واضح آرشیو وب فارسی:قدس: اولياي دم گذشت كردند، متهم به قتل جنايت را گردن نگرفت
گروه حوادث - مصدق: متهم با وجود گذشت اولياي دم اتهام ارتكاب قتل عمد را نپذيرفت. به گزارش خبرنگار ما، شانزدهم مردادماه سال 83 و در جريان نزاعي دسته جمعي كه به خاطر مسايل مالي در يك شركت توليد بتني واقع در سه راه آذري تهران بزرگ رخ داده بود، جوان 33 ساله اي به نام اكبر بر اثر اصابت ضربه چاقو به قتل رسيد. مدت كوتاهي بعد مردي 52 ساله به نام حسن به اتهام قتل اكبر كه پسر صاحب شركت بود، دستگير شد. «حسن» اگر چه هرگز در تحقيقات مقدماتي به جرم خود اعتراف نكرد، اما وقتي دريافت چند نفر او را هنگام درگيري با چاقوي آغشته به خون مقتول ديدند و عليه اش شهادت دادند و دادسراي جنايي مركز پس از تحقيقات مقدماتي او را گناهكار شناخت و عليه وي قرار مجرميت صادر كرد، قبل از تشكيل محاكمه كيفري رضايت اولياي دم را جلب كرد. با اين حال از آنجايي كه اقدام متهم موجب اخلال در نظم عمومي شده و بيم تجري او به ديگران مي رود، وي صبح ديروز طبق ماده 612 قانون آئين دادرسي كيفري از جنبه عمومي جرم تحت محاكمه قضايي قرار گرفت. در ابتداي اين دادگاه كه به رياست قاضي كوه كمره اي برگزار شد، ابتدا حيدري نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست صادره پرداخت و از هيأت قضايي خواستار مجازات قانوني متهم به قتل شد. در ادامه، همسر مقتول به عنوان مطلع به شرح ماجرا پرداخت و گفت: شركت پدر شوهرم و دوستش به علت زياندهي در آستانه ورشكستگي قرار داشت. از طرف ديگر طلبكارها فرصت نمي دادند و پولشان را مي خواستند. يكي از طلب كارها محمد صاحب كار متهم بود. براي اينكه چكهايش را وصول كند، «حسن» (متهم به قتل) را روز حادثه با خود به شركت برده بود. اين زن جوان با اشاره به اينكه مقتول همواره با متهم مشاجره لفظي و درگيري داشت، گفت: آن روز هم طبق اظهارات پدرم كه شاهد ماجرا بوده چاقوي آغشته به خون همسرم در دست وي بوده است. وي با بيان اينكه دوربيني كه پدرشوهرش و دوستش براي پيدا كردن دزد احتمالي شركت به صورت پنهاني در آنجا كار گذاشته بود، حتماً صحنه درگيري را ضبط كرده گفت: ظاهراً پدر اكبر براي فشار وارد كردن بر (محمد) صاحب كار متهم و رهايي از بدهكاري فيلم را معدوم كرده است. همسر مقتول در خاتمه گفت: خون همسرم وجه المصالحه مشكلات مالي شركت قرار گرفته است. سپس متهم در برابر پنج قاضي شعبه 74 ايستاد و با رد اتهام قتل عمد گفت: من هيچ اختلاف و مشكلي با اكبر نداشتم و اصلاً در جريان اين نزاع با كسي درگير نشدم. وي در خصوص روز حادثه گفت: آن روز من و «محمد» براي وصول چك ها به شركت پدر مرحوم رفته بوديم. هنگام پياده شدن صاحبكار از صندوق عقب خودرواش شيئي برداشته بود، اما نمي دانم چه بود. وقتي به دفتر شركت رسيديم، حدود 12 نفر را در حالي كه روي صندلي نشسته بودند، ديديم، لحظاتي بعد با اشاره اكبر سه الي چهار نفر به سوي محمد حمله كردند. يكي از آنان كه سجاد نام دارد، با چاقو ضربه اي به صاحب كارم زد و سپس چاقو را به زمين انداخت. من آن را برداشتم و خطاب به پدر مرحوم گفتم محمد را ول كنيد و گرنه شما را خواهم زد. متهم در ادامه شرح ماجرا گفت: بنابراين آنان صاحب كارم را رها كردند و ما با يك دستگاه موتور سيكلت فرار كرديم. «حسن» در ادعايي ديگر كه با حرفهاي قبلي اش تناقض دارد، در پاسخ به سؤال قاضي مبني بر اينكه پس در زمان درگيري در دفتر چاقو به دست داشتي؟ گفت: خير. هنگام خروج از دفتر وقتي ديدم چاقويي كه سجاد به محمد زده روي زمين است آن را برداشتم. وي در پاسخ به سؤال ديگري مبني بر اينكه در محل حادثه يك قبضه چاقو و يك عدد قداره از سوي پليس كشف شده و پزشكي قانوني هم تأكيد كرده كه مقتول با چاقو مورد اصابت ضربه قرار گرفته آيا غير از تو كسي ديگر چاقويي داشت؟ گفت: من دست هيچ كس چاقويي نديدم. اما خودم نيز با كسي درگير نشدم و به كسي ضربه نزدم. وي اظهارات شهود در تحقيقات مقدماتي را كه شهادت داده بودند چاقوي آغشته به خون مقتول را در دستان او ديده اند رد كرد و گفت: من فقط هنگام خروج از دفتر چاقو را از زمين برداشتم، اما نمي دانم خوني بود، يا خير. گفتني است، در پي ادعاهاي مطرح شده هيأت قضايي براي استماع اظهارات شهود ادامه رسيدگي به اين پرونده جنايي را به جلسه آينده موكول كردند.
چهارشنبه 19 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]