واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تيم رويايي يورو 2008
جام جم آنلاين: يورو 2008 با همه زيباييها و لحظات زيبا و به يادماندنياش به پايان رسيد و آنچه از آن باقي مانده خاطرات آن روزهاي ناب است. طبق رسم هر تورنمنت، در پايان مسابقهها تيمي منتخب از بازيكنان برتر به وسيله كارشناسان معرفي ميشود؛ تيمي كه هرگز تشكيل نخواهد شد، اما يادآور بهترينهاي پستهاي مختلف است.
از جام جهاني گذشته، كميته فني مسابقهها تصميم گرفت به جاي آن كه 11 بازيكن برتر را گزينش كند و در كنار آن نفرات ذخيره را برگزيند، به انتخاب 23 بازيكن اقدام كند كه در آن نفرات اصلي و ذخيره مشخص نشدهاند. اين نوع انتخاب مسلما انتقادها را كم ميكند، ولي گمانهزنيها را براي آن كه واقعا تيم منتخب اصلي كدام تيم است، افزايش ميدهد.
يكي از كارشناسان سايت ورزشي گل، پس از اتمام يورو 2008 تيم منتخب اول و ذخيرههاي آن را از ديدگاه خودش انتخاب كرده است. سلمان احمد معتقد است تيمي كه كميته فني يوفا انتخاب كرده چندان كامل و جامع نيست، البته اين نظر او وقتي كامل ميشود كه به گزينش بهترين بازيكن زمين در هر مسابقه هم توجه كنيم.
از ديدگاه يوفا در بيشتر موارد، يك بازيكن، زماني بهترين بازيكن زمين ميشد كه نامش در فهرست گلزنها به ثبت ميرسيد. به هرحال تيم مورد نظر اين نويسنده ورزشي كه روش 1324 دارد، مرور ميكنيم.
ايكر كاسياس (اسپانيا): يكي از بهترين دروازهبانهاي دنياي توپ گرد، در تورنمنتي كه تيمش عنوان قهرماني را كسب كرد، كاپيتان تيم بود. او از حد و اندازههاي يك ليدر واقعي به دور بود. با اين حال تواناييهايش را در طول بازيها ثابت كرد. نقطه اوج كار او مهار 2 ضربه پنالتي در ديدار سرنوشتساز مرحله يكچهارم نهايي برابر ايتاليا بود، فراموش نكنيم اسپانيا در طول مسابقهها فقط 3 بار گل خورد كه همه آنها در دور مقدماتي بود.
حميت آلتين توپ (تركيه): در شروع تورنمنت به عنوان مدافع راست تيم ملي تركيه به ميدان رفت و در تيم ما هم در همين پست قرار گرفته است. آلتين توپ همان طور كه انتظار ميرفت، وقتي به خط مياني انتقال يافت، بهتر ظاهر شد. اين بازيكن پرشور، در انجام وظايف دفاعي و هجومياش به يك اندازه موفق و يكي از موثرترين بازيكنان تركيه بود.
كارلس پويول (اسپانيا): پس از يك فصل ضعيف و پرانتقاد در تركيب بارسلونا، روزهاي خوبي را پشت سر گذاشت، البته قهرماني اسپانيا در انتخاب او در اين تيم تاثيرگذار است. پويول خيلي كم اشتباه كرد و اشتباههاي او در نتيجه بازي تاثيري نداشت. بازي خوب و كمنقص او در قسمت عقبي زمين، يكي از دلايلي بود كه مردان مياني و هجومي اسپانيا با فراغ بال در كار حمله شركت كنند.
جورجو كيليني (ايتاليا): يكي از معدود ايتالياييهاي درخشان در اين بازيها بود. از وقتي كيليني در تركيب ايتاليا قرار گرفت، آنها تنها يك گل دريافت كردند. او استحكام خاصي داشت و در بازي با روماني، با دادن پاس گل نشان داد در زمان حمله هم ميتواند تاثيرگذار باشد. شباهت بازي او به پويول غيرقابل انكار است. كيليني با توجه به اين كه تنها 24 سال دارد، در جام جهاني 2010 يكي از اعضاي ثابت ايتاليا خواهد بود.
يوري ژيركف (روسيه): اين روسي باتكنيك، بهترين مدافع چپ رقابتها جلوتر از فابيوگروسو بود؛ البته يك دليلش اين بود كه بيش از گروسو بازي كرد. او از آن مدافعاني نبود كه در نيمه خودي بايستد و تنها به وظايف دفاعياش اكتفا كند. نفوذهاي او لحظات زيبا و دلپذيري را براي روسيه به وجود آورد. شايد با انجام اين بازيها، ديگر رنگ پيراهن تيم زسكا مسكو را نبيند و به تيمي صاحبنام برود.
ژاوي (اسپانيا): او انرژي هستهاي اسپانيا بود. اگر اسپانيا توانست در بيشتر لحظات بازيهايش كنترل توپ و ميدان را در اختيار داشته باشد، به دليل وجود مردي به نام ژاوي بود. او كه از سوي يوفا و سايت گل به عنوان بهترين بازيكن مسابقهها برگزيده شد، بازيكن كليدي و اتصالدهنده دفاع به حمله در تركيب اسپانيا بود. ژاوي در 28 سالگي در اوج دوران ورزشياش به سر ميبرد.
ماركوس سنا (اسپانيا): يك دليل ابتدايي ولي قانعكننده براي اين كه قرمزها جام را به خانه ببرند، هافبك دفاعي متولد برزيل، چيزي داشت كه معمولا اسپانياييها فاقدش بودند. اين عامل، قدرت بدني بالا و تنظيم سرعت بازي است. ارزش كار ماركوس سنا وقتي بيشتر به چشم ميآيد كه بدانيم در روزهايي كه بيشتر تيمها 2 هافبك دفاعي داشتند، تيم اسپانيا فقط اين مرد 32 ساله را در اين پست داشت.
باستين شواين اشتايگر (آلمان) : براي آن كه تعادل دفاعي در تيم آلمان برقرار شود، روي نيمكت نشست تا كلمنس فريتس بازي كند. وقتي در بازي با كرواسي به بازي گرفته شد، عصبي بود و اخراج شد. شوايني بازي با اتريش را به دليل محروميت از دست داد، اما در بازي با پرتغال بازگشتي خيرهكننده داشت. او در بازي برابر تركيه هم فوقالعاده بود و در مجموع در 2 بازي مرحله يكچهارم نهايي و نيمه نهايي 2 گل زد و 2 پاس گل داد. شواين اشتايگر جايي را كه خيليها براي ميشائيل بالاك پيشبيني كرده بودند، در اين تيم ميگيرد كه دليلش همين بازيهاي خوب ياد شده و نيز بازي قابل قبول در فينال است. آيا او تابستان امسال به انگليس انتقال مييابد؟
وسلي اشنايدر (هلند) : با آن كه هلنديهاي زيادي بودند كه خوب بازي ميكردند، اما او بهترين مرد ميان اين خوبها بود. اشنايدر مركز ميدان را در اختيار داشت و در سرعت تيمي هلنديها، بازيكني كليدي بود. اين هلندي شوتزن، 2 گل به ثمر رساند و در بازي با روسيه يك ضربه آزاد استثنايي زد كه منجر به گل رودفان نيستلروي شد. اين گل يك فرصت ديگر براي بقا به هلنديها داد.
لوكاس پودولسكي (آلمان): دومين آلماني است كه جاي ثابتي در تيم منتخب دارد. به دليل درخشش غيرقابل انتظار او در يورو2008. او اصولا يك مهاجم است، اما در مرحله گروهي همواره در جايي مناسب بود تا ضربه آخر را به چارچوب بكوبد. 2 گل برابر تيم زادگاهش لهستان و يك گل برابر كرواسي، پودولسكي را در زمره گلزنهاي برتر جام قرار داد. او نشان داد كه بجز ايفاي نقش يك گلزن ميتواند تا چه حد در نقش يك سازنده مفيد باشد. پولدي در مرحله يكچهارم نهايي و نيمهنهايي از سمت چپ 2 پاس گل به شواين اشتايگر داد. احتمال جدايي پودولسكي هم از بايرن مونيخ وجود دارد.
داويد ويا (اسپانيا): در سيستم 1-3-2-4 تنها يك مهاجم ميتواند به ميدان برود و اين مكان به داويد ويا، بهترين گلزن رقابتها ميرسد. فرناندو تورس هم ميتوانست اين مكان را به خود اختصاص دهد، اما او در برابر دروازه به اندازه داويد ويا باهوش نبود. رودفان نيستلروي ديگر گزينه مورد نظر بود، ولي هلند آنقدر زياد در تورنمنت نماند كه او خودش را بيشتر نشان دهد. لوكا توني، تيري آنري و حتي ميروسلاو كلوزه با وجود 2 گل زده هرگز آن مهاجم هميشگي نبودند. ويا يك هتتريك فوقالعاده در بازي با روسيه و سپس در بازي دوم، گل پيروزيبخش به ثمر رساند تا صعود ماتادورها به مرحله دوم را قطعي كند. او بازي فينال را به دليل آسيبديدگي از دست داد. ولي با همان گلها و نمايشهاي فوقالعاده با هيچيك از مهاجمهاي ديگر قابل قياس نيست.
ذخيرهها
جان لوئيجي بوفون (ايتاليا): اگر فقط يك نفر بتواند ادعا كند كه نسبت به كاسياس دروازهبان بهتري است، بوفون است. او در مصاف نفر به نفر پنالتيها مغلوب كاسياس شد؛ اما كيست كه واكنشهاي استثنايي بوفون را در طول رقابتها فراموش كند؟
ادوين فاندرسار (هلند): فاندرسار در 2 بازي اول مقابل قهرمان و نايبقهرمان جهان فوقالعاده بود، اما در بازي با روسيه آن اقتدار لازم را بروز ندارد. با اين حال بايد براي آنچه اين دروازهبان كهنهكار در بازيها انجام داد، احترام قائل باشيم.
خالد بولهروز (هلند): بهترين مدافع هلند در اين بازيها بود و حتي از جوواني فان برونخورست هم مفيدتر بازي كرد با وجود مرگ دخترش آينا در هنگامه بازيها، در ديدار با روسيه به ميدان آمد و بد هم بازي نكرد.
په په (پرتغال): با اين كه مدافع بود، 2 گل در بازي اول به تركيه زد كه اولين آنها به اشتباه به دليل آفسايد مردود اعلام شد. گل پذيرفته شده او در نوع خود بينظير بود. پهپه از دفاع جدا شد، يك بار با كريس رونالدو و يك بار با نونو گومژ يك دو كرد و توپ را از سد وولكان دميرل عبور داد.
فابيو گروسو (ايتاليا): اگرچه در اولين بازي ايتاليا به ميدان نرفت، اما در ادامه بازيها تفاوت حضورش را در زمين به دونادوني نشان داد. گروسو كه در جام جهاني عالي بود، ظاهرا مرد تورنمنتهاي بزرگ است.
دانيله دروسي (ايتاليا): يكي ديگر از بهترينهاي ايتاليا بود. لطفا حدس بزنيد كه چرا او در بازي اول برابر هلند به زمين نرفت؟! دروسي در تمامي جنگها شركت كرد و بهترين بازيش را برابر فرانسه انجام داد كه موفق به گلزني شد، او جلوتر از آندره آپيرلو در تيم ذخيرهها قرار ميگيرد.
لوكامودريچ (كرواسي): در اولين تورنمنت مهم دوران بازيگريش خوش درخشيد و توجه بسياري را به خود جلب كرد. اگر مودريچ اولين پنالتي را در بازي با تركيه به بيرون نميزد، شايد سرنوشت او و تيمش عوض ميشد.
مرد ريزجثه كرواتها يك بازيساز آيندهدار نشان داد.
ميشائيل بالاك (آلمان): او در بازي حساس برابر اتريش يك گل تماشايي به ثمر رساند و به عنوان كاپيتان وظايفش را بخوبي به انجام رساند. بالاك با وجود آسيبديدگي خودش را به فينال رساند ولي آن بالاكي نبود كه سراغ داشتيم. بالاك امسال تا دلتان بخواهد نايب قهرماني به دست آورد.
دكو (پرتغال): پس از بازي ضعيف در تركيب بارسلونا، بازيها را خوب شروع نكرد؛ اما رفته رفته قدرتش را بازيافت و با پاسهاي دقيقش مرد بيگفتگوي ميانه زمين پرتغاليها بود. هافبك فصل آينده چلسي، كماكان يك بازيكن كلاس جهاني است.
سس فابرگاس (اسپانيا): شايد به عقيده بعضيها، اينيستا از او بهتر بود؛ اما فابرگاس هر زماني به زمين آمد، بازي اسپانيا را متحول كرد. موتور تيم آرسنال در ديدار فينال هم تا وقتي در زمين بود، خوب بازي كرد.
آندري آرشاوين (روسيه): رسانهها او را تا حد يك قهرمان بالا بردند و بعد به هيچ انگاشتند. وي در 2 بازي اول به علت محروميت بازي نكرد، ولي در برابر سوئد كلاس بازياش را به نمايش گذاشت. آرشاوين در بازي با هلند فراتر از حد تصور درخشيد و نيمي از قاره اروپا را خواهان خود ديد، ولي بدون هيچ دليلي در بازي حساس نيمه نهايي برابر اسپانيا به يك هيچكاره تبديل شد.
رومن پاوليوچنكو (روسيه): يك گلزن بزرگ از روسيه كه 3گل به ثمر رساند، اما چند فرصت خوب را هم هدر داد. پاوليوچنكو قدرت سرزني بالايي داشت، ولي براي مبدل شدن به يك مهاجم بينالمللي طراز اول، بايد قدرت تمامكنندگياش را افزايش دهد.
مزدك ميرزايي
پنجشنبه 20 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]