واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: روزهاي خالي سينما...
در ميان تماشاگراني كه غرق تماشاي فيلم هستند،كساني را هم ميبيني كه تاريكي سينما را جايي براي گفتوگوهاي درگوشي ميدانند و پيداست كه فقط براي گذراندن اوقات بيكاري و تفريح، روبه روي پرده سينما نشستهاند. صداي پاره شدن پاكتهاي چيپس و پفك و باز شدن درهاي حلبي آب ميوههاشان يك لحظه تو را به شك مياندازد كه در سالن سينما نشستهاي. صداي جرق جرق صندليها هم، هرازگاه سكوت فضا را ميشكند و تمركزها را برهم ميريزد.
چه بر سر صنعت سينماي ايران آمده است؟ آن مشتريهاي پروپاقرصي كه از كرايه تاكسي و پول توجيبي ناچيز خود ميزدند تا بتوانند روي صندلي يكي از سينماها بنشينند و دو ساعتي از اين عالم كنده شوند، حالا كجا هستند؟ آيا اين جا هم ميتوان چشمها را بست و تقصير خلوت شدن سينماها را به گردن مردم انداخت؟ مردمي كه اغلبشان ديگر علاقه چندانيبه حضور در سالنهاي سينما ندارند، چون تفاوتي ميان پرده سينما و صفحه تلويزيون نميبينند. مردمي كه ترجيح ميدهند فيلمهاي اكران شده و نشده را از دستفروشها بخرند، در خانه، روي مبل لم بدهند يا روي فرش دراز بكشند، تخمهاي هم بشكنند و با خيال راحت به تماشاي فيلم بنشينند.
اين، تنها گوشهاي از موقعيت سينماي امروز كشور ما است.
سينماي ايران، مشكلات وكمبودهاي فراواني دارد كه برخي از آنها ريشه اجتماعي دارند و برخي ناشي از شيوههاي اعمال مديريت و عملكرد اهالي سينما و اهالي آن است.
رنگ باختن توليد فيلمهاي هنري و جولان دادن فيلمهاي تجاري و نيز فيلمهاي سطح پايين در سينماها، قاچاق و فروش فيلمهاي اكران نشده و فيلمهاي روي پرده، كاهش چشمگير مشتريان سينما، حمايت نشدن سينما از سوي مسئولان، در حاشيه ماندن فيلمسازان بزرگ، فراواني سالنهاي كهنه سينما، بالا بودن قيمت بليت، توليد سالانه 150 تا 160 فيلم در كشور و از دست رفتن حق اكران عمومي براي حدود يك سوم از اين توليدات، در نوبت اكران ماندن بعضي از فيلمها به مدت يك تا دو سال، كمبود شديد امكانات نمايشي و رفاهي بسياري از سالنهاي سينما، تمامي ندارد.
درحالي كه بسياري از كشورها در توليد فيلمهاي مستند به اوج رسيدهاند و به جايگاهي شايسته در ميان مخاطبان داخلي و خارجي دست يافتهاند، صنعت سينماي ايران در توليد فيلمهاي ياد شده هنوز در جا ميزند.
حتي كار به جايي رسيده است كه برخي سرسختانه معتقدند كه اگر سينما از زندگي مردم حذف شود، هيچ پيشامد ناگواري روي نخواهد داد. چون سينما آب و نان نيست كه شخص بدون آن نتواند به زندگياش ادامه بدهد. شايد چنين طرز تفكري موجب شده است كه بعضي از شهرستانهاي ايران هنوز حتي يك سالن سينما هم ندارند. اين بار بايد كاسه كوزهها را بر سر چه كسي شكست؟
فيلم خوب كم داريم يا مخاطب خوب؟
بسياري از توليدكنندگان فيلمهاي سينمايي از فروش پايين و شكست فيلمهاي خود گلهمندند و گناه استقبال عمومي نشدن از آثار خود را به عوامل ديگر، از جمله ضعف فرهنگ عمومي در كشور حواله ميكنند.
گرچه در ميان تك و توك تماشاگراني كه به سينما ميروند و براي آن وقت ميگذارند، كساني را هم ميبيني كه تاريكي سينما را جايي براي درددل و حكايت رويدادهاي روزمره زندگيشان ميدانند.
جبارآذين، منتقد و مدرس سينما درباره دليل خلوت شدن سينماها ميگويد: چنان چه فيلمي با نگاهي حرفهاي و با محتوايي خوب ساخته شود، شك نكنيد كه مردم براي ديدن آن ساعتها در صف خواهند ايستاد.
اين منتقد سينما ميگويد: بعضي از فيلمسازان فقط به فكر ساخت فيلم، هرچند كليشهاي و خالي از محتوا هستند و اميدشان به نمايش و فروش فيلمهاشان در شهرستانها است تا سودي به دست بياورند و در بسياري از موارد به موفقيت هم ميرسند و همين، خاطرشان را آسوده ميكند.
محمد سليماني، منتقد سينما ميگويد: در سالهاي اخير نه تنها تعداد مخاطبان فيلمهاي تجاري كاهش پيدا كرده است، بلكه فيلمهاي هنري نيز مخاطبان خود را به سرعت از دست ميدهند و دستاندركاران صنعت سينماي ايران را روزبه روز نگرانتر ميكنند.
سليماني ميگويد: براي جلوگيري از شكست فيلمهاي هنري، مسئولان سينمايي كشور چندين بار تصميم گرفتند سالنهايي را به نمايش اين گونه فيلمها اختصاص دهند و مخاطبان خاص آنها را به سوي خود جذب كنند، اما به دلايل مختلف و از جمله تبليغهاي نامناسب و پيگيريهاي نامنظم، استقبال قابل توجهي از اين سينماها صورت نگرفت.
به گفته اين منتقد سينما، در حال حاضر فروش پرمخاطبترين فيلمهاي سنيمايي حدود 100 ميليون تومان است كه اين مبلغ با توجه به جمعيت چشمگير ايران، قابل توجه نيست.
سليماني ادامه ميدهد: بعضي از اهالي سينما معتقدند كه منشا تمامي بيتوجهيهاي مخاطبان به سينما، فقط كيفيت پايين فيلمها است، درحالي كه به نظر من رفع تمامي عوامل ميتوانند موجب جذب مخاطبان بسيار و جلوگيري از رسيدن آسيبهاي جديتر به بدنه سينما شوند.
هم در اين باره ميگويد: در حال حاضر توليد فيلمهاي سطحي و كمارزش، حرف اول را در گيشهها ميزند. از همين روست كه به جز مواردي كه حضور به اصطلاح ستارهها عامل اصلي جذب مخاطب به سينما است، تماشاگر از اغلب فيلمها استقبال نميكند و ترجيح ميدهد كه به استفاده از وسايلي مانند ماهواره، فيلمهاي ويدئويي و تلويزيون روي بياورد، و اين درحالي است كه فيلمسازان بزرگ و حرفهاي كم نداريم. به گفته اين منتقد و مدرس سينما، سينماگران ما اغلب از ياد ميبرند كه تماشاگران كنوني سينما با تماشاگران دهههاي گذشته تفاوتهاي فكري و سليقهاي فراواني دارند. امروزه تماشاگران به دليل دسترسي آسان به آثار سينمايي جهاني، انتظارات بيشتري دارند، درحالي كه محصولات فعلي سينماي ايران، نيازهاي فكري و سليقهاي آنان را برآورده نميسازد. بنابراين كاملا نادرست است اگر فكر كنيم فرهنگ سينما رفتن در كشور ما ضعيف است.
يگانه، مدير سينما نيز دليل اصلي ريزش مخاطبان سينما را كاهش توليد فيلم خوب ميداند و ميگويد: فيلمي كه توليد ميشود، بايد در راستاي رفع نيازهاي جامعه باشد. وقتي فيلمي، دستوري ساخته ميشود، مخاطب از آن استقبال نميكند، چون بابميلش نيست و ساختگي است. يگانه معتقد است كه پيشرفت يك كشور را ميتوان در سينماهاي آن ديد، اما اگر فيلم خوب ساخته نشود و جلو اكران فيلمهايي كه حرفي براي گفتن دارند گرفته شود، مسلم است كه فيلمهاي سطح پايين، سينماها را دراختيار ميگيرند و سينماها هم مخاطبان خود را كمكم از دست ميدهند.
مدير سينما آفريقا ميگويد: ما جوان كه بوديم، گاهي شيطنت ميكرديم و از مدرسه فرار ميكرديم تا تماشاي فيلمهاي خوب را از دست ندهيم. سينما قيام كه الآن به ورطه ورشكستگي و تعطيلي افتاده است، يكي از بهترين سينماها و پاتوق افراد بسيار زيادي بود، اما حالا جوانان سينماگريز شدهاند، فيلمها را در خانه تماشا ميكنند و براي رفتن به سينما هزينه نميكنند. من بزرگترين دليلش را همان بيمحتوا شدن فيلمها ميدانم.
سليماني هم ميگويد: درست است كه تعداد مخاطبان سينمارو نسبت به سالهاي گذشته، كاهش محسوسي يافته است، اما از تعداد مخاطبان سينمادوست ما به هيچوجه كم نشده است.
سليماني در توضيح دليل كاهش افراد سينمارو ميگويد: مردم، نيازهاي سينمايي خود را از راههاي ديگر مانند ماهواره، كرايه فيلم از ويدئوكلوپ و خريد از دستفروشها و برخي مراكز خريد تامين ميكنند.
به نظر من كمبود امكانات رفاهي سالنهاي سينما و نيز كاهش كيفيت درصد بالايي از فيلمها، موجب شده است كه مردم رفتن به سينما را هدر رفتن وقت ببينند و سينماي خانگي را بر پردههاي بزرگ سينما ترجيح بدهند.
هر روز خلوتتر!
درآمد اندك سينماهاي كشور در سالهاي اخير، سينماداران را بسيار نگران كرده است. انجمن سينماداران ايران كه به مسائل اين صنف ميپردازد، در اين شرايط از بسته شدن سينماهاي كشور به دليل تعداد كم مخاطبان و البته جولان دادن فيلمهاي ضعيف و مبتذل ابراز نگراني ميكند.
در حال حاضر 280 سينما در شهرستانها و 86 سالن در تهران فعاليت دارند. اين درحالي است كه بسياري از شهرستانها هنوز از داشتن سينما محرومند.
در بعضي از شهرها، سينماداران به دليل از دست دادن روز افزون مشتريهاي خود، مالباخته ميشوند و درهاي سينماها را تخته ميكنند.
سينماداران ميگويند اگر قانون سخت نگيرد، خيلي از سينماداران، سينماهاي خود را ميفروشند و بسازوبفروشها به جاي آن، پاساژهاي پررونق و مجتمعهاي شلوغ تجاري ميسازند.
كارگردانان و تهيهكنندگان، بيش از گذشته نگران فروش فيلمهاي خود هستند. زيرا وضعيت آن به گونهاي است كه پرفروشترين فيلمها با دشواري به بالاي 100 ميليون تومان ميرسند و در سال، تنها يكي دو فيلم، فروش ميلياردي دارند.
بسياري از كارشناسان و اهالي سينما، كمبود امكانات و جذابيتهاي سالنهاي سينما را در دور شدن مردم از سينماها و روي آوردن به دستگاههاي پخش خانگي موثر ميدانند.
بسياري از سينماهاي ايران امكانات صوتي و نمايشي مناسب ندارند،سالنهاي سينما بسيار كوچكاند، دستگاههاي تهويه به خوبي كار نميكنند، صندليها آن قدر غيراستاندارد و نامناسباند كه تماشاگران، مدام روي آنها تكان ميخورند، اين پا و آن پا ميكنند و تندوتند به ساعتهايشان نگاه مياندازند كه فيلم كي به پايان ميرسد تا بتوانند نفس راحت بكشند.
سعيد سالاري، منتقد سينما ميگويد:
- در كشورهاي پيشرو در صنعت سينما، براي هر 10نفر يك صندلي سينما وجود دارد، اما در ايران براي هر 200 نفر، يك صندلي.
اين آمار براي كشوري با پيشينه فرهنگي قوي و باشكوه، كشوري كه جمعيت جوان آن بيشتر است، كشوري كه فيلمسازان بزرگ و خلاق و تماشاگران نكتهسنج دارد، بسيار ناپسند است.
اين منتقد سينما ميگويد: در كشوري مانند آمريكا هم جمعيت زياد است، كپيهاي غيرمجاز خريد و فروش مي شود، دستگاههاي پخش فيلم خانگي هست، اما سالنهاي سينماشان سرپا و فعالاند و يكي يكي بسته نمي شوند.
محمد سليماني ميگويد: در سالهاي اخير، تلاشهاي خوبي توسط موسسه براي بازسازي سالنهاي سينما در تهران و شهرستانها صورت گرفته است. اين توجه در شهرستانها بهتر و جديتر اعمال شده است. به اين ترتيب اگرچه آمار فروش فيلم كمي بهبود پيدا كرد، اما كامل نبود. چون در بسياري از موارد، نمايش فيلمها يا با سينماهاي تهران همزمان نبود و يا فيلمها قديمي و تكراري بودند و يا در سالنهاي بازسازي نشده نمايش داده ميشوند. در نتيجه، تعداد مخاطباني كه جذب سينما ميشوند، در خور توجه نبود.
اين منتقد سينما ادامه ميدهد:
- در تهران هم به گونهاي ديگر، مخاطبان سينما ريزش كردند. البته سالنهاي سينما در تهران، از نظر رفاهي وضعيت بهتري دارند. گرچه تعداد سالنهايي كه نياز به بازسازي دارند، كم نيست، اما كاهش فروش بليتها دلايل ديگري هم دارند. از جمله همان كاهش كيفيت محتوايي فيلمها، بالا بودن هزينه بليت و عادت دادن مردم به سينماي خانگي.
سليماني ميگويد: درباره مورد آخر بايد بگويم در كشورهاي ديگر هم بسياري از مردم دوست دارند فيلمهاي سينمايي را در خانه ببينند، اما نه سينما رفتن را از دست ميدهند و نه براي نقض كپيرايت فيلمهاي اكران نشده يا روي پرده و متضرر كردن سازندگان آنها تلاش ميكنند. آنها فقط فيلمهايي را در خانه ميبينند كه از روي پرده برداشته شده است.
به نظرم مخاطبي كه فيلم را روي پرده نمي بيند و اساسا تفاوتي ميان فيلم روي پرده و در صفحه تلويزيون احساس نميكند، نشان ميدهد كه سليقهاش رفته رفته افت پيدا كرده است. متاسفانه سينماي ايران هم به اين كجسليقگي دامن ميزند. به اين شيوه كه فيلم تلويزيوني تهيه ميكند و به جاي فيلم سينمايي، آن را در تلويزيون پخش ميكند. خب، مخاطب به تدريج، به اين نوع ديدن عادت ميكند و سطح سليقه و ذوق هنرياش پايين ميآيد و احساس وابستگي به سينما را كاملا از دست ميدهد.
سليماني ميگويد: در حال حاضر به جاي آن كه كاري كنيم مخاطب، تفاوتي ميان سينما و خانه ببيند، جدالي بين سينماداران و تهيهكنندگان ميبينيم كه گاهي گناه از دست رفتن مخاطبان را به گردن يكديگر مياندازند و خود را تبرئه ميكنند.
غرق مشكلاتيم
يگانه، مدير سينما آفريقا ميگويد: هركس يك طرفه به قاضي برود، راضي هم برميگردد. بايد مشكلات سينماداران را هم در نظر داشت. در حال حاضر، داشتن سينما براي سينماداران نه تنها سودي ندارد، بلكه زيانآور است.
يگانه به عوارضي كه شهرداري از سينماها دريافت ميدارد، اشاره ميكند و ميگويد: پنج درصد از درآمد سينما به شهرداري ميرسد، درحالي كه شهرداري، هيچ خدماتي به سينما ارائه نميدهد.
به گفته مدير سينما آفريقا، سالانه هزينه زيادي صرف بازسازي جزيي سينما ميشود. مثلا چند ماه پيش براي بازسازي هر صندلي سينما آفريقا 30 هزار تومان صرف شد. سينما آفريقا، هزار صندلي دارد. پول آب و برق و... هم مزيد برعلت است پس ميبينيد كه مشكلات سينماداري هم كم نيست، اما آن روي سكه را كمتر كسي ميبيند.
چهارشنبه 19 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]