تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836427575
به مناسبت هشتادمين سال تولد داريوش صفوت؛حكيم موسيقي - سودابه فضايلي
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: به مناسبت هشتادمين سال تولد داريوش صفوت؛حكيم موسيقي - سودابه فضايلي
حكيم كيست؟ آنكه حكمت و فلسفه ميداند، آنكه معيار زندگياش اخلاقيات است و آنكه امواج وجودش به تمامي كائنات سر كشيده و تمامي زمانها را در بر گرفته و از اين رو تمامي امواج مثبت هستي را پذيراست. در مقدمه ناشر بر كتاب 88 گفتار درباره فلسفه موسيقي>، تاليف دكتر داريوش صفوت، صفوت به حق، حكيم خوانده شده، چرا كه او تمامي صفات يك حكيم را داراست. سهتار و سنتور سازهاي مرجح او هستند و هرچند تحصيلات خود را در رشته حقوق بينالملل به پايان رسانده، اما همه عمر را صرف موسيقي كرده؛ چه در نواختن ساز و چه در تعليم موسيقي به هنرجويان.
اگر تا امروز موسيقي سنتي ايران حفظ شده به بركت وجود اوست، زيرا با تاسيس سازمان حفظ و اشاعه موسيقي، نه تنها استادان قديم را از نظر مادي و معنوي پشتيباني كرده، بلكه به كمك اين استادان شاگرداني تربيت شدهاند كه اينك خود استادان موسيقي هستند.
صفوت در فلسفه و طرز تلقياش از زندگي، همواره بر اخلاق تأكيد داشته، او اخلاق را چون جادهاي به سوي كمال و حقيقت غايي ميداند؛ بهزعم او در هر زمينه و به طريق اولي در هنر كه رقيقترين و حساسترين وجه رويارويي با خداوند است، اخلاق اساسيترين پايگاه براي تفكر است.
او هنر را مخلوق غيرمستقيم خداوند ميداند، كه به اراده خداوند، به وسيلهروح انسان به وجود ميآيد، سپس عيني شده و ادارك ميگردد؛ يعني روح انسان است كه از خداوند الهام ميگيرد و هنر را به وجود ميآورد.
او به صراحت ميگويد كه در هنر، نبايد تنها به زيبايي ظاهري اكتفا كرد، زيرا روح هنر در صورت بستن دريچه الهام فرو ميميرد و هنر به تكرار و ابتذال ميرسد، اما اگر در خلق هنري سيم ارتباطي با عالم معنا وصل باشد، آنگاه است كه هنر داراي زيبايي باطني و حقيقي خواهد شد و از طريق اين زيبايي باطني است كه ميتوان همه كائنات را تغيير دادتوجيه كرد و بديهي است كه رسيدن به اين زيبايي جز عشق الهي انگيزهاي ندارد.
در موسيقي او و در كتابها و نوشتهها و سخنرانيهايش، همواره ارتباط ميان عرفان و موسيقي موج ميزند. او ميگويد اگر هنرمندي خود، پاك و پرهيزگار نباشد، ممكن نيست شخصاً به معنويتي برسد و يا به مخاطب خود معنويتي را القا كند.
حضور صفوت در هنر موسيقي ايران يك غنيمت است، چرا كه نه تنها با نواختن ساز، ذرات ملكوتي نغمات را به ترنم آورده و مخاطبان خود را به ملكوت برده، بلكه به صدها هنرجو موسيقي آموخته و امكان آموختن موسيقي را برايشان فراهم آورده كه آنان نيز با هر نغمهاي كه مينوازند، ذرهاي از آن را مديون حضور صفوت بودهاند.
ميبينيد بهويژه در ايران؟
يك نكته را بايد اشاره كنم، اگر چيزي را نقد ميكنيم، طرف مقابل نبايد فورا خود را در موضع تقابل با ما قرار دهد. يعني نقد كردن دشمني كردن نيست. حوزه فرهنگ و هنر حوزه نقد است. بحث سياسي هم در كار نيست. بحث كار و فعاليتهاي هنري است. همه بايد نقد شوند؛ چه وزير و مديركل چه جمشيد بايرامي عكاس. ما با اشخاص كاري نداريم بلكه به شيوهها و روشها انتقاد داريم.
فكر ميكنم اين تذكر شما كاملا قابل فهم باشد.
هنرمند ذاتا سوژهپذير نيست يعني با سفارش دادن بهنوعي هنرمند را منحرف كردهايد و زمان و انرژي او را سوزاندهايد. اگر هم بپذيرد از سر ناچاري است. سوال اين است كه چرا نهادهاي قدرت اصرار ميكنند كه هنرمند فقط براي آنان فكر و كار كند؟ چرا هنرمند بايد سطح نگاهش را تا حد نگاه يك مدير پايين بياورد؟ آن مدير بايد سطح نگاهش را بالا بياورد. هنرمند بايد آزاد باشد تا بتواند كار ماندگار ارائه دهد در غير اينصورت 20 سال ديگر وقتي نگاه كنيم خواهيم ديد هيچ چيز نداريم.
اين تعريف يك منتقد است. اما دولت هم ميتواند در اين زمينه جواب دهد كه
من هم پاسخ ميدهم شايد انتخاب آن وزير درست نبوده است. هيچ دليلي وجود ندارد كه انتخابهاي يك فرد منتخب لزوما درست باشد. از طرف ديگر بعضي از هنرمندان اين وضع را پذيرفتهاند و از مزاياي آن استفاده ميكنند.
بعضي از هنرمندان يا اكثريت هنرمندان؟
نميتوان دقيق جواب داد. اما تعدادي از جمله خودم هيچ حمايتي از دولتها دريافت نكردهام. خيليها فكر ميكنند چون روي موضوعات ديني كار ميكنم از طرف نهادها و حكومت حمايت ميشوم. همينجا تمام اين حرفها را تكذيب ميكنم. هيچ كمكي دريافت نكردهام. وقتي پروژه حج را شروع كردم يك بليت و مخارج رفتن را دولت داد كه آخرش هم هزينه آن را پس از چاپ كتاب از حقالتاليف من كم كردند.
آيا شما ميتوانيد روزي را تجسم كنيد كه دولت رابطه حمايتي خود را با هنرمندان قطع كند؟ آيا در چنان وضعي تعداد قابل توجهي از هنرمندان از گردونه خارج نميشوند؟
هنرمنداني چون عباس كيارستمي و محسن مخملباف زبان و ذائقه انسان در جهان را كشف كردند، موفق شدند و به شهرت هم رسيدند و استقلال خود را هم حفظ كردند. اين ايده تحققيافتني است اما مشكل هم هست. اگر نگاه و زبان جهاني پيدا كنيم موفق خواهيم شد.
اما كيارستمي و مخملباف براي اكران آثار خود در ايران مشكل دارند. اين شايد به دليل استقلال شگفتانگيز اين دو نفر است. آيا ارزش داشت كه تا به اين حد مستقل باشند اما مردم ايران از ديدن آثارشان محروم باشند؟
همان زمان هم كه كارهاي كيارستمي در سينماي عصر جديد اكران ميشد مخاطب محدودي داشت. كيارستمي براي عوام فيلم نميساخت. در مورد خود من هم اينچنين بود. وقتي 10 سال پيش مجموعه نيايش را شروع كردم و اولين نمايشگاه را در گالري برگ در زمينه موضوعات ديني گذاشتم آنچنان استقبالي نشد. در ايران مستقل بودن و جهاني ديدن كار بسيار سختي است.
وقتي كارهاي ديني را آغاز كرديد آيا اين هراس را نداشتيد كه متهم شويد به رانت گرفتن و سفارشي كار كردن؟
نه، اصلا اينطور نبود. چون براي خودم كار ميكردم. بله، تهمت زدند كه كارهايم دولتي است. خيليها كه افتخار ميكردند لائيك هستند هم انتقادي كردند. اما من مفتخر هستم به اينكه به باورهاي ديني و ملي خودم احترام ميگذارم و با همين احترام در عرصه جهاني نمايشگاه هم گذاشتهام. در آمريكا و اروپا نمايشگاههاي من با تمهاي مذهبي و ديني بودهاند. همين آثار مذهبي من در حراجي فيليپس كه بزرگترين حراجي عكس است با موفقيت روبهرو شد.
از حرفهاي شما نتيجه ميگيريم كه كار روي موضوعات ديني به خودي خود نميتواند باعث تسهيل و گشايش راه براي يك هنرمند شود.
به هيچوجه كار روي سوژه ديني تنها چراغ سبز من نبود. برعكس كلا حوزههاي ديني حوزههاي بسيار سختي است.
مدتهاست كه برخي از منتقدان به نقد عملكرد سينماگراني ميپردازند كه در عرصه جهاني موفق عمل كردهاند و اسم اين سينما را گذاشتهاند. در عكاسي هم ميتوان چنين ذهنيتي را پيدا كرد. آيا شما براي خوشايند غربيها عكاسي ميكنيد يا براي ثبت يك پديده فرهنگي؟ مخاطب شما كيست؟ خارجياني كه به فرهنگ ايران به عنوان امري غريب و اگزوتيك مينگرند؟
عباس كيارستمي هيچوقت براي جشنواره كن فيلم نساخت. كارگرداني مثل او به موضوعات انساني، عشق، ذهنيات و سوالات خودش پاسخ ميدهد. ولي مورد توجه دنيا قرار گرفت. مردم دنيا نيز به دنبال زبان و نگاه نوين هستند. كيارستمي و امثال او نه اعتقادات ملياش را زير پا گذاشت و نه كشورش را حقير كرد و نه به دنيا دهنكجي كرد. در حوزه عكاسي هم آدمهايي پيدا ميشوند كه بهجاي احترام به باورهاي كشورشان به ماجرا تلخ نگاه ميكنند، اما من ثابت كردم كه ميتوان مثبت ديد و در جهان نيز مطرح شد.
نگاه شما دوگانه است. ديد انتقادي شما فقط معطوف به دولتهاست اما اين ديد انتقادي را در عكاسي شما نميبينيم. چرا؟
من واقعيت را نشان ميدهم و شعار نميدهم. براي گروهي هم كار نميكنم. هر دوره وزارت ارشاد ميتواند مورد نقد قرار بگيرد چون آنان فكر ميكنند همگان بايد مثل آنها به موضوعات نگاه كنند. اما من آنطور كه ميخواهم نگاه ميكنم. چالش با دولتها در اينجاست. اما اين دليل نميشود كه چون با سياستهاي وزارت ارشاد اسلامي مخالفم پس حتما بايد ضداسلامي كار كنم. من در خانوادهاي مذهبي رشد كردهام، اعتراضهايي داشتم اما بياحترامي و سياهنمايي نكردهام.
در حال حاضر ما با يك مشكل بسيار بزرگ روبهرو هستيم و آن يكسان نگاه كردن اكثريت مردم كشورهاي اروپايي و آمريكا به مسلمانان است. شما وقتي از يك زن باحجاب در ايران يا عراق عكس ميگيريد، رابطهاي بين اين زن و بنيادگرايي اسلامي و راديكاليسم ديني بهوجود ميآيد. يعني در اذهان عمومي غربيها فرق زيادي بين انواع ديدگاههاي اسلامي وجود ندارد. در صحبتهاي رسمي دولتهاي غربي بر تفاوتها تاكيد ميشود اما مردم عادي همه را يكسان ميبينند. گويي كلمه مسلمان مترادف است با طالبان يا القاعده. وظيفه يك هنرمند مسلمان در چنين وضعيتي چيست؟
دقيقا همينطور است. من بهعنوان يك عكاس كه در حوزه ديني كار ميكنم يك مواجهه چندطرفه دارم. هم با وزارت ارشاد خودمان چالش دارم هم با بنلادنايسم و جورجبوشها كه از اسلام نمايي سياه و تلخ ارائه كردهاند. آن طرف، ما را آدمهاي منفور، تروريست، بيسواد و منگ ميبينند، اين طرف هم ما را حمايت نميكند.
تعادل برقرار كردن در چنين وضعيت برزخگونهاي بسيار سخت است. اين توازن را چگونه برقرار ميكنيد؟
احساس كردم كه بايد ذائقه جهاني و زبان زيباشناختي را پيدا كرد. در بسياري از موارد با ارائه يك كار زيبا يا يك تركيببندي دقيق دهان بسياري از خارجيان بسته ميشود چون اثر از مرز سياستبازي خارج شده است يعني زبان شما هنري است و نه سياسي.
شما در گفتوگويي كوتاه با اعتماد ملي گفته بوديد: چرا چنين موضعي گرفتيد؟
عكاسي كردهام، كار هم انجام ميدهم اما نميتوانم كارهايم را منتشر كنم. چون حمايتي نميشوم. در عرض اين 3 سال اخير كدام شخص دولتي از من حمايت كرده؟ چرا از بخش سينما اينقدر حمايت ميشود اما از عكاسي نه؟ چه فرقي بين اين دو هنر وجود دارد؟ هنوز نميدانم.
يك تضاد در صحبتهاي شما وجود دارد؛ از طرفي ميگوييد هنرمند بايد مستقل باشد، از سويي ديگر گله ميكنيد كه چرا از من حمايتي نميشود.
اگر بودجه وجود نداشت و هنرمندان آثار خود را بهصورت آزاد ميفروختند و به استقلال ميرسيدند خيال ما هم راحت بود. اما حالا متولي وجود دارد، بودجه وجود دارد، دولت موظف است حمايت كند. هيچ ناشري براي كتاب ديني سرمايهاي اختصاص نميدهد. ارشاد هم حمايت نميكند. كتابهاي من هم خاك ميخورند.
فكر ميكنم يك مقدار لحن انتقادي و تند شما هم در اين وضع نقش دارد.
من تا بهحال اصلا حرف نزده بودم. اگر از من سوال شود جواب ميدهم. اگر سهمبندي در ارشاد وجود دارد چرا نبايد همه هنرمندان از آن استفاده كنند؟ من نميگويم به من پول بدهيد اما حداقل ميتوانند كمك كنند كه كتابهايم منتشر شود.
در حال حاضر ايران پذيراي عكسهاي نمايشگاهي است با نام نظرتان در اين زمينه چيست؟ آيا از شما دعوتي بهعمل آمد يا نه؟
من اول يك سوال دارم؛ عكاسي جهان اسلام يعني چه؟ آيا عكاس مسلمان ميتواند به آمريكا برود و عكس بگيرد و در نمايشگاه شركت كند؟ آيا برعكس، يك عكاس آمريكايي كه در حوزه اسلامي كار ميكند، ميتواند شركت كند؟ يا عكاس مسلمان بايد حوزه اسلام را پوشش دهد؟ راه و رسم اين نمايشگاه معلوم نيست.
منظورتان اين است كه معلوم نيست شرايط شركت در اين نمايشگاه چيست؟ يعني عكاس يا موضوع عكاسي يا هردو؟
اگر همه اينها هست، خب آژانس مگنوم هم همين كار را ميكند. اما يك حركت بسيار توهينآميز هم به جامعه عكاسي ايران شده است.
چه توهيني؟
شنيدهايم برخي ميگويند از جيمز نچوي دعوت كردند براي داوري اما او منشي خودش را فرستاده. اين يعني چه؟! يعني ما عكاسان ايراني آنقدر بدبخت هستيم كه بايد يك منشي عكاس را بياوريم. ما در فتوژورناليسم جهاني از قدرتهاي اول محسوب ميشويم. مگر ما رضا دقتي را نداريم كه در نشنال جئوگرافيك كار ميكند؟ مگر آلفرد يعقوبزاده داور ورلدپرس نبود؟ اينها كم آدمهايي نيستند. پس از 10 سال كار در حوزه ديني يك نفر به من نگفت تو هم نظر بده. اين همه در جهان دعوت شدم، كارگاه گذاشتم، نمايشگاه گذاشتم، سخنراني كردم و دعوت شدم براي تدريس، بعد در كشور خودم بهجاي من و امثال من بايد منشي نچوي بيايد داوري كند.
من قبل از ديدن شما شنيدم كه از طرف يكي از دانشگاههاي آمريكا براي تدريس دعوت شدهايد؟
بله، خيلي تلخ است. جامعهاي كه نچوي را تربيت كرده مرا دعوت ميكند براي تدريس اما جامعه خودم منشي نچوي را دعوت ميكند. اين خيلي توهينآميز است. روشها خيلي خيلي جهان سومي است.
نميترسيد كه مسوولان از اين انتقاد ناراحت شوند؟
ما هر روز ناراحت ميشويم، آنان سالي يكبار( !خنده) تا حرف ميزنيم اعتراض ميكنند، نه حمايت ميكنند، نه ميگذارند كار كنيم، انتقاد هم كه ميكنيم ناراحت ميشوند.
در نهايت بهنظر شما تكليف هنر با سياست چگونه بايد باشد؟
من اگر ميخواستم كتاب اول حج خودم را براساس انديشههاي سياسي كار كنم كتاب خودم نبود. اين حج جمشيد بايرامي است. بايد استقلال خودمان را حفظ كنيم.
شما انتقادي هم به وزير ارشاد داريد؟
من سوال دارم و نه اعتراض. وزير محترم ارشاد آقاي صفارهرندي گفته بودند كه در يك سال اول ما آمدهايم هنر را با مردم آشتي دهيم. سوال من اين است مگر هنرمندان با مردم قهر بودند؟!! شما چه زماني آشتي داديد كه ما نفهميديم؟ اين براي من تعجبآور است. بعد هم فرموده بودند دولت جديد باعث رشد 30 درصدي فرهنگي شده است. اين آمار داراي نكات مبهمي است. خيلي دوست دارم ايشان به من پاسخ دهند.
چه ابهامي؟
اگر جناب دكتر محمود احمدينژاد و مشاوران فرهنگيشان صداي مرا ميشنوند يكبار مرا دعوت كنند تا مستقيما گفتوگو كنيم و پاسخ سوالات مرا بدهند و حرفهايم را نيز بشنوند. اميدوارم دولت به همه جامعه نگاه عادلانه داشته باشد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
مشاهده خبر بعدي
------------
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]
-
گوناگون
پربازدیدترینها