واضح آرشیو وب فارسی:مهر: دكتر بدرهاي:چيزي به نام فلسفه اسماعيلي وجود ندارد
نويسنده و مترجم برجسته آثار اسماعيليه در مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران گفت: چيزي به نام فلسفه اسماعيلي وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در نشستي كه در مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران برگزار شد، دكتر فريدون بدرهاي مترجم و زبانشناس ايراني و نگارنده و مترجم بيش از بيست اثر در مورد تاريخ اسماعيليه به شرح عقايد و تاريخ اسماعيليه پرداخت.
در ابتداي اين نشست دكتر غلامرضا اعواني رئيس موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران با اشاره به سوابق كاري دكتر بدرهاي او را از جمله پژوهشگراني خواند كه چندين نسل از دانشجويان ايراني با ايشان سروكار داشتهاند و جوانب مهمي از فرهنگ ايران زمين را به آيندگان منتقل كردهاند.
وي تأكيد كرد: اگر فرهنگ ايراني چهرههاي برجستهاي چون سعدي و حافظ و ناصر خسرو دارد، در كنار ايشان بزرگاني هم هستند كه اين نامها را زنده نگاه ميدارند. دكتر بدرهاي نيز از جمله اين بزرگان است كه سهم عمده اي در انتقال فرهنگ ايرانيان به نسلهاي جوان داشته است.
در ادامه فريدون بدره اي كه نزديك به 27 سال است در امريكا اقامت دارد، به بيان سابقه فعاليتهاي علمي خود پرداخت و گفت: من خدمتگزاري هستم كه از دبستانهاي جنوب تهران تحصيلات خود را آغاز كردم و بعداً كار خود را در زمينه داستاننويسي ادامه دادم تا اينكه با برادر استاد اميرحسين آريان پور آشنا شدم و تحت سفارش او به مطالعه فلسفه و جامعهشناسي پرداختم و اين امر تأثير بهسزايي در من گذاشت و موجب شد كه زمينه تحقيقاتم تغيير كند.
دكتر بدرهاي كه نخستين رئيس كتابخانه ملي بعد از انقلاب نيز بوده است، به نخستين ترجمه خود از كتاب معروف هاچسون در مورد تاريخ اسماعيليه اشاره كرد و به تشويقهاي چهرههايي چون دكتر مجتبايي، دكتر مجتبي مينوي، دكتر زرين كوب، دكتر منوچهر انور و نجف دريابندري اشاره كرد و در ادامه بر ضرورت بازخواني آثار مربوط به اسماعيله اشاره كرد و گفت: آثار مستشرقين مربوط به اسماعيليه عمدتاً مبتني بر پژوهشهاي اهل تسنن و اين امر با توجه به خصومتي كه ايشان با اسماعيليه به مثابه فرقهاي مخالف سلسله عباسي داشتهاند، نشانگر آن است كه بايد تحقيقات مستقل و دقيقي پيرامون آثار ايشان صورت بگيرد.
دكتر بدرهاي در ادامه ضمن اشاره به دشواريهاي كار بر روي آثار اسماعيليه گفت: اين امر تا حدودي به فرقههاي گوناگوني مرتبط ميشود كه در اسماعيليه پيدا شده است و سبب شده است كه مفاهيم ايشان از يك فرقه به فرقه ديگر تغيير كند.
وي سپس با اشاره به دو گروه مستعلوي و نظاريه از اسماعيله كه بعد از مستنصر بالله پديد آمدند به شاخهها و انشعابات هر يك از اين گروهها اشاره كرد و دو گروه حافظيها و طيبيها را فرقههاي مستعلوي خواند كه گروه نخست در مصر ماند و بقاياي گروه دوم نيز ابتدا به يمن و سپس به هند رفتند.
دكتر بدره اي تأكيد كرد: نظاريه ايران كه پيروان حسن صباح هستند نزديك به 200 سال در ايران به صورت پراكنده حكومت كردند و آثار فراواني به زبان فارسي نوشتند. اسماعيليه در اصل پس از امام جعفر صادق (ع) پديد آمدند؛ ايشان گروهي بودند كه معتقد بودند كه جانشين امام صادق(ع) فرزند او اسماعيل است كه در زمان حيات آن حضرت دار فاني را وداع گفت و بر اين اساس عدهاي معتقد شدند كه بعد از اسماعيل امامت به محمد فرزند او منتقل ميشود كه ايشان هفت امامي هستند و برخي نيز گفتند كه محمد نمرده است و به غيبت رفته است و آن را قائم ميخوانند.
دكتر بدرهاي سپس به ساير عقايد اسماعيليه اشاره كرد و جهان بيني فلسفي ايشان را متأثر از انديشه هاي نوافلاطوني خواند و گفت: اسماعيليه جهانبيني خاصي داشتند كه مبتني بر ديد نو افلاطوني بود. اين جهانبيني مبتني بر اسطوره هبوط است. ايشان خدا را غيرقابل شناخت ميدانستند و معتقد بودند كه عقل بشر نميتواند بگويد خداوند چيست. انديشههاي ايشان تلفيقي و همچنين متأثر از انديشههاي غنوصي بود. اين تلفيق بهتر از هر كس در ابويعقوب سجستاني مشاهده ميشود.
دكتر بدرهاي تأكيد كرد: البته من محقق اسماعيليه نيستم و عمدتاً در اين باره ترجمه كردهام، اما معتقدم كه چيزي به نام فلسفه اسماعيليه وجود ندارد. اسماعيليه از فلسفه استفاده كردند براي آنكه عقايد خودشان را به كرسي بنشانند. كلام اسماعيلي البته جنبه فلسفي دارد اما فلسفه به آن معناي عظيمش در آثار ايشان وجود ندارد. بلكه از فلسفه براي اثبات عقايدشان استفاده ميكردند.
دكتر بدرهاي در ادامه به وضعيت فعلي اسماعيليه در جهان و تفاوتهاي آن با اسماعيله گذشته اشاره كرد و در پايان سخن با اشاره به مركز تحقيقات اسماعيلي در لندن كه با مديريت دكتر فرهاد دفتري اداره ميشود، به معرفي آثار منتشر شده در اين مركز پرداخت.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]