واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > اروپا - اگر برگزاری انتخابات در افغانستان و عراق نشانه دموکراسی است ، روسیه هم کشوری دموکرات است دمیتری مدودف رئیسجمهوری روسیه که برخی او را مرد شماره یک و تعدادی هم عروسک چرخان در دست ولادیمیر پوتین میخوانند، در گفتگو با مجله آلمانی اشپیگل از هر دری سخن گفته است. از سقوط دیوار برلین تا انحطاط اتحاد جماهیر شوروی سابق. از پروندههسته ای ایران تا رابطه با کشورهای اروپای شرقی. از نقض حقوق بشر در روسیه تامرگ مشکوک مخالفان. بخشی از این مصاحبه را در زیر میخوانید:شما هم بیستمین سالروز فروپاشی دیوار برلین را در همین شهر آلمانی دوشادوش سایر رهبران جشن گرفتید. شما در آن نهمین روز از نوامبر 1989 کجا بودید؟دقیقا مکان را به یاد نمیآورم.اما هنوز به یاد دارم که چگونه این حادثه زندگی همه ما را در چشم بر هم زدنی تغییر داد. در آن زمان من استادیار در داشنگاه سنپطرزبورگ بودم. همان روز هم متوجه شدم که این حادثه قرار نیست تنها و تنها آلمانیها را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه نقطه تغییر سرنوشت همه از ساکنان اروپا و حتی ما در روسیه خواهد بود . دیوار برلین سمبل فاصله میان قارهها بود و با سقوط آن باز بوی اتحاد هوا را پر کرد . سقوط این دیوار بود که رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق میخائل گورباچف را تبدیل به چهره ای قابل احترام در میان آلمانَ ها کرد. چگونه این تناقض تاریخی را توجیه میکنید؟من در جامه رئیس دولت روسیه در جایگاهی نیستم که در خصوص رهبران پیش از خودم قضاوت کنم. آلمانیها و دیگر ساکنان اروپا به گورباچف احترام میگذارند چرا که او را مسبب این پیروزی در برلین میدانند. در کشور ما با توجه به سابقه تاریخی که از گورباچف داریم دیدگاههای دیگری مطرح است . سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق هم در دوران گورباچف رخ داد . بسیاری از روسها احساس میکنند که با همین حادثه تاریخی بود که آنها کشور واحد خود را از دست دادند. این تاریخ است که در مورد صحت و سقم این حادثه تصمیمگیری خواهد کرد . به نظر شما سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق جدا از آنکه یک تراژدی بود اما آیا واقعا بزرگترین فاجعه تاریخی هم بود؟به باور من جنگ جهانی دوم هم چیزی از یک فاجعه کم نداشت. میلیونها نفر جان خود را در این حادثه از دست دادند. و آیا انقلاب روسها در 1917 یک فاجعه نبود؟ جنگ داخلی در شوروی سابق به راه افتاد که در آن دوستان و خویشاوندان به سوی هم تیراندازی میکردند. سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق هم دردناکترین حادثه قرن بیستم بود اما چنان تبعات خونینی به دنبال نداشت. سقوط شوروی در رابطه روسیه با کشورهای تازهتاسیس پس از این فروپاشی هم تاثیر گذاشت . به گونهای که روسیه در حال حاضر در اوکراین سفیری ندارد و البته رابطه شما با بلاروس هم بسیار متشنج است . چرا همیشه میخواهید با توسل به راهکارهای نظامی مشکل با همسایگان را حل کنید؟آیا هیچ مشکلی میان کشورهای اروپایی با هم وجود ندارد؟آلمان هم با همسایگان خود مشکلاتی دارد.ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم. اما شما به صراحت اعلام کردهاید که تنها زمانی سفیر خود را به اوکراین میفرستید که رئیسجمهوری این کشور از قدرت خلع شده باشد. این قبیل موضعگیریها در عالم دیپلماسی در اروپا نادر و البته منحصر به فرد است. در این دنیا چیزهای منحصر به فرد زیادی وجود دارد . همه این مشکلات را هم یک نفر درست کرده است و او کسی نیست جز رئیسجمهوری اوکراین. مردی که به شدت بر مواضع ضد روس خود پافشاری می کند و البته به هیچوجه نمیشود با او وارد مذاکره شد . انتخابات ریاست جمهوری جدید در اوکراین در راه است و من سرسختانه امیدورام این بار مردانی به قدرت بازگردند که رابطه دوستانهتری با مسکو داشته باشند . در چنین شرایطی ما هم سفیر خود را به کیو باز خواهیم گرداند . دموکراسی و حاکمیت قانون از جمله نشانههای بلوغ سیاسی یک جامعه است. روسیه امروز از این لحاظ در چه جایگاهی ایستاده است. البته با توجه به زمزمههایی مبنی بر تقلب در انتخابات ماه اکتبر و دهها پرونده قتل مخالفان سیاسی کرملین که همچنان بیفرجام باقی ماندهاند. پروندههایی مانند قتل خبرنگار آنا پولیتکوسکی.پرسش شما کاملا نادرست است. پرونده قتل آنا کاملا مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتهاست. همین چند روز پیش بود که من با سربازرس این پرونده صحبت کردم. اما متهمان در دادگاه از هر اتهامی تبرئه شدند!بازرسان تحقیقاتی ما سرسختانه اعتقاد دارند که در تمامی مراحل تحقیق همه چیز به خوبی پیش رفتهاست. البته این پرونده مجددا هم به دادگاه ارجاع داده خواهد شد . همه آنچه که برای این پروندهها انجام شده در حال طی روند عادی خود است . به انتخابات استانی در ماه اکتبر بپردازیم. در تعدادی از حومههای مسکو، در پایان روز رای گیری میزان مشارحکت مردم به نود درصد رسیده بود. این رقم از متوسط جمعیت مسکو هم بیشتر است!به باور من، انتخابات در مسکو بر همان پایه و اساسهای قدیمی برگزار میشود که این به معنای صحت و سقم کامل و بینقص بودن آنها نیست . هم در مسکو و هم در شهرهای دیگر ، موارد شکایت هم وجود داشته است. من با روسای احزاب هم صحبت کردهام. ما همگی متنفقالقول بر این باوریم که به شکایات باید در دادگاه رسیدگی شود. اما نکته حائز اهمیت اینجاست که رهبران تمامی احزاب بر این حقیقت تکیه دارند که نتیجه نهایی این انتخابات به خوبی توازن قدرت در روسیه را نشان داد . تمامی گروههای پارلمانی هم بر به روز کردن شیوه رای گیری در روسیه تاکید دارند . من در آینده ای نزدیک طرح خود را برای بهبود شیوه رای گیری ارائه خواهم کرد . میرسیم به رابطه شما با ولادیمیر پوتین. هنوز برای همه رابطه میان رئیسجمهوری و نخست وزیری روسیه سوال است. آیا شما استراتژی دوئلگونهای را برای حمایت از وضع موجود در پیش گرفتهاید؟ پوتین ظاهرا به طبقه سنتیتری از سیاسیون وابسته است و شما به اقلیت لیبرال و البته غربگرا؟شکی نیست که همکاری ما دو نفر با هم بسیار آرام و بیسر و صدا است. این هم کاملا بر خلاف پیشبینیهای بی شماری است که بر جدایی سیاسی ما دو نفر در آیندهای نزدیک صحه میگذارد . حقیقت این است که هر کدام از ما عقاید و شیوههای مدیریتی خود را داریم. ما هیچکدام نمیخواهیم تصاویر اعضای حزب کمونیست در دوران اتحاد جماهیر شوروی را احیا کنیم که همگان کتهایی مشابه میپوشیدند و کلاههایی کاملا شبیه به هم بر سر داشتند . اظهار نظر جدید پوتین در خصوص انتخابات ریاست جمهوری آتی در روسیه بسیاری را در غرب شگفتزده کرد. زمانی که از او پرسیده شد: کدام یک از شما دو نفر برای رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری کاندید میشوید ؟ او در کمال تعجب گفت: ما مینشینیم و با هم در این خصوص به توافق میرسیم. رئیسجمهوری سابق گورباچف از این اظهار نظر شوکه شد . او تاکید کرد که اگر قرار باشد توافقی صورت گیرد یک طرف آن باید رایدهندگان باشند اما گویا همه این طرف ماجرا را فراموش کردهاند؟من از گورباچف میخواهم که نگاهی ریزتر به سخنان پوتین بیندازد . او به صراحت تاکید کرد که اگر مردم در انتخابات 2012 هم پوتین را بخواهند و هم مدودف را دوست داشته باشند؛ در چنین شرایطی ما مینشینیم و بر سر این رقابت با هم توافق میکنیم. این بدان معناست که قرار نیست ما دو نفر رودرروی هم بایستیم. او هرگز ادعا نکرد که پوتین و مدودف تصمیم میگیرند که رئیسجمهوری آتی کدام یک باشند . چنین اظهار نظری قطعا مضحک است. اما چالشهای بینالمللی. پنجمین روز از دسامبر که از راه برسد توافقنامه تسلیحاتی که مسئولیت آن کنترل حجم تسلیحات در اختیار دو طرف است منقضی میشود. باراک اوباما رئیسجمهوری ایالات متحده بارها از رویای خود برای داشتن جهانی عاری از تسلیحات هستهای سخن گفتهاست. آیا او در این خصوص و راهکاری که برای نیل به این رویا در سر دارد،با شما صحبت کردهاست؟چه کسی به غیر از ما باید در این خصوص تصمیمگیری کند؟بیشترین حجم تسلیحات هستهای در اختیار روسیه و ایالات متحده است . اگر ما به این مقوله نپردازیم عملا خلع سلاح هستهای رخ نخواهد داد . دلیل توجه ما به این امر هم حضور مردی در کاخ سفید است که خلع سلاح هستهای جهان را در اولویت برنامه کاری خود قرار داده درست بر خلاف سایر روسای جمهور ایالات متحده که اندک تمایلی به این امر از خود نشان ندادند. تا پایان سال جاری میلادی ما میتوانیم سندی جامع را مورد بررسی قرار دهیم. شما از ترس غرب از برنامه هستهای ایران آگاهی دارید. قرار است روسیه در این میان چه نقشی را بازی کند؟تا چه حدی قرار است بر ایران برای مذاکره فشار بیاورید؟بر اساس قانون اعلام شده از سوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای ، ایران حق برخورداری از فنآوری صلحآمیز هسته ای را در چنته دارد . هیچ شکی هم در این موضوع نیست. ایران تنها باید به قوانین احترام بگذارد . ایران باید بداند که نباید و نمی تواند برنامه هستهای خود را پنهان کند. اعلام خبر وجود نیروگاهی در قم خود هشدار دهنده بود. از آنجا که دیپلماسی در پرونده هستهای ایران پاسخ داده است، باید از این که وارد این روند شدهایم خوشحال باشیم. و اگر دیپلماسی جواب نداد؟تلویحا باید بگویم که همه گزینهها برای مقابله با ایران بر روی میز است . من در نیویورک با اوباما در این خصوص گفتگو کردم. ما نمیخواهیم همه مشکلات را با تحریم حل و فصل کنیم. اما اگر دیپلماسی جواب نداد ، نمیتوانیم از تمامی سناریوهای موجود هم عبور کنیم. آیا شما نگران این نیستید که غرب در افغانستان به همان سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی در این کشور مبتلا شود؟ شوروی پس از نه سال حضور در افغانستان و از دست دادن 15 هزار سرباز خود در نهایت در سال 1989 وادار به خروج از خاک این کشور شد!من هم دقیقا همین نگرانی را دارم. اگر ائتلاف غرب در افغانستان نتواند کشوری مستقل و دولتی کارآمد را روی کار بیاورد، هرگز از آرامش در این کشور خبری نخواهد بود و این هیچ ربطی هم به تعداد سربازان حاضر در افغانستان ندار د . این حقیقت که حالا ما میدانیم حامد کرزای برای پنج سال دیگر همچنان رئیسجمهوری افغانستان است خود به افزایش ثبات در این کشور کمک شایانی میکند. من در خصوص انتخابات در افقغانستان و حاشیههای ان صحبت نمیکنم چرا که ما خود در روسیه هم نقصهایی در روند رای گیری داریم و به همین دلیل رطب خورده کی منع رطب کند! اما دوستان من در کاخ سفید برگزاری انتخابات با هر شکل و شمایلی در افغانستان و عراق را نشانه دموکراسی میدانند پس این نسخه در خصوص روسیه هم صادق است .! اروپا این روزها ارزشهایی مانند ارتقا دموکراسی و حقوق بشر را در راس امور خود قرار داده است. جایگاه روسیه در اروپا را هم از این پس همین ارزشگذاریها مشخص خواهد کرد . ارزشهای ما درست با ارزش های مد نظر شما تطبیق دارد . من هیچ تفاوتی در تعاریف یکدیگر از حقوق بشر و آزادی بیان نمیبینم. بخصوص در مواجه با آنچه در کشورهای عضو اتحادیه اروپا میگذرد . زمانی که بحث به فرهنگ سیاسی میرسد و توسعه اقتصادی هیچ کدام از کشورهای اروپایی بهتر از ما عمل نمیکنند. البته این کشورها بسیار کوچک هستند و دقیقا به همین دلیل است که حد مشکلاتی هم که از آن رنج میبرند کوچک تر از ما است . اشپیگل / ترجمه: سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 334]