واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در ادامه میزگرد بحث به ایرادهای وارد بر گفتگوگران می رسد و درستكار در جواب این سوال كه چرا گفتگوگران در گفتگو با مقامات از جمله رئیس جمهور مرعوب می شوند و انتظارات را پاسخ نمی دهند، می گوید:«اگر قرار بود آن نترسد، رئیس جمهور موافقت نمی كرد كه با او گفتگو كند. چون می دانید كه مصاحبه كنندگان را خود دفتر ریاست جمهوری انتخاب می كند. برای همین هم هست كه می بینید افراد متنوع هستند، حتی خبرنگار فیكس رویدادهای ریاست جمهوری هم متنوع هستند.»مجری مشهور شبكه اول سیما، ادعا می كند كه مصاحبه كنندگان با رئیس جمهور توسط خود وی انتخاب می شوند.در ادامه به برخی قسمت های مهم از مسائل مطرح در میزگرد ماهنامه دنیای ارتباطات اشاره می شود.در بخشی از این میزگرد، شهیدی فر با اشاره به اینكه محدودیت ها معمولا چیزهایی هستند كه مجریان پشت آن پنهان می شوند، تاكید می كند كه سهم چندانی برای آنها در نابه سامانی های گفتگوهای تلویزیونی قائل نیست.وی در ادامه نكته جالب توجهی را مطرح می كند: «در كشور ما سلیقه ای بودن ممیزی ها بهتر از مشخص بودن و مدون بودن آنهاست. وی معتقد است به جهت اینكه فضای شفاهی و تلقی های شخصی در جریان مدیریت رسانه ای ما حاكم است، بنابر این همین وضعیت موجود بهتر است از اینكه ما در یك سیستم تعریف ناپذیر بخواهیم به سمت تعریف برویم.»به گزارش دادنا، شهیدی فر در اثبات نظریه اش مدعی می شود كه در ایران حتی بین دو مدیر و حتی بین دو استاد ارتباطات هم نمی توان یك تلقی واحد از رسانه پیدا كرد. وی ادامه می دهد: «در كشوری كه هنوز تلقی واحدی از رسانه وجود ندارد، درخواست نظامنامه و سیستم كمی زود است.»وی در این زمینه نظریات خود را اینگونه ادامه می دهد: «در حال حاضر مدیران رسانه نگاه مشخصی به رسانه ندارند. اگر مجموعه كار به نظر آنها مثبت بیاید كفایت می كند. آنها اجزا را نمی شناسند، به همین دلیل بهتر است به آنها اجازه ورود به اجزا را ندهید. اگر خروجی شما به هر نحوی به آنچه آنها می خواهند نزدیك باشد كفایت می كند. آنها دیگر كاری به اجزای كار ندارند چون اصلا با این اجزا آشنا نیستند. حالا ما در این شرایط مدام «سیخونك» می زنیم كه «آقا بنویسید ما چه كنیم و چه نكنیم، كجا برویم و كجا نرویم». آقا! از آدمی چیزی می خواهید كه نمی داند، تمام شد و رفت.»وردی نژاد نیز در ادامه نسبت به این نظریه واكنش نشان می دهد و تاكید می كند كه عدم شفافیت و مشخص نبودن معیارها اگر هم حتی موقتا قدرت مانوری به مجریان بدهد، آنها نباید آنرا بپذیرند. وی در ادامه تاكید می كند كه عدم شفافیت شلختگی به بار می آورد. بپذیریم كه مسئولیت، شفافیت، پاسخگویی و قانونپذیری نعمات الهی هستند.استاد ارتباطات دانشگاه تهران در ادامه یادآور می شود كه در صورت وجود قانون، حتی اگر به آن عمل هم نشود، حداقل معلوم می شود كه متخلف كیست. وی می افزاید: قانون ضعیف و ناقص داشتن بهتر از بی قانونی است. بی قانونی معنای شهر صد كلانتر دارد. در بی قانونی هیچ كس سود نمی كند.در ادامه علی درستكار نیز وارد بحث می شود و انتقاداتی را به صداوسیما وارد می كند: «من خودم بارها به آقایان گفته ام كه من وقتی قرار است برنامه ای اجرا كنم و بالای سن بروم، كلی لقب و احترام برایم می تراشید، می شوم مجری الگو و قس علیهذا، اما وقتی شب می خواهم وارد سازمان شوم مرا از درب راه نمی دهید. باور كنید مثلا طرف وقتی مرا می بیند به شكل زننده ای می پرسد اسمتان چیست، اسم كوچكتان چیست.»در ادامه میزگرد بحث به ایرادهای وارد بر گفتگوگران می رسد و درستكار در جواب این سوال كه چرا گفتگوگران در گفتگو با مقامات از جمله رئیس جمهور مرعوب می شوند و انتظارات را پاسخ نمی دهند، می گوید:«اگر قرار بود آن نترسد، رئیس جمهور موافقت نمی كرد كه با او گفتگو كند. چون می دانید كه مصاحبه كنندگان را خود دفتر ریاست جمهوری انتخاب می كند. برای همین هم هست كه می بینید افراد متنوع هستند، حتی خبرنگار فیكس رویدادهای ریاست جمهوری هم متنوع هستند.»در ادامه شهیدی فر نیز وارد این بحث می شود و نكته ای را یادآوری می كند: «یادتان هست كه یكبار مشاور آقای رئیس جمهور مسئولیت گفتگو با ایشان را در تلویزیون بر عهده داشت؟ شما به من بگویید كجای دنیا تاكنون دیده شده است كه مشاور رئیس جمهور در تلویزیون آن كشور به عنوان مصاحبه گر با رئیس جمهور گفتگو كند؟»شهیدی فر در رابطه با ناتوانی های مجریان اینگونه اظهار نظر می كند كه اگر مجری بلد باشد گفتگو را به مثابه یك «درام» طراحی كند، مطمئنا بیننده عام هم جذب خواهد شد. وی در ادامه تاكید می كند كه متاسفانه اكثر مجریان توانایی این كار را ندارند. آنها ایجاد چالش در سطوح مختلف را بلد نیستند. فكر می كنند باید به زور دعوا درست كنند و دعواهای قلابی و بی مزه درست می كنند كه طبیعتا بیننده جذب آن نمی شود.این چهره مشهور تلویزیونی می افزاید: مجریان به دلیل اینكه تضاد را به شكل واقعی نمی شناسند، در طراحی گفتگو درمی مانند. همه ما فكر می كنند تضاد یعنی اینكه ما در حال گفتگو با یك وزیر باشیم و مدام بر وی بتازیم كه چرا مثلا فلان بودجه را اینگونه خرج كردی، چرا آنگونه عمل كردی، چرا مثلا آدم نالایقی هستی و ...، اگر از این سطح خارج شود، متاسفانه دیگر بلد نیستند تضاد ایجاد كنند.در ادامه درستكار طی یك اظهارنظر عجیب مدعی می شود كه مخاطب نباید انتظار داشته باشد مجری مطابق خواسته های او رفتار كند، او تاكید می كند كه مجری باید مصلحت مخاطب را در نظر بگیرد، اظهار نظری كه با واكنش وردی نژاد مواجه می شود و او می گوید مصلحت چیزی است كه خود مخاطب تشخیص می دهد. این بحث و جدل در انتها منجر به شكل گیری یك مدل صحیح برای فعالیت رسانه منجر می شود؛«اگر رسانه را یك بردار در محور مختصات در نظر بگیریم، یكی از محورها مربوط به خواست مخاطب و افكار عمومی است و محور عمود بر آن مربوط به دستكاری و مدیریت افكار عمومی، به نظر من منطقی و صحیح این است كه اولا كاركرد رسانه باید سیال و منعطف باشد و ثانیا باید در وسط این دو محور حركت كند و به هیچ كدام از آنها بیش از اندازه نزدیك نشود. یعنی رسانه باید از یك سمت با افكار عمومی مطابقت داشته باشد، از سمت دیگر هم مصالح عمومی را فراموش نكند. » سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]