محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845932858
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به همترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند كه برخي از آنها را در زير ميخوانيد. جام جم: خانم اشتون! اينجا ايران است خانم اشتون! اينجا ايران است» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد؛ جام جم آنلاين: موضوع هستهاي ايران تقريبا وارد صدمين ماه خود شده است. صد ماه پرفراز و فرود که برآيند آن پيشرفتهاي چشمگير فني و سياسي براي جمهوري اسلامي ايران و عقبنشيني و خسارتهاي سياسي و حيثيتي براي طرفهاي خارجي بوده است. کافي است بدانيم زماني که اين موضوع در قالب پروندهاي سنگين براي ملت ايران گشوده شده، سايت نطنز در حد يک سوله خالي ساخته شده بود و حتي يک سانتريفيوژ در آن به حرکت درنيامده بود تا چه برسد به غنيسازي اورانيوم؛ سايت فردو حتي نامش شنيده نشده بود، آب سنگين اراک فقط نامي از آن بود، نيروگاه بوشهر (که البته مستقيما به موضوع هستهاي ايران ربطي نداشت ولي غيرمستقيم متاثر از آن بود) آيندهاي مبهم داشت و ... اما امروز سايت نطنز استقرار يافته و چندين هزار سانتريفيوژ در آن فعال شده و صدها کيلوگرم اورانيوم 5/3 درصد توليد کرده، اورانيوم 20 درصد را نيز براي مصرف رآکتور تهران توليد كردهايم و صفحههاي سوخت مجازي آن را نيز ساختهايم. سايت فردو نيز احداث شده است. آب سنگين اراك پيشرفت قابل توجهي داشته است و نيروگاه بوشهر با استقرار ميلههاي سوخت در قلب رآكتورش در يك قدمي راهاندازي قرار گرفته و دهها پيشرفت ديگر. در بخش سياسي نيز اگر در گذشته 3 كشور انگليس، آلمان و فرانسه طرف گفتوگو بودند و موضعشان انهدام كامل تاسيسات هستهاي ايران بود، امروز كشورهاي چين، روسيه و آمريكا نيز در يك مجموعه گروه 1+5 را تشكيل داده و به همراه مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا با ايران گفتوگو ميكنند و ديگر سخني از انهدام كه نيست هيچ به محدود شدن فعاليتهاي ايران در سطح فعلي هم راضي هستند و صرفنظر از برخي حواشي به تبادل سوخت 5/3 درصد با 20 درصد تن دادهاند. ضمنا در موضوع تبادل سوخت، تركيه و برزيل در كنار جمهوري اسلامي ايستادهاند و اين همه حاصل نشده است مگر به واسطه ايستادگي ملت ايران بر موضع حق و قانوني خود و تدبير و شجاعت مسوولان جمهوري اسلامي ايران و البته لطف و عنايت مستمر خداوند. به هر حال پس از وقفهاي كه در مذاكرات 1+5 با ايران پيش آمد و در پي نامه 6 ژوئيه (15 تير سال جاري) دكتر جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران به خانم اشتون، وي حدود 2 هفته پيش با ارسال نامهاي براي ازسرگيري مذاكرات اعلام آمادگي كرد و با غروري كه ريشه در غربي و خصوصا انگليسي بودن از سويي و عدم شناخت جمهوري اسلامي ايران از سوي ديگر داشت، يكطرفه تاريخ (18ـ15 نوامبر) و مكان (وين) مذاكرات را هم تعيين كرد و جمهوري اسلامي ايران روز گذشته پاسخ نامه اشتون را داد كه نكات زير درباره آن درخور توجه است. 1) در نامه شوراي عالي امنيت ملي ايران از 10 نوامبر (يعني 5 روز زودتر از تاريخي كه اشتون تعيين كرد) براي شروع مذاكرات اعلام آمادگي شده است و تصريح شده كه درباره زمان و مكان مذاكرات بايد توافق صورت گيرد. معني اين پاسخ آن است كه اولا جمهوري اسلامي ايران برخلاف آنچه غربيها ادعا ميكنند نه تنها از مذاكرات رويگردان نيست بلكه آمادگي دارد زودتر از تاريخ موردنظر آنها اين مذاكرات را آغاز كند. ثانيا اين پاسخ به خانم اشتون كه سياستمداري تازهكار است، يادآوري ميكند «اينجا ايران است» و اگر قرار است مذاكرهاي انجام شود، اين مذاكرات بايد در فضايي عادلانه صورت گيرد، لذا مكان و تاريخ مذاكرات نيز بايد با توافق طرفين باشد. 2) در نامه شوراي عالي امنيت ملي ايران از بازگشت 1+5 به مذاكرات استقبال شده است كه معناي اين استقبال در زبان ديپلماسي آن است كه وقفه و تاخير در مذاكرات ناشي از تصميمات و روش برخورد گروه 1+5 بوده و جمهوري اسلامي ايران با اتكا به مواضع قانوني و خواستههاي مشروع خود هيچگاه از مذاكرات هراسي نداشته و ندارد. 3) با توجه به نامه 6 ژوئيه جليلي به اشتون، در اين مذاكرات بايد پاسخ پرسشهاي سهگانه ايران معلوم شود، يعني مشخص شود موضع طرفهاي ما درباره فعاليتهاي هستهاي غير صلحآميز رژيم صهيونيستي چيست؟ آيا آنها خواستار توقف فشار بر جمهوري اسلامي ايران هستند يا كماكان مسير فشار را دنبال ميكنند؟ و سوم اين كه آيا آنها به دنبال راهحل هستند يا مجازات؟ پاسخ اين پرسشها ميتواند چشمانداز آينده مذاكرات را روشن كند. كيهان:10 روز بي نظير «10 روز بي نظير»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد؛سفر ده روزه رهبرمعظم انقلاب اسلامي به قم توجه فراواني را به خود معطوف كرد در واقع در جريان اين سفر بسياري از نگاهها روي اين سوال تمركز داشت «جايگاه مذهبي رهبري در حوزه هاي علميه كجاست؟ در حد يكي از مراجع است؟ كمتر از يكي يا بيش از آن است» اين سوال از آنجا «اهميت ويژه» داشت كه از يك سو يك ارزيابي عيني از ميزان تاثيرگذاري مخالفان بر حوزه ها به حساب مي آمد و از سوي ديگر چنانچه پاسخ اين سوال با گزينه هاي «متوسط» و يا «كم» توام مي شد، مبناي برنامه ريزي هاي بعدي قرار مي گرفت. جداي از توده هاي مردم كه صحنه هايي تاريخي و بديع را در استقبال از «نائب حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف» به ثبت رساندند، حضور علما در برنامه هاي مختلف و از جمله در برنامه مراجعه به دفتر قم حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دامت بركاته- به گونه اي بود كه بسياري از برجستگان آشنا به مسايل حوزه علميه قم گفتند به جز چند استثنا، همه مدرسان حوزه اعم از مدرسان دروس خارج و مدرسان سطح و همه طلاب حوزه به محضر شريف رهبري رسيده اند. البته اكثر اين ديدارها انعكاس رسانه اي پيدا نكرده ولي همه خبرها بيانگر آن است كه تجديد بيعت علماي قم با حضرت آيت الله خامنه اي، «كامل»، «جامع» و «پرشور» بوده است. استقبال اين شمار از علما و روحانيت شيعه از يك نفر از شجره طيبه روحانيت در يكصد سال اخير كاملاً بي سابقه بوده است و براساس شواهد مي توان دايره اين استقبال و همراهي را از استقبال علما از مرجعيت عام مرحوم آيت الله العظمي بروجردي و پيش از آن از مرجعيت عام مرحوم آيت الله العظمي ميرزا محمدحسن شيرازي- قدس سرهماالشريف- گسترده تر دانست و حال آنكه استقبال روحانيت شيعه از اين دو مرجع بزرگوار بعنوان دو اتفاق بسيار مهم در تاريخ شيعه به ثبت رسيده است. اين در حالي است كه استقبال روحانيت شيعه از «مراجع عام» صرفاً به منظور تصدي امور حوزه ها و حل مسايل شرعي- بمعني اخص- بوده و جنبه سياسي و «ولايت امري» نداشته است. نكته مهم ديگر آن بود كه استقبال كنندگان همه نحله هاي فكري و مشرب هاي فقهي و كلامي حوزه را شامل شده اند يعني گرايشات اصولي، فلسفي، حديثي، عرفاني و... همه در اين «استقبال جامع» بوده اند. اين موضوع به خوبي نشان مي دهد كه از نظر همه اين ها حضرت آيت الله خامنه اي، شاخص هاي محوري رهبري ديني را داراست و تبعيت از او واجب شرعي است. براي اينكه اهميت اين مسئله روشن شود كافي است سري به تاريخ بزنيم تا در مواردي جدال فراوان اين نحله ها با هم را ببينيم. اجتماع اين نحله ها حول يك شخصيت خود يك اتفاق بزرگ تاريخي به حساب مي آيد. اين در جاي خود نشاندهنده شخصيت جامع مراد و مقتداي مسلمين است كما اينكه چند هفته از اظهارنظر علماي برجسته مذاهب 4گانه اهل سنت راجع به شخصيت ممتاز حضرت آيت الله العظمي خامنه اي نمي گذرد. استقبال ويژه علماي مختلف حوزه علميه به خوبي نشان داد كه نظام جمهوري اسلامي در حلقه «جريان بنيانگذار»- يعني روحانيت و حوزه- تا چه اندازه محل توجه و علاقه است. اگر اندكي انصاف داشته باشيم تصديق مي كنيم كه روحانيت بيش از سال هاي 41، 42، 56 و 57 از انقلاب اسلامي حمايت مي كند و اين ضمن آنكه با تصويرسازي هاي مخدوش معاندان تضاد آشكار دارد، نشان مي دهد كه حوادث مختلف توجهات روحانيت را به «مهمترين كانون شيعه»- يعني نظام مقدس جمهوري اسلامي- تمركز داده است. فراموش نكنيم كه از آغاز انقلاب تا همين امروز دشمنان بيروني و عوامل داخلي آنها تلاش وسيعي كرده اند تا روحانيت و حوزه را از نظام جدا كنند و براي تحقق اين هدف چه «حزب »ها، «مجمع» ها و «دفتر»ها تاسيس شدند و چه كينه توزاني در بعضي از مراكز قم خزيده بودند كه فرياد امام از آنها بلند بود و اين همه كار عليه يك جريان اصيل در طول تاريخ شيعه بي سابقه است. در چنين شرايطي، اين استقبال عظيم و «مراجعه متراكم» معنايي جز «پذيرش صميمانه» ندارد. آيا تصويري صادق تر از اين براي نشان دادن آينده درخشان نظام اسلامي وجود دارد؟ سفر حضرت آقا به قم با «ايجاب كامل» علماي قم سپري شد يعني همه تكريم شدند و عزت يافتند و اين نشان داد كه عزت رهبري، عزت همه جامعه است. البته در اين بين معدود كساني هم - به تلويح- مذمت شدند. حضرت آقا در اين سفر نمي خواستند با «گروهي» يا «شخصي» ديداري خصوصي داشته باشند تا از آن تعبيرهايي خاص بيرون نيايد و عده اي با تعبير و تفسيرهاي خاص اهداف سفر را تحت الشعاع قرار ندهند و فروعات را بر اصول مقدم ندارند اما در عين حال اين سفر يك استثناي معنادار هم داشت و آن جلسه اي بود كه حضرت آقا با دست اندركاران «موسسه آموزشي-پژوهشي امام خميني» داشتند. همه مي دانند كه در قم مراكز مختلف پژوهشي تحقيقي وجود دارند و اكثريت نزديك به همه آنان نيز با نظام مقدس جمهوري اسلامي و رهبر معظم آن ارتباط مثبت دارند و در رأس هر كدام هم چند شخصيت محترم روحاني كه مورد تكريم رهبرمعظم انقلاب هستند، قرار دارند، اما حضرت آقا يكي را از ميان «جمع» برگزيدند و در تعبير بلندي فرمودند: «اين مركز بايد الگوي مراكز ديگر قرار بگيرد» در واقع با غور در آن بخش از بيانات رهبرمعظم انقلاب كه ناظر به «تحول در حوزه ها» بود و با نگاه به شاخص هاي مطرح شده درمي يابيم كه اكثريت آن شاخص ها و آن نكات در موسسه امام خميني ديده مي شود. مهمترين هنر اين موسسه بازشناسي نياز علمي جامعه و ارائه طريق ديني در حوزه هاي مختلف علوم انساني است. در اين مركز سالانه صدها مدرس آشنا به مباني دقيق فقهي، فلسفي، كلامي و عرفاني تربيت مي شوند كه زبان روز دنيا را هم مي فهمند و با تسلط بر متدهاي علمي به نيازهاي مراكز علمي جهان اسلام پاسخ مي گويند. از اين مركز سالانه صدها انديشمند اسلامي به كشورهاي مختلف اعزام مي شوند و فكر اسلام ناب را با خود منتقل مي كنند و صد البته اين تكافوي اندكي از بسيار نياز جهان اسلام و حتي ايران است. البته در اين ميانه نبايد عنايت خاص حضرت آقا به شخصيت ممتاز حضرت آيت الله مصباح يزدي را هم ناگفته گذاشت كه متاسفانه صداوسيما و ساير رسانه ها به اين بخش توجه چنداني نكردند و اظهارات بسيار خاص رهبرمعظم انقلاب در مورد اين شخصيت- در جريان ديدار چند روز پيش دست اندركاران آن موسسه با ولي امر مسلمين- را انعكاس ندادند. آيت الله مصباح يك فقيه، متكلم، فيلسوف، مفسر و زمان شناس بصير است. از همه اين ها مهمتر جزء شخصيت هاي برجسته اي است كه هيچگاه در تقدم نظام بر خود ترديد نداشته و در اين راه بدون لحاظ داشتن موقعيت علمي خود به دل خطر رفته و گاهي يك تنه با «خناسان مسلط» مصاف داده است. چنين شخصيتي مصداق كامل عالمي است كه تشخيص دقيق خود را در روزي كه لازم باشد، بي درنگ به ميدان مي آورد و در اين راه سرزنش و زخم زبان ديگران را به چيزي نمي گيرد. در واقع تكريم حضرت آقاي مصباح تكريم «راه حق» و نشان دادن «مصداق» و «الگوي شايسته» است. مصداقي كه به تعبير حضرت آقا- در اين ديدار- از دهه 1330 تاكنون كه او را مي شناخته، همواره بر مدار حق بوده است. يك نكته ديگر در اين سفر تاريخي، تقدير از دولت در خدمت رساني به مردم استان قم است. حضرت آقا در چند جا به زحمات خاص نظام به قم در دوره اين دولت اشاره داشتند خود دولت در جريان گزارش اين اقدامات- در محضر رهبري- از اختصاص بيش از 1800 ميليارد تومان به قم طي 4-5 سال اخير خبر داد. نگاهي به مبالغ اختصاص يافته نشان از جهشي بودن آن دارد. نظام اسلامي بر مبناي خدمت به خلق خدا و پياده كردن قوانين، احكام و... الهي به وجود آمده است. وقتي خدمت به درستي انجام شود، گرايش اجتماعي به سمت دين فزوني مي گيرد و صد البته هر مقدار دين باوري خالص تر باشد، خدمات فزوني گرفته و اثرگذاري آن چند برابر مي شود. سفر رهبرانقلاب به قم، سفر ولي امر مسلمين به قم بود نه سفر يك كارگزار نظام اسلامي. اين سفر - از منظر رهبري- اداي دين به قم و از منظر قم اداي دين به رهبري بود. آنچه از دو سو چشم ها را مسخر كرد هزاران بار بيش از آن چيزي بود كه به «گمان» آمده بود و اينك وقت آن است كه «بعضي» ها كه از جمع جدا شده اند، به تصوير بي غبار آنچه در اين ده روز گذشت نگاه بياندازند. مردم سالاري:جشنواره مطبوعات در فاصله بين رويداد و فرآيند «جشنواره مطبوعات در فاصله بين رويداد و فرآيند»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن مي خوانيد؛هفدهمين جشنواره مطبوعات، مهمترين رويداد فرهنگي، اجتماعي هفته گذشته کشور شايسته توجهي عميق تر و فرصتي براي تنفس مطبوعات در فضايي که دوست و گاهي حسرت آنرا بر دل دارند. در مقابل غرفه هاي روزنامه هاي مطرح و سياسي ديدگاه ها به بحث گذاشته مي شود و از منطقي ترين برخورد تا راديکال ترين تفکر را در آنجا مي تواني نظاره کني، و اين همان فضايي است که مطبوعات به خاطر آن به وجود آمده اند و مردم نيز مطبوعات را چنين مي خواهند، اما محدوديت هاي درون مطبوعاتي و برون مطبوعاتي و توقيف و تعطيلي ها که هرگز نتوانسته است آرزو و مطالبه اين فضا را از اذهان خارج کند، به مانعي و مساله اي حل نشدني تبديل شده است و اين آرمان در نمايشگاه مطبوعات جلوه گري مي کند. کاش حداقل دوربين هاي مداربسته اي اين نياز و اين فضا و اين هيجان و از همه مهمتر اين توقع را از داخل و مقابل غرفه ها و راهروها به سمع و نظر سياستگذاران مطبوعات کشور مي رساند تا باور کنند که مردم از فضاي حاکم بر مطبوعات و خلاء جدي نقد و نقادي در مطبوعات در حد عصبانيت پيوسته و نه گسسته ناراضي اند. وقتي بلندگوي نمايشگاه حضور يک مدير مسوول، يک سردبير يک عضو تحريريه و... را در غرفه اي اعلا م مي کند به يک باره جمعيت در نمايشگاه حالت قطبي کشيده با محوريت آن غرفه را به خود مي گيرد و به سرعت گفت وگوها و سوال و جواب هاي ميان فردي وگروهي تبديل به ارتباط جمعي مي شود و نياز به يک اداره کننده و سالن بحث و گفت وگو به شدت احساس مي شود. نگارنده اين صحنه هاي زيبا که عطش آگاهي و شعله هاي ديدگاه هاي در سينه ها مانده از آن اوج مي گيرد را بارها در همين چند روزه مشاهده کردم و از عمق وجود آرزو کردم کاش چندين سالن بحث و گفت وگو در کنار غرفه ها ايجاد مي شد و به جاي کارگاه هاي آموزشي بي مشتري که هميشه و هرموقع ديگر هم مي تواند ايجاد شود، به اين مهم توجه مي شد. بايد آموخته باشيم جشنواره مطبوعات تنها يک رويداد نيست، بلکه فرآيندي است که مولفه ها و مراحل آن را در بين دو جشنواره بايد به درستي طي کنيم تا به رويدادهاي منبعث از آن برسيم از جشنواره دوازدهم تا هفدهم، جشنواره ها بين رويداد و فرآيند گرفتار اند و از اين بند که هر روز بيشتر به دست وپاي سياستگذاران مي پيچد، نمي تواند خود را رها کند و يا شايد هم نمي خواهد؟ راستي راه حل چيست؟ از هر منظري که بنگري از جمله از منظر سال هايي که اين جشنواره از توفيقات بهتري برخوردار بود، حتي تجربه سال هايي که درحاشيه نمايشگاه کتاب برگزار مي شد، به راحتي مي توان فهميد که نهادهاي مدني مطبوعاتي قادرند و مي توانند اين فاصله را پر کنند، به شرطي که حمايت و به رسميت شناخته شوند. در جشنواره هفدهم جاي خالي نهادهاي مدني مطبوعاتي و جاي خالي مطبوعات تعطيل شده به شدت به چشم مي خورد. مطبوعات تعطيل شده يا توقيف شده که به خاطر متهم شدن به يک يا چند اشتباه يا خطا يا تخلف يا حتي جرم اثبات شده يا اثبات نشده در يک گستره زماني معين توقيف هستند، چرا نبايد بتوانند از دوراني که اتهامي بر آنها وارد نيست در چنين رويدادي سخن بگويند؟ اگر در چنين صحنه هايي حضور را از آنها دريغ کنيم، واقعيت وجودي آنها در دوره اي از تاريخ انديشه و تاريخ مطبوعات کشور در کجا مي تواند تجلي يابد؟ تفاوت ها و شباهت ها کجا مي تواند از اذهان به عينيت جامعه راه يابد و زمينه تفاهم عيني را گسترش دهد. يادمان باشد که تفاهم اجتماعي در اجزا ميسر است و امري عيني است. جامعه با ايجاد سطوح بالا و بالا تر سازمان هاي مدني توسعه مي يابد، تاسيس موفقيتآميز هرلا يه جديدي از سازمان اجتماعي به عنوان نوعي «ساختن و تاسيس» بر مبنا و اساس دستاوردهاي قبلي جامعه صورت مي پذيرد و اين مباني ضروري را «زيرساخت هاي لا زم» براي مراحل بعدي توسعه مي نامند. زيرساخت هاي اجتماعي و فرهنگي از جنس و نوع زيرساخت هاي فيزيکي نيستند که بدون توجه به گذشته با قدرت لودر و بولدوز و ديناميت منفجرکننده حاصل آيند، در ايجاد سطوح اجتماعي، ذهني و روانشناختي بايد مورد توجه قرار گيرد و زيرساخت هاي اجتماعي شامل همه تلا ش هاي فکري است که در مراحل پيشين بوجود آمده اند و به عنوان مبناي پيشرفت هاي بعدي عمل مي کنند، تنها مي توانيم به اصلا ح آنها بينديشيم. در پايان لا زم مي دانم به جلوه ها و شکوفه هاي زيباي فضاي نقد و نقادي در مقابل غرفه روزنامه مردم سالا ري اشاره کنم و از اهل فکر، جوانان پرشور و علا قمند به تعالي و رشد جامعه و هوشيار و تيزبين صميمانه و خاضعانه قدرداني و تشکر نمايم که همين نگرش ها راه قلم اجتماعي نگر را مي گشايد و بين واقعيت ها، ذهنيت ها و آرمان ها نقب مي زند و قلم را بارور و روحيه را با نشاط مي کند. رسالت:دستاوردهاي سفر قم «دستاوردهاي سفر قم»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمدكاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛سفر 10 روزه مقام معظم رهبري به قم دستاوردهاي عظيمي براي نظام و ملت ما داشت. مروري بر اين دستاوردها در هر انسان معتقد به انقلاب احساس غرور و نيز شكر به درگاه احديت پديد ميآورد و نعمات بيكران خداوند تبارك و تعالي لطف و عنايت حق تعالي به اين ملت را بيش از هر زمان نشان ميدهد. دستاوردهاي سفر قم سفر 10 روزه مقام معظم رهبري به قم دستاوردهاي عظيمي براي نظام و ملت ما داشت. مروري بر اين دستاوردها در هر انسان معتقد به انقلاب احساس غرور و نيز شكر به درگاه احديت پديد ميآورد و نعمات بيكران خداوند تبارك و تعالي لطف و عنايت حق تعالي به اين ملت را بيش از هر زمان نشان ميدهد. آنچه در زير ميخوانيد بخشهايي از اين سفر معنوي و الهي است. 1- رونمايي از عشق به ولايت به عنوان اصليترين منشاء وحدت ملي سفر مقام معظم رهبري به قم و بارگاه ملكوتي حضرت معصومه سلام الله عليها نوعي رونمايي از عشق بيكران ملت به ولايت و اعتقاد عميق به اسلام و مكتب اهل بيت بود. دنيا قاب ديگري از تصوير جمهوري ولايي را نظاره كرد و تفاوت آن را با جمهوريهاي متعارف امروزين به تفسير نشست. اشتياق و شور و هيجان مردم در استقبال از ورود كاروان و شخص مقام معظم رهبري به قم پس از رويدادهاي تلخ سال گذشته، پيامهاي آگاهي بخش براي مردم و عبرتآموز و هشدار دهنده براي استكبار جهاني داشت. اين استقبال نه در قم بلكه در سراسر ايران و حتي در سراسر منطقه و جهان واتاب داشت. گويي همه مردم ايران و منطقه در قم در اين استقبال شركت كردند و همه مردم قم در سرتاسر ايران با همين شور و اشتياق به ولايت حضور دارند. سند حقيقي اين گفته را ميشود در استقبال عظيم مردم لبنان از سفير مقام معظم رهبري، رئيسجمهور ولايي ملت ايران به بيروت ملاحظه كرد. دنيا بداند در دهه چهارم انقلاب، ولايت در ايران نه به صورت حكومت بر سرها بلكه به شكل حكومت بر دلها تجلي ميكند. اين مفهوم ميتواند اوج اقتدار ملي را به نمايش بگذارد. منشاء اصلي وحدت ملي در ايران عشق به ولايت و عشق به مكتب اهل بيت (ع) و نگهبانان اصلي آن يعني روحانيت اصيل است. اولين دستاورد سفر به قم پاسداشت حريم ولايت علوي و پاسداشت وحدت ملي بود. 2- بازخواني وظايف حوزهها و روحانيت ملاقاتهاي پي در پي مقام معظم رهبري با مراجع، نخبگان حوزه، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، شوراي مديريت حوزه علميه قم، مراكز پژوهشي و نيز متن طلاب و بويژه طلاب خارجي مقيم حوزه علميه قم در حقيقت يك گفتگوي صميمي و رو در رو با روحانيت اصيل شيعه در قرن حاضر براي بازخواني وظايف و تكاليف حوزههاي علميه و روحانيت در عصر ما و در دهه چهارم انقلاب بود. حضور دهها هزار طلبه مشتاق از يكصد كشور جهان در قم نشان دهنده اشتياق زايدالوصف جهان اسلام به مكتب اهل بيت (ع) و انتظارات آنها از انقلاب اسلامي است. از آغاز عصر غيبت كبري تاكنون جهان هيچوقت اين همه اشتياق براي فراگيري آموزههاي دين از سرچشمه اصلي آن يعني آموزههاي محمد (ص) و آل محمد (ع) نداشته است. قم اكنون با يك "مطالبه جهاني" در نشر فرهنگ اسلام و قرآن مبتني بر آموزههاي اهل بيت (ع) روبروست. توليد فكر "نو" متناسب با تقاضاي بازار انديشه جهاني، توجه به "فقه" به عنوان ستون فقرات دانش حوزوي، تدوين علوم انساني مبتني بر جهان بيني توحيدي در بستر آزادانديشي و استقلال حوزه از مطالبات هوشمندانه رهبري از حوزه علميه قم و حوزههاي علميه در سراسر كشور بود. بازخواني تكاليف نظام نسبت به حوزه و تكاليف حوزه نسبت به نظام و نسبت حوزههاي علميه با نظام به عنوان "حامي"، "ناصح" و "مدافع اصلاحگر" از جمله مسائلي بود كه مورد واكاوي دقيق قرار گرفت. تجليل از جامعه مدرسين حوزه علميه قم به عنوان خط نگهدار انقلاب، امام و نظام و نيز به عنوان اصليترين خاستگاه مراجع عاليقدر شيعه، يك بازخواني تاريخي در اين سفر بود كه پيش از اين هم امام (ره) همين سفارش را به طلاب فرموده بودند. تجليل از موسسه پژوهشي امام خميني (ره) با مديريت آيت الله مصباح يزدي به عنوان يك الگوي نو، جامع و كامل آم� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 473]
-
گوناگون
پربازدیدترینها