واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: وحدت اسلامى ومبارزه با بهائياناز ديدگاه امام خميني(ره)
ميثم آقا دادي
-5 تحريف انديشه ناب مهدويت از طريق ارائه مقالات به ظاهر تحقيقى در كتب معتبر و پر مخاطبى كه در گستره جهانى انتشار مىيابد. (31 و 32) براى نمونه دائره المعارف آمريكانا، قديمترين دائره المعارف انگليسى زبان جهان به شمار مىرود و طبعا به لحاظ اين قدمت از اعتبار و اشتهار ويژهاى در ميان دائره المعارفهاى عمومى جهان برخوردار است. در اين دائره المعارف (ويرايش 1998) با مراجعه به )Babism( و مدخل بابى گرايى به روشنى مىبينيم كه بهرغم سيره يا ادعاى معمول دائره المعارفهاى رسمى جهان، مبنى بر عدم جانبدارى و حفظ بىطرفى در نگارش مدخلها، مدخل ربوط به مسلك با بيت به نحوى محسوس
(جانبدارانه) نوشته شده و چهره سران و فعالان اوليه اين مسلك استعمارى به گونهاى رندانه، چنان شهيد نمايى شده كه حس ترحم و دلسوزى خواننده را نسبت به اين مسلك و سران آن برمىانگيزد و جالب است كه جهتگيرى مقاله بهطور حساب شده، به سود بهائيت و به زيان رقيب بابىها، (ازلىها) تنظيم شده است. قسمتى از ادعاهاى كذب اين مقاله را برمىشمريم: فرقه مذهبى دانستن آن، ريشه پيدايش آن را كشف باب مىداند كشته شدن 20 هزار نفر از پيروان باب در ايران در طى 6 سال، شهيد شدن باب، تاكيد نمودن بهائيان بر وحدت نوع بشر و ... در دانشنامه ايرانيكا نيز كه زير نظر احسان يار شاطر (بهائى زاده) تنظيم شده در مقاله زمينههاى فكرى مشروطيت نوشته عباس امانت تحت عنوان اولين مدافعان اصلاحات، از عباس افندى (پيشواى بهائيت) نيز در كنار ميرزا ملكم خان و سيد جمالالدين اسد آبادى و ... ياد شده و با اشاره به آثار مكتوب آنان از عباس افندى و پدرش حسينعلى بها، چهرهاى اصلاحطلب و هوادار دينى و فرهيختگى ترسيم شده است. (33)
ب- اهداف
از جمله اهداف استكبار جهانى واستعمار در كشورهاى جهان سوم خصوصا كشورهاى اسلامى پنج مورد را مىتوان ذكر كرد، كه به ايجاز به توضيح آن مىپردازيم:
-1 دولت سازي:
از اهداف قديمى و ابتدايى استكبار، استعمار مستقيم است كه به صورت دولت سازى و دخالت مستقيم در كشورهاى زير نفوذ و تحت الحمايه صورت مىگيرد. در مورد كشور ايران نيز استكبار جهانى در زمان پهلوى دوم، آمريكا در صدد تصويب لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى بود كه امام خميني(ره) با آن به شدت ابراز مخالفت كردند و آن را سرآغازى براى ورود بهائيان به دستگاههاى دولتى ايران تفسير نمودند.
چنانچه اين پيشبينى امام هم درست به وقوع پيوست و بهطور مثال «بهائيان بعد از جريان انقلاب سفيد پستهاى حساسى را به اشغال خود در آوردند از جمله سپهبد اسدالله صنيعي، وزير جنگ كابينه حسنعلى منصور؛ امير عباس هويدا، وزير دارايى دولت حسنعلى منصور و نخست وزير بعدي؛ منصور روحاني، مدير عامل سازمان آب تهران، وزير آب و برق و وزير كشاورزى در دولت هويدا؛ ليلى امير ارجمند، رئيس كتابخانه دانشگاه ملي، رئيس كتابخانه ملى نفت، مشاور مخصوص فرح، مدير برنامههاى آموزشى وليعهد؛ سرلشكر پرويز خسرواني، معاون فرماندهى كل ژاندارمرى در سال 1343، معاون نخست وزير و سرپرست تربيت بدنى در دوره هويدا؛ عطاء الله خسرواني، وزير كار؛ فرخ رو پارسا، وزير آموزش و پرورش؛ دكتر منوچهر شاهقلى وزير بهدارى و پرويز ثابتى معاون ساواك. بهائيان در مدت كوتاهى چنان رشد كردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند كه در كابينه هويدا 9 وزير بهائى راه يافت. آنها علاوه بر پستهاى حساس نظامى و سياسى بر بسيارى از منابع اقتصادى نيز تسلط يافتند مثلا هژبر يزداني، صاحب سهام بانك ايرانيان و بانك توسعه كشاورزى و ثابت پاسال نيز از سرمايهداران بزرگ بهائى بودند. حتى مراكز فرهنگى مانند تلويزيون ايران نيز توسط حبيب الله ثابت پاسال بهائى اداره مىشد.» (34)
-2 ملت سازي:
گرچه ملت سازى استعمار، بيشتر در مورد كشورهاى استعمارگر صادق است، بدين معنى كه آنها ملت خود را در يك «خواب فرهنگي» نگه مىدارند. از جمله راهكارهاى آنان براى اين هدف نيز سانسور خبرى و تفسيرهاى به راى و تحليلهاى نادرست اخبار است. مثلا در اخبار رسمى كه از تلويزيون خود، پخش مىكنند، منشا بسيارى از فسادها و كمبودها را «مسلمانان» معرفى مىكنند يا مثلا نمادهاى اسلامى مثل مسجد و محراب و ... را با شگردهاى طراحى و گرافيكى با عناصر خشونت ربط مىدهند، كه نمونه بارز آن در عرصه رسانهاى و سينمايى است بخصوص سينمايى هاليوود كه مثلا از جمله فيلمهايى كه در همين ارتباط ساختهاند. (فيلم 300) مىباشد.
-3 نخبهسازي:
در ميان دانشمندان كشور خود و نيز كشورهاى وابسته و تحت الحمايه، به دانشمندانى كه از نظر سياسى به آنها وابستهاند، بيشتر توجه مىكنند. (35) در بين هنرمندان و ورزشكاران نيز اين هدف دنبال مىشود و متاسفانه در كشور جمهورى اسلامى ايران هم ما شاهد قدردانى از اين نخبگان ملي! در جشنوارههايى مثل جشنواره فيلم دهه فجر و ... هستيم.
-4 فرهنگسازي:
منظور از فرهنگ سازى بهعنوان يكى از اهداف استعمار در كشورهاى اسلامى به چند شكل عملياتى مىشود:
الف: گرفتن روح دستورات و احكام اسلامي:
متاسفانه تا حدودى اين سياست، براى استعمار موثر واقع افتاده است. چنانچه امروزه خيلى از كلام امام خميني(ره) در مورد احكام اسلامى و در مورد مسائل سياسى جهان اسلام بهعنوان معمار كبير انقلاب اسلامى حتى در كشور اسلامى ايران سخن به ميان نيست. اگر ما قائليم كه امام خمينى با شناخت صحيح از اسلام ناب محمدى (ص) و اسلام آمريكايي، اهداف استعمار را براى ملت ايران و ملت مسلمان جهان تبيين كرده است، بايد آن انديشهها، امروزه نيز مورد استفاده واقع شود.
ب: باز گفتن دستورات اصيل اسلامى به مسلمين:
قصد دشمن از اين كار اين است كه مثلا وقتى بيتالعدل مىگويد هر بهائى در آپارتمان بايد جزء اولين عيادت كنندگان مريض باشد يا مثلا برخورد بسيار گرم و خوب با فرزندان همسايه داشته باشد، در واقع غير مستقيم متذكر اين مطلب مىشود كه اسلام، اين دستورات را ندارد و دين بهاء الله بهتر از اسلام بيانگر اين دستورات است. از آنجا كه فرهنگ داراى يك پوسته و يك مغز مىباشد، نهادهاى فرهنگى به مثابه پوسته فرهنگ قلمداد مىشود. مثلا نمادهاى فرهنگ اسلامي، در مورد لباس، موى سر، نوع برخورد و ... و مغز فرهنگ نيز آن روح دستورات اسلامى است كه مثلا تكيه بر جماعت، اتحاد و همبستگي، الفت ميان مسلمين و اعضاى جامعه، تولى و تبري، پيروى از دستورات رهبر اسلامى و ... است. مقام معظم رهبرى نيز چندين سال پيش با بيان كردن تهاجم فرهنگى دشمن، خطر آن را متوجه همه اعضاى جامعه اسلامى دانستند. بايد توجه داشت، دشمن در اين تهاجم فرهنگى بيش از آنكه به قشر فرهنگ توجه كند، روح فرهنگ را مورد حمله قرار داده است و با ايراد شبهات راجع به اعتقادات شيعه در ماهوارهها و سايتها و ... به تضعيف اين باور مذهبى پرداخته است. گرچه ظاهر فرهنگ نيز از دستبرد تهاجم دشمن محفوظ نمانده است ولى تلاش اصلى دشمن در آن قسمت معطوف مىباشد.
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]