واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: صنايع دستى ، موضوع فرهنگى در سطح ملي
صنايع دستي، در اصل عبارتند از طراحى كاركردى و سودمندى عملى از مواد خام و تجهيزات بومى به منظور پاسخگويى به نيازهاى روانى گروههاى انسانى كه پيش از اين به آنها نژاد يا قوم اطلاق مىشده است.
آميزش اين صنايع،با سنن ، رسوم و بينش صنعتگران موجب شده است كه عدهاى از صاحبنظران آن را فرهنگ مادى بخوانند. اين اشياى ملموس، اقلام مادىاى هستند كه هنوز هم بر سر طبيعت كم و بيش نابودشدنى و زودگذر بودن آنها اختلافنظر وجود دارد. به نظر برخى از كارشناسان فقط چيزهاى كالبدى كه به خاطر ظاهرشان داراى كيفيت و زيباشناختى هستند و قادرند تحسين، انديشه و روحيه كسانى را كه به آنها مىنگرند و يا مالك آنها هستند برانگيزند، صنايع دستى ناميده مىشوند.
با اين حال، درباره اطلاق صنايع دستى به ظروف، پارچههاى نقشدار، سبدها، دستبافتها، وسايل موسيقي، اسلحه و اشياى ديگر به عنوان چيزهايى كه مىتوان آنها را صنايع دستى تلقى كرد، ترديد وجود دارد. علاوه بر اين آيا آفرينشهاى ساختمانى ويژه با فرآيندهاى آمايشى (فنون ساختمانسازي) يا راههاى تهيه غذاهاى مختلف (مثل سمبوسه در بوشهر) كه خود جلوههايى از نيازهاى مادى و روحانى گروههاى قومى به شمار مىروند هم صنايع دستىاند؟ يك عامل مهم در تمايز بين صنايعدستى و فرآوردههاى كارخانهاي، تاثير محيطهاى انسانى و جغرافيايى در شكل و محتواى اين محصولات است. صنايع دستى هرمنطقه، مايههايى از فرهنگ بومى آن منطقه را به همراه دارد. اساسا اشيا از همان لحظهاى كه توليد آنها در واكنش به منطقه نمادين ارزش، تغيير را آغاز مىكند صنايع دستى مىشوند. مثلا دفى كه شخص براى خودش يا ديگر مالكان مىسازد تا در مجالس سماع نواخته شود از دفى كه اين شخص براى فروش به ديگران مىسازد، متفاوت است. دفى كه صرفا براى جلب رحمتالهى در مجلس نواخته مىشود نياز روانى صنعتگر را ارضا مىكند و از دفى كه به قصد تامين معيشت او فروخته مىشود كاملا جداست. از طرف ديگر نظام معانى مرتبط با اين حرف، براى شخصى كه آن را خريده است و به محيط اجتماعي- فرهنگى كه دف در آن خلق شده تعلق ندارد كاملا متفاوت است. سبدى كه براى جمعآورى چاى يا ميوه بافته مىشود، دفى كه براى جلب رحمت الهى ساخته مىشود، قلمدانى كه در پاسخ به نياز روزمره خوشنويسان ساخته مىشود و پارچه سوزندوزى كه براى لباس عروس تهيه مىشود براى مردان و زنانى كه داراى مليت و نظام اجتماعى متفاوت (شهري) هستند پديدههايى عجيب و غريب به شمار مىروند. آنان اين توليدات را بدوى مىدانند ولى با حسن تغيير، عوامل پسند مىخوانند. موضوع بكارگيرى شيئى كه توسط عضوى از يك گروه قومىنژاد پديد آمده يا وقتى يك مصرف كننده (خريدار) شيئي، هدف و وظيفه آغازين آن را گم مىكند فرق دارد. وقتى كه هر دو عضو توليدكننده و مصرف كننده (خريدار) به درك مشتركى در مورد چيزى كه براى استفاده مشابه، توسط ديگرى طراحى و توليد شده مىرسند همان است كه فرآيند «فرهنگپذيري» يا انتقال فرهنگ ناميده مىشوند. اين جزئيات مرتبط با طبيعت تجارى اشيا داراى بار فرهنگى (كه صنايع دستى خوانده مىشوند) روابط توليد، توزيع و مصرف صنعتكاران را تحت تاثير قرار مىدهد. واسطهها و مصرفكنندگان اين كالاهاى فرهنگى به طور طبيعي، گردشگران داخلى و بينالمللى هستند. محصول صنايع دستي، وقتى تحت تاثير تحميل شرايط بازار، نقشى فرهنگپذير پيدا مىكند به نماد گسيختگى بين كاركرد يك شيئى و اهميت قومى آن در دفاع از سنتها تبديل مىشود. معالوصف، بازار اصلى براى صنايع دستى ، جهانگردى است. رونق اين بازار هرچند ارتقاى سطح معيشت صنعتگران را درپى دارد ليكن ممكن است سبب شود معنى جديدى به صنايع دستى داده از اعتبار و اصالت فرهنگى آن بكاهد. بنابر اين صنايع دستى ملاحظات مليتگرايى را تشويق مىكند اما ارتباطات ميان فرهنگى و جدايى از ريشه كشاورزان پيشين، صاحبان معيشت روستايى و زنان و مردان وابسته به گروههاى قومى را به توليد صنايع دستى سوق مىدهد. اين تناقض كه ناشى از ارزش افزوده توليدات قومى «صنايع دستي» است تمام شبكه پيوست روابط اجتماعى توليد، توزيع و مصرف را دربر مىگيرد. نياز به حفاظت از صنعت كاران صنايع دستى و «ميراث فرهنگي» آنان وقتى به سمت توليد انبوه گرايش مىيابد يك مسئله ملى است. درعين حال براى آنكه امكان خدمت و درك جامعههايى كه محصول صنايع دستى را تقاضا مىكند وجود داشته باشد بايد قابل انعطاف بود. تحصيل اين هدف، نيازمند مشاركت نهادهاى دولتى و سازمانهاى خصوصى شامل جامعههاى محلى روستايى و حتى شهرى است.
بخش شهرى صنايع دستى هنرمندان نو، صنعتگران معاصر يا صنعتگران جديد را شامل مىشود. بنابراين توليد، توزيع و مصرف صنايع دستى نه تنها يك موضوع فرهنگى در سطح ملى است بلكه يك موضوع قابل تامل اقتصادى و سياسى نيز به شمار مىرود.
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]