واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - سیدغلامحسین حسنتاش حساسیتهای روانی بازار نفت بسیار زیاد است. عوامل سیاسی- روانی مانند جنگها، حملات تروریستی و حتی تهدیدها، بازار نفت را تحت فشار روانی قرار داده و موجب افزایش قیمتها میشوند. خصوصاً اینکه در شرایط کنونی بازار، تقلیل ظرفیتهای مازاد تولید به نزدیک صفر، حساسیت روانی بازار را به شدت افزایش داده است. باید توجه داشت که عوامل سیاسی و روانی لزوماً همجهت با عوامل اساسی عمل نمیکنند، یعنی در بسیاری موارد ممکن است عوامل اساسی بهگونهای باشند که قیمتها را به سمت کاهش سوق دهند اما عوامل سیاسی - روانی فشار افزایشی داشته باشند و این خود تحلیل بازار را پیچیده میکند. به عنوان مثال اگر در شرایطی، کشورهای صنعتی ناچار به برداشت از ذخایر استراتژیک شوند، طبعاً اثر فیزیکی آن افزایش عرضه نفت خام خواهد بود اما تلقی عوامل بازار آن خواهد بود که حتماً جهان با شرایط بحرانی ویژهای مواجه است و این تلقیها و انتظارات اثر افزایش عرضه را خنثی خواهد نمود. نکته مهم دیگر در مورد عوامل سیاسی - روانی این است که اوپک به محوریت عربستان عملاً در چند سال اخیر نقش کنترل روانی بازار را به عهده داشته و در واقع حساسیتهای روانی بازار را به نفع کشورهای صنعتی کنترل کرده است. تداوم بالا بودن نسبی قیمتهای جهانی نفت و تداوم روند افزایشی این قیمتها، رفته رفته از بازار نفت رازگشایی و افسانهزدایی میکند. عربستان سعودی از حدود دو سال پیش متوجه شد که نه این کشور و نه سایر اعضای اوپک به دلیل فقدان ظرفیت مازاد تولید، دیگر قادر به تأثیرگذاری فیزیکی بر بازار نفت نیستند لذا ترجیح داد نقش خود و سازمان اوپک را در جهت کنترل مسائل روانی بازار تغییر دهد. بسیاری از دیگر مقامات اوپک نیز که ترجیح میدادند ضعف و ناتوانی اوپک و اعضای آن در افزایش تولید نفت آشکار نشود، خطدهی عربستان سعودی را پذیرفتند و همصدا با وزیر نفت عربستان دائماً در موضعگیریها و اظهار نظرهای خود اعلام مینمودند که مشکل بازار نفت مشکل عرضه و تقاضا و یا به عبارتی مسائل اساسی بازار نبوده و به عوامل دیگری مانند بورس بازی مربوط میشود. سوژه جدیدتر برای توجیه افزایش قیمت نفت و توجیه عدم نیاز به افزایش تولید، سوژه کاهش ارزش دلار بود. بسیاری اظهار میکنند که افزایش قیمت نفت در چند ماه اخیر از کاهش ارزش دلار ناشی شده است. جالب است که اوایل هیچکس مکانیزم ارتباطی این دو عامل را به درستی توضیح نمیداد. البته اینکه کاهش ارزش دلار ارزش حقیقی قیمت نفت یا قدرت خرید هر بشکه نفت را کاهش میدهد، حرف درستی است اما اینکه کاهش ارزش دلار چگونه منجر به افزایش قیمت (اسمی) نفت میشود، نیاز به توجیه و استدلال دارد. ممکن است تصور شود کاهش ارزش دلار و افزایش ارزش سایر ارزها در مقابل دلار موجب افزایش قدرت خرید بلوکهای غیردلاری برای نفت خام میشود و از این طریق تقاضای نفت را افزایش داده و قیمت را بالا میبرد. این حرف تا حدودی و در شرایط ثبات قیمتهای نفت میتواند درست باشد اما اولاًً باید توجه داشت که در کشورهای صنعتی مصرفکننده عمده نفت عضو OECD مکانیزمهای مالیاتی و وضع مالیاتهای سنگین بر فرآورده نفتی عملاً ارتباط مصرفکنندگان نهایی را با قیمتهای بازار جهانی نفت خام قطع کرده است. ثانیاً باید توجه داشت چه در همین کشورهای صنعتی و چه در سایر کشورهای واردکننده نفت خام، کاهش اخیر ارزش دلار با افزایش شدید در قیمتهای جهانی نفت همراه بوده است که این کاهش ارزش دلار تنها بخشی از افزایش قیمت را جبران کرده است بنابراین بعید است اضافه تقاضای قابل توجهی ناشی از کاهش ارزش دلار بهوجود آمده باشد. ادعای دیگر آن است که کاهش ارزش دلار موجب انتقال پولها و سرمایههای شناور در بازار بورس معاملات ارز به معاملات نفت شده است. این ادعا اگر همراه با مطالعه و بررسی آماری و مستندات باشد، میتواند قابل قبول باشد اما در غیر این صورت قابل پذیرش نیست چرا که تضعیف دلار به معنای تقویت یورو یا ارزهای دیگر است و اصولاً منافع بورسبازان در همین نوسانات و تغییرات است و دلیلی ندارد که در شرایط پرجاذبه شدن بازارهای معاملات ارزی آن را ترک کنند. به نظر میرسد در هر حال اینک هر توجیهی که مشکل بازار نفت را به عوامل دیگری غیر از عدم کفایت عرضه و فقدان ظرفیت مازاد تولید نسبت دهد، مورد استقبال اوپکیها قرار میگیرد. در واقع به نظر میرسد مشکل اصلی یا حداقل اصلیتر بازار نفت همان چیزی است که کریستوفر دومارژری مدیرعامل شرکت توتال گفته است. وی چندی قبل اعلام کرد: «به علت عرضه محدود نفت خام و کمبود ظرفیت مازاد تولید در بین تولیدکنندگان عضو اوپک، قیمتهای نفت احتمالاً به روند صعودی خود ادامه خواهد داد.» دومارژری اشاره میکند که امروز کشورهای عضو اوپک در سقف ممکن تولید میکنند و ادعا میکند که تنها عربستان سعودی اضافه ظرفیت محدودی دارد اما مجبور است آن را به عنوان سوپاپ اطمینان بازار حفظ کند. البته یکی از افسانههای بازار نفت نیز همین اضافه ظرفیت محدود عربستان یا به قول دومارژری سوپاپ اطمینان بازار است. معلوم نیست که واقعاً اضافه ظرفیتی وجود دارد یا سعودیها سعی کردهاند که توهم وجود آن را به عنوان سوپاپ اطمینان بازار نگهدارند. در صورت تداوم روند فعلی بازار، دیر یا زود واقعیت این اضافه ظرفیت هم روشن خواهد شد. اما به نظر میرسد آقای دومارژری یا به مسائل روانی بازار توجه ندارد و یا به عنوان مدیر یک شرکت نفتی از بالا رفتن قیمت نفت خشنود است و از افزایش بیشتر آن نیز استقبال دارد. در صورتی که بسیاری از مقامات کشورهای مصرفکننده به تدریج حقایق بازار را درک کردهاند و قانع شدهاند که منطق عربستان سعودی به نفع ایشان است و فهمیدهاند که اگر به اوپک فشار زیادی وارد کنند و اوپک دست خود را بالا ببرد و افشا شود کاری از اوپک ساخته نیست و حساسیت روانی بازار دو چندان خواهد شد. به نظر میرسد مدیران و مقامات غربی به میزانی که شناخت و اطلاعات بیشتری از وضعیت جهانی انرژی و بازار نفت دارند، پذیرش بیشتری از واقعیت دارند و فهمیدهاند که تحریک بازار و مقابله با اوپک فایدهای ندارد. طی سه دهه گذشته، ظرفیتهای مازاد تولید اوپک و ذخایر استراتژیک کشورهای مصرفکننده، دو سوپاپ اطمینان مکمل در کنترل بازار نفت بودهاند. در شرایطی که یکی موضوعیت خود را از داده است، حساسیت دومیدو چندان میشود و اگر شرایط بازار کشورهای عمده مصرفکننده را مجبور کند که به این ذخایر نیز دست ببرند انتظار قیمتهای بسیار بالاتر را باید داشت. عضو هیأت علمیمؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 174]