محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832896285
اوقات فراغت، جوانان وآسيب هاى اجتماعي
واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: اوقات فراغت، جوانان وآسيب هاى اجتماعي
على تركاشوند - رئيس مركزدانشگاهى جامع علمى كاربردى بعثت 2
مقدمه : اوقات فراغت فرصت طلايى است كه مى توان زمينه مناسبى براى رشد و بالندگى افراد را فراهم آورد به شرط آنكه قدرش را بدانيم و با بى توجهى از كنارش نگذريم . به گفته كارشناسان ، افرادى كه اوقات فراغت مفيد و مطلوبى دارند ، هم از لحاظ اقتصادى بازده بهترى دارند و هم عمر بيشترى مى كنند.
به جرات مى توان گفت اوقات فراغت امروز بيش از هر زمان ديگرى است ، چرا كه ساعات رسمى كار در مراكز كارى كشورهاى مختلف تقليل يافته است . بنابراين هر فردى ، چند ساعت فارغ از كار در اختيار دارد كه بايد براى استفاده از آنها طبق نظر ، ميل و امكانات خود برنامه ريزى كند . بديهى است همان گونه كه استفاده صحيح از اوقات فراغت هم بر زندگى فرد و هم بر جامعه تاثير مثبت خواهد داشت استفاده نادرست از آن نيز در هر دو سطح يادشده مى تواند باعث بروز مشكلات و خسارات جبران ناپذيرى شود .
اين مسئله به خصوص در مورد جوانان و نوجوانان از حساسيت بيشترى برخوردار است، زيرا اين قشر آينده ساز ، خود و نسل بعدى اجتماع را خواهند ساخت و بنابراين سرنوشت آنها با سرنوشت جامعه گره خورده است.
پيشينه :
ازآغاززندگى اجتماعى بشراوقات فراغت مورد توجه بوده است . درمصر ويونان قديم ، فقط طبقات بالا ازامكان تفريح و سرگرمى برخوردار بودند . يونانيان به اوقات فراغت اهميت زيادى مى دادند و از آن براى ورزش ، بازى هاى قهرمانى ، هنرهايى مانند نقاشى و تمرين سخنورى استفاده مى كردند . بازى هاى المپيك در سال 884 قبل از ميلاد توسط آنان ابداع و برگزار شد. روميان نيز از اين اوقات براى ورزش ، كسب آمادگى رزمى و شركت در جشن هاى ملى و مذهبى سود مى جستند . ايرانيان پيش از آنها اوقات فراغت خود را به اسب سوارى ، تيراندازى ، شكار و شركت در مراسم و جشنها مى گذراندند . پس از ظهور اسلام نيز ورزش و تفريحات سالم متناسب با احكام دينى مورد توجه و تشويق بود . پيشرفت هاى علمى ، فنى، هنرى و ادبى مسلمانان ، معلول استفاده صحيح و مناسب از اوقات فراغت خود بوده است .
در عصر جديد و با به وجود آمدن تمدن و زندگى شهري، كوتاه شدن تدريجى زمان كار روزانه، پيدايش مراكز و وسايل گوناگون جديد، اوقات فراغت و چگونگى گذران آن مورد توجه خاص قرار گرفت؛ به گونه اى كه در سال هاى اخير عده اى اظهار داشته اند كه اصولا اوقات فراغت محصول جوامع صنعتى جديد است؛ چرا كه شرايط واقعى استفاده از اوقات فراغت، در اين گونه جوامع آمده است. اين عده معتقدند كه اين اوقات فراغت است كه در شرايط غيركارى فرصت پرداختن به امورى مانند اخلاقيات و ارزش هاى اجتماعى را در اين گونه جوامع فراهم مى سازد و به همين دليل مراكز ويژه اي، برنامه ريزى براى گذران اوقات فراغت را بر عهده گرفته اند .
شايد ذكرنمونه هايى ازدنياى غرب خالى ازلطف نباشد. براى مثال در كشورصنعتى آلمان، اوقات فراغت نسبت به 10 سال گذشته بيشتر شده و به 6 ساعت درروزرسيده است . اما جالب آنكه پرطرفدارترين نحوه گذران آن هم استراحت در منزل است كه 2 ساعت آن با تماشاى تلويزيون وگوش دادن به موسيقى سپرى مى شود . در فرانسه نيزتلويزيون همچنان اولين وسيله گذران اوقات فراغت جوانان است . بيش از180 شبكه فرانسوى به طور متوسط 3 ساعت و15 دقيقه ازوقت هر شهروند فرانسوى را درروزمى گيرد! البته در مورد اولويت نخست يعنى تلويزيون ، جوانان و نوجوانان ايرانى نيز مشترك هستند؛ بويژه برنامه هاى ورزشى صدا وسيما كه نيمى ازاين زمان را به خود اختصاص مى دهد. هرچند كه تماشاى ويدئو وسى دى ، استفاده ازاينترنت وبازى هاى رايانه اى درپركردن اوقات فراغت نوجوانان وجوانان ايرانى رقابت تنگاتنگى با تلويزيون دارند، اما به طورى كه خواهيم خواهند ، نقش تلويزيون انكارناپذيراست.
بايد توجه داشت كه اوقات فراغت درجوامع صنعتى كاملا با«ساعات خالي» درجوامع سنتى متفاوت است. گذران صحيح اوقات فراغت بربازدهى كارمى افزايد وازاين رو«صنايع تفريحاتي» درجهت متنوع تركردن وپربارتركردن اوقات فراغت و گذران آن، مانند هررشته صنعتى ديگرى بهوجود آمده است.
اهميت موضوع
درمورد اهميت ونحوه گذران اوقات فراغت، بحث ها وبررسى هاى فراوانى صورت گرفته وپيشنهادهاى متنوعى ارائه شده است. دراين بين توجه به مسائل نوجوانان و جوانان كه دغدغهاى هميشگى به حساب مى آيد، به دليل ورود ناگهانى آنان به اجتماع ودرنتيجه افزايش احتمال بروزرفتارهاى نامتعادل، بسيارحائزاهميت است. نيمى ازجمعيت ايران را جوانان تشكيل مى دهند، جمعيتى كه مى توان با برنامه ريزى صحيح ازانرژى هاى فراوان ومتراكم آنها براى سازندگى كشوراستفاده كرد ودر عين حال بى توجهى به آنها تشديد انحرافات وآسيب هاى اجتماعى را در پى خواهد داشت. به همين جهت غنىسازى اوقات فراغت نوجوانان و جوانان مسئله مهمى است و نبايد آن را به برنامه هاى محدودى خلاصه كرد كه معمولا ادارات آموزش و پرورش پس ازپايان سال تحصيلى و آغاز تعطيلات تابستانى تدارك مى بينند . پركردن بهينه اوقات فراغت، بحثى فرابخشى تلقى مى شود و تمام مجموعههاى فرهنگى در اين كار دخيل هستند .
بارزترين ويژگى اوقات فراغت، آزادى انتخاب ونوع فعاليت است. ولى والدين به تصوراين كه بايد وقت نوجوان وجوان فارغ شده ازدرس ومدرسه را لزوما پركنند، بدون توجه به علايق آنها ، كلاس هاى درسى ، هنرى ، ورزشى ، اردووغيره را براى آنها تجويز و فرزندانشان را ملزم به شركت درآن مى كنند كه اين خود باعث عدم استقبال نوجوانان و جوانان مى گردد . اين درحالى است كه اگر فراغت ازجهتى زيرسلطه وعقيده افراد ديگرى غيرازخود جوانان باشد، ديگرفراغت محسوب نمى شود ، چرا كه افراد دراين ساعات دست به گزينش مى زنند ودربرابرفرصت هاى پيش روى خود انتخاب مى كنند. دانستن اين نكته كه جوان در اوقات فراغت خود دست به چه انتخاب هايى مى زند ازاهميت ويژه اى برخورداراست واقعيت اين است كه در طول تابستان آمار بزه ورفتارهاى ناهنجاراجتماعى دربين قشرجوان افزايش مىيابد كه اين مسئله نشات گرفته ازنبود برنامه براى غنى سازى اوقات بيكارى است. به طورى كه همنشينى با دوستان ناباب وحضور دربرنامه هاى محفلى آنان به بروز ناهنجارى كمك مى كند و در نهايت برخى از جوانان را در دام خود گرفتار مى سازد و اين مسئله باعث مى شود كه چنين جوانى قيد ادامه تحصيل را بزند و به دنبال كسب درآمدهاى كاذب و نامشروع براى خود باشد واوقات فراغتى كه مى توانست براى او منشاء پيشرفت و ترقى باشد ، باعث تباهى وسقوط وى مى گردد . به همين دليل درتكميل بحث به بررسى عوامل انسانى غير درونى (خانوادگى و اجتماعي) آسيب هاى اجتماعى مى پردازيم تا با ريشه يابى ، مسير درستى را براى چارهانديشى طى نماييم .
عوامل محيطى آسيب هاى اجتماعي
به نظر بسيارى ازكارشناسان ، عوامل اجتماعى موثر در ايجاد آسيب هاى اجتماعى به دو دسته تقسيم مى شود . افزايش بى رويه جمعيت، عدم ثبات وپايدارى اجتماعي، بيكاري، تورم وفقردرشماريك گروه ازعوامل اجتماعى به شماررفته وخانواده ، محيط مدرسه وگروه همسالان جزءدسته اى ديگرمى باشند .
علل خانوادگي
خانواده نخستين نهاد اجتماعى است كه براى برطرف نمودن نيازهاى ريشه اى و حياتى انسان و بقاى جامعه ضرورى است . انسان ها پس از تولد تحت تاثير افكار ، عقايد و رفتار اعضاى خانواده خود قرار مى گيرند ، لذا خانواده نخستين جايگاه و عاملى است كه در روند رفتار آدم تاثير مى گذارد . آنچه بيشتر مورد توجه ما مى باشد ، تاثير منفى نواقص و كمبودهاى خانوادگى بر فرد است كه تحت شرايط خاصى ، وى را در معرض نامتعادل شدن قرار مى دهد . ناسازگارى و مشاجرات خانوادگى ، دوگانگى تربيتى و رفتار خشونت آميز با فرزند ، تاثيرات ناگوار و گاه ضربه هاى عميقى بر آنها وارد مىسازد كه جبران آن اگر غيرممكن نباشد ، بسيار مشكل خواهد بود.
به طور كلى ، خانواده با چگونگى كاركرد خود تاثير شگرفى بر كردار فرزندان مى گذارد . آسيب هايى كه در خانواده مى تواند آثار سوئى بر شكل گيرى شخصيت فرد گذاشته و احتمال بروز ناهنجارى از طرف او را افزايش دهد ، عبارتند از :
«فقدان والدين» كه مى توان آن را به دو دسته موقت و دائمى تفكيك نمود : هنگامى كه هم پدر و هم مادر شاغل بوده و بر سر كار خود حاضر مى شوند ، چه فرزندشان را به فردى مثل مادربزرگ يا همسايه و يا محلى مانند كودكستان سپرده ، چه او را در كنار خواهر و برادر كم سن و سالش در خانه رها نمايند ، فقدان موقتى را شاهد هستيم . در فقدان دائمى ، فوت يا طلاق باعث از دست دادن يكى از والدين مى شود . در مورد طلاق ، با وجودى كه فرزند مى تواند عضو جدا شده را ملاقات كند و از محبت چند ساعته او در طول هفته برخوردار شود ، با اين حال روندى كه منجر به جدايى پدر و مادر از يكديگر شده و خود موضوع «جدا زيستى والدين» ، آثار مخرب ترى را به همراه دارد . بحران طلاق احتمال به وجود آمدن التهاب ، نگرانى ، تشويش و بى كفايتى شخصيتى در فرزند را افزايش مىدهد. محروم كردن فرزند از ديدار با پدر يا مادر در روحيه او اثر مخربى به همراه دارد و بازتاب آن در سال هاى آينده به احتمال زياد به صورت پرخاشگرى ، افسردگى ، عصبانيت ، بدخلقى سركشى ، لجبازى و مواردى از اين قبيل جلوهگر مى شود .
«بزهكاري، خلافكارى ويا اعتياد حداقل يكى از والدين يا اعضاى خانواده» از ديگر عوامل خانوادگى موثر بر وقوع بزهكارى نوجوانان و جوانان است. والدين نزديك ترين افراد به فرزندشان هستند . چنانچه حداقل يكى از آنها دچار انحراف يا آلودگى باشد ، بيش از هر فرد ديگرى بر فرزند تاثير گذاشته و وى را در خطر سقوط اعتقادى و اخلاقى قرار مى دهد . اين اثر سوء ممكن است به واسطه داشتن برادر و يا خواهرانى بزهكار يا معتاد نيز برفرد گذاشته شود .
«دلسوزنبودن والدين وبى اهميت بودن نسبت به آينده فرزندشان» ، «وجود روابط ناسالم وغيرطبيعى بين اعضاى خانواده» ، «ناسازگارىها ونابسامانى هاى موجود درخانواده» ، «تقليدپذيرى وكمبود محبت» و«قيود ومحدوديت هاى شديد و افراط گرايانه خانوادگي» از ديگر عوامل موثربربزهكارى نوجوانان وجوانان مى باشد.
آموزش و پرورش
كيفيت آموزش نوجوانان و جوانان و موفقيت يا عدم موفقيت در تحصيل و طى كردن دورههاى آموزشى ، در سازگار شدن و جامعه پذيرى آنها موثر است . دانش آموزى كه در محيط مدرسه منظم بوده و مراحل آموزشى را طبق برنامه و با موفقيت طى مى نمايد ، آسيب پذيرى كمترى خواهد داشت .
محيط آموزشى همچون خانواده حائزارزش فراوانى درتكوين شخصيت نوجوانان مى باشد. چرا كه مدرسه به مثابه اولين محيط خارج از خانه و معلم به عنوان اولين فرد بيگانه ، اثرتربيتى وپرورشى فراوان بر فرد دارند . به همين جهت معلمى را دراسلام شغل انبياء ودراكثرمكاتب ازشريف ترين ومهم ترين مشاغل به شمارمىآورند.
محققان علوم اجتماعى ، مدرسه را يكى از نهادهاى اجتماعى مى دانند كه بعد از خانواده نقش مهمى در زندگى اجتماعى نوجوان به عهده دارد . موقعيت و برنامه هاى مدرسه ، اثر مهمى در علاقه مندى يا فرار نوجوانان از مدرسه دارد. اهميت اين نكته وقتى روشن مى گردد كه بدانيم معمولا نوجوان نخستين قدم خويش به طرف آسيب هاى اجتماعى را با فرار از مدرسه بر مى دارد . به طورى كه بررسى ها نشان مى دهند افزايش آمار ترك تحصيل به علت عدم رعايت مسائل انضباطى در مدرسه و يا مشكلات مالى و حتى مردود شدن ، آمار بزهكاران را افزايش داده است .
در مرحله مدرسه رفتن ، نوجوان ناسازگار ، نامتعادل يا عقب مانده ذهنى كه استعداد پيروى از نظم اجتماعى يا هماهنگى با محيط را ندارد ، با عدم موفقيت مواجه مى شود . اين عدم موفقيت به نوبه خود به علت سرزنش ها و ملامت هاى والدين و اولياى مدرسه واطرافيان وشكسته شدن غرورواحترام نوجوان ، باعث تشديد حس سركشي، عدم علاقه به ادامه تحصيل، رها كردن مدرسه وفرارازآن، ولگردى ومعاشرت هاى ناباب وبالاخره ارتكاب بزه مى شود .
همسالان
معاشرت با دوستان ناباب نيز، نقشى مهم درروى آوردن افراد به آسيب هاى اجتماعى ايفا مى كند. ممكن است برخى خانواده ها ازفرزندان خود غافل شده وزمينه را براى گرايش به دوست ناباب فراهم كنند كه نتيجه اش روى آوردن آنها به كارهاى خلاف است. همچنين آسيب پذيرى نوجوانان بد سرپرست، بى سرپرست ودربعضى موارد تك سرپرست، بيشترازسايرگروه هاست.
وقتى نوجوان پايگاه عاطفى خود را ازمنزل به ميان همسالان مى برد، براى پذيرش درگروه همسالان، ناچاراست كه تن به خواسته هاى آنها بدهد. نوجوانان وجوانان درمحيط همسالان درددل ومبادله اطلاعات كرده وبين آنها احساس امنيت مى نمايند ؛ چرا كه در آنجا ازنصيحت وسرزنش بزرگترها مصون هستند، اين همسالان معمولا ازكسانى هستند كه مثل خودشان مشكلات عاطفى يا رفتارى دارند. بررسى ها نشان مى دهد كه فشارهمسالان و داشتن دوستان ناباب درگرايش به يكى از مولفه هاى آسيب هاى اجتماعى ازعوامل بسيارمهم بوده ، دراين موارد مشاهده مى شود كه افراد ازدوستان خود حرف شنوى بيشترى دارند تا والدينشان .
بحران هويت
يكى ازآسيب هاى دنياى ماشينى امروزاين است كه نهاد خانواده درگذشته كاركرد موثرترى داشت. ولى هم اكنون به دليل ايجاد تفاوت هاى جدى بين دونسل قديم وجديد، تمام پلهاى موجود بين نوجوانان ووالدين از بين رفته وزبان گفتگووتفاهم بين آنها تضعيف شده است.
درمورد بحران هويت جوانان مى توان گفت كه ريشه اين موضوع را بايد در دوران نوجوانى كه دوران هويت يابى افراد است ، جستجو كرد . همراه با تغييرات جسمى دوره بلوغ ، نوجوانان در جستجوى هويت خويش هستند. اگرنهادهاى موثربر رشد شخصيتى نوجوانان و جوانان مانند خانواده وآموزش وپرورش بتوانند كاركرد خود را به درستى ايفا كرده وبسترمناسبى را براى هويت بخشى به نوجوان وجوان مهيا نمايند، آنها دچاربحران هويت نخواهد شد. اما اگراين نهادها نتوانند نقش خود را به خوبى ايفا كنند، احتمال اين كه فرد به دنبال يافتن هويت خويش به گروه همسالان و يا پيروى ازالگوهاى نامتعارف غربى روى بياورد، بسيار زياد است.
نابرابرى هاى اجتماعى
به دليل محدوديت درمنابع ، ناتوانى دراجراى يك مديريت فراگير، توزيع عادلانه وكارآمد وبرخى دلايل ديگر، فرصت هاى تحصيلي، اشتغال، ازدواج، امكانات رفاهى وتفريحى و... به صورت مساوى دراختيارهمه جوانان قرارنگرفته ونيازهاى برخى ازجوانان درجامعه بى پاسخ مانده است. اين مسئله باعث ايجاد سرخوردگى وناكامى در آنها شده واين ناكامي، به خشم منجر مى شود. جوانان با اين سرخوردگى هاى عديده، جايى براى تخليه خشم ويا انرژى هاى مخرب ناشى ازشكست وناكامى را ندارند. جوانى كه نتواند خشم خود را تخليه كند مجبوراست آن را به درون خود بريزد . با استناد به نظريه رابرت مرتون جامعه شناس آمريكايي، مى توان ريختن اين خشم دردرون را عاملى براى كناره گيرى از هنجارهاى اجتماعى موجود و روى آوردن به اعتياد و ساير آسيبهاى اجتماعى و يا حتى خودكشى ذكر كرد . طبق اين تئورى ، هنگامى كه در جامعه فرصت هاى دسترسى به اهداف براى همه به صورت مساوى و يكسان وجود نداشته باشد ، ممكن است عده اى هنجارهاى اجتماعى را مانع رسيدن به مقاصد خود دانسته و بخواهند از طريق ديگرى به اهداف خود برسند. اين افراد انزوا طلبى را پيشه كرده، ازنظام اجتماعى كناره گيرى نموده وبه احتمال بسيار زياد دراين حالت به اعتياد وسايرآسيب هاى اجتماعى روى مى آورند .
فرهنگ
فرهنگ ازعوامل مهمى است كه بر شخصيت فرد تاثيرمى گذارد . هر فردى پس از روند كودكى در مسير جريانات فرهنگى قرار مى گيرد . نوجوان بايد با آداب و سنت هاى مذهبى و اخلاقى آشنا شده و آنها را بپذيرد . نفوذ فرهنگ جامعه در تغيير و تحول شخصيت او تاثير زيادى داشته و رفتارهاى بهنجار و نابهنجار را ايجاد مى كنند.
شرايط پرتنش ونامناسب سبب پريشانى و اضطراب فرد شده و عقده هاى روانى و تضادهاى درونى در او ايجاد مى كند ، همين طور احساس محروميت هاى گوناگون ، كنش و واكنش فرد را از مسير طبيعى خارج مى كند. تغييرات وتحولات فرهنگى ، اجتماعى و پيشرفت فناورى نيز در شرايطى مى تواند موجب كاهش روحيه افراد شده وروند اجتماعى شدن آنها را مختل كند . در صورتى كه يك الگوى انحرافى در سطح جامعه انتشار يافته وجزئى ازفرهنگ آن شود، مى تواند به آسانى دروجود افراد، بويژه نسل جوان درونى شود وبه شكل هنجاردرآيد .
وجود اعتقادات مذهبى وفرهنگ اخلاق مداردرجامعه، نقش به سزايى درسلامت رفتارهاى انسان وروابط افراد ايفا مى نمايند . داشتن فرهنگ اخلاقى صحيح، بزرگترين مانع كجروى ها بوده وبرعكس، وجود فرهنگ مبتذل وغيراخلاقي، حتى درصورت وجود شرايط ايده آل مالى ، عامل مهم ومخربى درهدايت شخص به گمراهى خواهد بود .
فقدان نظارت مناسب درامرانتقال داده هاى گوناگون به مصرف كنندگان كالاهاى فرهنگى دركنارنظارت نادرست خانوادگى و اجتماعى بر استفاده نسل جوان از اين گونه اطلاعات ، موجب گرديده كه اكثر مخاطبين جوان آن تحت تاثيرقرارگيرند .
رسانه ها
رسانه هاى گروهى به عنوان سومين نهاد موثر بر رشد شخصيتى افراد ( پس ازخانواده ومدرسه) ، توانسته اند درآگاهى رساندن به نوجوانان و جوانان نقش عمده اى ايفا نمايند . پيشرفت و توسعه وسايل ارتباط جمعى ، به رغم مزاياى بسيار ، معايبى نيز به همراه داشته است . نمايش تصاوير خشونت آميز و صحنههاى قبيح و نامتعارف از مطبوعات ، شبكه هاى تلويزيون و اينترنت و آشنايى با بعضى ترفندهاى مجرمانه كه در فيلم ها به تصوير كشيده مىشوند، بازى هاى رايانه اى مهيج و محرك و ارتباط مجازى از طريق اينترنت ، در نوع خود تاثير منفى بر استفاده كنندگان ، خصوصا قشر كم سن و سال و جوان گذاشته و گرايش آنها به ارتكاب اعمال ناهنجار را افزايش مى دهد .
درمورد تلويزيون بايد گفت رسانه اى است براى اطلاع رسانى وفرهنگ سازى ودريك فرايند هنرى كاربردى قادراست شرايطى را براى مخاطبان فراهم آورد كه خواسته ها ونيازهايشان را دوباره ببينند. درگيرهمان كارى شوند كه ازآن مى گريزند ، به كلاس درسى وارد شوند كه به دنبال خلاصى از آن بوده اند، شاد شوند درعين گريزان بودن ازشادى وغم را تجربه كنند، آنگاه كه از غم گريزانند. تلويزيون تنها زمانى شايستگى پر كردن اوقات فراغت جوانان ونوجوانان را داراست كه بتواند نگاه آنها را به فراغت عوض كند. آسايش را با كار، درس وشادى وغم توامان برايشان معنا كند نه با فراموشى آنى كه اثرى ندارد جزتشديد نارضايتى ازمشغوليات روزمره اى كه زندگى آدميان اين عصربر پايه آن بنا شده است .
اوقات فراغت وآسيب هاى اجتماعي
تعطيلى كلاس هاى درسى وفارغ شدن جوانان ونوجوانان ازامتحانات آخرسال وبه طوركلى اوقات فراغت بدون برنامه، موقعيت آسيب زايى را براى اين قشرفراهم مى آورد. يكى ازمعضلات اصلى جامعه فعلى ما اين است كه متاسفانه برخى از جوانان ونوجوانان با فضاى برنامه هاى مفيد غيردرسى بيگانه اند و پس از اتمام هر پايه تحصيلى به يكباره از فضاى آموزشى رها ميشوند. به همين جهت غنى سازى اوقات فراغت جوانان و نوجوانان بويژه در ايام فراغت آنها ازتحصيل ، همواره عاملى بازدارنده براى پيشگيرى ازوقوع آسيب هاى اجتماعى تلقى مى شود. همچنين اين موضوع نشان دهنده اهميت دسترسى به تفريحات سالم تروفراهم آوردن امكانات لازم براى گذراندن و غنى سازى اوقات فراغت نوجوانان وجوانان است . ميزان هيجان طلبى دربين افرادى كه به تفريحات دلخواه خود دسترسى دارند، درمقايسه با افرادى كه تفريحات مورد علاقه خود دسترسى ندارند، تفاوت معنادارى وجود دارد. به اين صورت كه دسترسى به تفريحات دربين افرادى كه هيجان طلبى بالاترى دارند، كمتراست . يكى ازويژگى هاى دوران بلوغ ، هيجان طلبى است. اين درحالى است كه مجراهاى زيادى براى تخليه مناسب هيجانات اين دوره درجامعه ما پيش بينى نشده، امكانات عمومى ورايگان ورزشى براى همه رشته ها فراهم نشده وبه طوركلي، هيچ برنامه ريزى صحيحى براى اوقات فراغت نوجوانان وجوانان انجام نشده است .
ازديگرسو، گرايش روزافزون به ارتباطات مجازى كه جايگزين نامناسبى براى تخليه هيجان ووقت گذرانى است، نوجوانان و جوانان را ازدنياى واقعى به دنياى مجازى وهيجانى مىكشاند، چرا كه فرد در دنياى واقعى جايى براى تخليه اين هيجانات ندارد. به همان ميزان كه افراد وقت خود را براى روابط مجازى صرف مى كنند، از تعامل آنان با ديگران درمحيط كاروخانواده كاسته مى شود. با اين حال مشاهده شده كه روابط مجازى وفاصله دارباعث افزايش آسيبپذيرى فرد دربرابرانحرافات مى شود. مسلما وقتى ارتباط تعاملى به صورت مستقيم باشد، آسيب هاى اجتماعى هم كمترمى شود.
كاركرد اوقات فراغت
اوقات فراغت يك امرفرابخشى است ، يعنى قطعا با مسائل اقتصادى وفرهنگى درارتباط مستقيم بوده، درنتيجه موضوعى چند بعدى است. با اين حال ازلحاظ تحليل كاركردي، معمولا سه نقش عمده را براى اوقات فراغت برمى شمارند: «رفع خستگي»، «تفريح وسرگرمي» و«ايجاد امكان براى بالا بردن سطح معلومات، مشاركت آزاد اجتماعى وپرورش استعدادها.» تجديد قوا، گريزازملال انگيز بودن زندگى روزمره، فرارازكارهاى تكرارى تحميلي، ترميم مشكلات عصبى ناشى اززندگى ماشيني، بهدست آوردن نشاط وسرزندگي، ارضاى صحيح ومناسب تمايلات پرخاشجويانه افراد وتقويت عواطف، ازكاربردهاى اوقات فراغت به شمارمى روند كه درقالب دونقش نخست قرارمى گيرند.
ديدگاه اسلام
دين مبين اسلام به همه جنبه ها وامورات زندگى انسان ها توجه دارد. حديث قدسى تقسيم شبانه روزبه سه زمان كار، عبادت، خانواده وتفريح، بيانگراهميت برنامه ريزى ولزوم اختصاص قسمتى ازشبانه روزبه خانواده وتفريحات سالم وسازنده مى باشد. تفريح ازديدگاه اسلام، انسان را ازملالت كارهاى يكنواخت زندگى رهايى مى بخشد. پيامبرگرامى اسلام (ص) نسبت به يادگيرى شنا، تيراندازى وسواركارى تاكيد بسياركرده اند. اسلام درمورد معاشرت وآميزش با دوستان مومن معتقد است كه مى توان قسمتى ازاوقات فراغت را به اين امراختصاص داد. پيامبرگرامى اسلام (ص) فرمودند: «تفريح كنيد وبازى كنيد ، زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشونتى ديده شود .» همچنين حضرت على (ع) فرمودند : «هر كه از فرصت چنان كه بايد بهره گيرد ، از غصه در امان است .» ونيز: «به هرفرصتى نمى توان دست يافت، فرصت همچون ابرمى گذرد، پس فرصت هايى كه براى كارخيرپيش مى آيد را غنيمت بشماريد »!
نهادهاى اجتماعى واوقات فراغت
خانواده: اين نهاد با توجه به خصوصياتى كه دارد مى تواند نقش بسيار مهمى در امر گذران اوقات فراغت ايفا كند. هر فرد ساعات متعددى از شبانه روز خود را در خانه بسر مى برد كه از اين اوقات براى استراحت، غذا خوردن، رفع خستگي، گفتگو با ديگر اعضاى خانواده، مطالعه، بازى و مانند آن استفاده مى كند. بديهى است كه خانواده به عنوان يكى از واحدهاى اجتماعى با ديگر واحدها و نهادها در تماس و از آنها متاثر است، همان گونه كه بر آنها تاثير نيز مى گذارد؛ در ارتباط با موضوع مورد بحث نيز اين قاعده مصداق پيدا مى كند. مثلا شرايط شغلى افراد خانواده بر نحوه گذراندن اوقات فراغت آنها اثر مى گذارد. افرادى كه از يك كار سخت و فشرده به خانه بر مى گردند، نمى توانند در آنجا افراد خلاق، فعال و پر از احساس باشند.
خانواده درنحوه گذراندن اوقات فراغت خود استقلال تام ندارد. هابرماس به رابطه بين كار و اوقات فراغت اشاره مى كند و يادآور مىشود كه هم قالب و هم محتواى نحوه گذراندن اوقات فراغت تا حد زيادى از ميزان رشد و حيات كار صنعتى تبعيت مى كند. علاوه بر تاثيرپذيرى نحوه گذران اوقات فراغت از محيط شغلي، اين امر به عوامل ديگرى نيز وابسته است. پايگاه اجتماعى خانواده كه خود به موقعيت شغلى پدر بستگى دارد ، تا حد زيادى حوزه رفت و آمدهاى خانوادگى بيرون از محدوده خويشاوندان را نيز مشخص مى كند. حتى مىتوان گفت كه استفاده ازتعطيلات آخر هفته دقيقا به ميزان درآمد بستگى دارد. علاوه بر اين، وجود مراكزمتعدد تفريحي، علمي، هنرى وآموزشى سبب مى شود كه نقش خانواده در امر گذران اوقات فراغت تحت الشعاع قرارگيرد. حضوروسايلى مانند تلويزيون وسايروسايل ارتباطى درخانه ها بازهم به نوبه خود براين موضوع تاثيرمى گذارد.
با اين همه به خصوص درجوامع غير صنعتى هنوزهم خانواده ها مى توانند درراهنمايى وهدايت جوانان درگذران صحيح اوقات فراغت نقش بسيارمهمى ايفا كنند. خانواده مى تواند با توجه به شرايط اقتصادى اجتماعى وفرهنگى خود امكانات مناسبى براى گذران اوقات فراغت اعضاى خود فراهم آورد. شناختى كه پدرومادرازويژگى هاى شخصيتي، استعدادها، خواسته ها واميال، نقاط قوت وضعف و روحيات فرزندان خود دارند، آنان را به عنوان مراجع صالحى براى كمك به گذران صحيح اوقات فراغت فرزندانشان مطرح مى سازد.
مدرسه : يكى از نقش هايى كه براى نهادهاى آموزشى و پرورشى به خصوص در جوامع پيشرفته در نظر گرفته شده، پرورش مهارت هاى شاگردان براى گذران اوقات فراغت است. تقويت مهارتهاى ورزشى از طريق ساعات بازى رسمى و ساعات غير رسمي، ترتيب دادن مسابقات ورزشى ميان كلاس هاى مختلف و يا انجام فعاليت هاى هنرى مثل برپا كردن كلاس هاى آموزشى هنرى مانند كلاس نقاشي، موسيقي، خطاطى و مجسمه سازي، تشكيل گروه هاى دانش آموزى براى درست كردن منظم و مرتب روزنامه ديواري، تشكيل گروه هاى نمايشي، ترتيب دادن بازديد دانش آموزان از مراكز تفريحى و فرهنگى كه مى تواند با هم فكرى و همكارى والدين و انجمن هاى خانه و مدرسه صورت گيرد، از جمله اقداماتى است كه مدارس در امر كمك به گذران مناسب اوقات فراغت دانش آموزان مى توانند انجام دهند. با توجه به اينكه دانشگاه ها آخرين مراكز تحصيلى رسمى به حساب مى آيند كه مى توانند افراد را به آموزش مهارتهاى هنري، تفريحى و علمى تشويق نمايند، توجه به تناسب اين مهارت ها با شرايط و امكانات افراد درمرحله فراغت از تحصيل، ضرورى مى باشد. دانشگاه ها نيزعلاوه براقدامات مشابه ذكر شده، مى توانند ازطريق انجمن هاى دانشجويى فعاليت هاى فوق برنامه وسيع ترى را اجرا كنند.
مراكز مذهبى : اعتقادات مذهبى افراد وقداست اموردينى ووابستگى عاطفى افراد به اين امور، نقش مهمى را درارتباط با نحوه گذراندن اوقات فراغت دراختيارمراكزدينى قرارمى دهد. اين مراكزبا استفاده ازنفوذ معنوى خود برفكروذهن مردم و به خصوص جوانان، آنان را درامرگذران صحيح ومناسب اوقات فراغت يارى كنند. دركشورهاى اسلامى همچون ايران، مساجد متناسب با امكانات خود دراين مورد ايفاى نقش مى كنند. كلاس هاى قرآنى وعقيدتى كلاس هاى ورزش، كلاس هاى آموزشي، كتابخانه وارائه مشاوره هاى تحصيلى و خانوادگي، ازنمونه هاى بارز اين امرمى باشند. مساجد وپايگاه هاى بسيج به خصوص پس ازپيروزى انقلاب اسلامي، با اقدامات وبرنامه هاى گوناگون سعى درايفاى نقشى پايداردراين ارتباط داشته ودارند.
دولت : دولت ها با توجه به اختيارات و امكانات وسيعى كه در اختيار دارند و همچنين با توجه به توسعه كاركردهايى كه از گذشته برعهده داشته اند و انتظارات جديدى كه مردم از آنها دارند، در برنامه ريزى براى بهبود و غنى تر كردن نحوه گذران اوقات فراغت مردم خصوصا جوانان، نقش عمده اى ايفا مى كنند. اين امر ناشى از اين واقعيت است كه حتى در كشورهاى غربى كه فردگرايى اساس فلسفه سياسى آنهاست ، مداخلات دولت در شئون مختلف زندگى اجتماعى گسترشيافته است. حكومت ها در بسيارى از فعاليت هاى خصوصى نيز كه جنبه و اهميت عمومى دارند، مداخله مى كنند. در واقع حكومتها، گذشته از تامين نظم اجتماعى كه كاركرد دائمى آنها بوده است، نقش هايى را كه نهايتا به تامين رفاه عمومى مى انجامند، بر عهده گرفته و از اين رو «دولت هاى سياسي» به «دولت بهبودبخش» يا «دولت رفاه» يا «دولت خدمتگزار جامعه» تبديل شده اند. حتى در كشورهايى نيز كه حكومتهاى غير مردمى و ديكتاتورى برقرار است ، شرايط و ضرورت تامين حداقل امكانات به منظور امكان استمرار سلطه موجود آنها را وا مى دارد تا به ايفاى چنين نقش هايى تن بدهند.
امروز اصطلاح نيازهاى اوليه مفهوم وسيعترى يافته است و مواردى مانند آموزش و بهداشت را نيز در بر گرفته است. از اينروست كه حكومتها در ايجاد وسايل و امكانات گذران اوقات فراغت براى آحاد مردم، تلاش گسترده اى به عمل مى آورند. حتى در كشورهاى آفريقايى نيز چنين تلاش هاى مشهود است. اختصاص فضاى مورد نياز و بودجه لازم، برنامه ريزى و نظارت، از جمله اقداماتى است كه عموم دولت ها در ارتباط با گذران اوقات فراغت مردم و بويژه جوانان معمول مى دارند. همان گونه كه اشاره شد، ملاحظات سياسى نيز بر اين امر تاثير دارند؛ زيرا برخوردارى جوانان از سرگرمى هاى جالب و جذاب تا حدودى و دستكم عده اى از آنها را به خود مشغول مى دارد و از شركت در اقداماتى كه ممكن است بر افزايش آسيب هاى اجتماعى تاثيرگذار باشد، باز مى دارد. دولت هابخصوص در مورد رسانه هاى جمعى مانند راديو، تلويزيون، مطبوعات، اينترنت وهمچنين مراكزى مانند سينما، باشگاه هاى ورزشى وگيم نت ها حساسيت بيشترى ازخود نشان مى دهند.
جمع بندى وچاره انديشي
واقعيت انكارناپذيراين است كه با افزايش اوقات فراغت برنامه ريزى نشده وتعطيلات غيرهدفمند، آسيب هاى اجتماعى در جامعه افزايش مى يابد. اين موضوع ، بيانگر اهميت پرداختن به برنامه ريزى براى افزايش بهره ورى اوقات فراغت، بويژه براى نسل جوان است.
جوانان درمورد چگونگى گذران اوقات فراغت، خواستها وگرايش هايى متفاوت ازپدران ومادران خود دارند. بعضى ازاين تفاوت ها طبيعى وناشى ازتفاوت هاى سنى ومقتضيات آن است. جوانان علاوه برنيازهاى زيستى اوليه، نيازهاى ثانويه اى مانند احتياج به محبت، نيازبه معناجويى براى زندگي، نيازبه تعلق خاطربه گروه جمع متجانس با خود، نيازبه امنيت، نياز به احساس ارزشمندى وموفقيت، نياز به نوآوري، نياز به همدلى و همدردي، نياز با احساس كمال و تعالى و پيشرفت، نياز به پذيرفته شدن توسط گروه همسن و سال و نياز به شناخت ارزشهاى اخلاقى را دارند كه در مجموع، آنها را در شرايط خاص رواني، رفتارى ، فكري، تصورى وعاطفى قرارمى دهد.
گاهى ممكن است جوانان تحت فشارناگهانى كشش هاى درونى قرارگيرند وسازوكارهاى كنترل درونى وبيرونى نتوانند مانع گرايش آنها به سوى رفتارهاى ناهنجاروآسيب هاى اجتماعى گردد. لازم است كه بازدارندگى درونى را درآنان تقويت نمود تا درمقابل وسوسه هاى محيطى بيشترمقاوم گردند. اين هدف با برنامه هايى نظيرتقويت تصويرسازى مثبت ازخويش، بيداركردن وجدان هاى آگاه ونشان دادن راه هاى صحيح براى رسيدن به هدف قابل دستيابى است. ازسوى ديگر بايد عوامل ساختارى بيرونى را مورد توجه قراردهيم، پيوستگى جوانان با مدرسه، خانواده وجامعه را بالا برده، فرصت ها را براى ارتقاء اجتماعى جوانان گسترش دهيم ، راه هاى مشروع كسب پايگاه اجتماعى بالاتر را به روى آنان باز نموده و توجه كنيم تا زمانى كه جوانان نتوانند راه هايى براى كسب پايگاه و كسب احترام و ارزش خود پيدا كنند ، به راحتى تسليم وسوسه هاى محيطى شده و نگهدارى پايدار آنها مشكل خواهد بود .
همان طوركه گفتيم، تقويت همه جانبه بنيان خانواده ، يكى ازاساسى ترين راه هاى كاهش آسيب هاست. بايد همه نهادهاى اجتماعى را به تحركى گسترده براى به حداقل رساندن آسيب هايى كه خانواده ودرنتيجه جامعه را درمعرض تهديد قرارمى دهد، واداشت.
به طوركلى هيچ فرد ، گروه ، نهاد و سازمانى ترديد ندارد كه غنى سازى اوقات فراغت نسل رو به آينده داراى اهميت زيادى است و براى سالم سازى اين اوقات بايد برنامه ريزى مدونى كرد .
توجه داشته باشيم كه مدارس در دسترس ترين و آشناترين مكان براى برقرارى ارتباط با دانش آموزان هستند . از اين رو پيشنهاد مى شود ، درپايان سال تحصيلى جزوات اطلاع رسانى ازسوى مدرسه وبا نظارت مديريت هرمنطقه ميان محصلان توزيع شود واطلاعاتى ازاين قبيل دراختيار نوجوانان وجوانان قراربگيرد:
معرفى فرهنگسراها وكانون هاى فرهنگى موجود درهرمنطقه وكلاس هاى آموزشى مختلفى كه درهركدام برگزارمى شود؛ معرفى برنامه هاى بسيج مساجد درتابستان؛ اعلام برنامه مدرسه براى تابستان ؛ تهيه مجموعه جداول وسرگرمىهاى سودمند براى استفاده ؛ تشكيل دوره هاى ورزشى وآموزش مهارت هاى فنى وحرفه اي؛ برگزارى برنامه هاى تفريحى مانند اردو؛ معرفى كتابخانه هاى موجود درهرمنطقه وتشويق به عضويت درآنها؛ معرفى آخرين وبهترين كتابهاى متناسب با هر مقطع سني؛ معرفى محصولات فرهنگى مناسب نظيرفيلم ها ، سى دى ها ونشريات مناسب براى استفاده درمقاطع مختلف.
با اين حال جهت مقابله صحيح با وضع موجود و زمينه سازى جهت كاهش بروز پديده آسيب هاى اجتماعى به تحقيقات ، برنامه ريزى و فعاليت هاى كارشناسانه بيشترى نياز است. اميدواريم با تعامل بيشتر نهادهاى تصميم گيرى و اجرايى ، شاهد به حداقل رسيدن ناهنجارىها و آسيب هايى باشيم كه نوجوانان و جوانان آينده ساز اين مرز و بوم را تهديد مى كند .
منابع در دفتر روزنامه موجود مى باشد
چهارشنبه 12 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[مشاهده در: www.resalat-news.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1812]
-
گوناگون
پربازدیدترینها