واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: فيلم «وال-ئي» از نگاه منتقد لسآنجلس تايمززندگى در كابوس آباد!
فرهنگ و هنر- لس آنجلس تايمز، كنث توران– اگر استوديوى انيميشنسازى «پيكسار» ركورد غبطهبرانگيزى موفقيتهاى مكرر را دارد (كه صد البته با توجه به فروش 3/4 بيليون دلارى هشت تا از فيلمهايش در جهان قطعا از چنين ركوردى برخوردار است) دليلش اين است كه كمپانى مزبور استعداد مرموزى براى ساخت فيلمهاى موفق دارد بدون آنكه بخواهد چيزى را از حد بگذراند. محصول جديد كمپانى پيكسار به نام «وال- ئي» مويد چگونگى رسيدن به اين موفقيتها است. فيلم وال-ئى كه يك اثر سنتى و آشنا و آخر زمانى و عاطفى است، از طريق مواجهه با تناقضاتى صاحب قدرت مىشود كه هر فيلم ديگر را ممكن بود نابود كند. وال-ئى كه توسط «اندرو استنتون» يار هميشگى كمپانى پيكسار كارگردانى شده (استنتون انيميشن اسكارى «در جستوجوى نيمو» را نيز كارگردانى كرد علاوه بر اينكه در نوشتن فيلمنامه نيز همكارى كرده بود) جديدترين محصول پيكسار است كه در آن يك كار غيرممكن براى ديگران را مديريت كرده است؛ يعني، جذب كردن گستردهترين مخاطبان ممكن بدون آنكه به هوش و ذكاوت كسى توهين كند. بخشى از داستان فيلم يك رابطه رمانتيك بين دو ربات ناهماهنگ است و بخش ديگر يك سرگذشت علمي-تخيلى با اشارههاى عامدانه به فيلم «2001» استنلى كوبريك است، شايد اولين فيلم سينمايى انيميشن باشد كه حول محور اين جمله معروف «ئي. ام. فورستر» مىچرخد: «فقط ارتباط برقرار كن!»اصل داستان وال-ئي، آنگونه كه در تيزر اين فيلم روايت مىشود، به سال 1994 بازمىگردد، يعنى وقتى كه مسوولان شركت پيكسار يك ضيافت ناهار معروف برگزار كردند تا طى آن درباره چند ايده داستانى تبادل نظر كنند كه از آن جلسه كارتونهايى مثل «زندگى يك حشره» و «شركت غولها» و «در جستوجوى نيمو» به دست آمد و در ميان آنها فيلم «وال- ئي» جزو آخرين داستانهاى آن گروه بود كه بالاخره ساخته شد؛ از اين جهت نامتعارف بودن عناصر اين فيلم، جالب است.در نيم ساعت استثنايى نخست فيلم هيچگونه مكالمهاى از نوع مكالمه بين انسانها وجود ندارد، ولى با صداهاى حاشيهاى كه «بن برت» براى فيلم ساخته (او صداهاى حاشيهاى «جنگ ستارگان» را نيز ساخته) به علاوه موسيقى «توماس نييومن»، بيينده جاى خالى كلمات را حس نمىكند. زمان داستان مربوط به 800 سال آينده است و مكان داستان هم زمين خودمان است، ولى اين زمين آن زمينى نيست كه ما انسانها مىشناسيم. سياره ما در اين فيلم به يك فاجعه تبديل شده، به يك مخروبه ياسآور و غمانگيز كه تمام سطوح آن را آسمان خراشهايى زباله پوشانده است. وضع زمين آنقدر اسفبار شد كه شركت «باى اند لارج» كه مسئوليت محافظت و نگهدارى از زمين را بر عهده دارد، ساكنان زمين را تشويق كرد كه براى ادامه زندگى زمين را ترك كنند و به فضا بروند. اين شركت چنين شعارهايى مىدهد: «زباله زندگيتان را فرا گرفته؟ در فضا يك عالمه جا هست.»وال-ئى را مىتوان حامل يك پيام بسيار تاثيرگذار و حتى وحشتانگيز براى محيطزيست دانست، گو اينكه دليل اصلى ساخت اين فيلم چنين چيزى نباشد. تصوير «كابوسآباد» گونهاى كه از زمين و نيز خطرات ناشى از مصرف گرايى افراطى انسانها براى سيارهمان، نشان داده مىشود بدون آنكه سازندگان فيلم بخواهند خودشان را به آب و آتش بزنند بسيار نگرانكننده و تكاندهنده از كار درآمده است، و همه اينها يادآور اين واقعيت حقيقت بديهى قديمىاست كه «والت ديسني» و شركتش (يعنى در واقع پدر كمپانى پيكسار) خيلى بيشتر از «آلفرد هيچكاك» مردم را ترسانده است. يك دليل مخاطب پسند بودن فيلم «وال-ئي» حضور همان شخصيت اصلى دوست داشتنى آن يعنى «وال-ئي» است (اسم او Wall-E سرواژه اى متشكل از چند كلمه انگليسى است كه خلاصه وار يعنى «زباله جمعكن»). وال-ئى خيلى آرام و بى صدا كار خود را انجام مىدهد و زبالههايى را كه در طول 700 سال جمع شدهاند فشرده مىكند. اگر از تنها دوست او كه يك سوسك صميمىاست، بگذريم، وال-ئى تنها موجودى است كه هنوز بر روى زمين دارد حركت مىكند. وال-ئى به همين منوال ادامه مىدهد تا اينكه يك روز يك سفينه فضايى در نزديكى او بر زمين مىنشيند و يك ربات بيضى شكل با چشمان آبى به نام «ئيو» (Eve) از آن خارج مىشود؛ اين ربات كه انسانها آن را فرستادهاند ماموريت دارد تا هرگونه علامت زندگى را بر روى كره زمين پيدا كند. ئيو كه يك ربات پيشرفته است و اشعه ليزرى دارد كه با آن همه چيز را پودر مىكند، توجه وال-ئى را به خودش جلب مىكند. نيمه نخست فيلم كه به جز صداى وزغ گونه وال-ئى كه مىگويد «ئيو» هيچ كلمهاى در آن گفته نمىشود به يادماندنىترين و برجستهترين بخش فيلم است. اين نيمه كه در واقع يك جور آواز بىصدا است، دنيايى مىآفريند كه از تصوير و تخيل محض تشكيل شده است.
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]