدل در آن گسترده تر است و خشنودى رعيت در آن بيش تر بر آورده شود; زيرا ناخشنودى مردم خشنودى نزديكان را بى اثر مى كند و خشم نزديكان و خاصه باخشنودى مردم زيانى نرسانده و پوشيده ماند.
عامرى در السعاده والاسعاد تحت عنوان (قانون بزرگى در سياست)62 فقط به نقل اين سخن اميرالمؤمنين(ع) بسنده مى كند كه نشانه اهميت مطلب است و اين كه دولت در سياستها و برنامه ريزيهاى اقتصادى خود بايد منافع عامه مردم را در اولويت قرار دهد و از امتياز دادن به خواص دورى گزيند.

4 . جلوگيرى از تمركز ثروت: بايد برنامه ريزيهاى كلان و طرحهاى اقتصادى دولت اسلامى به گونه اى باشد كه نتيجه آن به تمركز ثروت نينجامد و گروهى كم شمار به ثروتهاى كلان دست يابند و بيش تر مردم در فقر و فاقه بسوزند. برابر نصّ صريح قرآن خداوند پيامبر را موظف مى كند ثروتهاى عمومى را به گونه اى پخش كند كه تنها در ميان ثروت مندان رد وبدل نشود: (ما افاء الله على رسول من اهل القرى فللّه وللرسول ولذى القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل كى لايكون دولة بين الاغنياء منكم.)63
آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگردانده است از آن خد رسول و خويشاوندان او يتيمان مستمندان و در راه ماندگان است تا [اين اموال] دست به دست ميان ثروت مندان شما نگردد.
آيه يك اصل مهمى را در اقتصاد اسلامى بيان مى كند كه اموال و ثروته در دست گروهى محدود و متمركز نباشد و دست به دست نگردد بلكه با توزيع صحيح زمينه عدالت اجتماعى فراهم آيد. جمله (كى لايكون دولة…) را به گونه هاى مختلف تفسير كرده اند:

الف . كان ناقصه و اسم آن مال يا اموال: (كى لايكون الاموال دولةً بين الاغنياء منكم.)

از آن روى بايد اموال را تقسيم كرد كه دست به دست در نزد گروهى ثروت مند نگردد.64 در اين صورت دولت اسلامى بايد از هرگونه تمركز ثروتى جلو بگيرد و علت تقسيم اموال نيز جلوگيرى از ثروت اندوزى گروه خاص است. در واقع علت تامه تقسيم ثروت را بيان كرده كه دست به دست شدن ثروت بين ثروت مندان باشد و چون منصوص العلة از نظر شرع حجت است هرجا تمركز ثروت يابيده شود تقسيم نيز وجود دارد. منتهى بازشناسى آن به عهده حاكم شرع است كه وظيفه دارد از تكاثر ثروت جلو بگيرد چه در بخش خصوصى و چه در توزيع اموال عمومى. در واقع اين آيه فلسفه حرام بودن ثروت اندوزى و كنز را بيان مى كند.

به اين تفسير امكان دارد اشكال شود: قرآن را بايد به گونه اى تفسيركرد كه تقديرى در بين نباشد و يا در كتابهاى تفسيرى چنين تقديرى ياد نشده در نتيجه آيه مربوط به اموال عمومى است.

ب . تفسير ديگرى كه همين معنى از آن استفاده مى شود و در بيش تر تفسيرها آمده بدين گونه است: (دولة) را به ضم بخوانيم و قراءت تكون را بپذيريم و كان را تامه بگيريم. بدين معنى: اموال را تقسيم كنيد تا دست به دست بين اغنياء نشود.65 بنابراين هرگاه اموال عمومى در دست گروهى دست به دست بگردد حاكم شرع مى تواند آن را تقسيم كند. روشن است كه چون برابر اين دو تفسير تقسيم عادلانه علت تامه براى جلوگيرى از تمركز ثروت است شايد بتوان گفت: مورد آيه كه مربوط به اموال فىء و انفال است مخصوص نخواهد بود و اموال شخصى را نيز در بر مى گيرد.69

ج . دوله خبر كان و اسم آن ضميرى كه به فىء برمى گردد: (كى لايكون الفىء دولةً بين الاغنياء منكم) تقسيم بين دسته هاى مختلف از آن جهت است كه فىء بين ثروت مندان دست به دست نگردد. آن گونه كه در شأن نزول آيه ياد شده رؤساى انصار مدعى بودند زمينهاى بنى نضير بايد به آنان واگذار شود مانند آنچه در جاهليت بوده است و پيامبر اين نظر را رد كرد و در ميان مهاجران تقسيم كرد و به سه نفر از فقراى انصار نيز بخشيد.
در اين صورت اگر (فىء) را اعم از انفال و ثروتهاى عمومى بگيريم67 در نتيجه حاكم اسلامى بايد ثروتهاى عمومى را به گونه اى تقسيم كند كه سبب تمركز ثروت نگردد.
اگر (فىء) را زمينهايى بدانيم كه بدون خونريزى به دست پيامبر رسيده چون در اختيار حاكم اسلامى است از مورد مى توانيم الغاى خصوصيت كنيم و فلسفه تقسيم را در برگيرنده تمام اموال عمومى كه در دست دولت است بدانيم. روايات نيز يكى از ويژگيهاى حكام ستمگر را تداول ثروت در دست ثروت مندان معرفى كرده اند آن گونه كه در جاهليت مرسوم بوده است.

* پيامبر اكرم(ص) مى فرمايد:(اذا بلغ آل ابى العاص ثلاثين صيروا مال اللّه دُوَلاً.)68
زمانى كه فرزندان ابوالعاص به سى تن برسند مال خدا را نزد گروهى خاص دست به دست مى گردانند.

* امام رضا(ع) در نامه اى براى مأمون كه در آن اسلام ناب و پايه هاى دين را ياد مى كند مرقوم مى فرمايد: (والبرائة ممن نفى الاخيار و شردهم وآوى الطرداء اللعناء وجعل الاموال دولة بين الاغنياء واستعمل السفهاء مثل معاويه وعمروبن العاص…)69
و از جمله دورى جستن از كسانى كه نيكان را تبعيد كردند و دور ساختند و افراد رانده و لعن شده را پناه دادند و ثروتها را در ميان ثروت مندان دست به دست كردند و سفيهان را به كار گرفتند مانند معاويه و عمروعاص.
تمركز ثروت در دست شمارى از اشراف نشانه اى از حكومت فاسد است كه در زمان بنى اميه رواج داشته و بايد از آن دورى جست. زمانى كه ثروت در دست نااهلان قرار گيرد نتيجه آن خوشگذرانى شهوترانى فساد تبذير و اسراف از يك طرف و فقر و بدبختى در جانب ديگر است.
على(ع) مى فرمايد:(ألا وإنّ اعطاء المال فى غيرحقه تبذير و اسراف.)70

هان! مصرف بيت المال در جاهاى ناشايست تبذير و اسراف را در پى دارد.

شهيد صدر با اين كه آيه را مربوط به توزيع ثروت عمومى دانسته و اين تفسير را پذيرفته اصل روا نبودن تمركز ثروت را كه از آيه استفاده مى شود گسترده و فراگير گرفته و در توليد نيز جارى مى داند. يعنى دولت وظيفه دارد از دست به دست شدن ثروت در نزد گروهى خاص جلو بگيرد.71
فيض كاشانى از علماى بزرگ اخبارى ونويسنده (وافى) در تفسير صافى در ذيل ايه كنز: (الذين يكنزون الذهب والفضه) نكته در خور توجه و دقتى را بيان مى كند كه اكنون نقل مى كنيم:
ايشان سه دسته از روايات را درباره ثروت اندوزى مى آورد:

دسته اول: رواياتى كه ثروت اندوزى را نكوهش مى كنند.

دسته دوم: رواياتى كه بيانگر اين نكته اند اگر زكات مال داده شود ذخيره كردن آن اشكال ندارد هر چند فراوان باشد.

دسته سوم: رواياتى كه حدّ و مرز كنز و ثروت اندوزى را بيان مى كنند:

* على(ع) مى فرمايد: (مازاد على اربعة آلاف فهو كنز ادّى زكوته اولم يؤدّ ومادونها فهى نفقه.)
آنچه بيش از چهارهزار درهم باشد گنج به شمار مى رود زكات آن را داده باشد يا نداده باشد و كم تر از آن نفقه است.

* امام صادق مى فرمايد: (شيعيان ما در گشايش هستند كه آنچه در دست آنان است به معروف انفاق كنند; اما زمانى كه قائم ما قيام كند بر هر صاحب گنجى گنج او راحرام مى كند تا آن را نزد حضرت آورده و عليه دشمن به كار گيرد و اين سخن خداست: (والذين يكنزون الذهب والفضة…)72

آن گاه در جمع بين اخبار مى نويسد: (اقول: لعل التوفيق بين هذه الاخبار أن يقال بجواز الجمع لغرض صحيح الى الفى درهم او الى اربعة آلاف بعد اخراج الحقوق و من جملة الحقوق حق الإمام إذا كان ظاهراً و هو ما زاد على ما يكفّ صاحبه.)73
مى گويم: شايد در جمع بين اين اخبار گفته شود: جايز است جمع مال براى هدف درستى تا دو هزار درهم يا چهار هزار درهم پس از پرداخت حقوق آن كه از جمله حقوق حق امام است (اگر ظاهر باشد) و حق امام آن مقدار از مال است كه افزون بر نياز صاحب مال باشد.

آن گاه رواياتى در تأييد اين نظر نقل مى كند از جمله:

* امام صادق مى فرمايد: (تنها به آن جهت خداوند اين اموال اضافى را به شما داده است كه آن را درجايى كه تعيين فرمود هزينه كنيد و به شما نداده كه آنها را بيندوزيد.)

* مى فرمايد: (خداوند به بنده اى سى هزار درهم نمى دهد كه به او نظر نيك داشته باشد.)

يا مى فرمايد: (هرگز مردى ده هزار درهم از راه حلال جمع نمى كند. البته گروهى براى مردمى [خداوند] آن را جمع مى كند. زمانى كه غذاى آنان [كارگران] را بدهد و مزد كار آنها را بپردازد. پس خداوند براى او دنيا و آخرت را فراهم ساخته است.)74

فيض كاشانى در تفسير اصفى75 كه گزيده اى از تفسير صافى است بخش عمده اين روايات را يادآور شده بدون اين كه اشاره اى به دسته دوم ازروايات كرده باشد.
تفسير كنزالدقائق76 نظر فيض كاشانى را در جمع بين روايات نقل كرده است.

يادآورى: نظر فيض كاشانى اين است كه امام معصوم مى تواند افزوده اموال افراد را به عنوان حق امامت دريافت كند و چنانچه افرادى قلمرو اختيار ولى فقيه را بسان قلمرو اختيار امام بدانند مى توانند اين نظر را گسترش دهند.

5 . بازرسى و كنترل: دقت در تعيين بودجه و هزينه ه مرحله اول كار است و البته مهم و مهم تر از آن بازرسى و كنترل براى جلوگيرى از اختلاس در هنگام مصرف بودجه است. نظارت بر عملكرد ارگانه سازمانها و وزارتخانه ها در همه جاى دنيا وجود دارد. بدون بازرسى دقيق كارها به گونه شايسته سامان نخواهد گرفت.
اگر كنترل دقيق و بازرسى كارآمد نباشد زمينه پنهان ربايى فراوان مى شود. هم مردم و هم كارمندان يك اداره و سازمان و هم نيروهاى دولت وظيفه دارند به دقت مسائل را زير نظر داشته باشند و هرگونه تخلفى را گزارش دهند و مسؤولان نيز گزارشها را به دقت وارسند و انحرافه كژيها و ناراستيها را ناديده نينگارند. نه اين كه وقتى گزارشى از عملكرد نادرست مسؤول و دست اندركار سازمان اداره و وزارت خانه اى به مقام بالا و يا وزيرى مى رسد او عين گزارش را به سازمان و يا شخصى كه از وى گزارش شده ارجاع بدهد و آن سازمان و يا شخص نيز گزارش گر صادق را آزار دهند و يا از كار بر كنارش كنند و….
اين مسأله سبب مى شود كه گزارش گران صادق قانون شكنيه تخلفا و ناراستيها را ناديده بگيرند و خود را درگير نكنند كه شغل و موقعيت شان در خطر بيفتد و دزدان و اختلاس گران بيت المال با خيال آسوده دست به چپاول بزنند و هستى مردم را بر باد دهند. اينان در چنين شرايطى يا افشا نمى شوند و يا وقتى افشا مى شوند كه نظم اقتصادى جامعه را بر هم زده اند و به مردم زيانهاى جبران ناپذيرى وارد كرده اند.

در حكومت على(ع) امر به گونه اى ديگر بوده است. او به هر گزارشى توجه داشته و اجازه نمى داده كه كارگزارانش به اختلاس ادامه دهند. آن گاه كه ابوالاسود دؤلى گزارشى از بصره درباره حاكم آن ابن عباس ارسال مى كند حضرت در نامه اى از ابن عباس گزارش مصارف بيت المال را مى خواهد و در نامه اى ديگر از ابوالاسود تشكر مى كند و يادآورى مى شود: من به ابن عباس نگفته ام تو به من گزارش داده اى از اين روى نگران مباش و اطلاعات خود را براى من بفرست كه چنين گزارشهايى وظيفه توست: (وقد كتبتُ الى صاحبك فيما كتبتَ اليّ فيه من امره ولم اعلمه بكتابك اليّ فيه فلاتدع اعلامى بما يكون بحضرتك مما النظر فيه للامة صلاح فانّك بذلك جدير وهو حق واجب لله عليك.)77
و آنچه براى من نوشتى درباره آن به همكارت نامه نوشتم ولى به او اطلاع ندادم كه تو درباره او نامه نوشته اى. از آگاه ساختن من به آنچه نزد توست و صلاح امت است خوددارى مكن; زيرا تو شايسته آن هستى و گزارش آن حق واجبى است از جانب خدا بر عهده تو.
به روشنى اميرالمؤمنين(ع) نظارت بر عملكرد كارگزاران را كه در آن مصلحت امت است وظيفه همگان از جمله ابوالاسود مى داند. البته بايد توجه داشت كه برخى گزارشها ممكن است غرض ورزانه باشد كه بايد دست اندركاران در گزارشها دقت كنند و به تحقيق پيرامون ادعاها بپردازند و به دور از گروه گرايى و صنف گرايى و دوستيها و علقه ه درستى و نادرستى آنها را روشن كنند.
دولت اسلامى علاوه بر توجه به نظارت همگانى مى بايد سازمانهاى بازرسى كشور را تقويت كند و از نيروهاى مطمئن در اين امر بهره جويد بويژه در سازمانها و اداراتى كه در آمدزا هستند مانند: وزارت دارائى شهرداريه گمركه بانكه وزارت نيرو پست وتلگراف نفت و… على(ع) در نامه خود به مالك اشتر نسبت به عملكرد صحيح كارگزاران بسيار حساس است و به دو نكته مهم اشاره مى كند:

1 . كارمندان و مسؤولان بايد از حقوق مناسب برخوردار باشند تا زمينه خيانت براى آن وجود نداشته باشد.
2 . نيروهاى امنيتى بر كارهاى آنها نظارت كنند و آنان را كنترل كنند به اختلاس و سوء استفاده نپردازند.
(وتفقد اعمالهم وابعث العيون من اهل الصدق والوفاء عليهم فانّ تعاهدك فى السرّ لامورهم حدوة لهم على استعمال الامانة والرفق بالرعية.)78
كارهاى آنان را زير نظر بگير و بررسى كن و چشمهاى [نيروهاى اطلاعاتى] راستگو و وفاپيشه برايشان بگمار; زيرا مراقبت نهانى تو آنان را به رعايت امانت و مهربانى بر رعيت وا مى دارد.

6 . مبارزه با افزون طلبى: كسانى كه مسؤوليت دارند و يا در مراكز اقتصادى داراى نفوذند به گونه اى كه رقمهاى كلان با نظر و امضاى آنها جابه جا مى شود و امكانات و امتيازها با موافقت آنان به افراد داده مى شود و… بايد تلاش ورزند در دادن امتيازها عدالت را پيشه سازند و از چهارچوب معيار خارج نشوند و از امكانات جمعيت بيشترى را بهره مند سازند و از انحصار آن در دست افرادى خاص بپرهيزند; زيرا دادن امتياز به كسانى و محروم كردن ديگران سبب انباشت ثروت در دست افراد خاصى مى گردد. انگيزه مهم مخالفت مردم با عثمان خليفه سوم اين بود كه بيت المال را ملك شخصى خود مى پنداشت و خويشان خود را بر همه پيش مى داشت و مسؤوليتهاى كليدى پول ساز را به آنان وا مى گذارد.
عثمان به داماد خود حارث بن حكم برادر مروان سيصد درهم بخشيد و علاوه بر اين شترهايى كه به عنوان زكات جمع آورى شده بود و قطعه زمينى را كه پيامبر(ص) به عنوان صدقه وقف مسلمانان كرده بود به او داد.
وى همچنين به سعيد بن عاص بن اميه صدهزار درهم به مروان بن حكم در يك بار صدهزار درهم و به ابوسفيان دويست هزار درهم داد.79
وليد بن عقبه (برادر مادرى عثمان)80 را به امارت كوفه برگمارد سرزمينى كه سعيد بن عاص جانشين وليد آن را بستان قريش مى دانست81 و بيش ترين درآمد را داشت.
عثمان برادر رضاعى خود عبداللّه بن سعد بن ابى سرح كه رسول خدا او را مهدورالدم دانست بر مصر گمارد و پس از فتح آفريق خمس غنايم جنگ اول را به او بخشيد.82
پسردايى خود عبداللّه بن عامر بن كريز را كه بيست وپنج سال سن داشت بر بصره گمارد83 كه يكى از مناطق پردرآمد اسلام بود.
پس از وى على(ع) كه به خلافت رسيد بيت المال را عادلانه تقسيم مى كرد كه مورد اعتراض زياده خواهان قرار گرفت. حتى شمارى از دوستان حضرت زمانى كه ديدند گروهى به خاطر پول و مال به معاويه مى پيوندند پيشنهاد كردند براى اين كه اشراف و بزرگان شهر به معاويه نپيوندند بهتر است سهم بيش ترى به آنان داده شود!

امام در پاسخ مى فرمايد: (آيا مرا فرمان مى دهيد كه يارى و حمايت را به جور و ستم بخواهم نسبت به افرادى كه بر آنان حكومت داده شده ام؟ به خدا قسم! هيچ گاه دنبال اين كار نمى روم تا انتهاى روزگار و تا زمانى كه ستاره اى در آسمان قصد ستاره اى ديگر كند. اگر مال از آن من بود آن را به طور مساوى تقسيم مى كردم و حال آن كه اين مال مال خداست.)84

آن گاه كه مالك اشتر به اميرالمؤمنين پيشنهاد كرد: اگر به بزرگان مال بدهى گردنهاى آنان به سوى تو متمايل و نسبت به تو خيرخواه و علاقه مند مى شوند.)

امام در پاسخ فرمود: (فانّا لايسعُنا ان نُؤْتيَ إمرَءً مِنَ الفَيء اَكْثر من حَقّه.)85

براى ما روا نيست مردى را بيش از حقى كه دارد از بيت المال بدهيم.
اشعث بن قيس كندى كه كارگزار آذربايجان از جانب عثمان بود سالانه صدهزار درهم از خراج آذربايجان را دريافت مى كرد.86 وى در زمان على(ع) نيز چنين توقعى داشت كه حضرت با آن مخالف بود و در نامه اى كه در شعبان سال 36 به او نوشت فرمود: (واعلم أنّ عملك ليس لك بطعمة ولكنّه فى عنقك أمانة.)87

و بدان كه حكومت طعمه اى براى رزق و خوراك تو نيست بلكه امانت و سپرده اى در گردن توست.
و آن زمان كه عبدالله بن زمعه كارگزار حضرت در خواست سهم بيش ترى از بيت المال كرد حضرت نپذيرفت و آن را از آن مسلمانان و رزمندگان دانست: (انّ هذا المال ليس لى ولالك وانّما هُوَ فئ للمسلمين وجلب أسيافهم.)88
اين نه از آن من و نه از توست بلكه از آنِ مسلمانان است و سبب جلب شمشيرهاى آنان.
على(ع) حاضر نمى شود به نزديكان خود مانند عقيل بيش از ديگران سهم بدهد با اين كه خود مى فرمايد: (فرزندان او در سختى بسر مى برند.)89
على(ع) نه تنها خود از بيت المال بهره نمى برد و به نزديكان و آشنايان چيزى نمى داد بلكه آنچه به او هديه مى دادند به بيت المال مى فرستاد حتى زمانى كه براى حسن و حسين لباس هديه آوردند دستور داد آن را به بيت المال بفرستند.90
على(ع) نه هديه مى گرفت و نه اجازه مى داد نزديكانش از هديه ها بهره ببرند. على(ع) در برابر كارى كه انجام مى داد هديه نمى گرفت. آن زمان كه مشكل گروهى از دهقانان و بزرگان ايرانى را برطرف كرد آنان به عنوان قدردانى چهل درهم نزد حضرت بردند ولى امام نپذيرفت و فرمود: (إنّا قوم لانأخذ على معروف ثمناً.)91
ما به خاطر كار شايسته اى كه انجام داده ايم پولى دريافت نمى كنيم.
امام على(ع) در مناصب حكومتى از بستگان نزديك خود مانند: حسن و حسين محمد بن حنفيه و عبداللّه بن جعفر بهره نمى برد بلكه سعى مى كرد از افراد خوش سابقه و مطمئن از خاندانهاى باشرف كارگزاران خود را برگزيند. و از آن جا كه اين گونه افراد اندك بودند گاه گماردن شخصى خوش سابقه و كارامد و مدير از غير خويشان براى آن حضرت ممكن نبود از اين روى از خويشان بر مى گمارد مانند فرزندان عباس. اگر كسى به اين گزينش خرده مى گرفت مى فرمود: (اگر فردى را كه از آنان بهتر باشد مى شناسى او را نزد من بياور.)92

7 . بازخواست كارگزاران: در نظام اقتصادى كه بيش تر امكانات در اختيار بخشى دولتى قرارداد ارزيابى عملكرد تك تك كارگزاران امرى لازم است تا كسى از مسير بيرون نرود و به كژراهه نيفتد و مردم و جامعه اى را به تباهى نكشد. چه بسيار اتفاق افتاده كه سرنخهاى كوچك وسيله اى براى افشاى تخلفهاى بزرگ شده است و مردم از چنگ كارگزار ناشايستى رهايى يافته اند و اموال عمومى از دستبرد چنين فردى در امان مانده است.
ادامه دارد/
 شنبه 22 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن