واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تأکید کرد: فتنه اخیر شوکی در مردم و انسانهای هوشیار ایجاد کرد و به انسانهای نیمه هوشیار یادآور شد که از چرت بیرون بیایند. آیتالله محمد تقی مصباح یزدی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پانزدهمین دوره آموزش مقامی اندیشه اسلامی (طرح ولایت) که پیش از ظهر امروز چهارشنبه در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، گفت: تردیدی نیست که بزرگترین امتیاز انسان بر سایر مخلوقاتی که میشناسیم این است که انسان قدرت کسب علم، معرفت و بینش بیشتری دارد. اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از فارس بخوانید. سایر موجودات هرچند کمابیش قدرت یادگیری دارند اما دایره یادگیری آنها محدود است و یادگیری آنها تؤام با ناآگاهی است. کسب علم و معرفت آگاهانه از امتیازات ویژه انسان است. دایره علم معرفت بسیار وسیع است و هر روز گستردهتر شده و دارای شاخ و برگهای بیشماری میشود و کسب آن برای همه انسانها تقریبا یکسان است. انسانها میتوانند از علومی چون پزشکی، مهندسی و تجربی بهرهمند شوند و نژاد، قومیت، اقلیم و مذهب هیچ دخالتی در کسب این علوم برای انسان ندارد. دستاوردهای علومی چون پزشکی منحصر به شرق و یا غرب جهان نیست و در دورهای از زمان کشورهای غربی نقش بیشتری در پیشبرد این علم داشتند و در دورهای از زمان نیز کشورهای شرقی این علم را گسترش دادند. علومی که در صنایع و تکنولوژی تاثیر دارند در اقلیمهای مختلف منتشر شدهاند و هیچ قومی به تنهایی نمیتواند ادعا کند که این علوم را کشف کرده است. بسیاری از اکتشافات علمی را کافران به خدا کشف کردهاند و سایر افراد از آن بهرهمند شدهاند اما یک سری از دانستنیها دارای آهنگ و ویژگی دیگری هستند. رفاه بیشتر و پیشرفتهای علمی تنها ابزار زندگی مادی بهتر نیست و محتوای آنها نشان میدهد که مقوله دیگری را دنبال میکنند. این دست از دانستنیها یا مستقیما و صریحا دارای دستورالعملهایی هستند یا دستورالعملهایی را توصیه میکنند. آن علومی که با ارزشها سروکار دارند و خوب و بدها را نشان میدهند آهنگ دیگری داشته و انسانها در معتقد بودن به پایههای این علوم ارزشی متفاوت عمل میکند. در کشور ما افرادی هستند که نسبت به این علوم ارزشی پایبندی لازم را ندارند اما اکثریت مردم کشور ما دغدغههای خوب بودن و بد بودن را دارا هستند. علومی که با ارزشها سروکار دارد با سایر علوم متفاوت هستند و خود متضمن ویژگیهایی به افراد هستند، این علوم ارزشی به افراد هوشیاری میدهد و تضمینهایی را برای آنها در پی دارد. علوم عملی که با رفتار و اعمال انسانها سروکار دارد، ویژگیهای خاصی داشته و جزء علوم انسانی هستند و در طبقه بندی علوم طبیعی و پایه قرار نمیگیرند. اگر فردی در رشته پزشکی متخصص باشد اما با علوم عملی و ارزشی آشنا نباشد میتواند در بین مردم محترم بوده و به وظیفه خود که همان درمان بیماریهای مردم است رسیدگی کند، اما نمیتواند پاسخی به بایدها و نبایدهای فعالیت خود دهد. برحسب مفاد علوم ارزشی همین فردی که در رشته پزشکی تحصیل کرده و انسانی سالم است از نظر این علوم فرد خوشبختی نیست و این فرد مشکلاتی در زندگی دارد که نشاندهنده نداشتن ایمان اوست. لازمه سعادت، خوشبختی ابدی است. فردی ممکن است در این دنیا خوشبخت باشد اما به دلیل معتقد نبودن به علوم ارزشی در آن دنیا خوشبخت نخواهد بود. ما جزو انسانهایی هستیم که علوم ارزشی را قبول داریم و بایدها و نبایدهایی را قبول داشته باشیم و مهمتر از همه باید به خداوند معتقد بوده و به اوامرش عمل کنیم. اختلاف اساسی نظام اسلامی ما با نظامهای پیشین و سایر نظامهای سیاسی دنیا در قبول علوم ارزشی است. نظام شاهنشاهی و سایر نظامهای دنیا اعم از لیبرال و ... سعی داشتهاند رفاه و امنیت را تنها در این دنیا برای مردم فراهم کنند اما هیچ یک از این نظامها به عنوان نظام سیاسی اعتقاد ندارند که اگر این نظام ارزشی مستقر باشد همه در آن دنیا خوشبخت خواهند شد و خوشبختی آنها هم ابدی خواهد بود. این نظامهای سیاسی ادعای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر را دارند اما میبینیم که این مدعیان چه بلایایی بر سر انسانهای دنیا میآورند. نظام جمهوری اسلامی ایران بر این اساس مبتنی شد که باید سعادت دنیا و آخرت را تبیین کرده و ارزشهای انسانی و الهی را در نظام خود پدید آورد. فرمایشات امام خمینی (ره) باید واژهشناسی شود، خاطرنشان کرد: اگر فرمایشات امام خمینی(ره) واژهشناسی شود میبینیم که بیشترین واژه که ایشان به کار بردهاند اسلام، خدای متعال و قرآن کریم بوده است. پسوند نام نظام جمهوری اسلامی نشاندهنده موجودیت نظام ما است و این پسوند تشریفاتی نیست. علوم انسانی و رشتههایی چون اقتصاد، جامعهشناسی، حقوق باید باشند اما باید به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدف بالاتر که همان کمال انسان است از آنها استفاده شود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با غریزه عقلایی و به مقتضای طبیعی پیشرفت صنایع را وجه همت قرار دادیم و در سایر مقولات از قبیل سیاست خارجی، اقتصاد، امور بینالملل و ... فعالیتهایی داشتیم که پس از 3 دهه نظام اسلامی ایران پیشرفتهای چشمگیری را داشته است. اما سؤال این است که پیشرفت در این زمینهها آیا لازم است؟ آیا رسیدن به این پیشرفتها هدف جمهوری اسلامی است؟ یا اینها تنها وسیلهای هستند برای رسیدن به اهداف بالاتر؟ آیتالله مصباح یزدی در بخش دیگری از سخنان خود به طرح سؤالاتی در خصوص اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت . برای چه زندگی میکنیم؟ برای چه انقلاب کردیم؟ آیا انقلاب ما مانند انقلابهای مارکسیستی بوده است؟ و یا متأثر از کودتا و یا اختلافات احزاب سیاسی بوده؟ و بدنبال چه هستیم؟ آیا انقلاب کردیم که در زمینههای اقتصادی، نظامی و ... پیشرفت کنیم؟ آیا برای آنچه که انقلاب کردیم به طور کامل یا نسبی به آن رسیدهایم؟ و در نهایت هدف واقعی ما چیست؟ انسانهای عمیق و عاقل حتی با این سؤالها هم قانع نخواهند شد. با توجه به سؤالات مطرح شده میتوانیم بگوئیم که فتنه اخیر شوکی در مردم و انسانهای هوشیار ایجاد کرد و به انسانهای نیمه هوشیار یادآور شد که از چرت بیرون بیایند. اهم اظهارات وی را در ادامه به نقل از فارس در ادامه بخوانید. دشمنان و مخالفان نظام جمهوریاسلامی از ابتدای پیروزی انقلاباسلامی به دشمنی پرداختند، اما طی چند سال گذشته با حرکات سنجیدهتر به فتنه اخیر رسیدند که تحرکات مردم آگاه کشورمان فتنه آنها را با شکست روبرو کرد. فتنه اخیر پس از 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی رخ داد اما طی 20 سال گذشته دشمنان نظام اسلامی بر روی افراد دخیل در این فتنه کار کردند. یکی از عوامل مؤثر دخیل در این فتنه این بود که شناخت و آگاهی نخبگان نسبت به اسلام، انقلاباسلامی و اهداف آن ضعیف بود. شاید اساتید و یا نخبگانی هنوز بدون غرض از فتنه اخیر حمایت میکنند و این نشاندهنده آن است که این نخبگان ریشههای فکری و بنیادی ضعیفی دارند. بسیاری از مسئولان خوب ما نسبت به اصلیترین مسئله انقلاباسلامی آگاهی کامل ندارند. اصلیترین مسئله انقلاباسلامی ولایتفقیه است و آیا همه مدیران کشور به این امر مهم اعتقاد دارند؟ روحانیون قشری از جامعه بودند که با نظام سابق مخالف بودند، اما در این میان نقش یک روحانی بسیار برجسته بود و امامخمینی(ره) توانست از موقعیتهای پیشرو نهایت استفاده را کرده و در نهایت روحانیون در صف اول مخالفت با نظام شاهنشاهی قرار گرفتند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم خواستند تا پاداش امامخمینی(ره) را با توجه به چند دهه فشار و تبعید ایشان دهند. بعضی از افراد تصور میکنند که مقام رهبری تشریفاتی است و مردم رهبری را به امامخمینی(ره) پاداش دادهاند، پس سایر دستگاههای نظام نباید کاری با رهبری داشته باشند. مقام سلطنتی در کشور انگلستان تشریفاتی است و حتی ملکه این کشور فرماندارانی را برای سایر کشورها تعیین میکند و این درحالی است که اصلا مشخص نیست مقام ملکه در انگلستان چه محدودهای دارد. برخی از مسئولان کشورمان فکر میکنند که مقام رهبری در نظام جمهوریاسلامی ایران همانند مقام امپراطوری انگلیس بوده و تشریفاتی است. برخی مسئولان کشورمان توقع دارند رهبری در مسائل مملکتی دخالت نکند و تنها به اموراتی چون انتخاب خطیب نمازجمعه بپردازد. این مسئولان بر این امر معتقدند که امام(ره) و جانشین ایشان، حالت تشریفاتی دارند و با این حال که به ولایت فقیه احترام میگذارند، اما ته دلشان به ولایتفقیه اعتقادی ندارند. امامخمینی(ره) در معتقد بودن به ولایتفقیه در سخنانی فرمودند: رئیس جمهور منتخب مردم اگر از سوی ولیفقیه منصوب نشود طاغوت بوده و اطاعت از وی حرام است. اعتقاد به ولایت فقیهی که برخی از مسئولان دارند با اعتقاد امامخمینی(ره) به ولایتفقیه بسیار متفاوت است، گاهی از روی احساس میگوئیم سخن امامخمینی(ره) در خصوص ولایتفقیه درست است، اما در خصوص معتقد بودن به ولایتفقیه باید پشتوانه عقلانی موجود باشد. برخی از روحانیونی که از سوی امامخمینی(ره) مسئولیتهای مهمی داشتند، اکنون اعلام میکنند که ما در زمان امام(ره) نیز به این اصل اعتقاد نداشتیم و تنها به امامخمینی(ره) احترام میگذاشتیم. اگر این شبهه در رسانههای خارجی و داخلی پرورش داده شود، با چه منطقی باید آنرا رد کرد؟. باید دانشمندان و نخبگان با زبان روز و ادبیات کنونی سیاسی این مسائل را تبیین کنند و مقابل این شبهه افکنیها ایستاده و جواب دهنکجان را بدهند. اینگونه فعالیتها را باید شهیدان مطهری و بهشتی که پایهگذار اعتقادات دینی بودهاند انجام میدادند، اما دشمنان نظاماسلامی این عزیزان را از ما گرفتند. دشمنان کشور ما متوجه شدند که چه نخبگانی به درد انقلاباسلامی میخورند و در نهایت آنها را به شهادت رساندند، اما به برکت خون این شهیدان و پس از طی 30 سال از انقلاباسلامی، افرادی در طی ایجاد فلسفه وجودی طرح ولایت هستند. اگر اساس نظام خود را تبیین نکنیم، حتی اگر موشکهای قارهپیما هم بسازیم به موفقیت، حفظ و انسجام لازم نخواهیم رسید. دشمنان نظاماسلامی از شکست خود در فتنه اخیر تجربههایی را کسب کرده است که سعی دارند با استفاده از این تجربهها فتنههای دیگری را پدید آورند که باید هوشیار باشیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]