واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیا - پارلمان عراق روز 27 نوامبر با رای نسبتا قاطعانه 149 به 35 در نهایت به انعقاد توافقنامه امنیتی جنجالی با آمریکا رای مثبت داد. . زمانی که آرای نمایندگان مجلس عراق یک به یک شمرده می شد برهم صالح، معاون نخست وزیر این کشور با صدایی رسا فریاد زد:" من به همه شما گوشزد می کنم که در عراق هیچ حادثه ای در یازدهمین ساعت روی نمی دهد. این ساعت سیزدهم است که سرنوشت عراق را تعیین می کند. " به بیان دیگر لحظه سرنوشت ساز عراق هنوز در پیش است. اما در نهایت چه شد؟ پارلمان عراق دارای 275 عضو است که از این تعداد در آن روز حساس صرفا 198 نفر حضور داشتند. در این میان اکثریت قاطع نمایندگان عراقی با شمار 149 نفر رای به انعقاد این عهدنامه دادند. این 149 نفر همگی اعضای احزاب عمده شیعه، دو حزب از خطه کردستان و باقی از اعضای حزب توافق سنی مذهب بودند. رای موافق سنی های عراق از اهمیت بالایی برخوردار بود چرا که آیت الله سیستانی اعلام کرده بود که تنها در صورتی با این توافقنامه موافقت خواهد کرد که رای اکثریت را به همراه داشته باشد. سنی ها در عراق به سبب نوری مالکی نخست وزیر این کشور دارای قدرت و حمایت کافی هستند چنان که انعقاد این قرارداد نیز می توانست برای مدتی دیگر ضامن قدرت و ابقای نوری مالکی در مقام صدر وزارت باشد. البته سنی ها هم به راحتی راه را برای مالکی هموار نکردند. آنها برای مالکی دو شرط گذاشتند. نخست این که تایید توافق نامه امنیتی عراق و آمریکا مستلزم برگزاری یک همه پرسی در جولای سال آینده باشد . از سوی دیگر حمایت بی وقفه مالکی از مناطق سنی نشین که البته وی پیش ازاین هم وعده حمایت را به نزدیکان خود داده بود. به این ترتیب بود که مالکی ناگزیر از پذیرش این دو خواسته شد و عهد کرد که از سنی مذهبان عراق که در یک سال گذشته کمک های بسیاری به نظامیان عراق برای برقراری آرامش در کشور کرده بودند حمایت کند. از آنجا بود که مالکی پس از شمارش آرا پیروز میدان سیاست عراق شناخته شد و توانست خود را به عنوان یک چهره کارآمد سیاسی نشان دهد، مساله ای که کمتر کارشناس و تحلیلگری به واقع به آن باور داشت. لازم است که ببنیم واقعا مالکی در کارزار انعقاد قرارداد امنیتی به چه دستاوردی رسیده است، قراردادی که به زعم بسیاری از مردم عراق توافق نامه خروج نیروهای نظامی نام دارد نخستین دستاورد مالکی این است که می تواند از این پس صدری ها را با استراتژی جریان صدر در کنترل و هدایت خود داشته باشد. بیرون راندن نظامیان آمریکایی از طریق همکاری با نیروهای سنی استراتژی خاص آنهاست. در این میان دو حزب اصلی شیعه و کرد همواره از امکان قوت گرفتن دیکتاتوری نوری مالکی گلایه کرده اند اما در واقع آنها چاره دیگری جز پذیرش توافق نامه نداشتند. این در حالی است که جریان صدری ها به روشنی مخالفت خود را با این توافق نامه اعلام کردند و فریاد مخالفت در پارلمان سر دادند. اما اصل قضیه این عهدنامه چیست؟ ماده اصلی این توافقنامه بر خروج هر چه سریع تر نظامیان آمریکا تا پیش از ماه ژوئن 2009 و ترک تمامی شهرهای عراق تا سال 2011 اشاره دارد. علاوه بر آن تمامی نظامیان آمریکایی باید با هماهنگی کامل با مقامات عراقی دست به هر اقدامی امنیتی بزنند و ایالات متحده نباید از این کشور به عنوان پایگاه حمله به کشورهای همسابه استفاده کند که البته منظور اصلی از کشورهای همسایه در درجه نخست ایران و سوریه است. اما سوال اینجاست که چرا بوش این توافق نامه را پذیرفت؟ او این عهدنامه را امضا کرد چون هیچ گزینه دیگری در پیش نداشت. یک روز پس از 31 دسامبر 2008 حضور نیروهای آمریکایی در عراق غیرقانونی می شد و ازآن بعد بود که همه امور به دست اوباما می افتاد. دولت آمریکا به شدت از این مساله هراس داشت که مبادا کنگره آمریکا به جزییات این بسته پیشنهادی که پیش از آن مخالفت کرده بودند دوباره واکنش نشان دهند. از سوی دیگر مقامات کاخ سفید نمی خواستند که مردم آمریکا پیش از تصویب پارلمان عراق به چند و چون این توافق نامه پی ببرند. البته در این میان زبان بیان این توافق نامه بسیار مبهم به نگارش درآمده است به طوری که حتی به نظامیان آمریکایی این اختیار را می دهد که با تفسیرهای گوناگون خود را به هر طریقی وارد امور نمایند. گفته می شود برنامه ای که بوش برای خروج از عراق پیشنهاد داده بود از بهتر از عقب نشینی 16 ماهه باراک اوباماست. باراک می خواست که نیروهای نظامی را تا 16 ماه آینده از عراق بیرون بکشد اما او برای خروج نیروهای آموزشی آمریکا که در حال تعلیم در عراق هستند زمانی را مشخص نکرده بود به این معنا که حضور آنها در عراق تا ابد قانونی خواهد بود! اما با امضای توافقنامه امنیتی تمامی نیروهای امریکایی را تا دسامبر 2011 ملزم به خروج از عراق می شوند که البته این قرارداد را جرج بوش و نه باراک اوباما به امضا رساند. در واقع تمامی نیروهای آمریکایی خیلی زودتر از دسامبر 2011 عراق را ترک می کنند یعنی درست در زمان برگزاری رفراندوم در جولای 2009. نیروهای امریکایی باید همه شهرها و روستاهای عراق را تا ماه ژوئن 2009 ترک کنندکه اگر آنها این کار را نکنند به طور حتم همه پرسی رای نمی آورد و اگر این کار صورت بگیرد مالکی باید به هر طریقی در رفراندوم پیروز شود که البته برای دست یافتن به این پیروزی مالکی باید برخوردی جدی با امریکایی ها داشته باشد. چرا که به نظر می رسد آمریکایی ها قصد دارند با تفسیرهای مختلف از همان زبان مبهم، کارشکنی هایی صورت دهند. در هر حال برگزاری همه پرسی در عراق چندان هم خالی از زحمت نیست چرا که آیت الله سیستانی بسیار محتاطانه در برخورد با رای پارلمان عمل کرده است. دراین میان مالکی به خوبی آگاه است که اگر ذره ای تسلیم خواسته های امریکایی ها شود، مقتدی صدر آنجا در کمین نشسته است. بنابراین مالکی مهره های بسیاری در دست دارد که اوباما هیچ کدام ازآنها را در اختیار ندارد. باراک اوباما باید رضایت تمامی مردم عراق را به دست آورد. این رضایت باید همواره پابرجا بماند و با گذشت ماه ها در آن خدشه ای وارد نشود. در کنار آن نیروهای نظامی در اتیوپی تا پایان سال جاری از این کشور خارج می شوند و حامد کرزای رییس جمهوری افغانستان هم خواستار خروج نیروهای آمریکا و ناتو از این منطقه است. در واقع این روزها این احساس در منطقه حکمفرماست که هراقدام جدی در برابر آمریکایی نوعی انتقام گیری از این قدرت همه گیر خاورمیانه است. این روزها خاورمیانه به ساعت سیزدهم رسیده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 920]