واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: موزاييك لق، راز جنايت را فاش كرد
زنى كه شوهر خود را در تهران كشت و رضايت خانواده داغدار را با پرداخت «ديه» گرفت ديروز از جنبه عمومى جرم محاكمه شد. به گزارش ايسكانيوز ، زن سالخورده اى سوم بهمن۸۳ به دادسراى جنايى تهران رفت و به سليمانى ـ داديار شعبه دوم ـ گفت: پسرم هشت ماه است كه ناپديد شده اما عروسم «زهرا» ادعا مى كند او براى كار از نظام آباد به تركيه رفته است.پسرم طى اين مدت هيچ تماسى با من نداشته است و چون با عروسم اختلاف داشت گمان مى كنم قربانى جنايت شده است. با طرح اين فرضيه ، تجسس پليس براى افشاى راز ناپديد شدن احمد آغاز شد و زهرا كه تحت بازجويى قرار گرفته بود ادعا كرد با شوهرش در تركيه ، تماس تلفنى دارد. ريز مكالمه هاى تلفنى نشانى از تماس تركيه نداشت و دروغگويى هاى اين زن برملا شد. در همين حال زهرا قفل سكوت بر لب خود زد تا اينكه شك بازپرس و پليس جنايى تهران به «لق» بودن موزاييك هاى اتاق پذيرايى خانه احمد، مسير تحقيق را وارد مرحله تازه اى كرد. با خاكبردارى اين اتاق ، جنازه شوهر نگون بخت كه ۹ ماه از مرگش مى گذشت در عمق دو مترى زمين كشف شد و كليد معما به دست آمد. زهرا كه شواهد نشان مى داد با دوست خيانتكار شوهرش به نام «هوشنگ» رابطه داشت ،اعتراف كرد: احمد بداخلاق بود و مرا كتك مى زد.روز جنايت ، دو فرزندم را به خانه خواهرم بردم و وقتى برگشتم يك آمپول به احمد تزريق كردم كه بى حال شد. بعد با آجر به سرش كوبيدم و... با پايان رسيدگى مقدماتى ، پرونده شوهركشى به دادگاه كيفرى تهران فرستاده شد. در رسيدگى قضايى به اين ماجرا كه در شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى تهران به رياست قاضى «نورا...عزيزمحمدى» و با حضور چهار مستشار (رحيمى، افتخارى، عبداللهى و باقرى) برگزار شد ابتدا شهريارى - نماينده دادستان - به تشريح كيفرخواست پرداخت. وى اظهار داشت: زهرا ۳۰ ساله شوهرش احمد ۳۸ ساله را در خانه اش كشت و جنازه را در خانه خود دفن كرد.حالا با توجه به نظريه پزشكى قانونى ، اعتراف صريح زهرا و تقاضاى اولياى دم ، براى اين زن تقاضاى اشد مجازات دارم. سپس وكيل خانواده داغدار ، رو به روى پنج قاضى ايستاد و به نمايندگى از مادر قربانى كه به خاطر شرايط بغرنج روحى نتوانست به دادگاه برود براى زهرا حكم مرگ خواست.نوبت به دو دختر احمد به نام هاى رضوانه و مرجانه كه رسيد اعلام كردند از مادرشان شكايتى ندارند و از خونخواهى گذشته اند. همچنين هوشنگ ، منكر هر گونه رابطه پنهانى با زهرا شد: «خيال مى كردم شوهر زهرا مرده و فقط براى خريد لوازم خانه اش با اين زن رفت و آمد داشتم.» قاضى: با چه مجوزى به شناسنامه «احمد» عكس خودت را چسباندى تا با طلاق ساختگى، زهرا را عقد كنى ؟ هوشنگ: من ، زن و سه بچه دارم.اصلاً قصد ازدواج با زهرا را نداشتم و تحت فشار به رابطه پنهانى اعتراف كردم. زهرا نيز در دفاع از خود گفت: هيچ انگيزه اى براى كشتن شوهرم نداشتم. ۱۶ سال بود كه با او زندگى مى كردم. احمد مدتها بود دندان درد داشت و آن روز يك آمپول آورد تا تزريق كنم و خيلى اصرار كرد. وى اضافه كرد: آمپول را كه زدم حالش بد شد، به من حمله كرد و ميز را به طرفم انداخت . براى فرار از دستش با آجر چند ضربه به سرش كوبيدم. اين زن توضيح داد: خيلى ترسيده بودم. جنازه را داخل حمام بردم، در را بستم و به سراغ بچه هايم رفتم. صبح كه شد فرزندانم را به كرج بردم و يك كارگر آوردم تا وسط پذيرايى را بكند اما به لايه سيمانى خورد و كار را رها كرد. ناچار شدم به تنهايى يك قبر دو مترى در پذيرايى خانه ام بكنم. جنازه را داخل حمام غسل دادم و داخل قبر گذاشتم، رويش را موزاييك كردم و ... قاضى گفت: اگر با شوهرت اختلافى نداشتى پس چرا بعد از تزريق آمپول و تشنج ، او را به بيمارستان نرساندى ؟ زهرا : «احمد» بعد از تزريق ديوانه شده بود و من براى فرار از دستش ناچار شدم با آجر به سرش بكوبم. چون خيلى ترسيده و يك شبانه روز با جنازه تنها بودم آن را دفن كردم. قاضى عزيز محمدى دستور داد فيلم بازسازى صحنه هايى كه زهرا در آن به بيان جزئيات جنايت پرداخته است نمايش داده شود. زن تبهكار پس از ديدن فيلم ، ادعا كرد : آن موقع تحت فشار بودم و مجبور شدم بگويم به سر احمد كوبيده و كابل را دور گردنش پيچيده ام. حالا تأكيد مى كنم فقط دو ضربه به شوهرم زدم و هيچ كابلى نداشتم كه دور گردنش بپيچم. زهرا با توجه به مدرك هاى موجود به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد و حكم در شعبه ۳۳ ديوان عالى كشور به تأييد رسيد. او كه در يك قدمى چوبه دار قرار داشت سرانجام به خانواده شوهرش «ديه» داد و اين زن به زندگى برگشت. روز چهارشنبه زن جوان در شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى پايتخت از جنبه عمومى جرم ، محاكمه و به زندان محكوم شد.
پنجشنبه 13 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]