بغض هنرمندان سينما با گريه بازماندگان فاجعه سقوط ايرباس پيوند خورد

واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: بغض هنرمندان سينما با گريه بازماندگان فاجعه سقوط ايرباس پيوند خورد
هرچند ‪ ۲۰‬سال از صدور فرمان شليك ناو آهنين قلب وينسنس و پرپرشدن ‪۲۹۰‬ مسافر آسمان و خونين شدن رنگ آبي دريامي‌گذرد امااين داغ آن‌قدر تازه است كه بيش از ‪ ۴۰‬سينماگر، راهي بندرعباس شدند تا بغض فرو خورده تمام اين سالها را با گريه بازماندگان اين فاجعه پيوند بزنند.

حس پدرانه پيشكسوتي همچون علي نصيريان با انديشناكي غريبي آميخته شده و وقتي لب به سخن مي‌گشايد معلوم مي‌شودكه در تمام اين مدت، مشغول پيدا كردن سرنخ‌هاي فجايع رقم خورده به دست جباران معاصر بوده است.

اينگونه است كه نصيريان در گفته‌هاي خود هدف قرار دادن هواپيماي مسافري ايران در دوازدهم تيرماه سال ‪ ۱۳۶۷‬را ادامه فجايع غيرمتعارف حاكمان كشوري مي‌بيند كه بمباران‌اتمي هيروشيما و ناكازاكي را رقم زده‌اند و كارنامه سياه آنها در ويتنام بر گرده بشريت سنگيني مي‌كند و سياهكاريهاي‌شان در فلسطين و افغانستان و عراق هنوز تمام نشده است.

بازيگري كه سال‌هاي سال با فيلمها و نمايشنامه‌هايش هزار درس به مخاطبينش آموخته‌است اينك در صحنه‌اي واقعي مي‌گويد:حكومت و تسلط بر تمام كره زمين‌نيز ارزش به خطر انداختن جان انسان‌هاي بي‌گناه را ندارد.

و به جنايتكاران هشدار مي‌دهد:مردم جهان به هوشياري رسيده‌اند و فرهنگ مقاومت رادرك كرده‌اند و ديگر نمي‌توان همچون گذشته با آنان برخورد كرد.

مهتاب كرامتي ديگر بازيگر عرصه سينما نيز با اين كاروان همراهي كرده است تابه‌قول خودش نشان دهد كه در زندگي زخمهايي هست كه هيچوقت كهنه نشده، از حافظه تاريخ پاك نمي‌شوند.

وي در عرشه كشتي،از حس غريب خود هنگام به يادآوردن اجساد مدفون شده كودكان و زنان و مردان در قعر آبهاي خليج‌فارس مي‌گويد.

كرامتي در اين سفر دريايي وظيفه ديگري را نيز دنبال مي‌كند،او به عنوان سفير يونيسف در ايران،به ميان بچه‌هاي حاضر در كشتي مي‌رود تا ارزش صلح و دوست داشتن را براي آنان بازگو كند.

رويا تيموريان نيز هنرمند ديگري است كه رنج سفر به بندرعباس در گرم‌ترين روزهاي سال را بر خود هموار كرده تا اداي ديني به خانواده گروهي از مظلوم ترين كشته‌شدگان جهان كرده‌باشد و در گفته‌هايي يادآورشودكه مشكل رقم‌زنندگان چنين جناياتي فراموش كردن عشق و زيبايي و از همه مهم‌تر خداوندگارخالق عشق و زيبايي است.

تيموريان يادآور شد كه اين گردهمايي دردمندانه نشان مي‌دهد:پس ازگذشت ‪ ۲۰‬سال از اين فاجعه، لكه‌ننگ آن كمرنگ تر نشده‌است.

سيروس الوند نيز كارگرداني است كه به قول خودش با وجود گذشت سالهاازاين ماجرا هر روز و هر روز آن را پيش روي خود مي‌بيند چرا كه همسرش از كاركنان هواپيمايي است كه معمولا هر چهارشنبه در مسيرهوايي بندرعباس دبي تردد مي‌كرده كه در آن مقطع، به دليلي خاص در مرخصي به سر مي‌برده است.

شايد همين آشنايي با همكاران كشته شده همسرش بوده كه او را بر آن داشته تا فيلم "ستاره‌هاي‌سوخته"را به عنوان فيلم ساخته شده‌دررابطه با اين فاجعه، كارگرداني كند.

باران كوثري هنرمند جوان و بازيگر مشهور اين سالها نيز به همراه دوست و همكار خود نگار جواهريان بر مقتل هميشه خروشان ‪ ۶۶‬كودك شهيد اين فاجعه حاضر شد تا نفرت و انزجارش از جنگ و تبعات آن را اعلام كند.

باران و نگار هردو متفق‌القولند كه قربانيان اين حادثه در راه مطامع زور مداراني فدا شدند كه چيزي به نام ارزش‌هاي انساني در بي‌فرهنگنامه سياسي آنان جايي ندارد.

اين دو خود را نماينده تمام هنرمنداني مي‌دانند كه معتقدند مزد آزادي ملت‌ها نبايد اين همه گران باشد و راهي براي پايان دادن به جنگ و جلوگيري از ريخته‌شدن خون انسان‌ها بايد يافت.

جهانگير الماسي نيز بامحاسني سپيد با ديگرهنرمندان پيشكسوت و جوان همپا و همراه شده بود كه خون‌هاي ريخته شده در اين فاجعه را بهايي مي‌داند كه براي كسب هويت و استقلال ملت ايران به زوروبا ناجوانمردانه‌ترين شيوه از آنان ستانده شده است.

الماسي گفت:حضور جمعي هنرمندان دراين مكان عزيز، براي آن است كه نسل جوان و كودكان اين سرزمين از زبان چهره‌هاي شناخته‌شده كشورشان بشنوند كه آزادي و امنيت امروز آنان از چه مسيري و به چه قيمتي به دست آمده‌است.

حالا همه آنها كه نامشان آمد و تمام آن هنرمنداني كه اين حركت ارزشمند را رقم زده‌اند به همراه پرويز پرستويي و حبيب احمدزاده كه باني اين حركت خودجوش بوده‌اند و همچون نخ تسبيح آنان رابه دور يكديگر جمع كرده‌اند،بر عرشه كشتي جمع آمده‌اند تا دهها شاخه گل را نثار مدفن هنرمندترين مردمان سرزمينشان كنند.

هنرمندان هميشه آرميده‌اي كه عرصه هنر بزرگشان در رساندن فرياد مظلوميت مردم ايران از آسمان به آب پيوند خورد و تمام سواحل جهان را درنورديد.

بازيگران زنده و پويا و هوشيار ايران زمين نيز آمده‌اند تا مردم اين بار حكايت و راز جاودانگي سرزمينشان را از زبان كساني بشنوند كه آنها را دوست مي‌دارند،چرا كه پيش از اين شنيده‌اند:خوشتر آن باشد كه سر دلبران/گفته آيد در حديث ديگران.

هرچند اين بار واژه مظلومان به جاي دلبران خوشتر مي‌نشيند و"ديگران" آن قدر نزديك نشسته‌اند كه "يكي" شده‌اند با همه مردم ميهنشان.ك/‪۴‬
چهارشنبه 12 تير 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]