تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دانشمندان وارثان پيامبران هستند
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819543246




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كيهان:حركت از پله دوم !


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان:حركت از پله دوم ! «حركت از پله دوم!»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛ 1- شايد برخي از شخصيت هاي محترمي كه مخاطب اين نوشته اند با خواندن اين وجيزه ابرو درهم كشيده و نگارنده را ملامت كنند كه «اندازه نگاه نداشته»! و به ساحت واجب الاحترام «مرجعيت» بي اجازه سرك كشيده است! ولي از آنجا كه موضوع يادداشت پيش روي يك هشدار دلسوزانه است و اين هشدار با پيوستي از شواهد و اسناد آشكار نيز همراه است، بايد از آن تلقي «خدمت» كرد و چه بهتر كه اين خدمت نثار برخي از مراجع عظام و شخصيت هاي گرانقدر روحاني شود كه پدران معنوي و دلسوز ملت اند و شايسته خدمت. 2- «حركت از پله دوم» كه گاه به اختصار «پله دوم- SECOND STEP» نيز ناميده مي شود يكي از معروفترين شگردهاي عمليات رواني است. اين شگرد، مخصوصا در جريان فتنه 88 از سوي مديران بيروني فتنه و ستون پنجم داخلي آنها به فراواني مورد استفاده قرار گرفته است. در اين شگرد، بخش اول يك رخداد و يا ماجرا كه نقطه آغازين آن است حذف شده و ناديده گرفته مي شود و در همان حال، روي پله دوم ماجرا، كه نتيجه منطقي و پي آمد طبيعي پله اول است، تاكيد ورزيده و بزرگنمايي مي كنند به گونه اي كه انگار تمام ماجرا همان پله دوم بوده است! فرض كنيد از پنجره رو به كوچه خانه خود شاهد سيلي زدن شخصي به چهره شخص ديگري هستيد. در اين حالت بديهي است احساسات انسان دوستانه شما تحريك شده و حمايت از شخص سيلي خورده را كه مظلوم مي پنداريد، وظيفه خود بدانيد، اما، اگر اين صحنه فقط پله دوم از يك ماجرا باشد و شما هر دو پله را با هم و در كنار هم شاهد باشيد، به يقين قضاوت ديگري خواهيد داشت. مثلا اگر باخبر شويد كه شخص سيلي خورده در چند كوچه دورتر از ميدان ديد شما، با دشنه به عابر بي پناهي حمله ور شده و ضمن ضرب و شتم و دريدن سر و سينه وي، كيف پول و ساير اموال منقول او را به سرقت برده است، نه تنها از سيلي خوردن اين سارق مسلح احساسات انسان دوستانه شما جريحه دار نمي شود، بلكه آن مجازات را براي جرم بزرگي كه مرتكب شده است، ناكافي و ناعادلانه نيز تلقي مي كنيد. در جريان فتنه 88 بارها شاهد بوده ايم مديران بيروني فتنه كه هدايت عمليات رواني- رسانه اي را در اختيار داشته و دارند و نيز، عوامل داخلي آنها، به اين شگرد متوسل شده اند. آنها در گزارش رخدادها و جناياتي كه فتنه گران مرتكب شده اند، پله اول را ناديده گرفته و پله دوم را در شيپورهاي فريب تبليغاتي خود دميده اند. اعضاي مركزيت فلان حزب و فلان سازمان، به جرم جاسوسي براي بيگانگان و در حالي كه مشغول تبادل اطلاعات با افسران اطلاعاتي سفارتخانه هاي اروپايي و يا دريافت تجهيزات جاسوسي از واسطه سفارتخانه فلان كشور عربي بوده اند بازداشت شده و با توجه به اسناد غيرقابل انكار به وطن فروشي و خيانت خود اعتراف كرده اند. آن ديگري در حالي كه با اسلحه گرم به عابران حمله ور شده و تعدادي از آنان را مجروح كرده و در مواردي به قتل رسانده است، تحت تعقيب قرار گرفته و زنداني شده است. آن چند فتنه گر راننده يك خودروي عبوري را تنها به اين جرم(!!) كه ظاهر حزب اللهي و متدين دارد، از اتوموبيل پياده كرده و او را پيش چشم گريان و فريادهاي مضطربانه و نگران همسر و فرزند خردسالش به قتل رسانده اند و آن ديگري و آن يكي و آن.... رسانه هاي تحت مديريت رهبران بيروني فتنه و سايت هاي وابسته به سران فتنه كه برخي از آنها- از جمله سايت كلمه متعلق به موسوي- از بيرون بارگزاري مي شود، در تمامي موارد ياد شده بي آن كه به وطن فروشي و جنايات هولناك انجام گرفته از سوي فتنه گران زنداني كمترين اشاره اي كنند، درباره بازداشت اين جنايتكاران قاتل و جاسوس و اين كه چرا دور از خانه و كاشانه خويش به سر مي برند، مرثيه مي سرايند! آنها، حتي از ماجراي مشمئزكننده زن خطاكاري كه بعد از رابطه نامشروع با ديگران، همسر خود را مظلومانه به قتل رسانده است و هيچ ربطي به مسائل سياسي نيز ندارد، نمي گذرند و بي آن كه به جنايت انجام گرفته از سوي اين زن قاتل اشاره اي كنند، حكم اعدام او را بهانه اي براي سياه نمايي و نشانه اي از ناعادلانه بودن احكام قضايي نظام اسلامي قلمداد مي كنند و اين رشته سر دراز دارد. و اما، وارونه نمايي فتنه گران موضوع اين نوشته نيست، چرا كه به قول حضرت سجاد(ع) دشمنان اسلام «احمق» هستند و خداوند تبارك و تعالي به بركت خون شهدا، به مردم اين مرز و بوم بصيرت بخشيده است تا آنجا كه حناي وطن فروشان در ميان مردم كمترين رنگي ندارد. حماسه 9 دي با آن همه عظمتي كه داشت و دارد، فقط يك نمونه از بصيرت ملت است و ... 3- مدتي است كه جمعي از اعضاي خانواده فتنه گران زنداني با مراجعه به بيوت برخي از مراجع عظام و دروغ بافي درباره شرايط زندان و ادعاي بي گناهي بازداشت شدگان، عليه جمهوري اسلامي ايران و مردم شريف و پاكباخته آن دست به سياه نمايي مي زنند و خبر مربوط به اين ديدارها با آب و تاب و شاخ و برگ فراوان در رسانه هاي بيگانه منتشر و اساساً براي همان رسانه هاي نيز تهيه مي شود. نگاهي به اخبار و گزارش هاي مربوط به اين ديدارها نشان مي دهد مراجعه كنندگان به دفاتر مراجع كه از سوي كانون واحدي مديريت مي شوند، در ملاقات خويش با مراجع محترم، از جرايم و جنايات هولناكي كه زندانيان مورد اشاره مرتكب شده اند، كمترين سخني به ميان نمي آورند، بلكه به گونه اي حساب شده و با برنامه قبلي به شگرد «حركت از پله دوم» متوسل شده و دست به مظلوم نمايي مي زنند. از اين طيف- چه آن عده از خانواده ها كه مي دانند چه مي كنند و چه آن عده كه نمي دانند و با تحريك ديگران به بازي گرفته شده اند- انتظار چنداني نيست، اما از مراجع و عالمان ديني انتظار ديگري در ميان است. چرا؟!... بخوانيد! 4- فتنه گران در جريان فتنه 88 كه بازداشت برخي از آنان را در پي داشت، به طور آشكار و بدون كمترين پرده پوشي، با بهايي ها، سلطنت طلبان، منافقين، ماركسيست ها و تمامي گروه ها و جريانات تروريستي و مخالف اسلام و نظام ائتلاف كرده بودند. آنها مطابق اسناد غيرقابل انكار موجود، نسخه كودتاي مخملي و برگرفته از صهيونيست ها نظير جرج سوروس، جين شارپ، مايكل لدين و... را دنبال مي كردند. مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس، با صراحت از فتنه 88 و سران فتنه حمايت مالي، تبليغاتي و تداركاتي داشتند. تا آنجا كه شيمون پرز از فتنه گران با عنوان «بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران» ياد كرد، نتانياهو، آنان را سربازان اسرائيل ناميد كه به نمايندگي از رژيم صهيونيستي با جمهوري اسلامي ايران درگير شده اند، اوباما، حمايت از فتنه گران را يكي از اصلي ترين محورهاي استراتژيك آمريكا براي مقابله با اسلام و نهضت هاي اسلامي ناميد. فتنه گران روز عاشورا، آشكارا به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام اهانت كردند. وجود مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) را نفي كردند، مسجد را به آتش كشيدند، روز قدس به نفع اسرائيل شعار دادند، روز 13 آبان، به حمايت از آمريكا عربده كشيدند و... آيا اين همه زشتي و پلشتي نفرت انگيز و مقابله آشكار با اسلام و انقلاب و ائمه اطهار(ع) و مردم مسلمان و... قابل انكار است؟ خود فتنه گران كه انكار نمي كنند و نمي توانند انكار كنند. اكنون با عرض پوزش پيشاپيش، سؤال اين است كه چرا برخي از مراجع عظام و محترم- فقط برخي از آنها كه محترمند و نه برخي ديگر كه نه مرجع هستند و نه قابل احترام- وارد اين بازي شده و در اين بازي دشمن ساخته، چه بخواهند و چه نخواهند، آب به آسياب دشمنان اسلام ريخته اند؟! 5- ممكن است گفته شود رسيدگي به مشكلات مردم و شنيدن درد دل ها و شكوه هاي آنان يكي از وظايف غيرقابل ترديد مراجع عظام و علماي بزرگوار اسلام است و در خانه مراجع بايد به روي همه مردم باز باشد و از آنجا كه خانواده زندانيان فتنه گر نيز بخشي از مردم هستند پذيرش آنها و گوش كردن به خواسته آنان از جمله وظايف و رسالت ديني و علمي مراجع است كه بايد گفت در صحت و درستي اين نكته نه فقط كمترين ترديدي نيست، بلكه اين نگاه، حكيمانه و خداجويانه نيز هست ولي سخن اين است كه پذيرش و ملاقات با خانواده فتنه گران زنداني نبايد به گونه اي باشد كه تصور حمايت از فتنه را به ذهن مخاطبان بكشاند. راه كار خداپسندانه و منطقي نيز، آن است كه ملاقات كنندگان ياد شده با تابلوي حمايت از فتنه گران در بيوت مراجع عظام حاضر نشوند و يا مراجع بزرگوار ضمن پذيرش آنان و نصيحت يا استماع سخنان آنها، با صراحت، موضع خود نسبت به فتنه و اقدامات ضد اسلامي و جنايتكارانه فتنه گران را نيز بيان كنند تا اينگونه ملاقات ها كه به يقين و بدون كمترين ترديدي از سوي برخي مراجع عظام با نيت و انگيزه خداپسندانه صورت مي پذيرد، از سوي دشمنان به حساب حمايت مراجع بزرگوار از فتنه و فتنه گران نوشته نشود. سال 1357 و در هفته هاي پاياني رژيم آمريكايي شاه، سيدجلال الدين تهراني كه با ترفند آمريكايي ها به عنوان «رئيس شوراي نيابت سلطنت»! انتخاب شده بود براي ملاقات با حضرت امام - رضوان الله تعالي عليه- به پاريس رفت. حضرت امام(ره) درباره اين ملاقات مي فرمايند؛ «به او گفتم، تا استعفا نكني من با تو ملاقات نمي كنم و او هم استعفا كرد». جمهوري اسلامي:بحران در اركان سياسي آمريكا «بحران در اركان سياسي آمريكا»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛هر چند واژه ها، بار معنايي خود را دارند و بايد در جاي مناسب و به اندازه ظرفيت، مورد استفاده قرار گيرند ولي بسياري از كارشناسان سياسي و صاحبنظران روابط بين الملل، حتي كساني كه خود، دستي در ساختار قدرت در آمريكا دارند به صراحت مي‌گويند زنگ خطر براي نظام سياسي آمريكا به صدا در آمده و اين كشور در آستانه بحران قرار گرفته است. شايد براي افرادي كه چندان اهل دقت و توجه عميق به رويدادها نيستند، استفاده از واژه "بحران زدگي" براي بيان مشخصه‌هاي اوضاع سياسي و اقتصادي آمريكا قابل درك نباشد چرا كه سياست‌هاي تهاجمي رسانه‌اي و رنگ و لعاب‌هاي فريبكارانه تبليغاتي، و بالاتر از آن، سياست‌هاي تهاجمي و پيشدستانه آمريكا مانع درك اين قبيل افراد مي‌شود. واقعيت اينست كه بحران سياسي و مالي در كشوري كه داعيه ابرقدرتي و حل يكجانبه مسائل جهاني را دارد، اكنون به اندازه‌اي گسترش يافته كه قابل انكار نيست. كالبد شكافي بحران اخير مالي آمريكا و بررسي ابعاد ركود اقتصادي بزرگترين كشور سرمايه‌داري جهان كه به گفته برندگان جايزه نوبل، بزرگترين بحران مالي تاريخ بشريت لقب گرفته، آنچنان وسيع و پردامنه است كه بررسي آن مجال ديگري را مي‌طلبد. اعتراف وزارت خزانه‌داري آمريكا كه گفته است فقط براي نجات موسسات مالي آمريكا از اين بحران دهها تريليون دلار بايد هزينه شود، گوياي بسياري از واقعيتهاست. بدين ترتيب، شايد كسي نتواند هزينه واقعي خروج نظام اقتصادي آمريكا از اين بحران بي سابقه را تعيين كند. از سوي ديگر ميزان بدهي‌هاي دولت آمريكا به قدري بالا رفته كه تابلوي شمارشگر قروض ملي اين كشور كه چند سالي است در نيويورك نصب شده، فضاي كافي براي ثبت رقم جديد را ندارد و به گفته مسئولان اقتصادي وال استريت، در آينده‌اي نه چندان دور با اضافه شدن دو صفر ديگر به آن، اين تابلو بايد رقم هزار تريليون دلار را ثبت كند! كسري بودجه نجومي، تراز منفي تجاري و از همه مهمتر خروج سرمايه از اين كشور، مقامات كاخ سفيد را با چنان بحران بي سابقه‌اي مواجه كرده كه اوباما مجبور شد هشدار دهد "با شديدتر شدن بحران اقتصادي آمريكا، هيچ بهبود سريع يا ساده‌اي براي خروج از اين وضعيت وجود ندارد و اين احتمال قابل پيش بيني است كه وضعيت بدتر هم بشود." اين، چهره ظاهري آمريكاست كه هرچند بخشي از اين بحران اقتصادي را به هم پيمانان و ديگر كشورهاي جهان منتقل كرده ولي همچنان در ورطه بحران مالي دست و پا مي‌زند و همانند ورشكستگان بزرگ از باقيمانده موجودي اعتبار خود هزينه مي‌كند. با عبور از اين ظاهر پژمرده، مي‌توان به باطن پژمرده تري رسيد كه نمايانگر واقعيت‌هاي تلخ تري است. در اين عرصه، شكست سياستهاي مداخله گرانه آمريكا در خاورميانه، افغانستان و عراق را مي‌توان مشاهده كرد كه عليرغم هزينه ميلياردي كه از جيب ماليات دهندگان آمريكايي پرداخت مي‌شود، جايگاه دولت آمريكا در جهان را بشدت متزلزل ساخته است. آمريكائيها كه سي سال پيش و پس از تحمل پيمان ننگين كمپ ديويد به اعراب، اعلام كردند صلح و ثبات را براي اسرائيل به ارمغان آورده‌اند، اكنون با گذشت دهها سال و برگزاري نشست‌هاي تكميلي و ترميمي سازش، علناً اعتراف مي‌كنند كه به نقطه‌اي زير صفر و اوضاعي نااميد كننده‌تر از گذشته رسيده‌اند. اين سخنان را كسي به زبان مي‌آورد كه با حمايت آشكار لابي صهيونيستها در انتخابات آمريكا روي كار آمده و برنامه اصلي خود را در سياست خارجي آمريكا، برقراري صلح و سازش در خاورميانه به نفع رژيم صهيونيستي اعلام كرده است. اوباما رئيس‌جمهور آمريكا در مصاحبه با مجله تايم اعتراف كرده كه سياست‌هاي وي در رسيدن به صلح خاورميانه ناكام بوده است. وي اعتراف كرده كه در متقاعد كردن نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي، در توقف شهرك سازي ناتوان بوده و عليرغم امتيازات بزرگي كه به اسرائيلي‌ها داده آنها حاضر نشده‌اند اعتنايي به سياست‌هاي آمريكا داشته باشند. اوباما همچنين گفت انتظارات وي براي حصول پيشرفت در مذاكرات سازش بسيار بالا بوده اما به نظر مي‌رسد موانع سياسي در اين مسير را كم اهميت شمرده بود. اوباما به مجله تايم گفت: "روند صلح خاورميانه اصلاً رو به جلو حركت نكرده و فكر مي‌كنم منصفانه است اگر بگويم كه تمامي اقدامات ما براي تعامل اوليه ميان دو طرف فلسطيني و اسرائيلي در آن مسيري كه مي‌خواستيم به نتيجه نرسيده است." اين اظهارات اوباما در حالي منتشر مي‌شود كه حدود دو سال از حضور وي در سمت رياست جمهوري آمريكا و حامي اصلي رژيم صهيونيستي و ابرقدرت جهاني مي‌گذرد و اصولاً وي براي روي كار آمدن، پس از شعار تغيير و بهبود در شرايط زندگي مردم آمريكا - كه هرگز حاصل نشد - وعده حل و فصل مناقشه خاورميانه را داده و آنرا در اولويت اصلي كاري‌اش جاسازي كرده بود. شكست سياست خارجي آمريكا به همين جا ختم نمي‌شود. لشكركشي بزرگترين ارتش جهان به افغانستان و عراق نيز بحران ديگري را به آمريكا تحميل كرد بطوري كه اكنون خود رئيس‌جمهور آمريكا از آن به عنوان يك معضل براي كشور خود سخن مي‌گويد. لشكركشي آمريكا به عراق تاكنون هزينه‌هاي هنگفت مالي براي مردم آمريكا در برداشته به گونه‌اي كه برخي مقامات پنتاگون از هزينه 300 ميليارد دلاري اين جنگ سخن مي‌گويند كه نقش بسزايي در كسري بودجه حال حاضر در آمريكا داشته و نه تنها نتوانسته تصور برتري قدرت رهبري آمريكا را جا بيندازد بلكه آسيب جدي نيز به آن وارد كرده است تا آنجا كه به اذعان كارشناسان نظامي پنتاگون به عنوان يك نقطه عطف تاريخي و سمبل افول آمريكا از آن ياد مي‌شود. البته اين جنگ براي بعضي دولتمردان آمريكائي منافع سرشاري داشت كه با غارت نفت و ساير ثروت‌هاي مردم عراق پول زيادي را به جيب خود ريخته‌اند. اين وضعيت بحراني براي سياست خارجي آمريكا، نتيجه خوي تجاوزگري دولتمردان واشنگتن است، رسوائي بزرگي كه اوباما را وادار كرد چند روز قبل بگويد: "وضعيت جنگ افغانستان دشوارتر و نااميد كننده‌تر از عراق است." اگر امروزه در عراق دولتي وجود دارد كه بتواند برخي از مسئوليت‌ها را در اين كشور برعهده بگيرد، اوضاع در افغانستان آنچنان بحراني است كه عليرغم حضور 150 نظامي آمريكايي و ديگر كشورهاي عضو ناتو، ديويد پترائوس اعتراف مي‌كند كه آمريكا در افغانستان دچار جنگي فرسايشي شده كه كاملاً بعيد بنظر مي‌رسد دستاورد مثبتي براي غرب داشته باشد، از اين رو واشنگتن بايد خود را براي يك جنگ 20 ساله ديگر در افغانستان آماده كند. مجموعه اين شرايط نشان مي‌دهد سياست خارجي آمريكا در چهار محور سازش خاورميانه، اشغال عراق و افغانستان و فشار هسته‌اي به ايران در بن بست قرار گرفته و ادامه وضعيت فعلي دستاوردي براي سردمداران كاخ سفيد نخواهد داشت. در چنين شرايطي و با توجه به سردرگمي دولت آمريكا در حل و فصل بحران مالي و اقتصادي داخلي و نفرت روزافزون ملت‌هاي جهان از سياستهاي استكباري كاخ سفيد، وضعيت بغرنجي براي اوباما پيش آمده كه درصورت ادامه اين رويكردها، او را بيش از پيش در اين باتلاق جهاني فرو خواهد برد. رسالت:نگاه متفاوت جهان به ايران «نگاه متفاوت جهان به ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ 1- ناظران جهاني رويدادهاي امروز ايران را بويژه در خصوص اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها رصد مي‌كنند. قيمت ده‌ها كالا اصلاح شده و قيمت برخي حامل‌هاي انرژي به چند برابر رسيده است. اما بازار ايران آرام، مردم آرام‌تر و مسئولان با تدبير كل تحولات را بي‌دغدغه مديريت مي‌كنند. سئوال مهم ناظران جهان اين است كه چگونه است ايران در شرايط تحريم و فشار مضاعف قدرت‌هاي جهاني در شرايطي كه تروريسم كور در گونه‌هاي متفاوت از يك سو دانشمندان ايران و از سوي ديگر عزاداران حسيني را نشانه گرفته، همچنين در شرايطي كه سران فتنه به عنوان دنباله آمريكا و رژيم صهيونيستي در داخل عمل مي‌كنند، دولت و مسئولان توانسته‌اند از بزرگترين پيچ و گردنه تاريخ اقتصادي كشور به سلامت عبور كنند. ارتش رسانه‌اي غرب گوش‌هاي خود را تيز كرده است كه كوچكترين صداي اعتراض را در ايران ثبت كند. اما آنها چيزي جز ثبات و آرامش نمي‌بينند. نگاهي به تيتر اول رسانه‌هاي بيگانه شاهد اين مدعاست. روزنامه آمريكايي فايننشال تايمز مي‌نويسد: «قطع يارانه‌ها در ايران هيچ آشوبي در پي نداشته است.» الجزيره مي‌گويد: «مردم ايران طرح هدفمندي يارانه‌ها را پذيرفته‌اند.» العربيه مي‌گويد: «مردم ايران به همه جهانيان نشان دادند كه با دولت در اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها هم عقيده و هماهنگ هستند.» لوموند از اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها به عنوان انقلاب اقتصادي احمدي‌نژاد ياد مي‌كند. رويترز مي‌نويسد: «مردم ايران قانون هدفمندي يارانه‌ها را پذيرفته‌اند.» آسوشيتدپرس مي‌نويسد: «هيچ گزارشي از ناآرامي در مورد اجراي هدفمند كردن يارانه‌ها نرسيده است.»اين تصوير از ايران موجب شگفتي ناظران جهاني است. پاسخ سئوال ياد شده آن است كه ايران امروز در اوج اقتدار، مردم ايران در اوج آگاهي و بصيرت و دولت در اوج مقبوليت عمومي است. لذا به پشتوانه اين نيرو مي‌توان كوه‌ها را با كمترين هزينه جابه‌جا كرد. 2- يكي از اشكالاتي كه برخي منتقدان دولت همواره مطرح مي‌كردند اين بود كه مي‌گفتند كارهاي دولت فاقد پشتوانه كار كارشناسي و تصميم‌ها نيز فاقد تدبير و تعقل درست است. در آزمون تازه دولت پيرامون «كار آمدي» در باب اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها،‌ مسئولان نشان دادند كه اجراي اين كار بزرگ تاريخي از پشتوانه كار دقيق و كارشناسي عالمانه برخوردار است و در پشت هر تصميم بويژه در خصوص بسته‌هايي كه براي هر مشكل پيش‌بيني شده، تدبير و عقلانيت و شجاعت در تصميم‌گيري ديده مي‌شود. بدبين‌ترين افراد منتقد به دولت، اكنون به توانايي‌هاي دولت در اين خصوص داوري مثبت دارند. دولت همه استعداد علمي و عملي خود را به ميدان آورده است تا در اين آزمون كارآمدي با عنايت خداوند و همكاري مردم موفق شود. رفتار مردم در چند روز گذشته نشان داد كه كاملا به توانايي دولت براي اين امر بزرگ اعتماد دارند همچنين مردم نتيجه كار را مثبت ارزيابي مي‌كنند و از طراحي و اجرا و طراحان رضايت دارند. 3- قطار اقتصاد ايران با اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها روي ريل جديد قرار گرفته است. مقصد اين قطار رونق اقتصادي، بهبود فضاي كسب و كار، صرفه‌جويي درست، رفع بيكاري، بالا بردن بهره‌وري و... است. بدون شك تحولي مثبت در همه قلمروهاي اقتصادي كشور صورت خواهد گرفت. عقل معاش نظام و مردم در طراحي يك زندگي شرافتمندانه فعال شده است و تا سر منزل تحقق عدالت اجتماعي و اقتصادي، اين فعاليت و جنب و جوش از پاي نخواهد ايستاد. سياست روز:مجال تنگ اقتصاد ايران در برابر بيكاران «مجال تنگ اقتصاد ايران در برابر بيكاران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم بيژن كيامنش است كه در آن مي‌خوانيد؛يك قانون اقتصادي مي گويد رشد اقتصادي با نرخ بيكاري رابطه‌اي معكوس دارند. معمولا در هر جامعه‌اي كه رشد اقتصادي افزايش مي‌يابد از نرخ بيكاري آن جامعه كاسته مي‌شود و هرگاه كه نرخ رشد اقتصادي كاهش يابد، نرخ بيكاري ناگهان سربلند مي‌كند و بخشي از نيروي فعال جامعه را به حاشيه فقر و تنگدستي مي‌راند. اما، چرا اين اصل كلي را عرض كردم... برابر برنامه‌هاي پنج ساله چهارم قرار بر اين بوده است كه نرخ رشد اقتصادي كشور معادل هشت درصد براي هر سال اين برنامه باشد. البته پيش بيني اين ميزان رشد اقتصادي براي اقتصاد ايران كه بسيار قدرتمند و با ظرفيت است ، سقفي بلند پروازانه نيست. زيرا حجم وسيع نقدينگي در كنار درآمدهاي راحت و آسان نفتي كه همه ساله نصيب كشور مي‌شود و وجود نيروي انساني كارآمد ، دستيابي به هر طرح و هدفي را ممكن مي‌كند. اما پيش بيني برنامه چهارم هيچگاه تحقق نيافت. البته دليل اصلي اين اتفاق بماند براي بعد ... اما نكته اين است كه درطول دو سال اخير آمارهاي متفاوت و حتي متناقضي در خصوص نرخ رشد اقتصادي با ميزان بيكاري منتشر شده است. براي نمونه نرخ بيكاري كشور در سال 87 معادل 5/12 درصد بوده است كه اين ميزان در سال 88 به رقم 9/12 مي‌رسد . اما اين رقم ناگهان افزايش مي‌يابد . بطوري كه برابر با آخرين آمار اعلام شده در بهار امسال، نرخ بيكاري كشور به رقم 6/14 درصد بالغ شده است. هر چند كه مركز آمار كشور هنوز نرخ بيكاري را براي فصل‌ تابستان اعلام نكرده است. درحالي كه در سالهاي گذشته حدا� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن