محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829218396
سياست - گريز از وضع موجود
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سياست - گريز از وضع موجود
سياست - گريز از وضع موجود
آرش كامراني: با نزديك شدن به پايان دوره چهار ساله رياست جمهوري محمود احمدينژاد، حرف و حديثهاي مربوط به انتخابات رياست جمهوري سال آتي به بحث پر حرارت روز در گروهها و محافل سياسي تبديل خواهد شد؛ رقابتي كه در آن سرنوشت يك دوره چهار ساله مهم و حساس براي مردم و كشورمان رقم خواهد خورد و نتيجه آن در بين گروهها و احزاب سياسي داراي اثر بوده و در ميان جامعه انعكاس گستردهاي خواهد داشت. پس از برگزاري انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي و تشكيل اين مجلس كه نسبت به مجلس هفتم كه رفيق دولت بود، از انديشههاي متنوعتر بهره ميبرد، گروهها و احزاب سياسي داخل كشور گامهاي آغازين خود را محتاطانه و لرزان و لغزان براي برنامهريزي روي انتخابات رياست جمهوري دهم برداشتهاند. در اين ميان اصلاحطلبان كه امروز در حاشيه قرار گرفتهاند و از چشمه مجلس هشتم تنها جرعهاي نصيبشان گشته است، همچنان بر خلاف آرا و نظراتي كه اراده بر حذف كلي آنها از صفحه سياسي، اقتصادي، و فرهنگي كشور دارد، سرسختانه به حضور خود در پازل قدرت و اداره كشور پاي ميفشارند.
اين جريان در اين راستا از سر دوري از بدنه قدرت در اداره كشور دست به اتحاد و ائتلاف با همقطاران ميزنند همانطور كه در انتخاباتهاي شوراي شهر سوم و مجلس هشتم دست به ائتلاف زدند. ملازمان و ياران خاتمي امروز و در شرايط فعلي پس از همانديشي مثبت و غير مثبت كه نمود خود را در ليستهاي ائتلافي به نمايش عموم گذاشت به دنبال ائتلافي خواهند بود تا بتوانند قوه مجريه را مجددا از آن خود سازند و خاطر مرفه سازند؛ در ذهن و زبان تصميمگيران و تئوريپردازان اين طيف سياسي گاهي سخناني مبني بر رجوع به سيد محمد خاتمي رئيسجمهور سابق كشورمان به گوش ميرسد كه طبيعتا داراي دلايل لازم و كافي است؛ قطعا شخصيت خاص ايشان كه جواز عبور از صافي شوراي نگهبان را به همراه خود دارد، در اين روزها كه مهمترين دغدغه اصلاحطلبان رد صلاحيتهاست، حكم اولين دليل محكم و قاطع افرادي را دارد كه پيگير حضور ايشان در اين رقابت هستند اما فارغ از اين دليل شخصيت كاريزماتيك خاتمي كه همراه خود راي بالايي را بر صندوق اصلاحطلبان خواهد ريخت از ديگر دلايل اين گروه است كه اميد به پيروزي را در اصلاحطلبان دو چندان خواهد كرد؛ اما سومين دليلي كه ميتوان ذكر كرد شخصيت ائتلافپذير و مقبول خاتمي است كه هم به دغدغه ديگر اصلاحطلبان در اين دوره پايان ميبخشد و هم راه را بر تكرار تجربه تلخ تعدد كانديداها در انتخابات دور پيش كه يكي از علل واگذاري انتخابات به جناح مقابل بود، خواهد بست.
جداي از شيرينيهاي حضور ايشان براي اصلاحطلبان كه پاسخي براي بسياري موانع و مشكلات رودرروي آنان است، بنا به دلايلي كه بيان خواهد شد نويسنده اين مقال با آمدن ايشان به صحنه انتخابات موافق نيست؛ كه لازم است پيش از هر چيز تاكيد بدارم كه بيان اين دلايل و نظرات، آراي شخصي است و قاعدتا مخالف و موافق خواهد داشت و ثانيا ميدان بحث و محاجه و نقد بسي فراخ خواهد بود؛ به هر حال بايد بيان داشت پا گذاشتن محمد خاتمي به انتخابات رياست جمهوري هم از سوي جناح مقابل و هم از منظر ياران و جناح موافق ايشان به يك نوع بازي صفر و صد اصلاحات به معناي عام (روزنامهها، احزاب، شخصيتهاي سياسي مطرح و گروهها و نهادهاي وابسته به اين افراد و انديشه و...) تبديل و تعبير خواهد گشت كه پيروزي در آن پيروزي عاميت اصلاحات به مثابه روشي براي مملكتداري خواهد بود (صد) و شكست در آن به معناي اتمام كار اصلاحات بوده و خط سياه تاريخي بر چهره اين نحله فكري كشيده خواهد شد (صفر)؛ همانطور كه ميدانيم دوران هشتساله دولت اصلاحات و مجلس ششم سختترين دوره كاري براي جناح راست اسبق و محافظهكار سابق و اصولگراي فعلي بوده است و اين گروه پس از فشار هشت ساله با تلاشهاي خود و به هر ترتيب براي رسيدن به كرسي رياست جمهوري و محو اصلاحات تلاش و سعي نموده است و نبايد شك داشته باشيم براي تكرار نشدن اصلاحات به هر طريقي متوسل خواهند شد تا خيابان پاستور را حفظ كنند كه تمام اين مساعي طبيعي به نظر ميرسد زيرا هيچ صاحب قدرتي نيست كه با طيب خاطر تخت خود را رها كند و تقديم حريف بنمايد و لذا بايد دقت داشت اريكه رياست جمهوري با سهولت تقديم خاتمي نخواهد شد و در صورتي كه ايشان بنا به هر دليلي راي نياورد خطاب شود اين شكست به معناي اتمام حيات اصلاحات به طور كل در جامعه خواهد شد و آيا چنين شكستي قابل جبران خواهد بود؟ همانطور كه شاهد بودهايم پس از پايان كار دولت خاتمي اصلاحطلباني كه از دايره قدرت به حاشيه عزلت رانده شده بودند تا به امروز در هر جمعي و هر انتخاباتي با پشتوانه مردمي سيد محمد خاتمي در ميان مردم حضور يافتهاند و تبليغات خود را بدان عكس و تصوير زينت بخشيدند و در سفرها از اين شهر به آن شهر ميزباني وي را به عنوان نماد اصلاحات طبق آيين عياري پذيرا شدهاند به طوري كه ايشان امروز بحق پرچمدار اصلاحات به حساب ميآيد و با اين اوصاف حضور وي در اين انتخابات در صورت شكست احتمالي ايشان آيا نصيبي جز شيرينتر شدن شيريني فتحالفتوح اصولگرايي و رسيدن نويد فتح و بشارت به مهر و ماه نتيجهاي ديگر براي اصلاحات در بر خواهد داشت.
به دور از اين دلايل عمده دلايل فرعي اما موثر ديگري هم وجود دارد كه ميتوان به آنها اشاره كرد؛ اگر از سيل دمادم تخريبي كه عليه ايشان در قضاياي سفر به ايتاليا يا احياي قضاياي 18 تير ماه كه در مجلس به راه افتاد و ميزند هر لحظه تيغي بر اندامش هنوز بگذريم بايد به عدموجود تضميني براي حفاظت و صيانت آراي مردم اشاره كرد كه دليلي عمده براي عدمحضور آنان در پاي صندوقهاي راي به شمار ميرود كه اين عدمحضور مردم غير مستقيم به ضرر محمد خاتمي خواهد بود؛ ديگري كنارگذاردن وزير كشور در مقطع حساس انتخابات مجلس با وجود رگههايي از اختلاف نظر است كه زنگ هشداري براي اصلاحطلبان بود كه سرنوشت آرا را در انتخابات آتي مبهم مينمايد؛ از ديگر دلايل بايد به اين امر اشاره كرد كه اصلاحات اكنون و در اين برهه زماني از كمترين اقبال مردمي برخوردار است زيرا اعتماد از دست رفته مردم نسبت به اصلاحات جلب و بازگردانده نشده است و نتيجه آن را تا حدودي در انتخابات مجلس هشتم شاهد بوديم و عده كثيري به دلايل شخصي يا رد صلاحيتها پاي صندوق راي نخواهند آمد كه همانطور كه در بالا اشاره شد چنين امري به علت حضور سنتي آراي اصولگرايان به نفع جناح مقابل اصلاحات است؛ تا كي شود كه بخت خوابآلود ما بيدار شده و متوجه شويم راهي جز صندوق راي در شرايط فعلي پيش رو نداريم؛ از استقلالطلبي برخي احزاب هم نبايد غافل شد كه زخم تعدد كانديدا و شكستن آراي اصلاحات را همراه خود خواهد داشت و بهانه به دست برخي رسانهها براي چنگ زدن بر چهره اصلاحات خواهد داد كما اينكه در مجلس هشتم اين عمل مدتها خوراك تبليغاتي اردوگاه اصولگرايان را تامين ميكرد؛ ضمنا ريسك حضور هاشمي رفسنجاني و شكست ايشان در انتخابات رياست جمهوري دور پيش شايد تجربهاي در آستين دارد كه بسي تامل و تفكر ميطلبد و صدِ احتمالي اين بازي به ريسك صفر بزرگش نميارزد؛ در نهايت بايد گفت مبادا روزي كه سرمايه اصلي اصلاحطلبان به خاطر صرفا يك انتخابات انگشتنما و تحقير شود. گذشته از تمامي اين مسائل اگر فرض را بر حضور ايشان و حتي پيروزي ايشان نيز بگذاريم آيا با حضور مجلس ناهماهنگ با وي و شرايط اقتصادي و سياسي حاصل از عملكرد دولت نهم و در كل در شرايط كلي ساختار امروز در سياست داخلي و خارجي آيا راه براي اجراي انديشهها و برنامههاي وي خواهد بود يا باز شاهد كارشكني و بحران خواهيم بود و آيا باز شاهد روزهايي نخواهيم بود كه محمد خاتمي سخنان خود را با نام خداوند منتقم متجاوزين به راي مردم شروع نمايد و نالهها كند در اين كوه كه فرهاد نكرد.
در اين شرايط حساس ميتوان از عدمحضور كانديدايي از اصلاحطلبان به عنوان استراتژي مختص اين انتخابات نام برد كه مقتضاي زمان چنين عملي را به مثابه چند سالي پيش از دوم خرداد از اصلاحطلبان طلب دارد زيرا اگر از خاتمي بگذريم شخصيت و چهرهاي كه شوراي نگهبان، راي مردم و ائتلافپذيري را توأمان داشته باشد در جبهه اصلاحات بسيار كم و نادر است و لذا عدمحضور مستقل در انتخابات و حمايت از كانديدايي كه حداقل بيطرف بوده يا حداقلهايي از پارامترها و تشابهات را برخوردار است ميتواند به عنوان راهگشاي مقطعي و خروج از بحران فعلي و خودساخته در زمينه اقتصادي و سياسي عمل كند؛ و در اين بين اصلاحطلبان به بازسازي خود از درون دست بزنند و حتي در كابينه سهم داشته باشند؛ هرچند گروهي معتقدند عدمحضور اصلاحطلبان در انتخابات به عنوان پذيرفتن شكست و خارج شدن از رقابتها و دايره قدرت است البته اين سخن تا حدودي صحيح به نظر ميرسد زيرا خالي كردن ميدان يعني پذيرفتن شكست اما حضور مداوم و شكستهاي پي در پي كه در ما بين آنها برنامهاي براي پيروزي ريخته نشود و از طرفي رقابت نابرابر و از سويي هيزم تنور انتخابات شدن كه نتيجهاي جز شكست نداشته باشد نيز زيبنده اصلاحات نيست و نتيجهاش حذف تدريجي اصلاحات نه از دايره قدرت كه از خاطره مردم خواهد بود؛ پس عدمحضور مقطعي براي اصلاح اصلاحات زشت و مذموم نيست و حمايت از ساير كانديداها هم بيسابقه نيست؛ چنين روشي در كاري كه معدود اصلاحطلبان حاضر در شوراي شهر در حمايت از شهرداري آقاي قاليباف كردند يا عمل مشابهي كه در مجلس هشتم از اصلاحطلبان شاهد بوديم كه براي راي نياوردن آقاي حداد عادل خود را در دامان آقاي لاريجاني انداختند تكرار شده است و عملي بديع و نو نيست و مصلحت زمان اقتضا دارد در انتخابات رياست جمهوري هم به عملي مشابه دست بزنند و به هر حال نبايد غم خورد كه دائما يكسان نباشد حال دوران و بايد با شناخت صحيح از جامعه فعلي قدم برداشت و حتي با اتخاذ سياستي همچون سياست كارگزاران در خرداد 76 و حمايت از خاتمي در ازاي گرفتن پست و وزارت، در رياست جمهوري دهم هم شاهد چنين عملكردي باشيم؛ روشي كه بعيد نيست باز هم از سوي كارگزاران سازندگي و اين بار در حمايت از قاليباف يا حتي ناطق نوري سر بزند. اما اردوگاه اصولگراي كشوركه سرمست از قدرتهاي رسانهاي و تصويري و بهارستاني و پاستوري و خرسند از داشتن احمدينژاد به عنوان جديترين كانديداي رياست جمهوري براي دور دوم خويش به دنبال ائتلاف از جانب دولت براي كسب رضايت و اتحاد با همقطاران تلاش مينمايد و احتمالا سفرهاي استاني پاياني به سفرهاي تبليغاتي و وعدههاي ديگر تبديل خواهد شد؛ اما طبيعتا جناحي كه قدرت را در دست دارد بسيار سختتر از خارجين از دايره قدرت به ائتلاف ميرسند و ائتلاف در حين قدرت هرگز آسان نخواهد بود.
بايد گفت نقش علي لاريجاني در اين معادله بسيار حساس خواهد بود زيرا عملكرد وي در مجلس به عنوان رياست قوه مقننه در قبال دولت تاثير خود را در انتخابات آتي خواهد گذاشت. اگر لاريجاني انتقاد و پاسخگويي را بر خلاف مجلس هفتم از دولت طلب كند كه چنين امري بعيد هم نيست با پيوستن همراهان سابق دولت و منتقدان فعلي احمدينژاد (باهنر، خوشچهره و... ) و ادامه انتقادات وزراي بركنار شده و در حال كار كه به نظر شدت هم خواهد گرفت و پيوستن قاليباف، شهردار معترض به دولت و امثال توكلي و... دولت نهم قرباني وضع به وجود آمده فعلي خواهد شد و سايرين با نزديكتر شدن به ايام داغ انتخابات تيغ انتقاد خود را تيزتر خواهند كرد تا در اين مدت هم خويش را از روند تكروي نزد افكار عمومي تطهير سازند و هم به دولت آتي و كاخ رياست جمهوري گوشه چشمي داشته باشند. از سوي ديگر سم مهلك عدمائتلاف و شكسته شدن احتمالي راي اصولگرايان ازديگر آفتهاي اصولگرايان خواهد بود زيرا تعدد كانديداها ازجمله قاليباف، لاريجاني، حداد عادل، توكلي و احمدينژاد كه بعيد هم به نظر ميرسد به نفع يكديگر كنار بروند كار را براي كانديداي مستقلتر راحتتر خواهد ساخت. در هر صورت در غياب اصلاحطلبان و شانس اول را احمدينژاد و پس از او شهردار تهران يعني قاليباف در صورت حضور خواهد داشت و در اين بين ائتلاف اصلاحطلبان با قاليباف ميتواند نقش عمدهاي را ايفا كند. تنها موردي كه ميتواند به ضرر احتمالي اصلاحطلبان تمام شود شكستن آراي مستقلين و اصلاحطلبان به نفع دولت فعلي است يا اينكه مستقلين با حمايت ايشان به قدرت رسند و زتاب جعد مشكينش وزارتخانهاي به اصلاحطلبان برسد و آنگاه مجلس هشتم تهديدي به عدمراي اعتماد از نوع سالهاي پيشين بنمايد كه موجب حذف خاتمي و معين و... شد يا از نوع كنار گذاشتن مهاجراني و عبدالله نوري در زمان محمد خاتمي، به هر حال زين معما هيچ دانا در جهان آگاه نيست.
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]
-
گوناگون
پربازدیدترینها