تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 1 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855360418




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده: ابوالفتح مؤمن* كژراهه همدان (قسمت دوم)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: ابوالفتح مؤمن* كژراهه همدان (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: حزب توده در همدان به‌خاطر اعتقادات شديد ديني توده‌ها و فعاليت شعبه "مجمع مسلمانان مجاهد" در همدان كارش به جايي نرسيد و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 نيز كه تشكيلات حزب توده غيرقانوني و غيرعلني شده بود، كلاً به اضمحلال كشيده شد.
در پي نامه آيت‌الله كاشاني، نخست‌‌وزيري به وزارت كشور فرمان داد كه به مأموران مربوطه موكداً دستور داده شود كه از هرگونه عمل خلاف قانون و مخل نظم و امنيت جداً جلوگيري كنند و در نهايتِ بي­طرفي در خصوص اداي وظيفه و اجراي مقررات كوشا باشند.[61] وزارت كشور نيز اجراي اين امر را از فرمانداري همدان خواستار شد و فرمانداري اين شهر اعلام كرد كه از هرگونه اختلاف و تحريكات اشخاص جلو‌گيري نموده و عده­اي نيز تحت تعقيب قرار گرفته و نظم و آرامش در شهر و قرا برقرار است.[62] با وجود تمام اين دستورالعمل‌ها، قانون ازدياد سهم كشاورزان اجرا نگرديد و به همين خاطر كشاورزان مجدداً شاكي و از مقامات مسئول خواهان اجراي كامل آن شدند. در پي شكايات رعايا، دكتر رمضاني به عنوان بازرس وزارت كشور براي بررسي موضوع به همدان اعزام شد. او در گزارش خود به وزارت كشور از اجرانشدن قانون يادشده خبر داد، به همين خاطر نخست‌وزيري و وزارت كشور طي دستورالعمل شديدي از ژاندارمري كل كشور و فرمانداري همدان خواستند كه با كمال دقت، مراقب اوضاع باشند و با اخلالگراني كه مانع اجراي قانون ازدياد سهم كشاورزان مي‌شوند مقابله نمايند و نتيجه اقدامات قانوني را اعلام كنند.[63] بدين‌ترتيب با اجراي قانون از سوي مقامات و ادارات مربوطه سعي شد كه بهانه اجرا نشدن اين قانون كه حزب توده و سازمان‌ها و انجمن­هاي وابسته به آن براي تحريك كشاورزان از آن استفاده مي‌كردند، از ميان برداشته شود.

پس از پيروزي كشاورزان و رعايا، انجمن كمك به دهقانان ايران اين موفقيت را نتيجه تلاش خود و كشاورزان دانست و طي اعلاميه­اي تحت عنوان "دهقانان همدان" از موفقيت آنان اظهار خرسندي نمود و آنان را براي از ميان برداشتن ديگر اجحافات به مبارزه دعوت كرد.[64]

علاوه بر موارد فوق افراد حزب توده، نه تنها در بين رعاياي قريه مهاجران تبليغات مي‌نمودند، بلكه به بهانه­هاي مختلف از روستاييان وجوهاتي جمع­آوري مي­كردند. اين مسأله به حدي شديد بود كه محمدعلي شجاعي، مالك روستا، ضمن معرفي افراد دخيل در اين امر به ماموران انتظامي، خواهان پايان دادن به فعاليت اين‌گونه افراد شد.[65] از بين گروه‌ها و جمعيت‌هاي توده­اي، همچنان‌كه گفته شد، جمعيت هواداران صلح بيش از همه فعال بود و اعضاي آن با پخش اعلاميه در روستاها و مسير كشاورزان و پايگاه قراردادن قهوه‌خانه‌هاي بين راه، كه معمولاً روستاييان در آنجا رفت‌وآمد مي‌كردند، براي فعاليت خود، به تبليغات و تحريكات وسيعي دست مي‌زدند؛ چنان‌كه گزارش 14 بهمن‌ماه 1331 محمدامين طاهري، از مالكان روستاي كوريجان، مبني بر استفاده اعضاي جمعيت هواداران صلح از قهوه‌خانه كوريجان براي نشر افكار و اعلاميه‌هاي توده‌اي و سخنراني افرادي چون احمد ثابتيان، احمد آريان‌پور وزيرك، يكي از ده‌ها مواردي است كه گزارش شده است.[66]

به‌دنبال گزارش‌هاي متعدد مبني بر فعاليت‌هاي اين جمعيت در جهت تحريك دهقانان، شهرباني براي محدود نمودن آنان به تمام واحدهاي تابعه دستور داد كه به محض مشاهده تبليغات و فعاليت افراد، آنان را دستگير نمايند و نهايت دقت و مراقبت لازم را به عمل آوردند.[67] با نزديك شدن به كودتاي 28مرداد 1332، فعاليت‌هاي يادشده در بين رعايا كم‌رنگ شد و تنها سند مربوط به قبل از كودتا، كه نشان‌دهنده فعاليت حزب توده در بين روستاييان است، اعلاميه‌اي است تحت عنوان "دهقانان ملاير" كه در قُرا و قصبات همدان پخش شده بود.[68] پس از كودتاي 28 مرداد و حاكم شدن ديكتاتوري مجدد پهلوي بر مردم، فعاليت حزب توده به‌شدت محدود شد و افراد منتسب به آن دستگير و متواري شدند، بدين‌ترتيب ديگر آن‌چنان فعاليتي در بين روستاييان شكل نگرفت.

حزب توده و فرهنگيان

فعاليت حزب در بين فرهنگيان به گستردگي كارگران و دهقانان نبود؛ چراكه حزب توده اساساً بر پايه طبقاتي استوار بود و به همين خاطر در اين مرحله كارگران و دهقانان براي آنان اهميت داشتند، اما براي تقويت بنيان فكري حزب در بين مردم و به صحنه كشاندن قشر عظيم معلمان و دانش‌آموزان، ناگزير از توجه و فعاليت در بين اين گروه فرهيخته جامعه نيز بودند. معلمان و دانش‌آموزان از طريق تبليغ مرام و مسلك حزب توده در بين دانش‌آموزان و مردم در خدمت حزب بودند و از دانش­آموزان در پخش اعلاميه و راهپيمايي و اعتصاب استفاده مي‌كردند و مسئولان فرهنگي را زير فشار قرار مي‌دادند و از اين طريق براي تحقق اهداف حزب تلاش مي‌كردند.

اسناد و مداركي كه نشان‌دهنده فعاليت فرهنگيان همدان در سال‌هاي اوليه 1324 ــ 1328 باشد، به دست نيامده است.[69]

با غيرقانوني شدن حزب در اواخر بهمن‌ماه 1327 از سوي دولت و كنترل شديد فرهنگيان، ديگر شاهد فعاليت آنان به نفع حزب نيستيم. تا اينكه در آستانه ملّي شدن صنعت نفت و مبارزات سياسي، فضاي لازم ايجاد شد و فرهنگيان وارد عرصه ‌شدند،

اداره فرهنگ همدان براي تحت كنترل گرفتن مطبوعات شهر و جلوگيري از فعاليت فرهنگي آنان به نفع حزب توده به آساني به كسي امتياز انتشار روزنامه نمي­داد؛ چنان‌كه به دنبال درخواست حسن حاجيلو براي انتشار روزنامه "نداي ميهن" به تاريخ 9 دي‌ماه 1329 در همدان، اداره فرهنگ از وزارت كشور و شهرباني در خصوص سوابق وي استعلام نمود. وزارت كشور فرد نامبرده را به علت سابقه فعاليت در حزب توده همدان طي سال‌هاي 1324 ــ 1325 و همكاري با دكتر محمد ميرسپاسي در انتشار روزنامه "راهنما"، ارگان اين حزب در همدان، و همچنين بازداشت شدن وي در آن سال‌ها، او را فاقد صلاحيت دانست، اما حسن حاجيلو با سپردن تعهداتي موفق به اخذ اجازه انتشار روزنامه فوق گرديد.[70] با وجود تمام تدابيري كه اداره فرهنگ و شهرباني همدان براي كنترل فعاليت فرهنگيان شهر همدان اعمال مي‌كردند، آنان همچنان در مقام سخنران و گردانندگان ميتينگ‌هاي حزب توده فعال بودند. معلمان و آموزگاران توده‌اي مي‌كوشيدند با كوچك‌ترين بهانه‌اي دانش‌آموزان را به تجمع، تظاهرات و اعتصاب تشويق نمايند؛[71] چنان‌كه به دنبال درج اعتراض دانش‌آموزان تهران در خصوص امتحانات نهايي و خودداري آنان از حضور در جلسات اين امتحانات در روزنامه‌هاي يوميه و انعكاس آن در همدان، به تشنج و نارضايتي دانش‌آموزان همدان نيز منجر گرديد و آنها نيز از شركت در امتحانات خودداري كردند و خواهان رفع مشكل از پرسش‌هاي امتحان شدند، اما رسيدگي نكردن سريع مسئولان مربوطه به مشكل فوق باعث شد دانش‌آموزان به فكر تشكيل سازمان دانش­آموزان بيفتند، كه البته هيچ وقت عملي نشد.[72]

به‌دنبال اقدامات يادشده، كه مسبب آن فرهنگيان وابسته به حزب توده بودند، با همكاري شهرباني و اداره فرهنگ براي شناسايي افراد دخيل در اين امر فعاليت گسترده­اي آغاز شد و پس از چندي از طرف شهرباني همدان چهار نفر از آموزگاران فرهنگ همدان، از اعضاي فعال حزب توده، معرفي شدند. اين افراد در قالب جمعيت هواداران صلح، دانش­آموزان را به اعتصاب و تظاهرات تحريك مي­كردند. شهرباني پس از معرفي آنها از اداره فرهنگ درخواست نمود نسبت به انتقال‌شان از شهر همدان اقدام نمايد.[73] علاوه بر موارد فوق گزارش‌هاي ديگري در دست است كه از فعاليت آموزگاران شهرستان اسدآباد به نفع حزب توده خبر مي­دهد.[74] فعاليت و تبليغ مرام و مسلك حزب توده توسط معلمان و آموزگاران به دبستان و دبيرستان‌هاي شهر همدان منحصر نبود، بلكه آموزگاراني كه در روستاهاي اطراف همدان مشغول خدمت بودند در اين زمينه فعال بودند و در بين دانش‌آموزان و رعايا اعلاميه و روزنامه‌هاي مربوط به حزب توده را توزيع مي‌كردند كه براي نمونه مي‌توان از فعاليت هوشنگ پاك‌بين، آموزگار دبستان روستاي آورنهان ملاير، ياد كرد.[75] در پي فعاليت‌هاي گسترده فرهنگيان توده‌اي در شهرستان همدان، "مجمع مسلمانان مجاهد شعبه همدان" با صدور اعلاميه تحت عنوان "فرهنگ را از خطر رسوخ افكار انگلوكمونيست‌ها نجات دهد" نسبت به فعاليت حزب توده در بين فرهنگيان هشدار داد، و در دفتر اين مجمع شعبه‌اي به نام كميته "برائت فرهنگ از فشار تبليغات مضره سياسي" افتتاح كرد و از دانش‌آموزان، دانشجويان و معلمان دعوت نمود كه براي مقابله با خطر توده‌اي‌ها در اين شعبه نام‌نويسي، و با آن همكاري كنند.[76] از بين معلمان عضو حزب توده همدان بيش از همه غلامرضا بهنيا، يكي از رهبران مؤثر و فعال حزب توده همدان، در تحريك و تشويق دانش‌آموزان به مرام و مسلك حزب توده مؤثر بود، به همين خاطر در 20 دي‌ماه 1331 ابطحي، رئيس فرهنگ وقت همدان، وي را از سازمان آموزش و پرورش اخراج كرد. اخراج وي عكس‌العمل‌هاي متعددي را در بين دانش­آموزان و فرهنگيان در پي داشت.[77]
حزب توده، به‌رغم فعاليت گسترده در بين دانش­آموزان، نتوانست عده كثيري از آنان را جذب نمايد. اكثر دانش­آموزان گرايش مذهبي و ملّي داشتند؛ چنان‌كه در درگيري اواخر سال 1331 ميان اعضاي حزب توده و طرفداران جبهه ملّي در قبرستان همدان، دانش­آموزان در حمايت از حزب ايران و جبهه ملّي با سنگ و چوب به هواداران حزب توده حمله­ور شدند.[78] با اخراج فرهنگيان توده­اي از آموزش و پرورش همدان نه تنها بحران كاهش نيافت، بلكه معلمان اخراجي همچون بهنيا به اقدامات حادتر دست زدند، به‌طوري‌كه در روز سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه 1331 عده­اي از عوامل افراطي چپ و افراد ماجراجو و مبلغان مرام اشتراكي به‌طور دسته‌جمعي طبق قرار قبلي دفعتاً در خيابان بوعلي ظاهر شدند و با در دست داشتن روزنامه "جوانان دموكرات" وابسته به حزب توده، به هدايت بهنيا به تظاهرات و توهين به مقام سلطنت و دادن شعار زنده‌باد استالين مبادرت كردند. بر اثر اقدامات اين گروه حدود پانصد نفر از اهالي تحريك شدند كه در صورت ادامه آن قطعاً حادثه عظيمي رخ مي‌داد، اما با مداخله مأموران انتظامي گروه فوق متواري و هفده نفر از سران و كارگردانان آنان دستگير و بازداشت شدند و بدين وسيله از درگيري طرفداران جبهه ملّي با اين گروه جلوگيري شد. البته در اين ميان غلامرضا بهنيا، عامل اصلي اغتشاش، توانست از دستگيري رهايي يابد و متواري شود، اما پس از چندي دستگير و از او بازجويي شد.[79] فعاليت فرهنگيان وابسته به حزب توده همچنان به صورت جسته و گريخته ادامه داشت و از طرف ديگر تلاش دولت در سال 1332 براي كنترل بيشتر آنان و دستگيري افراد منتسب به حزب باعث شد آنان كمتر وارد عرصه شوند و به صورت علني فعاليت نمايند. با كودتاي 28 مرداد 1332 و كنترل و سركوبي شديد حزب توده، فعاليت‌هاي اين قشر به كلي رنگ باخت و ديگر چندان گسترده نبود.

حزب توده و نظاميان

فعاليت حزب توده در بين نظاميان به مراتب خيلي كمتر از كارگران، روستاييان و فرهنگيان بود؛ زيرا افراد نظامي به شدت تحت مراقبت بودند و از طرف ديگر تعداد نظاميان شهرستان همدان در تاريخ 1324 ــ 1332 چندان زياد نبود كه افراد توده­اي بتوانند به راحتي در بين آنها نفوذ كنند و آنان را جذب نمايند. حزب توده نيز هيچ كادر قواي نظامي كه توانايي فعاليت در بين نظاميان همدان را داشته باشد به منطقه اعزام نكرده بود؛ هرچند كه جذب نظاميان مي­توانست بازوي نظامي حزب را قوي كند و اطلاعات امنيتي ذي‌قيمتي را در اختيار آنان قرار دهد. اسناد و منابعي كه نشان‌دهنده فعاليت اين افراد به نفع حزب باشد، بسيار كم است و فقط در اين باره اسنادي وجود دارد كه از فعاليت ابتدايي و ضعف اين افراد حكايت مي‌كند.

در 12 مهرماه 1327 طبق گزارش ركن دوم ستاد ارتش، حزب توده در همدان به فعاليت گسترده‌اي دست زده بود و در اين زمينه مأموران با افراد توده­اي همكاري داشتند. به دنبال گزارش فوق، شهرباني كل كشور از شهرباني همدان در خصوص شناسايي و معرفي آن مأموران استعلام نمود.[80] شهرباني همدان در گزارشي به تاريخ 29 مهرماه 1327 منكر همكاري مأموران اين شهرباني با حزب توده شد و اعلام نمود كه اين حزب در تاريخ فوق فعاليتي نداشته است و از بين كارمندان دولت يكي دو نفر از اداره فرهنگ و يك نفر از بانك ملّي با حزب روابط دارند كه اعمال آنان تحت مراقبت مي‌باشد. مورد ديگري كه مي‌توان به آن اشاره كرد پخش اوراق خطي در سطح شهر همدان در 16 بهمن‌ماه 1329 است كه روي آنها نوشته شده بود: "جاويدباد نام دكتر تقي اراني رهبر فقيد زحمتكشان ايران". پس از جمع‌آوري اوراق مضره، در بين آنها كاغذ بزرگ‌تري به دست آمد كه روي آن نوشته شده بود: "سروان شماره 9052 سيد احمد هاتفي افسر شعبه امنيت". در نتيجه تحقيقاتي كه درباره شخص نامبرده به عمل آمد مشخص شد وي از افسران ژاندارمري بود كه تازه از سنندج به همدان منتقل شده بود. به منظور بررسي سوابق خدمتي و سياسي سيد احمد هاتفي، وزارت كشور از شهرباني كل كشور استعلام نمود. شهرباني كل كشور پس از بررسي سوابق افسر نامبرده اعلام نمود كه هيچ گونه پيشينه‌اي كه دال بر فعاليت و همكاري وي با حزب توده باشد موجود نيست. به‌‌رغم اعلام نظر سريع شهرباني كل كشور، شهرباني همدان موظف شد كه اعمال و رفتار اين افسر را تحت‌نظر داشته باشد.[81] با توجه به مطالب فوق مي‌توان گفت كه حزب توده هيچ گونه نفوذي در بين نظاميان شهر همدان نداشته و فقط در حد اتهام و سوء‌ظن بوده است.

حزب توده و روحانيان

از دشمنان سرسخت حزب توده روحانيان بودند و حزب توده در هر شكل و قالبي كه فعاليت مي‌كرد با مخالفت شديد آنان مواجه مي­شد. روحانيان همدان نيز، از آنجا كه به ماهيت حزب توده پي برده بودند و مي‌دانستند كه از اصول بنيادين حزب توده از ميان برداشتن دين اسلام است، به‌شدت با آن مخالفت مي‌كردند؛ به‌طوري‌كه اعلاميه مجمع مسلمانان مجاهد همدان نشان مي‌داد كه ماهيت حزب براي روحانيان همدان روشن بوده است. اولين جرقه مخالفت و درگير شدن روحانيان با حزب توده در همدان، به دنبال توهين روزنامه راهنما به مقدسات اسلام و روحانيان رخ داد. روزنامه راهنما در بعضي از شماره‌هاي سال 1325 خود به‌كرات به حجت‌الاسلام سيد نصرالدين موسوي بني‌صدر توهين نمود. به‌دنبال توهين روزنامه به حجت‌الاسلام بني‌صدر، روحانيان و علماي همدان از جمله آخوند ملاعلي همداني، عالمي دامغاني، علي حسيني، اسدالله حجت، اسدالله غروي، محمدتقي الغروي، و ابوالقاسم حسيني با نوشتن نامه‌اي به نخست‌وزير وقت، قوام‌السلطنه، خواهان جلوگيري از اقدامات دكتر ميرسپاسي شدند.[82]

توهين روزنامه فوق به روحانيت باعث هيجان و اعتراض شديد مردم نسبت به اين نشريه گرديد، تاجايي‌كه شهر در آستانه شورش قرار گرفت و فقط با دعوت روحانيان از مردم مبني بر حفظ آرامش بود كه از ايجاد درگيري و شورشي عمومي جلوگيري شد. در پي شكايات روحانيان از دكتر ميرسپاسي و گزارش‌هاي حشمت صنيعي، فرماندار وقت همدان، وزارت كشور طي مكاتبات متعدد با وزارت كشاورزي توانست ميرسپاسي را كه كارمند اداره كشاورزي بود، به تهران منتقل نمايد و بدين‌ترتيب براي هميشه روزنامه راهنما تعطيل گرديد. اتهام دكتر سيد محمد ميرسپاسي فقط اهانت به روحانيان و تشويش اذهان عمومي نبود، بلكه او به روستاها مسافرت، و رعايا را عليه مالكان به شورش تحريك مي­نمود، تاجايي‌كه اختلاف شديدي بين كشاورزان و مالكان پديد آورد.[83] حمله و توهين روزنامه راهنما به حجت‌الاسلام سيد نصرالله موسوي بني‌صدر از دو نظر در خور تأمل است: يكي اينكه حزب توده اساساً با دين و روحانيت مخالف بود و نفوذ و اعتبار آنان در نشر تعاليم اسلام در شهر و قُرا را مانع نفوذ و فعاليت خود مي‌ديد و بدين خاطر در جهت تخريب شخصيت روحانيان شهر همدان مي‌كوشيد؛ علت دوم كه سبب حمله روزنامه ارگان حزب توده همدان به بني‌صدر ‌گرديد ناشي از نگرش حزب نسبت به طبقات اجتماعي بود؛ چراكه موسوي بني‌صدر از زمين‌داران بزرگ همدان محسوب مي‌شد به همين خاطر حزب توده او را در رديف مالكان مي‌دانست؛ چنان‌كه در اعلاميه انجمن كمك به دهقانان ايران تحت عنوان "دهقانان همدان" اسم وي در كنار مالكاني چون حبيبي، شريفي و سالار خزاعي آمده بود.
در عصر روز كودتاي 28 مرداد 1332 منزل حجت‌الاسلام بني‌صدر غارت، و حتي خانه وي به آتش كشيده شد و ظاهراً عنوان مي‌شد كه هواداران حزب توده به خاطر حمايت وي از آيت‌الله كاشاني و دكتر مصدق و موارد ديگر مرتكب اين اعمال شده‌اند.[84]
روحاني ديگري كه به‌شدت با اقدامات حزب توده مقابله مي‌نمود آيت‌الله محسني در ملاير بود.

به خاطر مبارزه روحانيان با حزب توده، اين حزب از دو جهت در تنگنا و فشار بود، هم از جانب دولت و هم از سوي جامعه مذهبي به رهبري روحانيان كه حاضر نبودند به هيچ قيمتي در اين مبارزه كوتاه بيايند و يكي از دلايل توفيق نيافتن حزب توده در جذب مردم همدان به سوي خود ناشي از مبارزه روحانيان با آنان بود.

حاصل سخن

حزب توده، همچنان كه گذشت، بعد از شهريور 1320 شكل گرفت و تأثير بسزايي در تحولات تاريخ معاصر ايران داشت. اين حزب در استان‌هاي كشور نيز فعال بود، به‌ويژه در مناطق صنعتي و كارگري، اما با وقوع نهضت ملّي شدن صنعت نفت توسط دكتر محمد مصدق و برپايي دولت ملّي به همياري آيت­الله كاشاني، اين حزب خود را عيان ساخت و در قالب سازمان‌ها و انجمن‌هاي مختلف به شدت فعاليت نمود. يكي از مناطق محل فعاليت حزب يادشده همدان بود. حزب توده در 1322 در همدان شروع به عضوگيري كرد و در بين معدود كارگران كارخانه­هاي همدان درصدد ايجاد پايگاه برآمد. زماني اين فعاليت حاد شد كه دولت مصدق بر اريكه قدرت بود؛ چراكه آنها از فضاي آزادي به وجودآمده نهايت استفاده را كردند و در بين كارگران، فرهنگيان، نظاميان و روستاييان به توزيع نشريه و اعلاميه اقدام، و ميتينگ­هايي نيز برپا كردند كه با نام‌هاي خانه صلح، شوراي متحده مركزي كارگران و زحمتكشان، انجمن كمك به دهقانان و ... وارد عرصه شدند. آنها حتي كادرهاي خود را به شهرستان‌هاي همدان و روستاها نيز اعزام كردند تا دهقانان را عليه مالكان بشورانند و از سوي ديگر كارگران را به اعتصاب براي احقاق حق خود چون مسكن، بيمه و بهداشت وادار مي­كردند و با روحانيان نيز كه يگانه مانع تحقق اهداف آنان بودند، هماوردي مي­كردند و در نشريات خود چون راهنما به آنان اهانت و توهين مي­نمودند. حزب توده براي تظاهرات خياباني و برپايي ميتينگ‌هاي خود به فعاليت در بين فرهنگيان همدان اقدام كرد و دانش­آموزان را ابزار نمايش قدرت خود قرار داد، ولي در بين نظاميان، به علت كمي عده و كنترل شديد، نفوذي نيافت. اما با تمام اين احوال، آنها در همدان به دليل مذهبي بودن و فعاليت افشاگرانه روحانيان و درگيري و فعاليت طرفداران جبهه ملّي با آنان توفيق زيادي نيافتند؛ چراكه هم از سوي دولت در فشار بودند و هم از سوي روحانيان و مردم، به علت ماهيت ضد ديني اين حزب. وانگهي همدان شهر كارگري نبود كه آنان بتوانند برنامه­هاي خود را عملي نمايند، دهقانان نيز به علت وابستگي به سيستم ارباب و رعيتي بدون تضمين قطعي حاضر به فعاليت چشمگيري در اين خصوص نبودند و از طرف ديگر تب و تاب طرفداري از دكتر مصدق و آيت­الله كاشاني فضاي چنداني براي مانور اين حزب باقي نمي­گذاشت و حتي گاه درگيري‌هايي بين آنان ايجاد مي­شد. البته مجمع مسلمانان مجاهد شعبه همدان نيز در افشاي ماهيت حزب توده فعاليت چشمگيري داشت و يكي از اضلاع حمله به اين حزب و اهرم­هاي فشار بود. به هر صورت فعاليت اين حزب با وقوع كودتاي 28 مرداد 1332، در همدان تعطيل، و از حالت عيني به فعاليت زيرزميني كشانده شد، با اين حال توفيقي نيافت و نتوانست براي آينده حزبي خود چشم­اندازي داشته باشد.

پي‌نوشت‌ها
--------------------------------------------------------------------------------
* كارشناسي ارشد تاريخ.
[1]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه كاظم فيروزمند، حسن شمس‌آوري و محسن مدير شانه‌چي، تهران، نشر مركز، 1378، ص 254
[2]ــ سياست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشي، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌هاي سياسي، 1370، ص 106
[3]ــ يرواند آبراهاميان، همان، ص 262
[4]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامي، آرشيو اسناد، پرونده حزب توده همدان، كد 1/28، سند شماره 4
[5]ــ همان، سند شماره 5
[6]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدي و محمد‌ابراهيم فتاحي، تهران، نشر ني، 1377، ص 427
[7]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامي، آرشيو اسناد، پرونده حزب توده همدان، كد 1/28، سند شماره 3 ــ 1
[8]ــ اسنادي از اتحاديه‌هاي كارگري (1332 ــ 1331.ش)، به كوشش محمود طاهر احمدي، تهران، سازمان اسناد ملّي ايران، 1379، ص 515
[9]ــ حزب عدالت در آذرماه 1320 تأسيس شد. هيأت مؤسس حزب عدالت متشكل از 54 نفر بود كه به جز "علي دشتي، جمال امامي و خواجه‌نوري" از افراد سرشناسي چون امير احمدي و ابوالحسن حائري‌زاده مي‌توان نام برد. حزب عدالت مانند ساير احزاب اين دوره خواستار يك سلسله اصلاحات كلي همچون گسترش آموزش بهداشت، اصلاحات اداري و... و همچنين حضور مستشاران نظامي امريكا در ايران در مقابله با كمونيسم بود. اساس تشكيل اين حزب مبارزه با حزب توده بود و به همين خاطر اعضاي آن دائم با اين حزب درگير مي‌شدند. رك:ابوالفتح مؤمن، "فعاليت احزاب سياسي در همدان 1332 ــ 1320.ش"، فصلنامه پژوهش فرهنگ همدان، سال 7، ش 26 (بهار 1381)، ص 61
[10]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 1/557/8 ــ 290
[11]ــ اسنادي از اتحاديه‌هاي كارگري، همان، صص 517 ــ 516
[12]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 109002 ــ 717
[13]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدي و محمدابراهيم فتاحي، همان، ص 376
[14]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 1/586/7 ــ 290
[15]ــ گزارشهاي محرمانه شهرباني، ج 1، تهران، انتشارات سازمان اسناد ملي ايران، 1371، ص 508
[16]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه كاظم فيروزمند و ديگران، همان، ص 287
[17]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامي، آرشيو اسناد، همان، سند شماره 8 ــ
[18]ــ سازمان سناد و كتابخانه ملي، آرشيو، اسناد شماره 1/160/3 ــ 290 و 12/160/3 ــ 290 و 10/415/3 ــ 290 و 12/415/3 ــ 290 و 13/415/310 ــ 290
[19]ــ همان، سند شماره 15/415/3 ــ 290
[20]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه كاظم فيروزمند، همان، ص 288
[21]ــ اسنادي از اتحاديه‌هاي كارگري، همان، ص 517
[22]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 5/155/13 ــ 293
[23]ــ مصاحبه با محمدابراهيم درفشي.
[24]ــ مصاحبه با حسن مشتاق.
[25]ــ مصاحبه با نورعلي آرتيماني.
[26]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامي، آرشيو، همان، سند شماره 21
[27]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 7/155/13 ــ 293
[28]ــ همان، سند شماره 23
[29]ــ همان، اسناد شماره 4/589/7 ــ 290 و 3/579/7 ــ 290
[30]ــ همان، اسناد شماره 2/523/9 ــ 290 و 8/523/9 ــ 290
[31]ــ همان، اسناد شماره 2/523/9 ــ 290 و 8/523/9 ــ 290 و 1/523/9 ــ 290 و 4/523/9 ــ 290
[32]ــ نورالدين كيانوري، خاطرات كيانوري، تهران، اطلاعات، چ2، 1372، ص 81
[33]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، اسناد شماره 12/325/2 ــ 290 و 11/325/2 ــ 290
[34]ــ همان، سند شماره 15/325/2 ــ 290
[35]ــ اسنادي از اتحاديه‌هاي كارگري، همان، صص 526 ــ 524
[36]ــ همان، صص 534 ــ 532
[37]ــ همان، ص 535
[38]ــ اسنادي از اتحاديه‌هاي كارگري، همان، صص 531 ــ 526
[39]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 5/142/13 ــ 293
[40]ــ همان، سند شماره 19/325/2 ــ 290 و 20/325/2 ــ 290
[41]ــ همان، سند شماره 19/325/2 ــ 290 و 20/325/2 ــ 290
[42]ــ همان، سند شماره 50/325/2 ــ 290
[43]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدي و محمد‌ابراهيم فتاحي، همان، ص 473
[44]ــ همان، ص 462
[45]ــ گزارشهاي محرمانه شهرباني، ج 1، همان، صص 26 ــ 25
[46]ــ نورالدين كيانوري، همان، ص 81
[47]ــ يرواند آبراهاميان، همان، ص 470
[48]ــ روزنامه مهر ايران، سال پنجم، ش 1197 (18 ارديبهشت 1325)، ص 4
[49]ــ يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدي و محمدابراهيم فتاحي، همان، ص 470
[50]ــ همان‌جا.
[51]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 1/446/9 ــ 290
[52]ــ همان، سند شماره 26/415/3 ــ 290
[53]ــ همان اسناد شماره 3/372/8 ــ 290 و 1/372/8 ــ 290[54]ــ همان، اسناد شماره 7/325/2 ــ 290 و 6/325/2 ــ 290
[55]ــ همان، اسناد شماره 9/325/2 ــ 290 و 6/325/2 ــ 29
[56]ــ همان، سند شماره 2/415/3 ــ 290
[57]ــ همان، سند شماره 2/35/20 ــ 293
[58]ــ همان، سند شماره 1/35/20 ــ 293
[59]ــ همان، سند شماره 8/35/20 ــ 293
[60]ــ همان، سند شماره 3/35/20 ــ 293
[61]ــ همان، اسناد شماره 6/35/20 ــ 293 و 10/35/20 ــ 29
[62]ــ همان، اسناد شماره 3/27/2 ــ 290 و 4/27/2 ــ 290
[63]ــ همان، سند شماره 51/325/2 ــ 290
[64]ــ همان، اسناد شماره 5/325/2 ــ 290، 30/325/2 ــ 290، 32/325/2 ــ 290 و 40/325/2 ــ 290
[65]ــ همان، سند شماره 49/325/2 ــ 290
[66]ــ همان، اسناد شماره 39/325/2 ــ 290 و 38/325/2 ــ 290
[67]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامي، آرشيو، همان، ص 10
[68]ــ همان، صص 21 ــ 14
[69]ــ همان، صص 25 ــ 21
[70]ــ مصاحبه با علي‌اكبر طهوري و علي اقبالي.
[71]ــ همان، اسناد شماره 49/325/2 ــ 290، 20/415/3 ــ 290 و 19/415/3 ــ 290
[72]ــ همان، سند شماره 2/325/2 ــ 290
[73]ــ همان، سند شماره 22/325/2 ــ 290
[74]ــ همان، سند شماره 1/48/11 ــ 290
[75]ــ همان، سند شماره 46/325/2 ــ 290
[76]ــ همان، سند شماره 1/388/3 ــ 290
[77]ــ روزنامه مبارز همدان، سال دوم، ش 21 (28 بهمن‌ماه 1331)، صص 4 و 1
[78]ــ مركز اسناد انقلاب اسلامي، آرشيو، همان، صص 8 ــ 7
[79]ــ همان، صص 12 ــ 8
[80]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، اسناد شماره 5/585/5 ــ 290، 2/585/5 ــ 290، 2/585/5 ــ 290 و 1/585/5 ــ 290
[81]ــ روزنامه مبارز همدان، سال اول، ش 21 (28 بهمن‌ماه 1331)، ص 4
[82]ــ سازمان اسناد و كتابخانه ملي، آرشيو، سند شماره 2/1060 ــ 784
[83]ــ مصاحبه با سيداحمد حسيني و محمدابراهيم فتاحي.
[84]ــ مصاحبه با دكتر علي اقبالي.
........................................................................
منبع: ماهنامه زمانه، شماره 66
 سه شنبه 11 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن