ورزش - نادال: باورم نمي‌شود

واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ورزش - نادال: باورم نمي‌شود

ورزش - نادال: باورم نمي‌شود

ترجمه: مينا شرفي:در طولاني‌ترين مسابقه تاريخ ويمبلدون كه چهارساعت و چهل‌و‌هشت دقيقه به طول انجاميد رافائل نادال اسپانيايي با غلبه بر راجر فدرر مرد شماره‌يك تنيس جهان به اولين عنوان قهرماني‌اش در اين تورنمنت معتبر دست‌يافت. نادال 22 ساله كه در كنار بيورن بورگ تنها كسي است كه دو قهرماني متوالي در اوپن فرانسه و ويمبلدون را از آن خود كرده با اين قهرماني ثابت كرد كه ديگر تنها در خاك رس سلطان‌تنيس نيست و از اين پس در زمين چمن هم حرف‌هاي بسياري براي گفتن دارد در اينجا مصاحبه او پس از كسب عنوان قهرماني‌اش را مي‌خوانيد.

شما در دو مچ پوينت مغلوب شديد آيا اين مسئله شما را نگران نكرد؟ نمي‌ترسيديد كه امسال هم عنوان قهرماني را از دست دهيد؟
راجر خيلي خوب سرويس مي‌زد، سرويس‌ها و فورهندهاي من هم خوب بود من پابه‌پاي او پيش مي‌آمدم بنابراين از عملكردم متاسف نبودم. در اين شرايط سعي كردم با بك‌هند جواب او را بدهم. راجر در طول مسابقه براي پاسخ دادن به بك‌هندها چند اشتباه كرده بود اما اين‌بار خيلي خوب پاسخم را داد. زماني‌كه در ست چهارم مغلوب شدم به خودم گفتم من خيلي خوب بازي مي‌كنم و به خودم اميد مي‌دادم. اعتمادبه‌نفس زيادي داشتم بنابراين ادامه بازي را هم با اعتمادبه‌نفس انجام دادم. از جنگندگي خودم راضي هستم. كسب قهرماني در اينجا برايم غيرقابل باور است.
سال گذشته وقتي عنوان قهرماني را از دست داديد خيلي ناراحت به نظر مي‌رسيديد. اكنون چه احساسي داريد؟
توضيح آن غيرممكن است. نمي‌دانم. فقط خيلي‌خيلي خوشحالم. قهرماني در ويمبلدون برايم آرزو بود. من هميشه از زماني‌كه بچه بودم آرزو داشتم در اينجا بازي كنم و اكنون كه قهرمان شده‌ام، نمي‌توانم آن را باور كنم. براي هر بازيكني قهرمان شدن در اينجا باورنكردني است.
واگذار كردن ست چهارم با از دست دادن دو مچ پوينت مي‌تواند هر بازيكني را نااميد كند. از نظر احساسي چگونه با اين مسئله كنار آمديد كه توانستيد در ست پنجم بهترين تنيس‌تان را به نمايش بگذاريد؟
خب من در فينال ويمبلدون بودم بنابراين به مبارزه‌ام ادامه دادم. من خوب بازي مي‌كردم بنابراين دليلي براي نااميد شدن وجود نداشت. من دو ست را با نتايج 4-6 و 4-6 برده بودم و در دو تاي‌برك شكست خورده بودم كه فكر مي‌كنم كمي بدشانس بودم. من كمي خسته بودم به همين دليل تمركزم را از دست داده بودم. در هر حال اگر راجر من را شكست مي‌داد به او تبريك مي‌گفتم و به خانه‌ام برمي‌گشتم.
آيا اين مسابقه بزرگ‌ترين مسابقه‌اي بود كه در آن بازي كرده بوديد؟
از نظر احساسي بله. نمي‌دانم كه آيا بهترين عملكردم هم بود يا خير. اما فكر مي‌كنم بهترين عملكردم بود.
با توجه به اينكه هيچ بازيكن اسپانيايي در اينجا قهرمان نشده آيا قهرماني در اينجا براي شما موفقيت بزرگ‌تري نسبت به قهرماني‌تان در اوپن فرانسه محسوب نمي‌شود؟
زماني‌كه براي اولين‌بار قهرمان اوپن فرانسه شدم آن قهرماني هم برايم باورنكردني بود. دوست ندارم گرانداسلم‌ها را با هم مقايسه كنم اما ويمبلدون براي هر كسي اهميت خاصي دارد. تاريخ اين مسابقات و همه‌چيز آن بسيار خاص است. بنابراين قهرماني در اينجا نسبت به اوپن فرانسه برايم جالب‌تر است.
خيلي از تنيس‌بازان اسپانيايي مي‌گويند زمين چمن براي گاو است اما شما هرگز چنين چيزي نگفتيد.
نه، من هرگز چنين چيزي نمي‌گويم. من هميشه گفته‌ام بازي در زمين چمن را دوست دارم. زماني‌كه در سال 2005 مقابل مولر شكست خوردم هم همين را گفتم. بازي‌هايي كه روي چمن انجام مي‌شود بسيار زيباست. بازي‌ها هم كاملا تهاجمي است و شما نمي‌توانيد تدافعي بازي كنيد.
در پايان مسابقه به هم چه گفتيد؟ آيا مي‌توانيد حرف‌هايي كه زديد را به ما بگوييد؟
فقط گفتم تورنمنت خوبي بود. متاسفم. من مي‌دانم كه باختن در چنين فينالي چقدر سخت است. فينال امسال خيلي سخت‌تر از فينال پارسال است. سال گذشته من واقعا نااميد بودم. راجر قهرمان بزرگي است. رفتار او چه زماني‌كه ببازد و چه زماني‌كه پيروز شود هميشه خوب است. راجر دوست نزديك من نيست چراكه از دو كشور مختلف هستيم. من هميشه احترام فراواني براي او قائل بوده و بازي او را تحسين كرده‌ام. ما رابطه خوبي با هم داريم. در حال حاضر براي خودم خيلي خوشحالم اما براي او متاسف هستم چراكه او هم شايستگي كسب اين عنوان قهرماني را داشت.
زماني‌كه بازي به خاطر باران متوقف شد شما چه كار كرديد؟
چه كار مي‌توانستم بكنم؟! به رختكن رفتم و كمي لباس‌هايم را عوض كردم، همين. دوش هم نگرفتم چراكه نمي‌دانستيم چه زمان بايد به زمين بازگرديم. كمي خودم را گرم كردم و كمي هم موسيقي گوش دادم.
شما اولين فردي بوديد كه به بخش سلطنتي قدم گذاشتيد چقدر پادشاه را مي‌شناسيد؟
من چندين‌بار با ايشان ملاقات كرده‌ام. من از ايشان تشكر كردم كه بازيم را تماشا كردند.
او به شما چه گفت؟
به من تبريك گفتند و پس از آن هم در رختكن كمي با هم صحبت كرديم.
با گذشت بازي كه بازي سخت‌تر و نفس‌گيرتر مي‌شد چه احساسي داشتيد؟ چه فكري در سرتان مي‌گذشت؟
نمي‌دانم. من فقط به فكر كسب امتياز بودم. فكر كردن زياد در طول بازي غيرممكن است زيرا اگر زياد فكر كنيد نمي‌توانيد خوب بازي كنيد. اصلا به قهرماني فكر نمي‌كردم چون بازي بسيار سخت بود.
منبع: سايت ويمبلدون
سه شنبه 18 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]

[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]