محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827519139
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: تمركززدايي از تهران نيازمند حمايت و پشتيباني «تمركززدايي از تهران نيازمند حمايت و پشتيباني» عنوان يادداشت روز روزنامهي جام جم به قلم دكتر لطفالله فروزنده است كه در آن ميخوانيد؛مسائل و معضلات كلانشهر تهران امروزه بر همه آحاد ملت بويژه ساكنان تهران بزرگ مشخص و مبرهن است. مباحث تمركززدايي، انتقال پايتخت از تهران و جلوگيري از گسترش بيرويه شهر تهران از برنامههاي مهم دولت ميباشد، چرا كه اين شهر از ديرباز با مسائل و مشكلات عديدهاي از لحاظ تمركز امور و رشد بيرويه جغرافيايي و جمعيتي و مسائل مرتبط با آن روبهرو بوده است. شايان ذكر است كه از سال 1341 اين برنامهها براي جلوگيري از گسترش بيرويه شهر تهران مطرح بوده است كه در سالهاي 67، 77، 85 و 86 مجددا مورد توجه دولتمردان بويژه دولت نهم و دهم قرار گرفته است. همه افراد عام و خاص بر اين باورند كه بي توجهي به معضلات شهر تهران و عدم اتخاذ تدابير مديريتي مناسب امكان برنامه تمركززدايي و جلوگيري از گسترش بيرويه شهر تهران را حل و آنها را در آينده نزديك تقريبا غيرممكن خواهد ساخت اما اكنون با تدوين برنامه راهبردي بلندمدت و كوتاهمدت ميتوان بحرانهاي احتمالي پيشروي كلانشهر تهران را در راستاي اهداف مورد نظر، مديريت و راهبري كرد. مسلما از جمله مهمترين زمينهها و عوامل بروز معضلات شهر تهران تمركز همه امور اقتصادي، تجاري، آموزشي، فرهنگي، سياسي، بهداشتي و ... كلانشهر در تهران ميباشد. باتوجه به موارد ذكر شده بايد اذعان داشت كه يكي از راهحلهاي اصلي اين معضل امر تمركززدايي است؛ هرچند در مطالعات قبلي گزينههاي ديگري نيز مطرح بوده است كه عبارتند از: 1ـ انتقال پايتخت از شهر تهران 2ـ ايجاد قطبهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و بهداشتي و انتقال وظايف و فعاليتهاي دستگاههاي اجرايي به شهرهاي ديگر كشور 3ـ ايجاد پايتخت جديد در حومه تهران با انتقال وظايف حاكميتي به آنجا 4ـ تمركززدايي و انتقال برخي از وظايف غيرحاكميتي دستگاههاي اجرايي از كلانشهر تهران به استانهاي ديگر. همراه با انتقال شركتهاي دولتي، موسسات آموزشي و پژوهشي و موسسات مستقل، كه استقرار آن در تهران نهتنها هيچگونه توجيه و ضرورتي ندارند براساس مطالعات آمايش سرزمين با خروج آنها از شهر تهران هم استعدادهاي بالقوه آن استان شكوفا خواهد شد و هم موجب افزايش بهرهوري شركتها و موسسات انتقاليافته خواهد گرديد.اكنون كه دولت خدمتگزار براساس تجزيه و تحليل همهجانبه شرايط موجود و تحليل وضعيت آينده گزينه چهارم را انتخاب كرده است و مصمم به اجرا و عملياتي نمودن آن ميباشد، نيازمند حمايت و پشتيباني همهدستگاهها و نهادهاي كشور ازجمله مجلس، رسانههاي ملي و مردم در فضاي توام با همدلي، باور مشترك و مشاركت فعالانه ميباشد تا امكان عملياتي كردن طرحهاي انتخابي فراهم شود و بسترهاي لازم براي ساير گزينهها و راهحلهاي بلندمدت راهبردي فراهم گردد. جاي تعجب بسيار است با اين كه همه گروهها رويكرد تمركززدايي و انتقال از كلانشهر تهران را قبول دارند، اما برخي از افراد در جهتگيري و اعلام موضع در مقام تخريب طرح برميآيند و تلاش ميكنند به شكل مستقيم و غيرمستقيم، مشكلات اوليه طرح را بزرگنمايي كرده و كل ماهيت طرح را زير سوال ببرند. بنده از آنها اين سوالات را دارم: 1 ـ آيا اگر فردي شخصا داوطلبانه بخواهد به شهرستان موردنظر خود منتقل شود اشكالي دارد؟ 2 ـ انتقال دفاتر يا شركتهاي دولتي كه عمده ماموريت و فعاليتهاي آنها در خارج از تهران است چه اشكالي دارد؟ 3 ـ انتقال موسسات پژوهشي ـ آموزشي وابسته به دستگاههاي اجرايي به خارج از تهران چه اشكالي دارد؟ 4 ـ انتقال موسسات مستقل يا وابسته به وزارتخانهها كه عمده ماموريت و فعاليت آنها در خارج از تهران ميباشد مانند سازمان شيلات ايران، سازمان بنادر و دريانوردي، راهآهن ج.ا.ايران، گمرك ايران و... چه مسائل و مشكلاتي را به دنبال خواهد داشت؟ 5 ـ اگر بالاترين مقام دستگاه اجرايي، براساس مطالعات آمايش سرزمين، تصميم بر انتقال بخشي از وظايف دستگاه اجرايي خود به استان ديگر با هدف كاهش مشكلات كلانشهر تهران و افزايش ظرفيت و توانمندي استان پذيراي دستگاه موردنظر را بگيرد چه اشكالي پيش خواهد آمد؟ 6 ـ اعلام ممنوعيت استخدام و توسعه تشكيلات و ساختار سازماني در كلانشهر تهران و مكلف نمودن دستگاههاي اجرايي به تمركززدايي ساختارها و روشهاي انجام كار چه ايرادي دارد؟ حال كه دولت، عزم و اراده جدي براي اجرايي كردن اين طرح را دارد چرا نبايد از ابعاد مختلف، مورد حمايت و پشتيباني قرار گيرد. فراموش نكنيم كه چون موضوع انتقال نيروي انساني به همراه خانواده آنها ميباشد مساله بسيار حساس و با اهميت تلقي ميشود بنابراين به هر اندازه كه مردم با رضايت بيشتر آماده انتقال از تهران به شهرستانها شوند استقبال از اين امر اهميت مضاعف مييابد. دولت بسترهاي قانوني لازم را براي اين كار در قالب 7 بسته اجرايي فراهم كرده است و همه وزارتخانهها و دستگاههاي اجرايي در تلاش هستند برنامهها و تدابيري را اتخاذ كنند تا واقعا 40 درصد از پستها و نيروي انساني كاهش يابد به طوري كه در مصوبه دولت تصريح شده است « تا پايان مرداد تا 40 درصد» در اين عبارت روشن است كه از نظر حقوقي كلمه «تا» محدود به پايان مرداد ماه نيست. به طوري كه برخي از دستگاههاي اجرايي تا پايان مرداد ماه 40 درصد را انتقال دادهاند و برخي از دستگاههاي ديگر نيز در حال برنامهريزي براي انتقال از تهران هستند. علاوه بر آن به تبع انتقال برخي شركتها، موسسات و دستگاههاي دولتي واحدهاي تابعه خصوصي آنها نيز منتقل خواهند شد. حال كه بسترهاي قانوني لازم در امر تمركززدايي در قالب 7 بسته اجرايي فراهم شده است و اكثر وزارتخانهها و دستگاههاي اجرايي در تلاش هستند تا با اتخاذ تدابير لازم 40 درصد از پستها و نيروي انساني را در كلانشهر تهران كاهش دهند و خوشبختانه بعضي از دستگاههاي اجرايي تا پايان مرداد ماه موفق به انتقال 40 درصد از نيروي انساني خود شدهاند، جا دارد همه توان نظام به كار گرفته شود تا امكان امر تمركززدايي با سرعت و دقت بيشتري امكانپذير گردد. تهران امروز: روز قدس فرصتي براي تجديد ميثاق با اعتقادات «روز قدس فرصتي براي تجديد ميثاق با اعتقادات»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم فروز رجايي فر است كه در آن ميخوانيد؛از نظر سياسي تا قبل از انقلاب اسلامي، مسئله فلسطين يك مسئله ملي مربوط به مردم فلسطين بود و حداكثر از آن به عنوان يك مناقشه سياسي بين اعراب و صهيونيسم ياد ميشد. در چنين شرايطي موازنه قوا به لحاظ تبليغاتي و رواني به نفع رژيم صهيونيستي بود و آزاديخواهان جهان چندان آشنايي با حق كشي كه در اين سرزمينها ميشد نداشتند و لذا واكنش خاصي هم وجود نداشت. اما با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني مبارزه بين مردم فلسطين و رژيم صهيونيستي به مسئلهاي ملي تبديل شد و به جهان اسلام راه يافت. وقتي يك مسئله ملي اسلامي شد و از مرزهاي سرزمينهاي اشغالي فراتر رفت و بهخصوص با توجه به نگاهي كه اسلام نسبت به حق و باطل دارد، آزاديخواهان جهان را نيز به سمت خود جلب كرد. در حقيقت با اسلامي شدن مسئله توجهات اسلامي و جهاني هم به سمت سرزمينهاي اشغالي و جناياتي كه در آنجا صورت ميگرفت، بيشترشد. نتيجه اين ارتقاء سطح، اين شد كه موضوع فلسطين يك موضوع ملي نيست و هر انسان آزاديخواهي بايد در برابر اتفاقات فلسطين موضع خود را مشخص كرده و در مسير مبارزه بسيج شود. اگر نميتواند حمايت مادي و نظامي بكند بايد حمايت معنوي كند با هر ابزار و وسيله و هنري كه در دست دارد. اين اتفاق كه افتاد و با بسيج نيروها و افكار عمومي رژيم صهيونيستي در يك انزواي تبليغاتي قرار گرفت و موازنه قدرت به نفع مردم فلسطين به هم خورد. بهطور كلي با انقلاب اسلامي و حمايتهاي امام و ملت ايران از مقاومت در سرزمينهاي اشغالي موضوع ملي به يك موضوع اسلامي و اعتقادي تبديل شد و مردم فلسطين در ادامه مبارزات خود جايگاه بهتري در قلوب مسلمين در سراسر جهان و حتي آزاديخواهان غيرمسلمان پيدا كردند. كيهان:خبرش نزديك است «خبرش نزديك است»عنوان يادداشت روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد1.خداوند بر درجات امام خميني(ره) بيفزايد كه سالها قبل از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي همچون طبيبي الهي مشكل و عارضه اصلي قدرت و تصميم گيري هاي به اصطلاح استراتژيك عرصه سياست و مديريت كلان اجتماعي را به خوبي تشخيص داده و بر مبناي جهان بيني توحيدي خود طي پيامي به گورباچف-11/10/67- با تاكيد بر اينكه صداي شكستن استخوان هاي ماركسيسم به گوش مي رسد هشدار دادند: «مشكل اصلي كشور شما مسئله مالكيت و اقتصاد و آزادي نيست، مشكل شما عدم اعتقاد واقعي به خداست؛ همان مشكلي كه غرب را هم به ابتذال و بن بست كشيده و يا خواهد كشيد، مشكل اصلي شما مبارزه طولاني و بيهوده با خدا و مبدأ هستي و آفرينش است.» (صحيفه امام-ج 21-ص221 تا 227) آنچه به وضوح در اين پيام تاريخي مشاهده مي شود نهيب امام امت به قلدران و قدرتمنداني است كه حذف مذهب و دين از عرصه اجتماع را در دستور كار قرار داده بودند و در مخيله تنگ و تاريك شان نمي گنجيد روزگاري از سرير قدرت به زير كشيده خواهند شد. اما آنچه دقت و تامل بيشتري مي طلبد اين است كه چنين آينده اي همانطور كه براي اردوگاه الحادي شرق پيش بيني شد و لباس عينيت بر تن كرد براي اردوگاه استكباري غرب كه به سركردگي ايالات متحده سالهاست يكجانبه جولان مي دهد و به خيال خود مي تازد، نيز پيش بيني شده است و اكنون اين پرسش به ميان كشيده مي شود كه آيا عينيت و تحقق آن امكان پذير است؟ 2- از دو، سه سال پيش كه بحران مالي غرب از پرده برون افتاده و همچون دومينيوي ويرانگري تداوم يافته است، تحليلگران و كارشناسان به اين مسئله وقوف يافته اند كه دوره ابرقدرتي و يكه تازي ايالات متحده به سر رسيده است. بطوري كه رسانه ها و ناظران سياسي ديگر اين مسئله را پنهان نمي كنند. دو سال پيش و در همان ماههاي آغازيني كه واشنگتن با اين بحران مالي لجام گسيخته دست و پنجه نرم مي كرد شوراي ملي آمريكا طي گزارشي پيرامون وضعيت اقتصادي اين كشور كه زيربناي سياست داخلي و خارجي آن را تشكيل مي دهد تصريح مي كند، آمريكا در آستانه افول و زوال قرار گرفته و مشكلات فراواني پيش روي دارد، اوباما ميراثي بحراني و پرچالش را از بوش تحويل گرفته است و آمريكا ديگر ابرقدرت جهان نيست. جالب اينجاست كه بسياري از رسانه ها و مطبوعات غربي راه برون رفت از بحران مالي آمريكا و غرب را بازگشت به دستورات و فرامين ديني مي دانند. به عنوان نمونه هفته نامه ژورنال دفاينانس در سرمقاله خود به قلم رولان لاسكين ريشه بحران هاي مالي غرب را مضاربه هاي خيالي و غيرقانوني توصيف مي كند و در بحبوحه آغاز بحران مالي كشورهاي غربي خواستار اجراي شريعت اسلامي در حوزه مالي و اقتصادي مي شود. با تداوم و استمرار اين بحران مالي كار به جايي مي رسد كه سال گذشته پارلمان فرانسه نيز قانوني به تصويب مي رساند كه به موجب آن اوراق بهادار اسلامي در اين كشور صادر شود با اين توجيه و منطق اقتصادي كه اگر اين مهم اتفاق بيفتد تا سال 2020 سرمايه اي تا مرز 120ميليارد يورو بدست مي آيد و... نمونه ها در اين زمينه كم نيستند و آنچه از دل آنها بيرون مي آيد تاكيد تلويحي و بعضا تصريحي بر اين نكته است كه ناديده گرفتن دين و مذهب با اضمحلال و حركت در مسير زوال دولت ها و حكومت ها مرتبط است. 3- آمريكايي ها در دوره جرج بوش آشكارا عزم خود را جزم كردند تا فراتر از اينكه عنصر «مذهب و دين» در كشورشان كنار گذاشته به نبرد و پيكار هر كشوري بيايند كه رگه هايي از دين و مذهب در تصميم هاي كلان آن نقش دارد. اينجا بود كه بوش كوچك در اواخر زمامداري خود درسفر به خاورميانه و در پادگان عريجفان كويت بر طبل جنگ ايدئولوژيك آمريكا با جهان اسلام مي كوبد و... يك سال و چند ماه بعد در حالي كه باراك اوباما بر جاي جرج بوش نشسته است در سفر به تركيه اعلام مي دارد: «آمريكا با اسلام سر جنگ ندارد»! امروز پس از گذشت 18، 19ماه از زمامداري اوباما بر ايالات متحده آشكارا مي توان ديد كه «اوباما بوشي ديگر است» و تفاوت ادبياتش با بوش، نقاب او بوده كه اكنون ماههاست به زير كشيده شده است. 4- جالب تر آنكه آمريكايي ها در حالي مدعي آزادي بيان هستند كه كوچك ترين اظهارنظري پيرامون مذهب، دين و ايدئولوژي تبعات سختي براي گوينده آن خواهد داشت. همين چندي پيش بود كه «اوكتاويا نصر» خبرنگار مشهور سي.ان.ان كه دبير بخش خاورميانه اين شبكه تلويزيوني بود بخاطر تمجيد از شخصيت مرحوم علامه فضل الله از كار بركنار شد. اين خبرنگار پرسابقه آمريكايي تنها در توييتر نوشته بود: «از شنيدن خبر درگذشت سيدمحمد حسين فضل الله ناراحتم، او يكي از رهبران حزب الله بود كه برايش احترام زيادي قائل بودم.» پيش تر نيز «هلن توماس» خبرنگار 89 ساله كاخ سفيد در 27 ماه مه- 6 خرداد- پس از اظهارنظري درباره رژيم صهيونيستي بلافاصله اخراج مي شود. اين قديمي ترين خبرنگار كاخ سفيد گفته بود: «به اسرائيلي ها بگوييد از فلسطين بروند بيرون و به خانه هايشان در لهستان، آلمان، آمريكا و يا هر جاي ديگر برگردند.» 5- تظاهرات اعتراض آميز دو روز پيش صدها هزار نفر آمريكايي در واشنگتن كه بزرگترين گردهمايي عمومي مردم آمريكا در قرن 21 به حساب مي آمد نشان داد كه ساختار قدرت در ايالات متحده با ضعفي فزاينده روبروست. در اين تظاهرات گسترده كه با عنوان «تظاهرات براي اعاده حيثيت آمريكا» برگزار شد صدها هزار نفر حيثيت برباد رفته آمريكا را فرياد كردند. مشكلات عديده كاخ سفيد در مسائل اقتصادي، محيط زيست و سياست داخلي از سويي و كاهش نفوذ اين كشور در تصميم گيري هاي بين المللي بخصوص در منطقه خاورميانه بيش از پيش باعث شده كه اعتبار بزك شده آمريكايي ها در افكار عمومي دنيا مخدوش گردد. 6- مجموعه مشكلات و معضلاتي كه كاخ سفيد در حوزه داخلي و خارجي با آن روبروست سبب شده تا مقامات اين كشور در كنار ديپلماسي رسمي، به طور جدي بر «ديپلماسي عمومي» متمركز شوند تا بلكه اعتبار و اعتماد از دست رفته ايالات متحده را به نوعي بازسازي و احيا نمايند. در همين رهگذر؛ چندي است كه مؤسسه آمريكايي بروكينگز با گزارش هاي مختلفي به واكاوي و بررسي ديپلماسي آمريكا مي پردازد. اما نكته قابل ذكر اين است كه ديپلماسي آمريكا با چالش هاي جدي از جمله بيداري اسلامي به پيشقراولي جمهوري اسلامي ايران نسبت به سياست هاي فريبكارانه واشنگتن مواجه است. آنچه در اين ميان طبيعي است هجمه و كوششي است كه آمريكايي ها انجام مي دهند تا با صرف مبالغ هنگفت- از طريق ديپلماسي عمومي خود- هر اقدامي را كه مهار ايران نام مي نهند انجام دهند. به عنوان نمونه رقم 55 ميليون دلاري كه آمريكايي ها عليه ايران اسلامي و با هدف جنگ نرم به تصويب رساندند در همين راستاست. 7- و بالاخره بايد گفت علي رغم تمام ترفندها و دسيسه هايي كه آمريكايي ها با لطايف الحيل عليه ايران اسلامي طي سه دهه گذشته به كار گرفته اند آنچه خروجي آن بوده است ضعف و ناتواني و سردرگمي آنها در رويارويي با جمهوري اسلامي است؛ همچنان كه رهبر بصير و خبير انقلاب در ديدار اخير دانشجويان با ايشان خاطرنشان نمودند: «دشمنان ما منحني شان به طرف ضعف است، منحني ما به طرف قوت است، نظام طاغوتي، نظام سرمايه داري متجاوز و ظالم در دنيا كه مظهرش رژيم ايالات متحده آمريكاست امروز از ده سال پيش و از بيست سال پيش بسيار ضعيف تر است... همه دلايل و شواهد هم همين را اثبات مي كند، آمريكاي دولت ريگان به مراتب قوي تر بود از آمريكاي دولت اوباما و قبل از اوباما، بوش كوچك! واقعا همين جور است، آنها رو به ضعف رفتند، هيچ نشانه اي هم وجود ندارد كه مجدداً اين منحني از طرف آنها به طرف صعود حركت كند.» صداي شكستن ستون هاي كاخ سفيد به گوش مي رسد و رسانه ها و تحليلگران غربي بدون پرده پوشي نسبت به اين مسئله اعتراف مي كنند. آنچه در اين شرايط حساس تاريخي مهم است آگاهي روزافزون ملت هاي آزاده و مستقل دنيا و افكار عمومي جهان است كه از همين روي، مي طلبد در سطح وزارت امور خارجه ايران نسبت به تقويت ساختار ديپلماسي عمومي اقدام درخور شأن و شايسته اي انجام شود. ابتكار: سهم ما از ميراث علي (ع) «سهم ما از ميراث علي (ع)»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم جاماسب محمدي بختياري است كه در آن ميخوانيد؛بيست و يکم ماه رمضان سالروز شهادت مولاي متقيان علي (ع) است.همانگونه که ماه مبارک رمضان ماه نزول وحي، فرصتي است براي خودسازي و تزکيه نفس و بازنگري در رفتار و کردارمان، سالروز شهادت امام اول شيعيان نيز فرصتي است براي واکاوي در رفتار وکردار آن حضرت و تلاش براي الگو پذيري از سيره و مرام آن بزرگوار.حکومت داري علي (ع)بعنوان اولين حکومت اسلامي در دوران تثبيت حرکت اسلامي در تاريخ قلمداد ميشود.لذا مهمترين وتنها الگوي رفتاري ملاک اخلاقي و سياسي شيعيان، دوران زمام داري علي(ع) است . اين الگوها براي پيروان اسلام سياسي ميتواند معيار سنجش مناسبي براي زمامداران و حاکمان اسلامي قرار گيرد.گرچه پرداختن به دوران زمامداري علي(ع) در اين مقال کوتاه نميگنجد،اما با نگاهي سطحي و گذرا به برجسته ترين برخي ابعاد زندگاني آن حضرت ميپردازيم. گرچه مقايسه پديدهها به مفهوم تشبيه آنها به همديگر نيست . اما اميدواريم با ورود در مسير آن بزرگوار از ميراث ديني مان بيشتر بهره مند شويم. الف)مشروعيت:با آنکه امامت به عنوان يکي از مناصب معنوي و سياسي حق آن بزرگوار بوده و از جانب خداوند توسط پيامبر (ص)به اين منصب گمارده شد،ولي وقتي امامت را پذيرفت که عموم مردم به خانه او هجوم بردند و بر اساس خواست جامعه اسلامي تن به خلافت داد.يکي از علتهاي پذيرش خلافت مسلمين احترام به خواست وافکار عمومي بوده است.راي و نظر مردم در نزد او آخرين محک قضاوت بود . بر پايه همين نگرش اعتقادي شيعه بود که امام خميني (ره) به تاسي از مکتب ائمه اقدام به تشکيل حکومت ديني نمود و با همين رويکرد اعتقادي فرمود «ميزان راي مردم است».زيرا اگر تشکيل حکومت بر خلاف راي و نظر مردم باشد بنيان فلسفه تشکيل حکومت بي مبنا است. ب)عدالت:برجسته ترين وجه زمام داري علي(ع) عدالت است اما اکنون بنابر مقتضيات زمان و مکان تعريفهاي متعددي از عدالت ارائه ميشود.با ذکر مختصر و کوتاهي از اين تعابير گوناگون اشاره کوتاهي به دوران خلافت علي (ع) به ابعاد مختلف عدالت ميپردازيم. 1)عدالت در قضاوت: علي(ع) وقتي در جدال با يک يهودي بر سر زره خود در محکمه ي قضاوت روياروي هم قرار ميگيرند با آنکه خود خليفه مسلمين بود، حکم دادگاه به نفع آن يهودي صادر شده است. موارد بسيار اين چنين رويدادهايي در گنجينه ي زمامداري علي (ع) وجود دارد،که ميتوان کتابها در مورد آن به رشته تحرير در آورد. لذا با ورود و وقوف در چنين مبحثي ميتوان به ارزيابي سيستم قضايي خودمان به طور گذرا و مختصر پرداخت .گرچه در مورد بهبود وضعيت قضايي ما در اين چند سال تلاشهاي بسياري صورت گرفته و نميتوان با سطحي نگري، تلاشهاي شبانه روزي صادقانه دست اندر کاران قضايي و صدها قاضي صديق در اين دستگاه عريض و طويل را ناديده گرفت. اما به واقع بايد پذيرفت که صرف نظر از فضاسازيهاي تبليغاتي وسياسي،متاسفانه انتقادات زيادي و ناگفتههاي بسياري در اين زمينه وجود دارد .آيا وقت آن فرا نرسيده است که يک بار ديگر در رفتار و اعمال خود بازنگري کنيم و به حرف منتقدين دلسوز گوش فرا داده و عيوب خود را برطرف سازيم؟تا چه اندازه صداقت در شعار برخورد با مفسدان اقتصادي نهفته است،که به شعار پرزرق و برقي در عرصه سياسي کشور تبديل شده است؟روياي برخورد با قاچاقچيان کالا و ارز و صاحبان اسکلههاي غير دولتي و دهها مفاسد ديگر تا چه اندازه به واقعيت پيوست؟چه برخورد درخور تحسيني با عاملان اين عرصه صورت گرفت که در نزد عموم نمايان باشد؟پرونده متهمين کهريزک به چه فرجامي ميانجامد؟پرونده کوي دانشگاه چه مسيري را طي ميکند؟مجرم سياسي کيست و قانون جرم سياسي کدام است؟و علت تاخير در تصويب اين گونه لوايح چيست؟پاسخ به اين پرسشها و صدها پرسش ديگر پايان دغدغههاي دلسوزان عدالت طلب و پيروان واقعي علي(ع) است . 2)عدالت در توزيع ثروت:تعريف ما از عدالت در اين زمينه چيست؟آيا منظور همان عدالت مارکسيستي يعني توزيع عادلانه ثروت با سازکار خاص خود،يا پس از پذيرش مالکيت خصوصي منظور عدالت برابري فرصت هاست؟آيا همه فرصتها و امکانات اقتصادي براي همه برابر است؟آيا قدرت سياسي براي صاحب منصبان ومتنفذين حکومتي رانت اقتصادي را در پي دارد؟آيا در کاهش فاصله طبقاتي موفق عمل کرده ايم؟آيا در عرصه اقتصادي نيز خودي و غير خودي وجود دارد؟ 3)عدالت سياسي:آيا همه نيروهاي انقلاب که بار زحمات انقلاب و جنگ را به دوش کشيدند امروز به يک اندازه در قدرت سياسي سهيم هستند؟آيا گرايش هاو سلايق مختلف را در عرصه سياسي را به رسميت ميشناسيم؟آيا مناصب سياسي براي عدهاي مصونيت ايجاد ميکند تا جايي که حريم قوانين را ناديده بگيرند؟براي پاسخ به اين پرسشها و دهها پرسش ديگر و اين که تا چه اندازه به الگوهاي رفتاري علي (ع) نزديک هستيم،در اين مورد قضاوت را بر عهده خوانندگان ميگذاريم. رسالت:مظلوميت هاي قبله اول «مظلوميت هاي قبله اول»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن ميخوانيد؛ بهار سال جاري در خلال اجلاس جهاني بين المجالس - بانکوک- تکاپوي برخي هيئت هاي نمايندگي کشورهاي غربي براي گرفتن ماده اضطراري محکوميت رژيم صهيو سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 187]
-
گوناگون
پربازدیدترینها