واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: فيلمهاي ديني جهان از منظر كارشناسان / 5عبدالله اسفندياري:«دارابونت» فيلمهايش را با منطق كليسا و زبان سينما ميسازد
گروه هنر: در فيلمهاي «فرانك دارابونت» برداشتهاي شخصي ديده ميشود، اما هيچگاه نگاه اين فيلمساز خارج از قواعد و اصول كليسا نيست فقط از لحاظ سينمايي تا حدودي هاليوودي شده كه اين رويكرد نيز براي افزايش جذابيت فيلمهايش لازم است.
خبرنگار سينمايي خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) در ادامه سلسله نشستهاي خود با موضوع «فيلمهاي ديني جهان از منظر كارشناسان» با «عبدالله اسفندياري» مسوول حوزه «معناگرا» در بنياد سينمايي فارابي درباره فيلم «مه» ساخته «فرانك دارابونت» به بحث نشست كه در قالب گفتوگوي زير با آن همراه ميشويم.
اسفندياري در شروع بحث در مورد فيلم «مه» به ويژگي كارهاي قبلي «دارابونت» اشاره و اظهار كرد: در ابتداي اين بحث لازم ميدانم توضيحاتي ابتدايي درباره ويژگي سينماي دارابونت بدهم تا در ادامه بتوانيم بهتر به روي اين فيلم تمركز كنيم.
وي افزود: «فرانك دارابونت» فيلمساز مجاري الاصل از جمله هنرمنداني است كه در آثارش توجه به مفاهيم ديني جايگاهي مهم دارد. اين نگاه معناگرانه را به خوبي ميتوان در فيلمهايي نظير «رهايي از شائوشنگ» و «مسير سبز» مشاهده كرد.
اين تهيهكننده به مطلب فوق اضافه كرد: در فيلم «رهايي از شائوشنگ» داستان دو گروه از مردان روايت ميشود؛ يك دسته آنهايي هستند كه تسليمِ بلاشرط شرايط و موقعيت تحميلي شدهاند و پارهاي از آنها مانند گروهي از زندانيها كه به رهبريِ «بوگز» موجب آزار و اذيت ديگران ميشوند و خود جزيي از سازوكارِ مخوف و مخربِ زندانِ شائوشنگِ درآمدهاند.
وي ادامه داد: دسته دوم كه البته اندكترند، كساني هستند كه از فرو غلتيدن به ورطه تسليم و انفعال سرباز ميزنند و معتقدند كه بايستي كاري كرد كه عدالت واقعي برقرار شود. «اندي» نماينده اصليِ اين دسته از زندانيها است كه وقتي دادگاه او را محكوم ميكند و رئيس زندان نيز تنها شانس او را براي آزادي ناديده ميگيرد و دستور به قتل تنها شاهدي كه ميتواند امكانِ آزادي او را فراهم سازد ميدهد به اين نتيجه ميرسد كه بايستي خودش عدالت واقعي را برقرار كند. او از زندان ميگريزد و «رد» را كه زندانيِ اصلاحشدهاي است با خود همراه ميسازد.
«اسفندياري» در ادامه به فيلم ديگر اين فيلمساز اشاره كرد و گفت: فيلم بعدي دارابونت «مسير سبز» نيز درباره «پل اجكام» است كه به علت كهولت سن در خانه سالمندان است و به بيان بخشي از خاطرات خود در زمان خدمت در پليس ميپردازد. اجكام در سال 1935 در زندان مسئول گروه اعدامكنندگان بوده و در آنجا با يك سياهپوست درشت اندام و خوش قلب به نام «جان كافي» آشنا ميشود كه قدرتي خارقالعاده دارد و به واسطه آن اجكام را از درد و بيماري رها ميكند.
مدير سابق گروه فيلم و سريال و تئاتر شبكه اول اضافه كرد: سازندگان «مسير سبز» از اصل غافلگيري در فيلم استفاده مطلوب بردهاند. به اين مفهوم كه هيچ يك از مخاطبان انتظار حضور انساني آسماني و پاك را در محيط زندان آن هم در بند زندانيان اعدامي ندارند. ديگر اينكه فيلم نوعي تعليق هم به وجود ميآورد. توانايي جان كافي در ايجاد معجزه اين باور را در ذهن مخاطب ايجاد ميكند كه بايد معجزهاي در فيلم رخ دهد و كافي از مرگ نجات پيدا كند. به ويژه كه وي بيگناه است و به اشتباه محكوم به مرگ شده هر چند فيلم عكس انتظار مخاطب رفتار و باز هم آنها را غافلگير ميكند.
وي يادآور شد: در آثار داربونت شاهديم كه انسان گرفتارآمده امروز سعي دارد به واسطه خرد و خودسازي خود را از بندهاي زندگي مادي رها كند، البته خصوصيت بارز فيلمهاي اين فيلمساز به واسطه متون «استفن كينگ»، فضاي محدود داستان در فيلمها است كه ميخواهد به نوعي تداعيكننده فضاي محدود زندگي اين دنيا باشد.
اسفندياري متذكر شد: فرانك دارابونت اينبار در «مه» حق مطلب را به نحو احسن ادا كرده است. وي در اثر اخيرش بر خلاف آثاري چون «رستگاري در شائوشنگ» از داستانهاي سرراست «استيفن كينگ» فاصله گرفته و به نمونههاي ترسناك وي نزديك شده و در اين ميان با هوشمندي به جاي تمركز بر هيولاها و موجودات وحشتناك داستان كينگ، روابط متقابل شخصيتهاي داستان وي را بارز كرده است.
تهيهكننده فيلم «ستارهها» ادامه داد: نكته ديگر در آثار اين فيلمساز خروج داستان از ماده به وراي ماده است كه در آن زمان و مكان به نوعي حذف ميشود به شكلي كه عالم «دخان» (در اسلام نيز عالم دخان به نوعي تاييد شده، چراكه در اعتقادات ما نيز وجود جن تاييد شده است) در ذهن تداعي ميشود كه اين مسئله گستردگي عالم ماوراء را نسبت به عالم مادي نشان ميدهد.
وي افزود: در مورد فيلم «مه» نيز بايد گفت كه دارابونت سعي كرده در اين فيلم به ژانر «وحشت» نزديك شود به شكلي كه از «مه» به گونهاي استفاده ميشود كه تداعيكننده ترس در انسان است.
خبرنگار ايكنا در اين بخش از گفتوگو سوال كرد، فيلم «مه» ميخواهد اين نكته را به مخاطب منتقل كند كه گناهكار بالاخره به سزاي عمل خود ميرسد حتي ممكن است اين عقوبت به فرزندان آن خطاكار نيز تعميم پيدا كند، آيا اين تفكر به انديشههاي اسلامي همخواني دارد؟
اسفندياري جواب داد: در اصول اسلامي هر فردي مسئول كردار خويش است و نميتوان فرزندي را به بهانه پدر مجازات كرد، البته به شرطي كه فرزند خود نيز گناهكار نباشد، در اين فيلم نيز ميبينيم كه فرزندان نيز همانند پدرانشان پلشت كردار هستند و تنها «اليزابت» (بازيگر نقش اول زن) است كه در ابتدا تصور ميشود كه از بازماندگان است درصورتيكه اين شخصيت همانند يك چشم شاهد است كه از گذشته آمده و تنها نظارت بر مجازات دارد.
سوال ديگر ما از اين سينماگر اين بود كه شخصيت كشيش در اين فيلم يكي از بازماندگان است ولي گناهكار نيست، چگونه است كه وي نيز به عقوبت دچار ميشود؟
مسوول حوزه «معناگرا» در بنياد سينمايي فارابي، جواب داد: ما در ابتداي فيلم، شبيهي از كشيش را در بنيانگذاران جنايتكار آن جزيره ميبينيم كه كشيش نيز فرزند همان فرد است، به همين دليل است كه ميبينيم كه شيشهها از تن او رد شده و مجازات در بدن وي باقي نميماند.
وي افزود: اما نميتوان كتمان كرد كه نگاه به گناه در اين فيلم تا حدودي تداعيكننده نظريه تناسخ (حلول روح پس از مرگ در بدن فردي ديگر) است، البته اين نگاه بيشتر در بين هندوها و برخي فرقههاي مسيحيي مورد قبول است كه مورد تاييد اسلام نيست.
اين سينماگر تصريح كرد: در حقيقت اين فيلم ميخواهد بگويد آن چيزي كه از آن عالم ميآيد همان اثر وضعي است. شخصيت كشيش فيلم نيز به دليل تهذيب نفس چيزهايي را ميبيند كه ديگران از ديدن آن قاصر هستند، البته اين علوم حصولي نيست، بلكه از دسته علوم حضوري است.
سوال ديگرمان از اين فيلمساز اين بود كه نگاه دارابونت به دين در فيلمهايش متكي به برداشتهاي كليسايي است يا اينكه مبتني بر برداشتهاي شخصي؟
اسفندياري پاسخ داد: آنچه مشخص است برداشتهاي شخصي در فيلمهاي دارابونت ديده ميشود، اما هيچگاه نگاه اين فيلمساز خارج از قواعد و اصول كليسا نيست فقط از لحاظ سينمايي تا حدودي هاليوودي شده كه اين رويكرد نيز براي افزايش جذابيت فيلم لازم است.
وي نگاه به روحانيون را در فيلمهاي دارابونت اينگونه توصيف كرد: نكته جالب در آثار اين فيلمساز اين است كه نگاه به روحانيت به عنوان نمونه در فيلم «مه» نگاهي مثبت و رستگارانه است به همين دليل كليسا از اينگونه فيلمها حمايت ميكند و در مواقعي نيز از آن تجليل به عمل ميآورد.
خبرنگار ايكنا در اين بخش از گفتوگو متذكر شد: اما فيلم قبلي «دارابونت» با نام «مجستيك» نقدهايي به كليسا و مفاهيم ديني دارد؟
اين تهيهكننده سينما جواب داد: متاسفانه اين فيلمي كه شما نام برديد من نديدم، بنابراين نميتوانم در مورد آن قضاوت كنم، ولي در ديگر آثار اين فيلمساز چنين رويكردي را كه شما بدان اشاره داشتيد را نديدم.
وي در ادامه به فهم دارابونت و استفن كينگ از دنياي فراماده اشاره كرد و گفت: آنچه كه واضح است فهم كارگردان و نويسنده فيلم «مه» از دنياي فراماده مبتني بر باورهاي مسيحي است، اما همين اشارهها به انگارههاي ديني در اينگونه آثار كافي است تا ما بتوانم با رجوع به اصول خودمان بدان پاسخ گوييم.
سوال ديگر ما از اين فيلمساز اين بود كه تكامل انسان كه در اين فيلم به آن توجه شده وامدار نظريه تناسخ بود، اما ميخواهم بدانم كه تكامل انسان از نگاه اسلام چگونه است؟
مسوول حوزه «معناگرا» در بنياد سينمايي فارابي جواب داد: در نگاه اسلامي هيچگاه نبايد فرد صرفا با اين هدف مراقبه نفس كند تا بتواند طيالارض كند، بلكه هدف از تكامل خدايي شدن است كه با خود تواناييهاي را هم در پي خواهد داشت، اما هيچگاه رسيدن به آن تواناييها هدف نيست.
خبرنگار ايكنا در پايان اين نشست از اين سينماگر سوال كرد: با تماشاي فيلم دارابونت ممكن است اين سوال پيش آيد كه در مواجهه انسانها با موجودات متخاصم بالاخره كدام يك از دو طرف دعوا از تمدن فاصله گرفته و خلق و خوي وحشيتري دارند؛ آنها يا ما؟
اسفندياري جواب داد: مفهوم «آنها» در فيلم دارابونت به نوعي منعكسكننده و تا حدي تكراركننده حرف و سخن «الن ريپلي» در مجموعه فيلمهاي «بيگانه» است؛ بشر ميتواند در مقايسه با كابوسهاي خود شخصيتي به مراتب بد و بدتر داشته باشد، فيلم دارابونت از جهات ديگري نيز وامدار مجموعه فيلمهاي «بيگانه» است، همانگونه كه در تفكرات اسلامي آمده كه انسان در مواقعي ميتواند اشرف مخلوقات باشد و در زماني ديگر موجودي سفاك و بيرحم.
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]