تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833006422
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:چيلكات هم «چراغان» است «چيلكات هم چراغان است»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن ميخوانيد؛روز جمعه 14 ژانويه دو رويداد مهم به طور همزمان در اسلامبول و لندن در جريان بود. شهر تاريخي اسلامبول در كرانه درياي مرمره و تنگه بسفر ساخته شده است. كاخ چراغان اسلامبول - مكان مذاكرات ايران و 1+5- كنار تنگه بسفر قرار دارد، جايي كه مرز آسيا و اروپاست. سازندگان اين كاخ لابد تصور نمي كردند كاخ چراغان با موقعيت جغرافيايي خاص آن، 150 سال بعد، ميدان يكي از كش و قوس هاي مهم شرق و غرب باشد. هتل- كاخ چراغان اكنون ميزبان دور جديدي از زورآزمايي هاي ايران و غرب بود كه از 7 سال پيش به بهانه چالش هسته اي از سر گرفته شد. مذاكرات 14 و 15 ژانويه 2011 اسلامبول بسيار مهم مي نمود اما با همه اهميت، تنها نوك كوه يخي بود كه از آب سربرآورده بود. ماجرايي كه همان روز جمعه در لندن رخ داد، مي توانست به ناظران براي سنجش ارتفاع حقيقي چالش مدد رساند. كميته چيلكات (كميته بررسي جنگ انگليس در عراق) روز جمعه توني بلر نخست وزير سابق انگليس را براي تحقيق توأم با سرزنش فراخوانده بود. اما موضوع مؤاخذه صرفاً دروغگويي در حمله به عراق نبود. آن گونه كه رسانه هاي غربي ديروز گزارش دادند يكي از پرسش هاي عتاب آلود از بلر اين بود «حمله نظامي آمريكا و انگليس به عراق، سرانجام به تقويت قدرت ايران منتهي شده و همين موجب گرديده تا ايران دنبال گسترش فناوري هسته اي برود.» يعني اگر جنگ و جنايت خوب پيش رفته و باعث موفقيت اشغالگران شده بود، همين كميته احتمالاً به توني بلر مدال هم مي داد اما مسئله اين است كه نقض غرض شده است. پاسخ هاي متحد بوش در اين نشست تحقيق هم حائز اهميت است. بلر گفت «اوباما مقابل ايران نرمش بيش از حد نشان مي دهد. مطمئن هستم زماني فرا خواهد رسيد كه غرب مجبور شود از اين سياست بيچارگي و عذرخواهي كردن و اشاره به اين كه ما مسئول و مقصر كارهاي ايران و نظام سياسي تندروي حاكم بر آن هستيم، دست بردارد. ما مقصر نيستيم و هيچ ارتباطي به ما ندارد. حقيقت اين است كه آنها كارهاي خود را مي كنند چرا كه از بيخ و بن با روش زندگي ما مشكل دارند... من اكنون فرستاده گروه صلح در خاورميانه هستم. در وضعيت فعلي و با مسئوليتي كه دارم، نفوذ و ردپاي ايران را در تك تك كشورهاي منطقه مي بينم، نقشي كه برهم زننده وضع فعلي است. آنها هر كاري بتوانند عليه روند صلح خاورميانه انجام مي دهند. بالاخره زماني فرا مي رسد كه ما سرهايمان را از زير برف بيرون بياوريم.» بي بي سي انگليس هرچند اين سخنان بلر را منتشر نكرد اما در تحليل جلسه استيضاح نوشت «حمله به عراق نه تنها وجهه سياسي آقاي بلر را خدشه دار كرد بلكه باعث شد او پيش از موعد، نخست وزيري را واگذار كند. دودستگي اي كه پس از حمله بدون مجوز به عراق در جامعه انگليس پيش آمد، از دهه 1950 تاكنون و در بحران كانال سوئز هم مشاهده نشده بود.» روايت بخش ديگري از ماجرا را بايد به فرانسيس فوكوياما نظريه پرداز تئوري «پايان تاريخ» سپرد تا پازل تصويري كوه يخي كه در مرز شرق و غرب (در دهانه تنگه بسفر) سر برآورده، كامل تر و نمايان تر شود. فوكوياما به بهانه سفر اخير رئيس جمهور چين به آمريكا تحليلي را با اين مضمون در روزنامه فايننشال تايمز به نگارش درآورده است «در وهله اول قرن 21 شاهد چرخش قابل ملاحظه اي در بخت و اقبال ومنزلت نسبي مدل هاي اجتماعي و سياسي جهان بوده ايم. 10سال پيش وقتي هنوز باد اقتصاد دات كامي نخوابيده بود، آمريكا- اگرچه همه عاشقش نبودند اما- دست بالا و برتر را داشت. همه مي خواستند مدل ليبرال-دموكراسي آمريكا را كپي كنند، فناوري آمريكا جهان را گرفته بود و سرمايه داري، مدل آينده خوانده مي شد. اما جنگ عراق و همزاد شدن دموكراسي با حمله نظامي از يك سو و بحران مالي بازار وال استريت از طرف ديگر، اعتبار اين سياست ها را خدشه دار كرد...». فوكوياما هم با زبان بي زباني مي گويد كه تاريخ دوباره آغاز شده است. اخباري كه از مذاكرات اسلامبول منتشر شد، بعضاً معطوف به پيشنهادهايي براي توافق هسته اي- مانند نحوه مبادله سوخت و شرط هاي ايران درباره رسميت غني سازي و لغو تحريم ها - بود اما برخي خبرهاي ديگر از دلالي ناكام كاترين اشتون (رئيس انگليسي سياست خارجي اروپا) به نيابت از آمريكا براي مذاكره با ايران حكايت مي كرد. خبرگزاري فرانسه به نقل از يك ديپلمات غربي گزارش داده كه طرف غربي معتقد است بدون مذاكره ميان آمريكا و ايران، پيشرفتي در مذاكرات حاصل نخواهد شد. معناي اين حرف اين است كه فرانسه و آلمان ول معطلند. و انگليس در كفه آمريكا پارسنگي بيش نيست. چين و روسيه هم كه از اول وزنه خود را در كفه آمريكا و غرب ننهاده اند و حسابشان كاملا جداست هر چند كه گاه معاملاتي با آمريكا كرده باشند. از منظر هسته اي محض، آمريكا و دو شريك استراتژيكش (انگليس و رژيم صهيونيستي) با ساعت شني كاهش مداوم فرصت ها و گزينه ها روبرو هستند. ايران 15 ماه پيش حتي يك گرم اورانيوم 20درصد غني شده نداشته است و از غرب مي خواست كه پاي معامله سوخت 20درصدي رآكتور تهران بيايد، اما اكنون اعلام مي كند كه قريب 40 كيلوگرم از اين نوع را توليد كرده است. چرا آمريكا و دو متحد استراتژيكش تا اين حد در مقابل ايران ايزوله و منجمد شده اند؟ آنها مي گويند- و اين يكبار را استثناً دروغ هم نمي گويند- كه تمام تلاش خود را در زمينه تحريم هاي مضاعف فلج كننده، خرابكاري هسته اي، ترور دانشمندان، آشوب و تهديد به كار بسته اند و تيري در تركش مكر و تدبير نبوده كه در چله كمان ننهاده و نينداخته باشند. با خيلي كمتر از اين نقشه ها و دسيسه ها توانسته اند ملت ها و حاكميت هايي را از سر راه بردارند. برخي نقشه هاي آنها گاه، كوه سخت را از جا كنده است. مگر درباره اتحاد جماهير شوروي و اقمار آن نكردند؟ ماجرا چيست؟ بن بست جبهه استكبار مقابل ايران از كدام قاعده و فرمول پيروي مي كند؟ مكر، گاه چنان است كه كوه را از جا مي جنباند اما جامعه مؤمن به وعده پروردگار را نه. خداوند در آيات 46 و 47 سوره ابراهيم مي فرمايد «و قد مكروا مكرهم و عندالله مكرهم و ان كان مكرهم لتزول منه الجبال... كافران و ظالمان هرچه در توان داشتند، مكر ورزيدند. و مكر آنها نزد خداوند آشكار است، هرچند كه مكر آنان كوه ها را از جاي بركند. پس گمان مبر كه خداوند از وعده اي كه به فرستادگانش داده تخلف مي كند. خداست عزتمند صاحب انتقام». اين واقعيت را ذهن هاي ماترياليست بي خبر از حقيقت و باطن عالم درك نمي كنند كه اگر مي فهميدند همچنان سر به صخره انقلابي كه 32 سال پيش در چنين روزهايي از ايران پديدار شد، نمي كوفتند و نمي شكستند. آن ديپلمات غربي به خبرگزاري فرانسه درست گفته كه طرف دعواي ايران، آمريكاست و بقيه كمابيش تماشاگرند. مذاكرات دو روزه در كاخ چراغان اسلامبول هم سرآمد. توافق يا عدم توافق، تفاوت چنداني در نقشه اصلي چالش ايجاد نمي كند. معضلات ابرقدرتي كه چك برگشتي «پايان تاريخ» و عواقب تلخ آن روي دستش باد كرده، نه در كاخ چراغان و نه در هيچ كاخ ديگري حل شدني نيست، كه تازه بحران هاي زنجيره اي به مثابه دهانه آتشفشان سر باز كرده اند. اكنون پرونده انبوهي از بحران هاي نيمه كاره و لاينحل، پيش روي كاخ سفيد گشوده است ولو جامه گول زنك «مذاكره» و «ديپلماسي» بر تن آن بحران ها كرده باشند. بشماريد؛ 1-صلح خاورميانه (فلسطين) 2-پرونده لبنان و سقوط دولت حريري با پيشدستي حزب الله كه بازي دادگاه ترور حريري را از حيّز انتفاع ساقط كرد 3-پرونده عراق 4-جنگ فيل كش افغانستان 5-سمفوني دسته جمعي بي ثباتي از تونس و الجزاير و مصر تا اردن و يمن 6-شاخ شدن عضو آسيايي ناتو (تركيه) در برابر آمريكا و اسرائيل، و برآمدن اسلامگرايان 7-بحران اقتصادي بي درماني كه آبرويي براي آمريكا و انگليس و فرانسه و آلمان نگذاشت. 8-... سال ميلادي جديد، حوادث بسياري در آستين دارد. خانم كاندوليزا رايس سال 2006 آن هنگام كه ارتش رژيم صهيونيستي از زمين و آسمان و دريا مردم جنوب لبنان را به خاك و خون مي كشيد و خيال مي شد غلبه با اسرائيل است، ضجه زنان و كودكان بيگناه را چنين ترجمه كرد كه «اين درد زايمان خاورميانه جديد است». حدود 5سال پس از آن ماجرا- كه حزب الله لبنان دوباره متولد شد- بيداري و مقاومت اسلامي در جاي جاي خاورميانه قد كشيده است، به بركت نفس مسيحايي حضرت روح الله(ره) كه 32 سال پيش اول بار ملت ايران را زنده كرد. اين همه آوازها، هنوز پژواك فرياد بزرگ مردي است كه پيروزي مستضعفان را بشارت داد و فرمود آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند. شهر اسلام- اسلامبول- جمعه و شنبه، چراغاني عزت اسلام را در «كاخ چراغان» خود ديد. قريب 40 روز پيش در عاشوراي حسين(ع) نيز همين شهر «ياحسين» را فرياد كرد، حال آن كه غرب 80سال كوشيده بود درخت اسلام را از بيخ و بن در تركيه بركند. خيال پردازي نمي كنيم. تركيه و ديگر كشورهاي اسلامي راه فراوان تا اسلامي شدن دارند. اما اين هم حقيقتي انكارناپذير است كه انقلاب اسلامي جاي تا جاي خاورميانه بزرگ ريشه دوانده و كشور به كشور سربرآورده است. رضوان خدا بر حضرت روح الله كه نهال مبارك انقلاب اسلامي را در جان ملت ايران كاشت. رسالت:انقلاب و نوستالژي يک نسل کوبنده «انقلاب و نوستالژي يک نسل کوبنده»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم دکترحامدحاجيحيدري است كه در آن ميخوانيد؛نسلي از فعالان اجتماعي و سياسي و نظامي و اقتصادي ايران، که در فاصله سي ساله 1356 تا 1386، اوج فعاليت خود را به اتمام رساندند، بنا به شاخصهاي متعددي، از درخشانترين نسلهاي تاريخ اين وطناند. البته، اين اظهار من، به اين معنا نيست که اين نسل، خبط و خطا نداشته است؛ ولي حتي خبط و خطاهايش نيز نبوغآميز و حيرتآور است. فوراً ميخواهم بگويم که راهيابيهاي مؤثر اين نسل، بر خطاهايش ميچربد، و بسيار هم ميچربد. اصلاً کاري ندارم که بخشي از فعالان و اذهان درخشاني که از آنها حرف ميزنم، در جريان ترميدور پس از انقلاب بزرگي چون انقلاب ما، از گردونه خارج شدند. کاري به اين ندارم که آنها چپي بودند يا راستي، خودي بودند يا غيرخودي؛ صرفنظر از گرايشهاي سياسي و ايدئولوژيک، آنها در بخشي از زندگي و حيات مثمر ثمر خود، ”افکار" و ”اراده"هايي درخشان بودند. آنها، عظيمترين تغييرات اجتماعي را در طول تاريخ اين ملت رقم زدند. آنها، انقلاب بزرگي را سازمان دادند، که قطعاً هنوز هم، ابعاد مهم اين انقلاب معلوم نيست. آنها، رزم و نبرد کوبندهاي را با هوشمندي، و با دست خالي، به ثمر? کاملاً قابل قبول، و پيروزي کامل رساندند. آنها، ويرانههاي استبداد و جنگ را ساختند، به نحوي که پيش از آن، سابقه نداشت. آنها، ايران را به پايه رقابتي همراه با جهان رساندند، و گزاف نيست، اگر بگوييم اين ملت را به يک ابرقدرت تبديل کردند. آنها، ادبيات و هنر و زيباييشناسي خاص خود را پديد آوردند. آنها، در واپسين گام خود در اين ”دنيا"، عزم جزم کردهاند که علم و دانش خاص خود را به نام ”بصيرت" پديد آورند، و ميراث پايداري از خود به جاي گذارند. جهان را تکان دادند... و دارند ميروند... جهان را تکان دادند... و دارند ميروند... جهان را تکان دادند... و دارند ميروند... اين نوستالژي و افسوس، حال من، به وقت مواجهه با آنهاست. همه آنها را، از هر تيپ و جناح و مسلکي که ميبينم، هر چند کم و بيش، اين نوستالژي و افسوس را در اعماق وجود خود حس ميکنم؛ جهان را تکان دادند... و دارند ميروند... احساس ميکنم که آنچه بايد از آنان ميآموختيم، نياموختيم، و آنها دارند ميروند. من فکر ميکنم، که نسل امروز، يعني نسلي که اوج فعاليت خود را در فاصله سالهاي 1386 تا 1406 سپري خواهد کرد، رسالت بزرگ و مهمي دارد: علاوه بر آنکه بايد ”نبوغ" و ”تعهد" ويژه خود را به منصه ظهور برساند، و اين ”بصيرت" را در نسل آتي (نسلي که در فاصله سالهاي 1406 تا 1436 فعاليت خواهد کرد) بازتوليد کند، در عين حال، بايد با سعه صدر، سر و راز ”نبوغ" و ”تعهد" نسل پيشين را دريابد، و آن را ثبت و مستند کند. اين حرف من، به معناي پيشنهاد يک برنامه پژوهشي مهم و فوري، به نهادها و مجموعههاي آموزشي و پژوهشي است. آنها بايد تا اندکي از اين نسل را به عنوان موضوع پژوهش در اختيار دارند، برنامههاي منظمي براي شناخت آنان سازمان دهند. قدس:صداي پاي انتفاضه در کشورهاي عربي «صداي پاي انتفاضه در کشورهاي عربي»عنوان سرمقالهي روزنامهي قدس به قلم مهدي شکيبايي است كه در آن ميخوانيد؛رسانه هاي دنيا هر يک براساس خط خبري مورد نظر خود، سعي دارند انتفاضه ملت تونس عليه ريشه هاي ظلم و بيدادگري و وابستگي دولت بن علي را مصادره به مطلوب کنند و هنوز هيچ يک از اين رسانه ها يا نمي دانند و يا نمي خواهند به ريشه هاي اصلي اين قيام مردمي، اشاره کنند. بر اساس آخرين گزارشهاي خبري، قيام اخير تونسي ها عليه حکومت ديکتاتوري و دين ستيز «بن علي»، در خط خبري غرب به «قيام گرسنگان» تعبير شده است تا با محدود کردن اين قيام به موضوعهاي اقتصادي، از يک سو پيام اصلي اين قيام (موضوع عقيدتي) به گوش جهانيان نرسد و از سوي ديگر به بقاي نظام سياسي کنوني تونس، کمک شده باشد. «چيلكات هم چراغان است»،«انقلاب و نوستالژي يک نسل کوبنده»، شايد مفهوم اصلي اين قيام را بتوان در نماز جماعت جوانان تونسي دقايقي پس از پخش اذان براي نخستين بار پس از 50 سال از تلويزيون تونس، جستجو کرد، جايي که پس از اقدام شبکه هفت تلويزيون تونس به قطع اخبار و پخش اذان، شمار زيادي از جوانان اين کشور در خيابانهاي سطح شهر، نماز جماعت برپا کردند. زين العابدين بن علي ديکتاتور فراري تونس در دوران حاکميتش، با برگزاري نماز در مساجد و حجاب اسلامي به شدت مخالفت و ممنوعيتهاي بسياري را بر بانوان محجبه اين کشوراعمال کرده بود؛ سياستي که پيش از او «حبيب بورقيبه» اولين رئيس جمهور تونس پس از استقلال ظاهري اين کشور از استعمار فرانسه در سال 1956 با تأسي از نظام سياسي آتاترک - مؤسس ترکيه نوين- در پيش گرفت و پس از او نيز بن علي برآن پاي فشرد. نظام سياسي اي که «بن علي» با اصرار خاصي آن را پيگيري مي کرد، بر نظام سياسي فرقه گرايي آتاترک و ادغام جامعه مسلمان تونس در فرهنگ مسيحي اروپا مبتني بود. او همچنين تلاش داشت تا به هر نحوي، کشور عربي تونس را از جوامع عربي دور کند و براي اين کشور مسلمان به دلايلي معلوم، هويتي غربي خلق نمايد. همان کاري که مصطفي کمال پاشا (آتاترک) عليه جامعه مسلمان ترکيه انجام داد و تلاش داشت تا براي حفظ اقتدار ترکيه، دولت ملي گراها را تأسيس نمايد. آتاترک اگرچه تلاش کرد اين گرايش را در درون ترکها به هرنحوي نهادينه کند، اما جامعه مسلمان ترک پس از گذشت تقريبا 70 سال از مرگ او، طي يک سلسله فراز و فرودها، در نهايت بار ديگر با انتخاب يک حکومت اسلامگرا، به هويت اصلي خود نزديکتر شد. اين همان نکته اي است که عمداً در تحليل هيچ يک از روزنامه ها و خبرگزاريهاي غربي درباره تحولات تونس به آن اشاره نشد تا بازگشت کشورهاي مسلمان وابسته به غرب به هويت اصلي خود، همچنان در پرده غفلت باقي بماند. به نظر مي رسد جامعه مسلمان تونس پس از گذشت 54 سال از حاکميت فرقه گرايي بر اين کشور، در صدد بازيابي هويت اصلي - اسلامي خود است و با ابراز گوشه هايي از ارادت خود به ارزشهاي والاي اسلامي، خواستار تبديل کشورشان از يک کشور وابسته محض به غرب، به يک کشورعربي، اسلامي و خاورميانه اي شده اند. تا به امروز چهار ضلع فرانسه، آمريکا، اسرائيل و ليبي همواره مانع بازگشت جامعه تونس به هويت اسلامي خود بودند و «بن علي» تبحر خاصي در استفاده از هريک از چهار ضلع ذکر شده براي بقاي حکومت خود داشت. با شکنندگي اوضاع فرانسه در پي اغتشاشهاي اخير اين کشور در نتيجه بحران اقتصادي اروپا، ضعف جايگاه بين المللي آمريکا در نتيجه شکستهاي اين کشور در عرصه سياست خارجي و بحران مالي داخلي، تضعيف جايگاه منطقه اي و بين المللي رژيم صهيونيستي در نتيجه بيداري اسلامي منطقه خاورميانه و دست آخر انزواي ليبي در نتيجه وابستگيهاي اين کشور، جايگاه حکومت وابسته بن علي نيز متزلزل شد و تونسي ها توانستند اولين ملت عربي لقب بگيرند که موفق شدند يک حاکم ديکتاتورعربي را از قدرت خلع و سرنگون نمايند. اکنون اين پرسش مطرح است که وضعيت کدام يک از کشورهاي عربي منطقه، به جامعه و تحولات تونس شباهت دارد؟ در پاسخ بايد گفت؛ اگرچه ممکن است کشورهايي همچون مصر، اردن، ليبي، عربستان سعودي و کشورهاي حاشيه خليج فارس به لحاظ پيگيري مدلهاي «سياست آتاترکي» هيچ گونه شباهتي به تونس نداشته باشند، اما به لحاظ وابستگيهاي محض حاکمان اين کشورها به قدرتهاي خارجي براي بقاي حاکميت خود، از تونس نيز آمادگي بيشتري براي وقوع چنين تحولاتي داشتند. انتفاضه تونس به واسطه اهميت تاريخي آن، همچنان بر صحنه سياسي کشورهاي عربي و بين المللي سايه افکنده است، تا جايي که بسياري از تحليلگران از اين انتفاضه به عنوان آغاز تغييرات واقعي در منطقه عربي ياد مي کنند. اين البته فقط زبان حال کشورهاي عربي نيست. اسرائيل بيش از کشورهاي عربي از اين انتفاضه هراس دارد. چه اينکه آن را تهديدي براي امنيت خود مي دانند، حال آنکه انتفاضه تونسي ها تنها تهديدي براي حاکميت حاکمان عرب معنا مي شود. رژيم تل آويو از زبان «سيلوان شالوم» معاون نخست وزير خود، از سقوط حکومت بن علي به عنوان دوست اسرائيل ابراز تأسف مي کند و ترس خود را نسبت به گسترش اين انتفاضه به اردن و مصر ابراز مي نمايد. در اردوگاه تشکيلات خودگردان فلسطين اما موضع قاطعي در خصوص سقوط حکومت بن علي هم وزن با شادي مردم فلسطين از اين سقوط، اتخاذ نمي شود. آنچه در تونس اتفاق افتاد، يک فرمول جادويي و يا نوعي عفونت نيست که به سرعت به ساير کشورهاي عربي منطقه سرايت کند، چه اينکه هريک از کشورهاي ياد شده ويژگيها و عوامل محيطي و مؤثر خاص خود را دارد، اما چنانچه اين انتفاضه به هدفهاي واقعي خود دست يابد، زنگ هشداري خواهد بود نسبت به اينکه شمارش معکوس براي آغاز يک مرحله جديد درمنطقه عربي شروع شده است. بسياري از کشورهاي عربي منطقه بجز «مدل آتا ترکي» حکومت بن علي، در ساير موارد با اين حکومت تشابهات فراواني دارند؛ از وابستگي به آمريکا و دولتهاي غربي گرفته تا سازش با رژيم صهيونيستي، همگي ويژگيهاي مشابه حکماي عرب با دولت ساقط شده بن علي در تونس است. سياست روز:دلسردي گروه 1+5 «دلسردي گروه 1+5»عنوان سرمقالهي روزنامهي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيدغخانم اشتون رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا پس از پايان گفتوگوهاي ايران و 1+5 گفته است كه اين گروه به خاطر پيششرطهاي جمهوري اسلامي ايران دلسرد شده است. از روز جمعه كه مذاكرات آغاز شد، خبرگزاريها از فضاي مثبت اين دور از گفتوگوها در استانبول خبر ميدادند. امّا ناگهان در روز دوم گفتوگوها خانم اشتون اعلام كرد كه گروه 1+5 از پيششرطهاي ايران دلسرد شده است! اين دلسردي اعلام شده از سوي خانم اشتون از سر چيست؟همچنين در اين دور از مذاكرات آمريكا درخواست ديدار دو جانبة هيأت ايراني و آمريكايي را داده بود كه با مخالفت هيأت ايراني روبرو شد. پيش از انجام مذاكرات استانبول نيز هيلاري كلينتون اعلام كرده بود كه آمريكا درصدد اعمال تحريمهاي يكجانبه بيشتري است. تمام اين موارد، به نتيجه نرسيدن مذاكرات را پيشبيني ميكرد. جمهوري اسلامي ايران پيش از مذاكرات تور هستهاي بازديد از تأسيسات خود را برگزار كرد، امّا باز هم غرب با اين اقدام جمهوري اسلامي ايران مخالفت كرد. اين اقدام ايران براي شفافسازي هر چه بيشتر در زمينه فعاليتهاي هستهاي خود بود، امّا دلسردي گروه 1+5 نكتهاي است كه نشان ميدهد اين دور از مذاكرات همچون گذشته با سياست غير تعاملي غرب همراه بود. عدم انعطافپذيري در سياستهاي 1+5 در قبال ايران در مواردي همچون بحث سلاحهاي هستهاي رژيم صهيونيستي، خلع سلاح هستهاي جهاني لغو تحريمهاي غير قانوني و يكجانبهاي كه عليه ايران اعمال شده است و... مواردي است كه به نظر ميرسد باعث دلسردي خانم اشتون و 1+5 شده است. اگر جمهوري اسلامي ايران به خواستههاي 1+5 از جمله تعليق غنيسازي خود تن ميداد، باز هم اين گروه از اين دور مذاكرات دلسرد ميشد؟ اگر ايران بر موضوع موشكهاي رژيم صهيونيستي با كلاهكهاي هستهاي تاكيد نميكرد و خواستار تعيين تكليف وضعيت فعاليتهاي هستهاي نظامي اسرائيل نميشد باز هم دلسردي به سراغ خانم اشتون ميآمد؟! اگر جمهوري اسلامي ايران بر حق خود براي دستيابي به تكنولوژي هستهاي صلحآميز تاكيد نميكرد غرب باز هم دلسرد ميشد؟ قطعاً نه، و همه اين موارد اگر از سوي جمهوري اسلامي ايران مورد تأكيد قرار نميگرفت، غرب چه پيشنهاد دندانگيري به ايران ميتوانست ارائه دهد؟! پيش از اين نيز جمهوري اسلامي ايران غنيسازي خود را به حالت تعليق درآورده بود، امّا همان تعهد و وعدههايي كه غرب داده بود محقّق نشد. گروه 1+5 با محوريّت آمريكا سعي دارد سياستهاي خود را در قبال برنامه صلحآميز هستهاي ايران پياده كند و تنها در اين انديشه است كه با اعمال اين سياستها فعاليتهاي هستهاي ايران را متوقف سازد. گروه 1+5 بايد هم دلسرد شود چون قرار نيست كه همه خواستههاي آنها را ايران بپذيرد و به آنها تن دهد. جمهوري اسلامي ايران همچنان بر حق هستهاي خود پافشاري خواهد كرد. مردم سالاري:رقابت اصولگرايان جوان با طيف سنتي «رقابت اصولگرايان جوان با طيف سنتي»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم مهدي قوامي پور است كه در آن ميخوانيد؛ابهام در تعريف بسياري از اصطلاحات علوم سياسي امر تازه و بديعي نيست به گونه اي که کمتر مي توان در باب تعاريف اين اصطلاحات به تعريفي رسيد که مورد قبول همه انديشمندان و نخبگان اين عرصه باشد. البته انديشمندان براي اين مشکل د� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]
-
گوناگون
پربازدیدترینها