تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816955222
بلوكات در گفتگوي مشروح با فارس: مدعيان تندرو اصلاحات بزرگترين خيانت را به دانشجويان كردند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بلوكات در گفتگوي مشروح با فارس: مدعيان تندرو اصلاحات بزرگترين خيانت را به دانشجويان كردند
خبرگزاري فارس: دبيركل سابق اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل گفت: برخي امروز دم از حمايت از جريان دانشجويي و دانشجو ميزنند، درحالي كه همين تندورهاي مدعي اصلاحات بزرگترين خيانت را به جريان دانشجويي كردند.
مهدي بلوكات دبيركل سابق اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل و از فعالان شناخته شده جريان دانشجويي است كه مطالعاتي را در خصوص واقعه كوي دانشگاه انجام داده است. او يكي از منتقدان دانشجويي جدي عملكرد دولت اصلاحات در اين جريان است و مسئولان وقت وزارت علوم را در شعلهور شدن ماجرا دخيل ميداند.
بلوكات تأكيد ميكند كه بايد جريان دانشجويي از ابعاد مختلف و پيچيده اين موضوع مطلع شوند و به خيانتهاي برخي كه از داخل حاكميت عليه حاكميت اقدام ميكردند، پي ببرند.
در سالگرد وقوع حادثه كوي دانشگاه تهران خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس مصاحبهاي با وي انجام داده كه به شرح ذيل است:
* آقاي بلوكات، خيليها 18 تير را يك اتفاق يكشبه محسوب نميكنند، بلكه معتقدند 18 تير نيز يك بخش از پروژهاي خاص بود، اين را قبول داريد؟
مسلماً همينطور است. 18 تير را بايد در قالب يك پازل دشمن ببنيم كه حضرت آقا نيز اخيراً در دانشگاه يزد به آن اشارهاي داشتند. اين پروژه همان پروژه 10 ساله براندازي جمهوري اسلامي است كه از سوي دشمنان نظام جمهوري اسلامي دنبال ميشد.
دشمنان براي پيشبرد اين هدف خود كارهاي مختلفي را انجام دادند من جمله اعمال فشارها و تحريمها عليه مردم ايران، عملياتهاي امنيتي و اطلاعاتي داخل مرزهاي جمهوري اسلامي و جاسوسي در كشور. اما مهمتر از همه آنها، گسيل دادن نيروهاي حامي جريان غرب و حامي آمريكا به بدنه حاكميت جمهوري اسلامي بود.
* يعني ورود اصلاحطلبان تندرو به داخل حكومت؟
بله. البته بايد حادثه 18 تير را در 3 بخش تحليل كنيم. اولاً بايستي زمينهها و علل به وجود آمدن 18 تير را بررسي كنيم. دوماً به خود ماجرا و توصيف اتفاقات رخ داده در آن بپردازيم و در مرحله سوم نيز پيامدهاي آن را بررسي كنيم.
* شايد اين گفتههاي شما در جواب سوال اول، مربوط به همان پيش زمينهها باشد. در اين مورد توضيح ميدهيد؟
بعد از دوم خرداد 76، جرياني وارد حاكميت و دولت شد كه اين اتفاق را در چارچوب نظام تفسير نكرد، بلكه آن را نقطهاي براي تغيير ساختار نظام در نظر گرفت. توجه داشته باشيد كه تغيير در ساختار خيلي با تغيير در روشها فرق ميكند. آنها به دنبال تغيير در روشها و رويكردها نبودند بلكه ميخواستند كل ساختار نظام را تغيير دهند.
* مصداقي هم براي حرفهاي خود داريد؟
حرفهاي آقاي حجاريان به عنوان يكي از اعضاي حزب مشاركت و مشاور رئيس جمهور وقت، بسيار واضح است. ايشان در آن زمان ميگويد كه ما به دنبال تغيير ساختارها هستيم. اصولاً صرفنظر از اين صحبت حجاريان، ساير اقدامات تندروهاي دوم خردادي نيز كاملاً گوياي اين موضوع است.
* اين جريان افراطي كه گفتيد، چه كارهايي براي رسيدن به هدف خود انجام ميداد؟
مسلماً چنين پروژهاي كه قبلاً گفتم، به سادگي قابل اجرا نبود، بلكه در وهله اول آنها بايستي مقاومت جامعه و نظام سياسي را براي تغيير ساختارها ميشكستند.
آنها براي انجام اين كار نيز چندين كار را انجام دادند؛ به اين صورت كه اولين اقدام آنها از كار انداختن دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي بود كه نقطه آغاز آن نيز در قتلهاي زنجيرهاي بود. آنها در اين ماجرا به نحوي موذيانه ميخواستند دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي كشورمان را از ظرفيت انداخته و پس از آن كارهاي خود را به پيش ببرند.
يكي ديگر از نهادهاي انقلابي كه براي رسيدن ضدانقلاب به اهداف شومش بسيار مزاحمت ايجاد ميكرد، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود و آنها اين را به خوبي ميدانستند، لذا شروع به تخريب اين نهاد انقلابي و مخلص كردند كه نمونه آن نيز در ماجراي سخنان سردار صفوي بود.
اما مرحله سوم كه بحث اصلي ما نيز همان است، ضربه زدن به نيروي انتظامي بود. در واقع 18 تير را بايد در راستاي پروژه اين جريان ضدانقلاب افراطي براي ضربه زدن به اين نهاد در نظر گرفت. ضمن اينكه آنها ضربه زدن به اركان و مباني فكري نظام از قبيل حمله به ولايت فقيه، انديشه امام و ... را نيز در دستور كار جدي خود قرار داده بودند.
نقل سخن حجاريان شايد دليلي بر گفتههاي من باشد. ايشان در جايي ميگويد؛ ما بايد پايگاههاي قدرت سياسي نظام را سنگر به سنگر فتح كنيم.
* در مورد 18 تير، آيا آنها نميتوانستند به نحوي ديگر و بدون استفاده از دانشجويان به نيروي انتظامي ضربه وارد كنند؟
سخن جالبي از عباس عبدي از عناصر اصلي تندروهاي دوم خرداد هست كه ميگويد؛ "كار سياسي هزينه دارد و براي كار سياسي بايد هزينه آن را پرداخت، اما چون نميخواهيم خودمان هزينههاي سنگين آن را بپردازيم بايد از نيروهاي ارزان سياسي استفاده كنيم".
يكي از اين نيروهاي ارزان سياسي دانشجو است كه متاسفانه به دليل وابستگيهاي دفتر تحكيم وحدت به بخشهاي از اين بدنه افراطي كه در بخش ديگري از مصاحبه مفصلاً خواهم گفت، استفاده از دانشجويان از نظر آنها كاملاً منطقي بود.
دفتر تحكيم وحدت با استفاده از حمايتهاي وزارت وقت علوم به صورت كاملا جدي در اين ماجرا حضور داشتند و اسنادي مبني بر جهتدهي داده شدن جريان دانشجويي از سوي رسانهها و احزاب وجود دارد.
دفتر تحكيم با سوءاستفاده از حيثيت و احساسات دانشجويي، به عنوان پياده نظام و اهرم عملياتي گردانندگان پروژه 18 تير عمل كرد و تمام تلاش خود را انجام داد تا از فضاي دانشجويي براي دستيابي به اهداف احزاب سياسي استفاده كند.
طرح همان شايعات كشده شدن دانشجو، تحريك دانشجويان شعارهايي نظير «دانشجو دانشجو شهادتت مبارك» كه بعداً مشخص شد كذب است، نشان ميداد كه دفتر تحكيم چه اقدامي انجام ميدهد.
حضور فعال افشاري و همفكرانشان در آمريكا و ارايه راهكار به آنان براي براندازي جمهوري اسلامي شاهدي بر اين ماجراست كه اين تفكر از همان ابتدا در پي براندزاي بودند.
* اگر بخواهيم به خود اين ماجرا بپردازيم، شما واقعه كوي دانشگاه را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظر من واقعه كوي دانشگاه را مطبوعات كليد زدند و آغازگر آن نيز روزنامه سلام به مدير مسئولي موسوي خوئينيها بود. روزنامه سلام در اقدامي عجيب خبري را مخابره كرد كه منجر به توقيف آن شد كه همين مخابره خبر كه مطمئناً توقيف آن را به دنبال ميداشت، جاي تعجب دارد.
همان روز توقيف سلام، قبل از وقوع حادثه، مطبوعات دوم خردادي نوشتند كه تعطيلي سلام براي نظام و كشور بدون هزينه نخواهد بود و پاسخ خواهد داشت.
صبح روز 17 تير يكي از روزنامهها نوشت كه "ناظران پيشبيني ميكنند كه طي روزهاي آينده دفتر تحكيم وحدت و بدنه اجتماعي مدافعان جناح چپ وارد صحنه ميشوند." اين مطلب بسيار عجيب و جالب و گواه اين است كه حوادث كوي دانشگاه مطمئناً برنامهريزي شده بوده است.
آوردن نام تحكيم وحدت در اين مطلب نيز گواهي است كه اينها ميخواستند با ابزار دانشجو به نيروي انتظامي ضربه وارد كنند.
* شما به عنوان يك فعال دانشجويي، عملكرد وزارت علوم را در اين زمينه چطور ارزيابي ميكنيد؟
وزير علوم با استعفاي خود كه منجر به بيشتر شدن شعله اين غائله بود، در واقع از درون حاكميت، بر عليه حاكميت اقدام كرد و ما هنوز نميدانيم كه چرا اين آقايان به دليل عملكرد خود محاكمه نشدند؟ علاوه بر وزير علوم، مديريت ناصحيح كوي دانشگاه تهران، معاون دانشجويي وقت دانشگاه تهران، رؤساي دانشكدهها و دانشگاه و ... نيز به نوبه خود در آتش اين شعله دميدند و كارنامه ذلتباري از خود به نمايش گذاشتند.
* يكي ديگر از ارگانهاي دولتي كه در اين ماجرا به خاطر وظايف خود، نقش اساسي داشت، وزارت كشور بود، عملكرد وزارت كشور را چطور ارزيابي ميكنيد؟
ببينيد، در كل بايد بگويم كه خيليها از داخل حاكميت عليه حاكميت اقدام كردند و به غائله دامن زدند. عملكرد معاون سياسي وزارت كشور آقاي تاجزاده نيز بسيار تأمل برانگيز است. كسي كه بايد از موضع حاكميتي به آرام شدن موضوع كمك ميكرد، مواضع سازمان مجاهدين انقلاب را در اين جريان دنبال كرد. شنيده شده كه پس از شروع حادثه 18 تير در حالي كه برخي از افراد از جمله معاون سياسي امنيتي وقت استانداري تهران، خواستار ترك صحنه از سوي مأموران شدند، و حتي از دستور وزير كشور در اين رابطه سخن گفتند، حاضر نشدند بر اساس پيشنهاد فرمانده وقت نيروي انتظامي حاضر در صحنه صورتجلسه ترك منطقه را امضا كنند.
ضمن اينكه گزارش وزارت كشور ميگويد كه مصطفي تاجزاده ساعت 7 بعد از ظهر روز جمعه در خوابگاه كوي حضور يافته، ولي مطبوعات زنجيرهاي نوشتند كه اواخر شب با موتور به كوي آمده و تا صبح با دانشجويان بوده است و فقط پانزده دقيقه استراحت كرده. سوال ما اين است كه چرا نقش مثبت يا منفي تاجزاده در اين غائله از سوي مراجع ذيصلاح مشخص نشد؟
* اقدامات مطبوعات را در اين جريان چطور ارزيابي ميكنيد؟
نگاهي گذرا به تيترها و مطالب روزنامههاي دوم خردادي كاملاً گويا است كه واقعاً اين روزنامهها چه نقش فعالي را در راستاي براندازي دنبال ميكردند. تيترهايي نظير "كوي دانشگاه به خاك و خون كشيده شد" و ... از روزنامههايي نظير خرداد، نشاط، صبحامروز و ... كاملاً در راستاي شعلهور كردن جريان و در راستاي خواستههاي ضد انقلاب بود.
* يكي از مباحث مهم، پيامدهاي اين ماجرا است. بالاخره بعد از چند روز اين غائله فروكش كرد، اما اگر بخواهيد به پيامدهاي اين موضوع اشارهاي داشته باشيد، چه ميگوئيد؟
به نظر من، مسلماً پايان غائله 18 تير و خلق حماسه 23 تير، يك رويش براي نظام بود؛ چرا كه دو عنصر، جايگاه رهبري در نظام سياسي كشورمان و اعتقاد راسخ مردم به نظام، تمام معادلات ضدانقلاب و اپوزيسيون داخل و خارج كشور را به هم زد.
يكي از نكات بسيار مبارك اين ماجرا اين بود كه در اين واقعه چهره كريه منافقان داخلي رو شد كه بعضي از آنها حتي در جاهاي مهم و حتي امنيتي حضور داشتند و بعد از اين 18 تير جريان نفاق در جمهوري اسلامي چهره واقعي خود را رو كردند.
برخي هم از حيثيت نظام استفاده كرده و خود را دلسوز نظام جا زدند، كه آنها هم نشان دادند اگر پاي منافع خودشان در ميان باشد، حاضر نيستند حتي هيچ هزينهاي به خاطر نظام بپردازند.
بعضي آقايان اگرچه مستقيما دست نداشتند، اما در فاصله 18 تير 23 تير و فراخوان حضرت آقا براي برخورد بدنه مردم انقلابي با جريان مزدور خارجي، نه تنها در ميدان حاضر نشدند، بلكه بعضا مخالفت نيز ميكردند.
* اينها چه كساني بودند؟
صلاح نميدانم اسمشان را بياورم. اما بحث ديگري اينكه، جريان 18 تير و آنچه تا فاصله 23 تير اتفاق افتاد، شفاف سازي و تجديد آرمان بسيار محكم و بارز و حقيقي مردم و دانشجويان با آرمانهاي امام و رهبري بود و واقعاً بايد گفت كه نظام در عبور از اين بحران مديون مقام معظم رهبري است.
برخي حتي حاضر نشدند يك مصاحبه به نفع نظام انجام دهند چه برسد به حضور مستقيم، اما حضرت آقا حضور پيدا كرد و ما ديديدم كه در 23 تير چه حماسهاي رخ داد.
* در مورد پيامدهاي دانشجويي اين واقعه صحبتي داريد؟
يكي از لطماتي كه جريان دانشجويي خورد، سوءاستفاده ابزاري از جنبش دانشجويي بود كه به هيچ وجه نميتوانند انكار كنند، چرا كه از روز هم روشنتر است.
برخي امروز با پررويي تمام، دم از حمايت از جريان دانشجويي و دانشجو ميزنند، درحالي كه همين تندورهاي مدعي اصلاحات بزرگترين خيانت را به جريان دانشجويي كردند.
* آيا جدايي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل از دفتر تحكيم وحدت را ميتوان يكي از اين پيامدها دانست؟
بله، يكي از پيامدها، شفافسازي مرزبندي دانشجويان بود. يكي از اين شفافسازيها خصوصاً در انجمنهاي اسلامي و دفتر تحكيم وحدت، شكلگيري اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل در آبان ماه 78 بود كه وقتي مديريت تحكيم وحدت وابستگي محض خود را به وزارت علوم وقت و احزاب سياسي نشان دادند، ما اولين شفافسازي مرزها را به صورت گفته شده، شاهد بوديم. البته اين اتفاق بعدها نيز به صورت جدا شدن طيف شيراز از علامه رخ داد. ضمن اينكه طرد شدن جريان راديكال تحكيم و طيف ساختار شكن آن از بدنه دانشجويي نيز از پيامدهاي ديگر بود.
در كل واقعه كوي دانشگاه را بايد نقطه آغاز سراشيبي دوم خرداد دانست؛ چرا كه در اين واقعه، براي مردم اثبات شد كه اينها به هيچ وجه دلسوز مردم نبوده و سرسپرده غرب هستند.
* خواسته فعلي دانشجويان در رابطه با اين واقعه چيست؟
ما دانشجويان پس از گذشت سالها از اين واقعه معتقديم كه هنوز بسياري از ابعاد آن گفته نشده است. لذا ما خواهان محاكمه وزير علوم ومسولان وقت مانند وزارت كشور هستيم تا حقايق، همانگونه كه هست به مردم انتقال داده شود.
گفتگو از عبدالله عبداللهي
انتهاي پيام/
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]
-
گوناگون
پربازدیدترینها