واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: چقدر خشونت تلويزيون روي كودك شما مي تواند تاثيرگذار باشد كودك و خشونت تلويزيون
مينا خورسندپخش برنامه هاي خشونت آميز از تلويزيون همواره مورد سرزنش قرار گرفته است. بعضي از برنامه هاي تلويزيوني به دليل داشتن محتواي خشونت محبوب نيستند.خشونت در تلويزيون به شكل قتل، كشتار، انفجار، فلاكت و مرگ به تصوير كشيده مي شود.برنامه هاي تلويزيوني اغلب حاوي صحنه هاي ضرب و شتم و به طور كلي داراي ابعاد و جنبه هاي منفي است. نمايش اين نوع برنامه ها، تاثير و پيامد بر بيننده، به خصوص كودكان برجاي مي گذارد. خشونت برنامه هاي تلويزيون و كودك، دو مقوله مجزا از هم هستند كه آنچنان به هم نزديك مي شود كه كودك، تماشاچي اصلي خشونت در تلويزيون مي شود.موضوع مورد بحث اين است كه آيا تلويزيون رفتار جامعه را منعكس مي كند يا اينكه رفتار جامعه متاثر از برنامه هاي تلويزيوني است؟ بعضي معتقدند اين ارتباط همانند موقعيتي است كه مشكلي سبب به وجودآمدن مشكل ديگر شده كه مشكل اول را حادتر مي كند. مردم پيرو چيزي هستند كه در تلويزيون مي بينند و موضوع برنامه هاي تلويزيون درباره موضوعات رايج ومتداول جامعه است. تلويزيون ناخواسته و به اجبار بر بيننده ها، به خصوص كودكان، تاثير عميقي مي گذارد چون كودكان كوركورانه پيرو اين جعبه جادويي هستند. خشونت برنامه هاي تلويزيون بر آنها تاثير بسيار زيادي مي گذارد چون خود را در قالب شخصيت هاي تلويزيوني مي بينند.خشونت برنامه هاي تلويزيون بر كودكان در سنين مختلف به روش هاي متفاوتي تاثير مي گذارد. اين تاثير بستگي به سطح فهم، تجزيه، تحليل و تجربه كودك دارد. اطفال به سبب وجود نور و صدا به برنامه هاي تلويزيوني جلب مي شوند هرچند در بيشتر موارد، محتواي آن برايشان قابل فهم نيست و مفهوم را با توجه به شخصيت ها و قيافه هاي آشنا درك مي كنند. البته گفته مي شود اگر همين رفتار و حركات موجود در برنامه تلويزيوني به شكلي ساده بيان شود به راحتي برايشان قابل تقليد است.توجه كودك در سن 2 سال و نيمگي به تلويزيون بيشتر مي شود و تمايل به تقليد آن را دارد. در اين سن كودكان تمايل بيشتري به حركات تند و سريع شخصيت ها دارند كه همين مساله احتمال قرار گرفتن در معرض خشونت را بيشتر مي كند. در دوران پيش دبستاني كودك شروع به گرفتن معنا و مفهوم از آنچه مي بيند مي كند . او صدا و صحنه هاي اكشن برنامه ها را جذب مي كند. خشونت انيميشن ها كودكان را به طرف خود مي كشد. ديده شده كودكان پيش دبستاني پس از ديدن صحنه هاي اكشن و خشونت آميز، رفتار هاي خشني از خود بروز مي دهند.در سال هاي ابتدايي دبستان كودك قادر به درك صحنه هاي تلويزيون است. مي تواند رفتار هاي اكشن شخصيت ها و نتيجه آن را دنبال كند. اما تمايلي به تفكر بر اصل موضوع را ندارد كه در كل ناشي از عكس العمل هاي ناخودآگاه طبيعي اوست. اگر كودك با شخصيت منفي فيلم يكي شود، دقيقاً رفتار او را به نمايش مي گذارد. كودك تلاش مي كند به سبب محبوب بودن شخصيت منفي فيلم، عين همان رفتار را تقليد كند. اين احتمال وجود دارد كه حتي اگر شخصيت منفي را قبول نداشته باشد ولي آن را در دنياي واقعي خشونت باور كند. مطالعات نشان مي دهد كه ديدن فيلم هاي ترسناك نوعي تلاش كودك در غلبه كردن بر ترس خود است.بچه ها در نوجواني دوست دارند تنها تلويزيون ببينند.در اين سن مي توانند در مورد آنچه مي بينند قضاوت كنند اما قادر به استفاده از قدرت ذهني خود در متقاعد كردن ديگران نيستند. بعضي نوجوانان با قهرمانان خشن ارتباط پيدا مي كنند و معتقدند كه تلويزيون عين واقعيت است و اگر زماني در معرض خودكشي و جنايت قرار گيرند سعي بر تقليد اين رفتار ها دارند.ذهن كودكان به دليل اينكه به اندازه كافي بالغ نشده نمي تواند درك درستي از خشونت برنامه هاي تلويزيون داشته باشد. به عنوان مثال مي توان به شخصيت منفي فيلم يا قاتل داستان اشاره كرد كه همواره احساس ناخوشايند گناه را به سبب اعمالش به دوش مي كشد. در سناريوي اول كودك قادر به درك صحيح روانشناختي اعمال خشونت آميز شخصيت منفي فيلم نيست.در حالت دوم كودك نمي تواند به پوچ بودن زندگي قاتل پي ببرد، درنتيجه قادر به فهم كامل علل و تاثيرات رفتار آدم بد فيلم نمي شود و جزيياتي را كه باعث درك صحيح فيلم مي شود به اين دليل كه به درستي با آن درگير نشده، از دست مي دهد. در نتيجه به اشتباه، مفهوم شخصيت منفي فيلم را توضيح مي دهد و به روش نادرست رفتار مي كند. اين رفتارهاي نادرست شامل موارد زير مي شود؛اول اينكه كودك نسبت به درد و رنج ديگران بي توجه مي شود و ممكن است شديدترين خشونت هاي فيلم را با با بي تفاوتي نگاه كند. دوم اينكه كودك تصور مي كند تمامي آدم هاي اطرافش از نوعي خشونت طبيعي برخوردارند و فكر مي كند دنيا همان چيزي است كه در صفحه تلويزيون به تصوير كشيده مي شود و به هين دليل از آدم ها مي ترسد. كودكان بدون اينكه از جزييات آگاهي كامل داشته باشند، اين تفكر را در خود شكل مي دهند كه هر لحظه ممكن است اتفاق ناخوشايندي برايشان بيفتد، به طور مثال احتمال وقوع تصادفي وحشتناك در زندگي خود را تصور مي كند.سوم اينكه دوست دارد ديگران را آزار بدهد؛ درنتيجه بيش از اندازه خشونت طلب و قانون شكن مي شوند، از قوانين تبعيت نكرده، در انجام كار ها بي طاقت و بي حوصله شده، وظايف خود را نيمه تمام رها كرده و تكاليف مدرسه را به خوبي انجام نمي دهند.خشونت برنامه هاي تلويزيون دو اثر كاملاً متفاوت دارد يا اينكه به طور كامل از آزار و اذيت دوري مي كنند يا اينكه ترس شديدي از زندگي در جامعه خطرناكي دارند كه آنها را در خود له مي كند.نشان دادن برنامه هاي مثبت تلويزيوني به تاريخ پيوسته است. در سكانس داستان هاي تلويزيوني فقط به اتفاقات خوب و مثبت بسنده نمي شود. برنامه هاي تلويزيوني ورزشي امروزه مثل كشتي و فيلم هاي مملو از خشونت به اجبار عواقب طولاني مدتي را بر بيننده هاي خود مي گذارد. كودك به اجبار با تاثيرات صحنه هاي خشونت آميز مواجه مي شود. كودكان امروز، آينده جامعه هستند و مهم است كه از هرگونه خشونتي به دور باشند. خشونت سبب ترس و بدبيني در كودكان مي شود و كم كم احساسات بد و شيطاني را در ذهن شان پديدار مي كند. خشونت برنامه هاي تلويزيون باعث ايجاد تصويري نادرست از جامعه در ذهن كوچك كودكان مي شود و منجر به خودكشي و حتي قتل، جرم و جنايت از جانب كودكان مي شود. اين اثرات مضر و زيان آور نياز به كنترل و محدود كردن دارد.والدين نقش اصلي را در منع كردن كودكان از ديدن برنامه هاي خشونت آميز تلويزيوني دارند؛ كودكان بايد به ديدن برنامه هاي مخصوص خود تشويق شوند و والدين بايد از قدرت و اقتدار خود در انتخاب نوع برنامه هاي تلويزيوني براي فرزندان خود استفاده كنند. رويارويي زودهنگام با خشونت از طريق تماشاي برنامه هاي خشونت آميز منجر به رفتارهاي غيرعادي كودكان مي شود. به والدين توصيه مي شود به برنامه يي كه كودك نگاه مي كند توجه كافي داشته و زمان تماشاي آن رابراي كودكان محدود كنند. همچنين توصيه شده با والدين ديگر در تماس باشند و به طور گروهي مقرراتي را براي تماشاي تلويزيون از جانب كودكان به اجرا در بياورند. والدين بايد براي كودكان شان، خشونت را كاري غيراجتماعي توصيف كنند و واقعيت پشت صحنه هاي فيلم را برايشان توضيح دهند، لازم است به كودكان يادآوري شود كه كار نادرست، نادرست است هرچند تلويزيون به طور مستمر كار نادرست را به عنوان درست مطرح مي كند.منبع؛www.buzzle.com
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]