واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن سلام :از همان سالهای اولیه شکلگیری تئاتر، سینما و بعد تلویزیون، زنان بازیگر نیز همپای مردان این رشته هنری، شروع به فعالیت کردند. البته ورود زنها به دنیای بازیگری همواره با مشقات بسیاری همراه بوده است. در گفتوگویی که با چند تن از بازیگران قدیم و جدید سینما و تلویزیون داشتهایم، آنها از نحوه ورودشان به عرصه بازیگری، سختی، خاطرات، میزان رضایتمندیشان از انتخاب رشته بازیگری، سخن گفتهاند. از سال 1350 برای نقش مادر انتخاب شدم ژاله علو متولد 1306 تهران است. او از سال 1331 در رادیو شروع به کارکرد و از سال 1327 با فیلم «طوفان زندگی» بازیگری را تجربه کرد. ژاله علو از سال 1332 دوبله فیلم را آغاز کرد. علو از نحوه ورودش به عرصه بازیگری میگوید: «هنگامی که در دانشسرای مقدماتی درس میخواندم دبیر ادبیات کلاس ما به دلیل صدا و طرز خواندن انشاهایم مرا به رادیو برد و من در آنجا شروع به کار کردم. بعد از آن روزی آگهیای را در مجلهای خواندم که کلاسی برای آموزش فن بیان و تدریس بازیگری تاسیس شده است. این کلاس با همت مرحوم علی دریابیگی و دکتر اسماعیل کوشان تشکیل شده بود. من بیشتر مایل بودم تا در کلاس فن بیان این آموزشگاه شرکت کنم چون فکر میکردم برای ادامه کار در رادیو این فن الزامی است. پس از مدتی هنگامی که قرار شد فیلم «طوفان زندگی» ساخته شود از افراد مختلفی که در این کلاسها تعلیم میگرفتند، دعوت شد تا در این فیلم بازی کنند من برای نقش خواهر نقش اول مرد و خانم «اینا آفشید» که اولین زن خلبان ایرانی بودند برای ایفای نقش اول زن انتخاب شده و... من تا اواخر دهه 30 در سینما بازی کردم؛ اما پس از آن وضعیت سینما تغییر کرد و فرم نقشها عوض شد. در آن هنگام بازیگری نیاز " شهلا ریاحی (قدرت زمان شربتچی) متولد 1305 تهران است. او پس از پایان دوره متوسطه به تشویق همسرش اسماعیل ریاحی در سال 1323 به فعالیت در تئاتر پرداخت و در سال 1330 با فیلم «خوابهای طلایی» بازیگری در سینما را تجربه کرد... " به چیزهای دیگری داشت، غیر از کاری که ما میکردیم. بنابراین من سینما را کنار گذاشتم و همان کارهای قبلیام مثل کار با رادیو و دوبله را ادامه دادم؛ اما از سال 50 در سینما نقشهای مادر را به عهده گرفتم و در فیلمهایی مثل داشآکل، قلندر، پل، طوقی، آدمک، خسرو و شیرین تا سال 65 که در مجموعه تلویزیونی «امیرکبیر» بازی داشتم. به طور تصادفی، کارگردان شدم شهلا ریاحی (قدرت زمان شربتچی) متولد 1305 تهران است. او پس از پایان دوره متوسطه به تشویق همسرش اسماعیل ریاحی در سال 1323 به فعالیت در تئاتر پرداخت و در سال 1330 با فیلم «خوابهای طلایی» بازیگری در سینما را تجربه کرد. او حضور در سینما را با بازیگری فیلمها ادامه داد تا این که در سال 1335 پس از کسب تجربه کارگردانی در تئاتر به آشنایی بیشتر با سینما فیلم «مرجان» را تهیه و کارگردانی کرد. ریاحی بعد از این فیلم تصمیم گرفت تنها به بازیگری در سینما بپردازد و تا به امروز در بیش از 100 فیلم و سریال حضور پیدا کرده است. ریاحی در سال 1335 یعنی سال رکود سینمای فارسی دست به تولید فیل «مرجان» زد. او در اینباره میگوید: «به طور کاملا تصادفی، فیلمنامه «مرجان» به دستم رسید. ساختن فیلم در آن زمان کار پرزحمت و خستگیآوری بود. بر اثر عدم امکانات فنی، کمی تجربه همگان، کار بسیار کند با صرف وقت زیاد پیش میرفت. شاید محصول ساعتها تلاش گروه از صبح تا شب گرفتن 3 یا 4 پلان بود ولی وقتی همان پلانها را روی موویلا میدیدم، چنان به شوق میآمدم که خستگی کار فراموش میشد. این فیلم کار متفاوتی از آب درآمد، چون از رقص و آواز و زد و خورد و تعقیب در آن اثری نبود، به همین جهت هم تهیهکنندگان حرفهای ساختن آن را نپذیرفتند. وقتی قصه فیلم به دستم رسید، همین تفاوتها مرا شیفته آن کرد و تصمیم گرفتم شخصا آن را تهیه و کارگردانی کنم، البته در زمان اکران، برای فروش بیشتر و این که پخش کننده راضیتر شود، مجبور شدم یک صحنه آواز به فیلم تحمیل کنم و همین امر مرا آزرده کرد، آنقدر که دیگر نخواستم کارگردانی فیلم را تجربه کنم.» مادر مهربان فیلمها و مجموعههای تلویزیون هستم ثریا قاسمی 65 سال دارد و بیشر از 40 سال است که در تئاتر، سینما و تلویزیون و همین طور رادیو " ثریا قاسمی 65 سال دارد و بیشر از 40 سال است که در تئاتر، سینما و تلویزیون و همین طور رادیو فعالیت میکند. او تنها فرزند حمیده خیرآبادی بازیگر قدیمی است که بارها و بارها در نقش مادری با چشمهایی مهربان و شوخ، شخصیتهای به یادماندنی را جان بخشیده است... " فعالیت میکند. او تنها فرزند حمیده خیرآبادی بازیگر قدیمی است که بارها و بارها در نقش مادری با چشمهایی مهربان و شوخ، شخصیتهای به یادماندنی را جان بخشیده است. حضور در کنار این مادر، قاسمی را از همان دوران کودکی با فضای هنری مانوس کرد. چنان که در 20 سالگی وارد رادیو شد و به عنوان بازیگر رادیویی کار خود را آغاز کرد. او در این باره میگوید: "کار صدا را خیلی دوست دارم. کار رادیو را با عشق شروع کردم. در رادیو با آدمهای بزرگی کار کردم و از آنها بسیار آموختم." یکی از نقشهایی که شاید در میان نقشهای ثریا قاسمی تکراری باشد، اما او به خوبی از پس آن برآمده، نقش "مادر" یک خانواده " ماهایا پطروسیان از معدود بازیگرانی است که به دنبال چهره شدن و یک شبه ره صد ساله رفتن، نبوده است... " متوسط الحال است. نمونه مثال زدنی این نقش در مجموعههای تلویزیونی "در پناه تو" و "در قلب من" دیده میشود. برای تماشاگرانی که عادت داشتند، ثریا قاسمی را همیشه در نقشهای مثبت و مهربان ببینند، حضور در نقش زن سنگدل مجموعه تلویزیونی "گرگها"، غافلگیر کننده بود. قاسمی میگوید: "روی این نقش خیلی کار کردم، به ویژه که دیالوگ های آن هم به خاطر شیوه نگارش آقای میرباقری خیلی سخت و متفاوت بود و علاوه بر اینها حضور در کنار بازیگران بزرگی مثل رشیدی، کشاورز و نصیریان باعث میشد، آدم سخت کار کند." قاسمی بعد از 4 دهه تجربه در عرصه بازیگری، نسبت به آنچه از گذشته خود دارد، احساس غرور میکند. او معتقد است: "حس خیلی خوبی دارم. چون طی این مدت به طور مداوم کار کرده ام، اگر مدتی از بازیگری دور بودم، در رشته دیگری فعالیت میکردم،همیشه فعال بودهام و الان هم مرتبا در حال تکاپو کردن هستم. هیچوقت راکد نبودهام و همه اینها باعث میشود، حس خوبی از مرور گذشته به من دست بدهد." بازیگری زرق و برقی برایم نداشت فاطمه گودرزی از جمله بازیگرانی است که نقشهای متفاوتی را تجربه کرده است. ژانر کمدی، حادثهای، ملودرام، اجتماعی و حتی تاریخی که طی 2 سال گذشته با بازیاش در مجموعه تاریخی "شیخ بهایی" به بار نشست. وی از نحوه حضورش در دنیای بازیگری میگوید: "قبل از بازیگری، پیگیرانه مشغول مشق ساز بودم و به گفته استاد، این مرحله بلند را در کوتاهترین زمان طی کردم. تا این که شبی هنگام نواختن نغمهای بیاراده از سیر قواعد بایدها و نبایدها خارج شده و هر چه دل گفت کردم و به زعم خودم به یاوه سرایی پرداختم. اما یکی از نزدیکان، از دنیای تئاتر که دستی هم در موسیقی داشت (و بعدا اولین معلم بازیگریم شد) بیمقدمه مرا به آموزش بازیگری دعوت کرد، من به دلایلی به پیشنهاد او گوش دادم و بعدها به من گفت: "با این واکنش به من ثابت شد غیر از پارامترهای بیرونی در وجودت نیز سرشت بازیگری هست، زیرا در مقابل زرق و برق بازیگری هیچ هیجانی از خودت نشان ندادی و بیشتر مشتاق شناخت نمایش بودی" و به هر تقدیر به آموزش بازیگری پرداختم و بعد بازی در یکی، دو مجموعه تلویزیونی که موقعیتی لابراتواری برایم پدید آورد و در جریان کار با قواعد بازیگری بهتر آشنا شدم." بازیگری، تمام هم و غم من است ماهایا پطروسیان از معدود بازیگرانی است که به دنبال چهره شدن و یک شبه ره صد ساله رفتن، نبوده است. او خودش را بازیگر میداند، او در این باره میگوید: "اگر نقش خوب باشد و آن را دوست داشته باشم، واقعا برایم مهم نیست که صورتم تا چه اندازه تغییر کند، یا حتی دگرگون شود. از این ماجرا اصلا هراسی ندارم." این بازیگر در تعریف خود میگوید: "بیشتر و پیشتر از هر مسئلهای خودم را بازیگری متعهد میدانم. بازیگری که به کار و اعتقاداتش ایمان دارد. من از خودم راضی هستم ولی از شرایطی که داشتم، نه. همیشه فکر کردهام در آن مقطع هر کاری که از دستم برآمده انجام دادهام، حتی گاهی اوقات برای بهتر شدن وضعیت سر نکاتی که به نظر خیلی هم جزیی بوده، جنگیدهام." این بازیگر مهمترین دلمشغولی و دغدغهاش را بازیگری میداند و میگوید: "من هم و غم خود را روی بازیگری گذاشتهام. در این رشته تحصیل کردهام و اگر هم در سایر رشتههای هنری نظیر عکاسی، موسیقی چیزی آموختهام، همه و همه را ذخیره کردهام تا در بازیگری از آنها بهرهمند شوم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 614]