تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805800049
دستگیری دزد هفتتیرکش با دست و پای شکسته
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: دستگیری دزد هفتتیرکش با دست و پای شکسته چند روز پیش یکی از دوستانم که «علیرضا» نام دارد به آژانس آمد و این 2 کیف زنانه را به من داد، علیرضا را از یک سال پیش که راننده آژانس بود می‌شناختم. وی ادعا کرد کیف‌ها را پیدا کرده است. وطن امروز: وحشت در چشمان زنان دیده می‌شد، مرد هفتتیرکش که کافی بود ماشه را بچکاند، وقتی کیف 2 زن وحشت‌زده را گرفت با خونسردی پا به فرار گذاشت. دزد ششلول‌بند تنها به سراغ زنان می‌رفت تا راحت‌تر آنان را تسلیم خشونت مسلحانه خود کرده و دست به سرقت بزند. روز 19 مرداد‌ماه سال‌جاری، 2 زن جوان با مراجعه به کلانتری 163 ولنجک ادعا کردند از سوی مرد مسلحی که نقابی با کلاه سیاهرنگ به سر و صورت داشت مورد دستبرد قرار گرفته‌اند. وقتی با دستور بازپرس پیر‌گزی از شعبه 9 دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره یکم پلیس آگاهی وارد عمل شدند، در نخستین اقدام هر دو زن پشت میز تحقیق نشستند و هر چه دیده بودند را بیان کردند. یکی از زنان گفت: ساعت 13:30 بود که من و دوستم از محل کارمان خارج شدیم تا به دیدن دوستمان در خانه‌اش واقع در برجی در سعادت‌آباد برویم، پس از پارک خودرو در کوچه وارد برج شدیم و بعد از ثانیه‌ای انتظار با باز شدن در آسانسور داخل آن رفتیم. هنوز در کشویی آن بسته نشده بود که ناگهان مردی نقابدار را پیش‌رویمان دیدیم، او تپانچه‌ای به سمت ما گرفته بود و فریاد زد کیف‌هایمان را به وی بدهیم، وحشت کرده بودیم فرصتی برای مقابله نداشتیم، خیلی زود تسلیم شدیم و کیف‌هایمان را که 500 هزار تومان پول و 3 گوشی موبایل و مدارک در آنها بود به آن دزد دادیم. وی افزود: دزد نقابدار تا کیف‌ها را گرفت به سمت در برج دوید تنها توانستیم دنبالش برویم در کوچه دیدیم سوار پراید نقره‌ای رنگی شد البته تنها بود و خودش پشت فرمان نشست و با سرعت فرار کرد. تماس مرموز با وجود مشخصاتی که از خودروی این دزد نقابدار در دست بود، پلیس با گره کوری مواجه بود تا اینکه یکی از همان 2 زن به کارآگاهان اطلاع داد، مرد ناشناسی در تماس تلفنی ادعا کرده کیف و مدارک آنها در اختیارش است و خواسته به آژانس خودرویی در منطقه پونک رفته و مدارک را بگیرند. کارآگاهان که خود را در برابر سرقتی مسلحانه می‌دیدند به همراه 2 زن به آژانس خودرو مراجعه کردند و خود را در برابر ادعاهای عجیب مردی به نام «فرامرز» دیدند. فرامرز که خود را در برابر پلیس می‌دید ابتدا ادعا کرد کیف‌ها را از یک زن ناشناس گرفته است و وی را اصلا نمی‌شناسد. کارآگاهان که می‌دیدند فرامرز بنابه دلیل نامشخص دروغ‌پردازی می‌کند و از 2 زن شنیدند وی شباهتی به دزد هفتتیرکش ندارد به تحقیق ویژه از این مرد دست زدند تا اینکه خود را به یک قدمی دزد اصلی رساندند. فرامرز گفت: «چند روز پیش یکی از دوستانم که «علیرضا» نام دارد به آژانس آمد و این 2 کیف زنانه را به من داد، علیرضا را از یک سال پیش که راننده آژانس بود می‌شناختم. وی ادعا کرد کیف‌ها را پیدا کرده است. تصور می‌کردم چون او با خودروی پراید نقره‌ای رنگش مسافرکشی می‌کند این کیف‌ها متعلق به مسافرانش است که جامانده‌اند. داخل کیف‌ها را گشتم هیچ پولی نبود وقتی شماره تلفنی از صاحب یکی از کیف‌ها پیدا کردم با وی تماس گرفتم و خواستم بیایند و کیف‌هایشان را بگیرند. وی درباره داستان دروغش گفت: «من از علیرضا پرسیدم کیف‌ها را چگونه به دست آورده ولی جوابی نداد. وقتی پلیس را دیدم و شنیدم سرقت مسلحانه‌ای صورت گرفته خواستم علیرضا را لو ندهم اما نشد». کارآگاهان با راهنمایی‌های فرامرز توانستند نقابدار هفتتیرکش را که علیرضا 35 ساله بود، شناسایی کرده و دریابند وی از زندانیان قدیمی بوده و عکسش در آلبوم مجرمان پلیس ثبت شده است. 2 زن با دیدن این عکس احتمال زیادی دادند دزد همان مرد باشد و همین کافی بود تا پلیس خود را در برابر سرقت‌های مشابه دیگری ببیند که در همگی آنها علیرضا، تک‌رو بوده و با تهدید اسلحه از زنان سرقت می‌کرده است. تجسس‌ها نشان داد که مرد هفتتیرکش یا طعمه‌هایش را به بهانه مسافرکشی سوار پراید نقره‌ای رنگش کرده و با تهدید تپانچه کیف‌هایشان را به سرقت می‌برده یا اینکه در محل‌ها و مجتمع‌های خلوت زنان را غافلگیر می‌کرده است. فرار از محاصره پاتوق اصلی علیرضا در تهرانسر شناسایی شد و تحقیقات میدانی نشان داد که این دزد مسلح به صورت ثابت در آنجا زندگی نمی‌کند و گاهی به خانه‌اش سر می‌زند. کمین پلیس تا ساعت 8 صبح روز 23 آبان‌ماه سال‌جاری ادامه داشت تا اینکه علیرضا از پراید نقره‌ای رنگ پیاده شد و به خانه‌اش در طبقه سوم برج رفت. کارآگاهان که تصور می‌کردند علیرضا پا به فرار بگذارد همه راه‌های گریز را بستند و با حمله غافلگیرانه داخل خانه این دزد شدند. مرد تپانچه‌کش که می‌خواست فرار کند به سمت پنجره دوید و پایین پرید اما با شکسته شدن لگن، دست و پا زمینگیر شد و ناله‌کنان به بیمارستان انتقال یافت. علیرضا، پس از بهبودی وقتی بازجویی شد پذیرفت که با تپانچه پلاستیکی و با استفاده از روحیه ترسو بودن زنان سراغ آنها رفته و نقشه سرقت‌هایش را به مرحله اجرا می‌گذاشته است. با توجه به پیدا شدن اسلحه پلاستیکی و کیف‌های زنانه در خانه این دزد هفتتیرکش و اعترافات وی مبنی بر اینکه بیشتر دزدی‌هایش در غرب، شمال‌غرب و شرق بوده است، زنانی که در چنین سرقت‌هایی گرفتار شده‌اند می‌توانند براي طرح شكايت با شماره 55381036 تماس بگیرند. پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]
-
گوناگون
پربازدیدترینها