تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 30 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هنگامى كه مؤمن بر صراط مى‏گذرد، و مى‏گويد: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. ناگاه زبان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855087529




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: دان هري بين* درياي دروغ


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: دان هري بين* درياي دروغ
خبرگزاري فارس: مطلب حاضر چگونگي حمله كوركورانه كشتي ناوگان دريايي آمريكا به پرواز 655 ايران اير در اوج تنش درطول جنگ ايران ــ عراق و چگونگي تلاش پنتاگون براي سر پوش گذاشتن به اين واقعه بعد از كشته شدن 290 شهروند بي گناه را از زبان آمريكايي‏ها شرح مي‏دهد.


اشاره: هواپيماي مسافربري ايران درتاريخ 1988/7/4 مورد حمله ناوگان دريايي آمريكا قرار گرفت. مطلب حاضر چگونگي حمله كوركورانه كشتي ناوگان دريايي آمريكا به پرواز 655 ايران اير در اوج تنش درطول جنگ ايران ــ عراق و چگونگي تلاش پنتاگون براي سر پوش گذاشتن به اين واقعه بعد از كشته شدن 290 شهروند بي گناه را از زبان آمريكايي‏ها - هرچند به صورت ناقص - شرح مي‏دهد.

نيروي دريايي داراي نردبان هاي ترفيع متعددي است. افسران آن مي توانند درجه نظامي خود را در دريا يا هوا بدست آورند. اما تنها راه افتخار همانند زمان روم باستان است. پيروزي در دريا.
كاپيتان راجرز از نيروي دريايي آمريكا خود رابراي جنگ آماده مي كرد. در سال 1987 راجرز به فرماندهي گران ترين كشتي نيروي دريا يي با پيشرفته ترين سيستم رادارمنصوب شد. ناو وينسنس ميلياردي بسيارمطمئن جلوه مي نمود. اما راجرزمانند بسياري ازافسران زمان صلح نيروي دريايي، هيچگاه به زيرآتش قرارنگرفته بود. در سوم جولاي سال 1988 راجرز به آرزوي خود رسيد و بالاخره با دشمن در خليج فارس درگير شد. او از جايگاه رئيس و فرمانده كشتي جنگي در مركزاطلاعات جنگ، براي مرگ و زندگي تصميم گرفت.
آن زمان لحظه اي بود كه برايش آموزش ديده بود و بايد سر بلند بيرون مي آمد. انهدام پرواز شماره 655 ايران اير فاجعه بشري بود. وجهه جهاني آمريكا راخدشه دار كرد و براي نيروي دريايي رسوايي حرفه اي بود. گران‌ترين كشتي جنگي كه براي نشان گرفتن و زدن بيش از 200 موشك، در يك زمان، طراحي شده بود، در اولين حمله خود هواپيماي مسافربري حامل شهروندان بي گناه را منهدم كرده بود. وينسنس به هنگام حمله، با نقض قوانين بين المللي درون قلمرو آبي ايران بود.

افسر ارشد آمريكا پنتاگون از ابتدا متوجه شده بود كه آشكار شدن واقعيت وينسنس، جنجالي بزرگ در پي خواهد داشت. كما اين كه جنجال توسط تيترهاي تحقيرآميز روزنامه ها به راه افتاد.
بنابراين نيروي دريايي آمريكا كاري را انجام داد كه تمام نيروي دريايي بعد از يك اشتباه بزرگ وحشتناك انجام مي داد: دروغ گفت و مدال‌هايي اعطاء كرد.
تحقيق نيوزويك با همكاري برنامه « ON LINE ») ABC NEWS با عدم همكاري افسران ارشد يعني اجتناب ازپاسخ گويي به سئوالها يا جوابهاي مبهم براي جلوگييري از پيشرفت يك بحث) مواجه شد. تعدادي از ملوانان و افسراني كه صبح آن روز جولاي سال1988 سوار بر VINCENNCE وينسنس) بودند امروز، هنوز درحال روان درماني و دست وپنجه نرم كردن با گناه هستند. اما تحقيقات رسمي پنتاگون درباره حادثه، گزارش فوگارتي ROYARTY)، هنر التقاط، حذف، ارايه نيمي از حقيقت و فريبكاري مطلق است. اين سرپوشي بود كه ازبالا توسط دريا سالار ويليام كرو رئيس وقت ستاد مشترك فرماندهي، تائيد شده بود.

كاپيتان راجرز در مصاحبه با NIGHT LINE برنامه خط شب اصرار داشته كه درآن زمان تصميم مناسب را اتخاذكرده و تنها به علت حفظ كشتي و خدمه آتش گشوده است، اما با مرور اسناد محرمانه، نوارهاي ويديوئي و نوارهاي صوتي ازكشتي درگير ماجرا و بيش از100 مصاحبه، نيوزويك با جمع بندي به نتيجه‌اي رسيد كه آن را مي‏كرد.

جسم غم انگيز:

صبح روزدوم جولاي، ساعت 6.33 به وقت محلي روي Vincennes در اقامتگاه ويل راجرز صداي زنگ تلفن شنيده شد. كاپيتان در حال اصلاح كردن بود. گرماي 100 درجه فارنهايت درست دو ساعت بعد ازطلوع خورشيد سيستم تهويه مطبوع كشتي را از كار انداخته بود. در ساحل نفتي سرتاسرخليج دانه‌هاي ماسه برخاسته ازصحراي عرب، غبار متمايل به زردي را به وجود آورده بودند. راجرز گوشي تلفن را برداشت. طرف مقابل افسر وظيفه از مركز اطلاعات جنگ كشتي بود. مركز كنترل دو طبقه پائين تر از كابين راجرز قرار داشت.« كاپيتان، بهتره بيائيد پايين، به نظرميرسد مونتگمري دماغش را به داخل كندو آورده است.»

در پنجاه مايلي شمال شرق، ناو محافظ نيروي دريايي آمريكا مونتگمري، درحال گذشتن ازورودي غربي تنگه هرمز بود. هر روزه كشتي هاي نفتكش، حامل نيمي از واردات جهان از تنگه مي گذشتند. جنگ ايران ــ عراق تنگه را ناامن ساخته بود. با در نظرگرفتن خطر به دريا ريختن نفت كويت، ايالات متحده تقبل كرده بود كشتي‌هاي نفت كش كويت را زير پرچم آمريكا حمايت و همراهي كند. دراين صبح جولاي مونتگمري حدود 6 نفر از نيروهاي مسلح انقلابي را در حال بيرون آمدن از مخفي گاه‌هاي جزيره پا به منطقه خطرگذاشتن ، مشاهده كرده بود. در اين زمان راجرز تصميم گرفت وارد عمل شود.

او در ساعت 6.33 دستور داد: «همه به خط». توربين‌هاي عظيم موتورهاي رزمناو تا 80 اسب بخار سرعت گرفته و كشتي جنگي را با در هم شكستن امواج در سرعت 30 گره به جلو راندند. ساعت 6.50 بنا برگزارش رسمي حوادث كه بعدا توسط نيروي دريايي ارائه شد، مونتگمري در تنگه، 13 ناوچه توپ دار ايراني را كشف كرده بود. گفته شده كه تعدادي نزديك كشتي نفتكش كشورليبريا به نام: STROUAL at 7:11 در تكاپو بودند. مونتمگري گزارش كرد كه صداي 5 يا 6 انفجار در نزديكي كشتي نفتكش شنيده شد. ستاد فرماندهي ناوگان هنگامي كه راديو صداي انفجار پي درپي همراه گزارش انفجارهاي اسرار آميز را پخش كرد، تصميم گرفت با Vincennes تماس بگيرد. دريا سالار آنتوني لس فرمانده نيروهاي ويژه مشترك خاورميانه، به رزمناو شمال شرقي دستور داد تا از مونتمگري حمايت كند. دستور بحرين به هرحال Vincennes را وارد عمل نكرد. دريا سالارلس LESS تنها قصد داشت هليكوپتر Vincennes را به مامومريت شناسايي اعزام كند. بنابراين كاپيتان ريچارد مك كنا فرمانده جنگ دريا سالار لس آنچه را كه دستورات واضح تصور مي كرد به راجرز مخابره كرد:

هليكوپتر خود را براي تحقيق و كاوش به شمال بفرستيد، اما كشتي را دورتر در جنوب نگه داريد، احتمال وجود قايق‌هاي بيشتري از پاسداران انقلابي در ابوموسي وجود دارد. هليكوپترSH-60B درياپيما مخصوص دريا) متعلق به Vincennes در ساعت 7.22 بلند شد و به سوي شمال سرعت گرفت و بعداز 20 دقيقه بالاي سر ناوچه هاي توپدار ايراني چرخ زد. خلبان فرمانرواي اقيانوس 25) مارك كولير، ناوچه هاي توپدار را دراطراف كشتي باري DHAULAGIRI) آلماني مشاهده كرد.ناوچه هاي توپدارشليك نمي كردند. اين حالت رزم تنها شيوه اي معمول براي به ستوه آوردن بود.

در بحرين، كاپيتان ريچارد وات كينگز، فرمانده ستاد ارتش دريا سالارلي، همانطوري‌كه به خبرهاي راديو گوش مي داد وضعيت را بي‌خطر تلقي داد. اما در Vincennes همه چيز در حال داغ شدن بود. با صداي شيپور، راجرز خدمه كشتي را به موضع هاي جنگ فرستاد و به پايگاه‌هاي كوچك كنار كشتي اش دستور داد تا دربرابر حملات آماده باشند. Vincennes در ناوگان نيروي دريايي آمريكا در خليج شهرت بدي داشت. افسران كشتي هاي ديگر با لحن طعنه آميزي اين كشور را Ridicrniser خطاب مي كردند. در بازي هاي جنگي در سن ديه گو، درست قبل از حركت Vincennes به سوي خليج راجرز در ماوراي قوانين رزمايش‌ها تلاش مي كرد.

در اوايل ژوئن راجرز، كاپيتان راجرز هيتان، فرمانده ناو محافظ را عصباني كرد. راجرز به او دستور داده بود تا كشتي جنگي ايراني را به روشي كه هيتان محرك مي دانست، محاصره كند. هيتان از اين كار اجتناب ورزيد و ستاد فرماندهي بحرين وي را بازگرداند. راجرز توسط چندين افسر عالي رتبه «ماشه خوشحال» ناميده مي‌شد. او بسيار مشتاق بود تا براي رسيدن به ناوچه هاي توپدار پيش قدم باشد. از كشتي هاي بازرگاني كه با خونسردي، علامت A-OK رافرستاده بودند گذشت تا در ساعت 38/8 به پهلوي مونتمگري رسيد. در اين زمان گارد ساحلي عمان توسط راديو به قايقهاي پاسدارانقلابي دستور داد به خانه خود بازگردند. عماني ها از Vincennes خواستند تا منطقه را ترك كند. افسر عماني در راديو به آرامي گفت: «مانوركشتي نيروي دريايي آمريكا با سرعت بيش از30 گره در اين منطقه، مطابق وضعيت اين آبراه نيست. لطفا آب‌هاي عمان را ترك كنيد.» به طور اتفاقي آن روز عكاسي از نيروي دريايي به نام ورودي پاهيوسواربر Vincennesو در حال پركردن نوارهاي ويديويي بود. فيلم‌هاي ويديوئي او افسران را مشغول كرده و از پاسخگويي به تقاضاي عمان بازداشت. آنها به هم لبخند مغرورانه اي زده و خود را براي جواب دادن به زحمت نيانداختند. عماني ها تنها كساني نبودند كه خواستار بيرون رفتن Vincennes از منطقه شده بودند. در ساعت 8.40 كاپيتان مك كنا در بحرين به مركزفرماندهي خود بازگشت و وحشت زده قصد داشت Vincennes رامشاهده كند، كه در بالاي شبه جزيره عماني حدود 40مايل در شمال مكاني كه مك كنا به راجرز دستور داده بود توقف كند قرار داشت.

با عصبانيت با راجرز تماس گرفت و از چگونگي عملكردش سئوال كرد. راجرز گزارش داد كه در حال حمايت از هليكوپتر خود بوده و مشكلات ارتباطي نيز داشته است. مك كنا به او گفت كه به ابوموسي بازگردد. راجرز با حالت برانگيخته‌اي گفت:« شما از من مي خواهيد چه كار كنم؟» مك كنا مي توانست صداي خنده را از مركز اطلاعات جنگ Vincennes بشنود. حالا مك كنا عصباني شده و دستور رسمي صادركرد: Vincennes بايد به جنوب بيايد و همچنين مونتمگري.

او از رفتار كاپيتان و افسران رزم‌ناو يك ميليارد دلاري عصباني بود. زير لب به خود گفت: « خود پسندها» راجرز با بي ميلي دستور را اطاعت كرد اما هليكوپتر خود را پشت سرگذاشت تا مراقب قايق‌هاي ايراني باشد و اين اشتباهي مصيبت آميز بود. در كابين خلبان فرمانرواي اقيانوس 25) خلبان مارك كوليد نتوانست در برابر وسوسه دنبال كردن ناوچه هاي توپ دار به سمت شمال ايستادگي كند. او بعد توضيح داد كه قصد پائين آمدن و مشاهده تعداد افراد سوار بر قايق‌ها و چگونگي اسلحه‌هاي آنها را داشته. تقريبا راه دشوار را پيدا كرده بود. همچنان كه در اطراف آنها به يك سو كج شده بود. كوليد چيزهايي را مشاهده كرده بعدا از آنها به عنوان «هشت تا ده انفجارنور» و « جرقه‌ها… فقط يك جرقه بزرگ» ياد كرد. او براي لحظه‌اي فكركرد شاهد ظهور آني خورشيد از قايقي بوده است اما بعد دود انفجار را ديد.
كوليد خطاب به افسرجزء اسكلت زيلج گفت:« تو هم ديدي؟» زيلج پاسخ داد:« آره بيا ازاينجا بريم بيرون، انفجار هوايي بود.« همچنان كه كوليد، هليكو پتررا تا100پايي پايين مي آورد، فرمانده راجرهاف كه درجاي كمك خلبان نشسته بودبا Vincennes تماس گرفت: شمشيرسه سر، اينجافرمانرواي اقيانوس 25) است. ما درحال آتش گرفتن هستيم. فرار مي كنيم.» درمركزاطلاعات جنگ، اين همان چيزي بود كه راجرز احتياج داشت. حداقل ناوچه هاي توپ دارمرتكب عمل دشمن گونه شده بودند. بنا برقوانين جنگ نيروي دريايي درخليج، راجرز مي توانست دستور پيگيري محكمي صادركند. بي مقدمه گفت:« تمام پايگا ه ها با تمام قدرت» و دوباره Vincennes30 گره به طرف شمال روانه شد. درهمان روزحدود 200مايل به طرف جنوب شرقي درمركز درست درون دهانه خليج عمان، Vincennes قرار داشت. دريا سالارليتون اسميت فرمانده گروه 6اخبارنفس گيرراجع بهVincennesراشنيد، كه هليكوپترآن آتش گرفته و رزمناو درحال تعقيب حمله كنندگان است.

درساعت 9.14 اسميت دستور روانه كردن دوجنگنده F-14 ودو هواپيماي حمله A-7 راصادر كرد. درساعت28/9، آنها ازعرشه بلند شده بودند. اما راجرزدرآن لحظه به حمايت هوايي فكر نمي كرد. اوسخت مشغول ناوچه هاي توپ دارايراني كه درجلو چرخ مي زدند بود. كار آساني نبود. رزمناوها براي درگيريهاي كوچك طراحي نشده بودند. آنها براي درگيري با نيروي دريايي اتحاد جماهيرشوروي درآتلا نتيك شمالي ساخته شده بودند. سيستم رادار براي گرفتن ردپاي موشكها وهواپيماها دريك جنگ بزرگ دريايي مناسب بود. قايقهاي ايراني آنقدرسريع بودند كه با حركت سريع خود درصفحه جستجو رادار Vincennes سو سو مي زدند كه نه به صورت هدفهاي جداگانه بلكه به صورت علامتي ريز برروي صفحه رادار ديده مي شدند. راجرز بي صبرانه رو به افسر عمليات رزم خود، ويكتورگيلوري، كرد وگفت:« پل فرماندهي مي تواند چيزي ببيند؟»

پل فرماندهي گزارش داد كه مي تواند گاه گاهي به طورت اتفاقي دنباله تعداد بسياركمي قايق رامشاهده كند كه درمه چشمك مي زنند. درساعت39/9 با فقدان هدف مشخص، راجرزبا ستاد فرماندهي تماس گرفته وقصد خود رابراي گشودن آتش اعلام كرد. دربحرين ستاد ارتش دريا سالار لي ناآرام بود. كاپيتان وات كينز از راجرز درباره موقعيتش وناوچه هاي توپ دارسئوال كرد. :« آيا درگيريها اوضاع منطقه راآرام مي كند؟ سئوال نشانه بازدارنده اي مي توانست باشد. با توجه به مدارك بعدي، آن روز تعداد كمي درمركزاطلاعات جنگ براين باور بودند كه كشتي درمعرض حمله بود. درواقع ناوچه هاي توپ دار ايران فقط به آرامي دراطراف، با اين احساس كه داخل قلمرو آبهاي خود درامان هستند حركت مي كردند. جاي شك است كه حتي قايقهاي ايراني قادر به ديدن Vincennes بوده باشند. به هر حال راجرز براي گرفتن اجازه حمله به بحث ادامه داد.درپل فرماندهي گزارش شد كه آنها توسط« چشمهاي بزرگ» قادر بودند قايقها را واضح تر ببينند كه بي هدف در اين راه و آن راه حركت مي كردند. به نظرمي رسيد يك جفت ازقايقها به سمت vincennes به جلو مي آمدند. براي راجرز همين كافي بود. به بحرين گزارش داد كه ناوچه هاي توپ دار در حال سرعت گرفتن هستند و نيت خصمانه از خود نشان مي دهند. راجرز دوباره قصد خود را از فرمان آتش اعلام كرد.

دريا سالار لي عاقبت سوار بر كشتي فرماندهي اش موافقت كرد. ساعت 9.41 بود. پل فرماندهي اعلام كرد كه vincennes از حد 12مايل درامتداد ساحل گذشته و وارد آبهاي ايران شده است. vincennes درحال نقض قوانين بين المللي بود اما راجرز به نكات قانوني اهميت نمي داد. فرمانده گيلوري به آتش افروزهاي vincennes دستور داد تا به هنگام آمادگي شليك كنند. دودقيقه بعد اسلحه 5 اينچي كشتي اولين هدف خود رانشانه رفت، قايقي در8000 ياردي. حدود25 مايل درشرق، كاپيتان ديويد كارلستون سوار بر ناو محافظ vincennes با ناباوري به مانور راجرز گوش داده وآن راتماشا مي كرد.

يكي از افسران ناو محافظ زمزمه كرد:« چرا سكانش رابرنمي گردونه از اونجا بيرون نمي ره؟» هنگامي كه كارلسون از موافقت لس درجهت آتش گشودن راجرز) آگاه شد رو به فرمانده گري اريكسون كرد. كارلسون فكر مي كرد قتل گاهي در پيش بود وهيچ نظري نداشت.

هواپيماي مزاحم:

در 55 مايلي شمال شرقي ودرراس ساعت9.45.20، كاپيتان محسن رضائيان ازهواپيماي ايران ايربه برج مراقبت بندر عباس اعلام كردكه ايرباس A300B آماده پرواز است. يك دقيقه بعد، دو موتور CR6 خود را كنترل كرد، هواپيما را از زمين بلند كرده و از ميان مه به جلو راند. او طبق مسيرش بايد هواپيما وسرنشينان آن را به جنوب غربي دبي درامارات متحده عربي مي رساند. مسير هواپيما تقريبا مستقيم از بالاي Vincennes مي گذشت. اگر چه رضائيان نمي توانست اطلاعي در اين خصوص داشته باشد. درآن لحظه كاپيتان راجرز در كابين تاريك خود نشسته بود ومركز اطلاعات Vincennes جنگ دريايي را به وسيله كنترل از راه دور هدايت مي كرد.

مركز اطلاعات جنگي يك رزمناو شبيه به يك بازار ويدئو تجملي بود. اپراتورها به رديف دركنارهم برصفحه فرمان خم شده بودند وهر كدام قسمتي از جنگ را كنترل و دنبال مي كردند. تمام اطلاعات از صفحات تلويزيون آنها بوسيله كامپيوتر قدرتمند به «تصويري بزرگ» تبديل مي شد ومانند علائم روي نقشه ها در4صفحه گلوژيوني بزرگ 42 اينچ در42 اينچ واقع دربالاي سراطاقي كه كاپيتان و دو معاون جنگ او نشسته بودند نمايش داده مي شدند. سيستمAEJIS 400ميليون دلاري مي توانست هرهواپيمايي را درفاصله 300مايلي تشخيص دهد. كامپيوترهاي اين سيستم هر تماسي رابا اصطلاح«دوست»، «دشمن»، «ناشناس» گزارش مي كردند. درجنگ دريايي از سيستم AEJIS براي راجرز همين كافي بود.

AEJIS) آنقدر قدرتمند است كه نه تنها مي تواند 2000 فروند ازهواپيماها يا موشكهاي دشمن را شناسايي كند بلكه قادراست به موشكهايش فرمان دهد تا آنها رامنهدم سازند. درجنگ تمام عيارعليه اتحاد جماهير كه vincennes براي آن طراحي شده بود، كاپيتان وخدمه، اختياري جز گذاشتن سيستم برروي اتوماتيك نداشتند. درمحيط تاريك وگرفته خليج فارس راجرز تصميم گرفت تا بر مهارت خود و افرادش تكيه كند. مهارتهايي كه هيچ وقت آزموده نشده بودند. در واقع بعضي ازمتخصصان اين سئوال را مطرح مي كنند كه آيا حتي بهترين و آزموده ترين فرد، به زير فشار روحي، مي تواند جريان سيل وار اطلاعاتي كه AEJISبرآنها وارد مي كند كنترل كند. نيروي دريائي نمي توانست از عهده خطر اشتباه برآيد به دلايل ترس از اين كه كنگره از تهيه بودجه برنامهAEJIS خودداري كند. مهمترين افسران ارشد vincennes دراستفاده از جنگ افزارهاي كامپيوتري مهارت لازم را نداشتند.

برطبق روال عادي، كاپيتان راجرز به ندرت ميزكنترل خود را لمس مي كرد. او ميتوانست جنگ عليه قايقهاي بزرگ را به گيلري، افسر جنگ محول كند. اما راجرزبه دليل ضعف دركامپيوتر، كاملا به گيلري اعتماد نداشت بنابرضرورت كاپيتان گيلري راكنارگذاشت و اداره جنگ را شخصا به عهده گرفت. راجرزحدود تصوير بزرگ رابرروي صفحه نمايش تا 19مايلي رو به روي خود تنظيم كرد، تا به ناوچه هاي توپ دارتسلط داشته باشد. او نسبت به همه چيز درآنسوي بي توجه بود.

درساعت 9.47 رادار قدرتمند جاسوسي vincennes موردي را نشان داد. هواپيمايي از فرودگاه بندرعباس بلند شده بود. مورد دراصل پرواز655ايران ايربود كه طبق برنامه پروازي دوبار درهفته به دوبي پرواز مي كرد. اما از آنجايي كه فرودگاه بندرعباس براي موارد نظامي و شهري استفاده مي شود، هر پروازي كه ازخليج بيرون مي آمد به صورت خودكاربوسيله كشتي هاي نيروي دريايي به عنوان دشمن فرضي، علامت زده مي شد. دركامپيوتر ميز كنترل مركزاطلاعات جنگ vincennes افسر جزء اندرسون موجود ديومانندي را درحال بالا رفتن ازگوشه صفحه آبي مشاهده كرده، وظيفه اندرسون دررديفي ازكامپيوترهايي كه جنگ هوايي راكنترل مي كردند، شناسايي هرنوع رفت وآمد هوايي درحدود كشتي بود. به سيستمAEJIS گفت كه درباره هواپيما تحقيق كند: شناسايي دوست يا دشمن؟ تمام هواپيماهايي كه داراي دستگاه گيرنده خودكار هستند وسئوالهاي IFF را به طوراتوماتيك با وجه 1و2 نظامي)، يا 3 غير نظامي) پاسخ مي دهند. اندرسون وجه 3رادريافت كرد.

مجسم كرد:« هواپيماي مسافري تجاري». براي چك كردن فهرست نيروي دريايي پروازهاي مسافربري خليج فارس به طرف ميز فرمان رفت. اما همان طوري كه سريع برنامه رامي خواند، ازپرواز655گذشت ومتوجه آن نشد. ظاهرا درتاريكي مركزاطلاعات جنگ كه درهربارآتش گشودن اسلحه 5اينچي vincennes برناوچه هاي توپ دارايراني، چراغهاي نور سو سو مي زدند. چهارمنطقه مختلف خليج اورا گيج كرده بود.

اندرسون روبه افسرجزء كناردستش جان ليج كرد وبلند پرسيد كه آيا ممكن بودآن علامت هواپيمايF-4 يا شايد F-14 جنگي ايران باشد؟

رئيس آنها كلي بالاي سر دو درجه دار كه درحال صحبت بودند آمد، خودش ازقبل دچاراضطراب شده بود. هيچگاه به كارهاي روزمره ميزفرمان خود تسلط پيدا نكرده بود. درآن لحظه نگران هواپيمايP-3 ايران بود كه بسوي خط ساحلي ايران پايين مي رفت. آيا P-3 يا آن ديو ناشناس مي توانست هماهنگ كننده يك حمله بررويvincennes باشد. تصميم گرفت تا ازحرفهاي آن دو گذشته وبه رئيس خود فرمانده اسكات لاسيچ، فرمانده نيروي هواييvincennesمراجعه كند.

لاستيچ به كلي دستور داد تابراي هواپيمايي كه بسويشان پرواز مي كند علامت هشدار بفرستد: كه هواپيماي ناشناس… شما به كشتي جنگي ناوگان ايالات متحده درآبهاي بين المللي نزديك مي شويد. اين راه معمول براي اخطاربود كه عمدتا برعليه هواپيما هاي تجاري ونظامي اعمال مي شد، لاستيج راه ديگري انديشيد. او برروي صفحه نمايش مي توانست F-4هاي هم نشان هواپيماي مسافربري رابرروي صفحه رادارخود ديده بود. خلبانهاي F-14 هم قصد نزديك شدن راداشتند. ديوي خارج ازايران درمسيركشتي جنگي آمريكا، براي هوانوردان تشنه خون فرصت مناسب كم يابي است. افسربه او مي گفت كه نشان روي رادارشبيه هواپيماي تجاري بود. اما اسميت به قوانين نيروي دريايي چسبيده بود كه كاپيتان تصميم مي گيرد به راجرزاجازه جنگ دهد. برروي عرشه ناو vincennes ساعت49/6 بود. راجرزكاملاسرگرم جنگ خود عليه ناوچه هاي توپدار بود. فرياد مي زد تا اسلحه هاي 5 اينچي را با سرعت بيشتري پر كنند. دستور داد سكان را به طرف راست بگردانند تا اسلحه هاي بي رحمش را به كاراندازد. كشتي لرزريد وبه سمت راست كج كرد.

متخصصان نظامي درباره اجتناب ناپذريي خطا، تصادف ونادرستي محاسبات تحت فشارروحي درزمان جنگ نوشته اند. معماران جنگ مدرن تلاش كرده اند تا ازتكنولوژي براي كاهش بي خردي درميدان جنگ استفاده كنند. اما پيام نامفهوم الكترونيكي دريك مركزاطلاعات جنگ مي تواند گيج كننده باشد. افسرن وافراد ازچندين راه به وسيله گوشي ودوگوش راست وچپ كه معمولا درحال گوش دادن به مدارهاي مختلف هستند با هم ارتباط برقرارمي كنند. راجرز و افسران كليداش درمركز اطلاعات جنگ درمدار واحدي قرارداشتند اما آن فقط نيمي از كشتي بود. افراد بي تجربه كشتي كشف كرده بودند كه مي توانند با ضربه زدن به2شبكه فرمان 7 عمليات را از واكمن هاي SONY خود بشنوند. اما براي اين كاربرق را كاهش دادند وصدامحو شد. زماني كه بسيار پائين مي آمد، لاستيج مجبورمي شد فرياد بكشدتغييردهيد) بنابراين هركس مي توانست به يك مدار فرمان انتخابي ارتباط برقراركند. بنابراين شبكه نامنظم چند ثانيه بعد از 6.50، شخصي گفت كه هواپيماي ناشناس F-14 بود.

هيچ كس قادرنشد به ياد بياورد شخصي كه اين جمله را به زبان آورد، چه كسي بود. دراطاق كنترل مسئولان فني متخصصان هشدارها رابررسي مي كردند. افسرجزء اندرسون درحالي كه ازاين هشدارها هيجان زده شده بود دوباره يك پيام راديويي IFF براي شناسايي فرستاد بدبختانه، پاسخي كه اودريافت كرد متفاوت بود. ميزفرمان او وجه2) راچشمك زد: هواپيماي نظامي. مدتها بعد محققان دريافتند كه اندرسون فراموش كرده بود حدود دستگاه IFF خود راتنظيم كند. وجه 2) ازطرف ايرباس كه باآرامش برفرازخليج بالا مي رفت نبود بلكه ازيك هواپيماي نظامي ايراني بود. احتمالأ نظامي حمل ونقل كه به بندرعباس بازمي گشت. اندرسون درلحظه آشفتگي مركزاطلاعات جنگ فرياد زدF-14 ساعت 51/9 بود راجرزباتغييرموضوع دريك مداركامل، اسلحه پرشده خودراآماده شليك برقايقهاي ايران كرده بود. اسحله يازده بارآتش گشود. كاپيتان دوباره دستور داد سكان رامحكم بچرخانند. كاغذها وكتابها با كج شدن كشتي ازروي ميز فرمان واژگون شدند. لاستيج نگاهي به صفحه نمايش خود كرده بود. هواپيماي ناشناس در32مايلي پرواز مي كرد. ازراجرز پرسيد: چه كاركنيم؟ افسرفرمانده اوآنقدر دركرجي هاي ايران غرق نشده بود كه نمونه اسفناك كاپيتان لگن بريندل، كاپيتان USTRAK رافراموش كند.

يك سال قبل ازآن زمان، بريندل هنگامي كه كشتي اش دچارمصيبت شد وتقريبا به وسيله دو موشك ضد كشتي غرق شد درراس قرار داشت . كشتي بريندل توسط هواپيماي ميراژ F-1 عراقي مورد حمله قرارگرفته بود. راجرزتصميم گرفت كه راداركنترل شليك هرهواپيماي احتمالي دشمن كه به فاصله30مايلي برسد نشان دهد وزماني كه آن هواپيما به فاصله20مايلي برسد vincennes به آن شليك خواهد كرد. راجرزكاملا مطمئن نبود كه كشتي اش بايك هواپيماي دشمن روبرو شده باشد. هواپيما درارتفاع بسياربالاي حدود7000 پا به نظر مي رسيد. درپشت سراو افسر ديگري به نام ويليام مانتفورد به هواپيماي مسافربري هشدار داد. اخطارسه بار ديگرتكرارشد: جنگنده ايراني… شما هواپيما رابه سوي خطر پرواز مي دهيد ومورد شناسايي واحدهاي دفاعي نيروي دريايي ايالات متحده قرارگرفته ايد. سپس اتفاقي رخ داد كه روان شناسان آن را اجراي زمينه يا طرح فيلم مي نامند به اين معني كه شما چيزي رامشاهده مي كنيد كه ازقبل منتظرآن بوديد. اندرسون افسرجزءوليچ هر دوبه صدا آمدندكه هواپيماي كه دراين لحظه F-14 شناخته شده بود، درحال سرعت گرفتن است. ن

وارهاي، داده هاي مركز اطلاعات جنگي CIC بعدا چنين چيزي را نشان ندادند صفحه نمايش اندرسون نشان داد كه هواپيما با 380گره در12000 پائي در حال حركت صعود است. با اين حال اندرسون فرياد مي كشيد سرعت455گره وارتفاع 7800 پا درحال نزول است. راجرزبايد تصميم مي گرفت. F-14 خسارت كمي مي توانست به vincennes وارد كند. هواپيماهاي F-14) كه واشنگتن دراوايل دهه1970 به شاه ايران فروخته بود، كاملا هواپيماي جنگي بود وامكانات آن براي هدفهاي روي سطح آب محاسبه نشده بودند. درصورتي كه راجرز تصميم داشت باموشك به آن حمله كند، مجبور بود كه هنگامي كه هواپيما به ده ياردي مي رسيد شليك كند. درساعت9.45.5 وقتي هواپيما دريازده مايلي قرار داشت راجرز براي آزاد كردن موشكهاي ضد هواپيماي SM-2 كليد آتش را چرخاندـ

افسر جزءجوان بسياربي تجربه اي بود به هرحال دكمه اشتباه را 23بارروي ميزفرمان خود فشار داد. يكي از درجه داران نيروي دريايي مجبور شد خم شود ودكمه صحيح رافشاردهد. درمركز اطلاعات جنگ، نورها مانند هنگام اعدام با صندلي الكتريكي يك زنداني براي لحظه اي ضعيف شدند. كاپيتان ايران اير رضائيان در10مايلي با آرامش به بندر عباس گزارش مي داد كه درحال رسيدن به خليج به اولين پست بازرسي خودرسيده است. او هيچكدام ازهشدارهاي Vincennes رانشنيده بود. چهارراديوي اوازپيامهاي كنترل هوا پر شدند. برج مراقبت مخابره كرد: روز خوبي داشته باشيد وخلبان درپاسخ گفت: متشكرروز بخير، 30ثانيه بعد اولين موشك به بال راست هواپيماي مسافربري برخورد كرد. درپل فرماندهي Vincennes رودي پاياهو عكاس هنوز مشغول فيلم برداري بود.

دستگاههاي صوتي وي شيهه هائي ازصدا ضبط كردند. تمام شد‍. داره مي افته هلاكش كرديم . صدائي فرمان داد صداتون پايين بياريد، ديگري فرياد زد: درست به هدف خورد، سپس يكي ازديده بانان وارد شد وگفت كه هدف نمي توانسته يك هواپيماي f-14 باشد ورو به افسر عملياتي Vincennes كاپيتان ريپارد فاستو زير لب گفت: لا شه هواپيما كه ازآسمان افتاده بزرگ ترازآن است.

كمي دورتر درچند مايلي درپل فرماندهي مونتگمري افراد كشتي به بال هواپيماي مسافربري با پوسته موتوري كه هنوز به آ ن متصل بود ودردريا سر نگون شده بود خيره نگاه مي كردند. در 19مايل دروتر، به كاپيتان كارلسون گفته شد كه هدف يك هواپيماي مسافربري بوده است. كارلسون بعدها گفت درآن لحظه بالا آ ورده است. در vincennes سكوت وهم‌آوري حكم فرما بود.

اسلحه هاي پنچ اينچي ازضربات خود دست برداشته بودند. هيچ يك از قايقهاي نيروهاي پاسدارانقلابي به5هزارياردي رزمناو هم نزديك نشده بودندـ هيچ كس مطمئن نبود. چه تعدادي آسيب ديده اندـ شايد يك نفرشايد هم بيشتر. راجرزدستورداد تابه سمت جنوب خارج ازآبهاي ايران كشتي راهدايت كنند.

بررسي پنهان كاري تقريبا يازده ساعت بعد درواشنگتن ساعت 1.30 بعد ازظهر:

دريا سالارويليام كرو رئيس ستاد مشترك فرماندهي به سمت تريبون اطاق مطبوعاتي پنتاگون قدم گذاشت. دريا سالاردرلباس رسمي سفيد تابستاني اش به خبرنگاران گفت تصادف وحشتناكي رخ داده است. كرو درحالي كه ازناقص بودن اطلاعات دچارنگراني بود با تكيه برآنچه كاپيتان راجرزبه وي گفته بود ادامه داد كه هواپيماي ايراني خارج ازخطوط تجاري درحال پروازبوده ودرجواب دادن به هشدارهاي IFF نيزموفق نبوده، هواپيما هنگام نزديك شدن به vincennes داراي سير نزولي فزاينده بوده است. راجرز تنها ازكشتي خود محافظت كرده است. نقشه بزرگي موقعيت vincennes رادرهنگام حمله نمايش مي داد كه درست درميان آبهاي بين المللي بود. درسازمان ملل، ايرانيان اين فاجعه رابا حمله شوروي به هواپيماي OOT كره درسال1983 مقايسه كردند. كاخ سفيد تصميم گرفت كه معاون رئيس جمهور جورج بوش بايد ازايالات متحده دربرابرشوراي امنيت ملل دفاع كند مسئوليت رسيدگي به پرونده به ريچارد ويليامسون معاون وزير خارجه درامورسازمانهاي بين المللي محول شد. وي متوجه شد جواب گرفتن ازافسران كرو، كه خود امور پنتاگون رادردست داشتند كاربسياردشوار است، پس بايد به ستاد فرماندهي رئيس جمهور Crij Ruilerآگاهي داد تادربه گردن گرفتن هرنوع اطلاعات با دقت رفتاركنند. به هرصورت او هيچ گاه به پنتاگون اعتماد نكرده بود.

سخنراني بوش بر موضوع پايان جنگ ايران و عراق متمركز شده بود. اما اطلاعاتي را كه در بر مي گرفت كاملا اشتباه بود. معاون رئيس جمهور ادعا كرد كه Vincennes براي دفاع از كشتي بازرگاني كه مورد حمله ايران قرار گرفته، شتافته و وارد عمل شده بود. در14جولاي، روز سخنراني بوش، پنتاگون حقيقت را مي‌دانست اما آن را با معاون رئيس جمهور در ميان نگذاشت، نوارهاي سيستم AEJIS در Vincennes همراه با اطلاعات جنگ و كشتيراني در 5 جولاي به ايالات متحده رسيده و در10جولاي گزارش آن به پنتاگون رسيد:

Vincennes در آب‌هاي ايران بوده است. هواپيماي ايراني كاملا داخل راهروي هوايي غيرنظامي قرارداشته و داري سير صعودي بوده است، نه نزولي. هيچ كشتي محاصره شده تجاري نيز وجود نداشته پنهان كاري با گزارش رسمي واقعه درهم آميخت كرو دريا سالار ويليام فوگارتي، افسر ارشد مركز فرماندهي ستاد كنترل كننده عملياتهاي نظامي درخاورميانه، را براي تحقيق انتخاب كرد. كرو مشاورقضايي خود كاپيتان ريچارد دي بابز را فرستاد تا در ستاد سنت كام در تمپا، با آماده داشتن گزارش خود كنار فوگارتي بنشيند. متن تحقيق به خاطر سئوالهايي كه قادر به جواب آنها نبود جالب توجه مي نمود. فرمانده هافورس تان و كاپيتان مك كنا، فرمانده جنگي در بحرين، كسي كه راجرز فرمانش را ناديده گرفت، هيچ وقت مورد مصاحبه قرار نگرفتند.
* افسر نيروي دريايي آمريكا، نيوزويك
..................................................................................................
منبع: سايت الف
 شنبه 15 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن