واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شصت سال جنايت ؛ شصت سال مقاومت (38) تير خلاص بر اسطوره قهرمان نبرد كرامه
خبرگزاري فارس: موضع جديد "ياسر عرفات" تير خلاصي بود بر "اسطورة قهرمان نبرد كرامه" اما نشان از اولين پيروزيهاي «سياستمداران صهيونيست آمريكا» و در راس آنان «هنري كيسينجر» داشت. او برنامه هاي خانمان براندازي براي فلسطينيان در سر داشت كه نتيجه نهايي آن بسته شدن پرونده «قضيه فلسطين» تا حداكثر پايان دهه هفتاد ميلادي بود.
ياسر عرفات" در 13 نوامبر سال1974 به عنوان نمايندة فلسطين پا به صحن سازمان ملل متحد گذاشت. حدود شش ماه بعد در 22 مه سال1975 "رئيس سازمان آزاديبخش فلسطين"، طي سخناني، رسماً اعلام كرد، قصد از بين بردن رژيم صهيونيستي را با استفاده از زور ندارد بلكه هدف بلندمدتش برپايي «دولتي دمكراتيك براي ملت فلسطين و يهود» است. موضع جديد "ياسر عرفات" تير خلاصي بود بر "اسطورة قهرمان نبرد كرامه" اما نشان از اولين پيروزيهاي استراتژي جديد «سياستمداران صهيونيست آمريكا» و در راس آنان «هنري كيسينجر» داشت. اين صهيونيست دو آتشه برنامه هاي رنگارنگ و خانمان براندازي براي فلسطينيان در سر داشت كه نتيجه نهايي آن بسته شدن پرونده «قضيه فلسطين» تا حداكثر پايان دهه هفتاد ميلادي بود. اولين صدايي كه از ساز «كيسينجر» برخواست در سال 1975 به گوش رسيد اما تا آن زمان فلسطينيان زياد هم بي كار نماندند.
گروه هاي فدايي فلسطيني كه هنوز در حدفاصل دو ماجراي «قبول ساف در سازمان ملل متحد» و « ويراژ دادن هاي حيرت انگيز سادات براي صلح با دولت يهود» به «گنگ خواب ديده» مي مانستند ، دست به تحركاتي زدند كه بايد آن ها را به غلتيدن در خواب تشبيه نمود.
عملياتهاي فدائيان فلسطيني تا قبل از اتمام سال 1974 عمدتاً توسط "جبهة خلق" و در خارج از فلسطين اشغالي انجام گرفت؛ خرابكاري در خطوط نفتي عربي "تاپ لاين" در ماه مه، بمب گذاري در دفاتر روزنامههاي فرانسوي طرفدار "رژيم صهيونيستي" در پاريس (در ماه اوت) و تخريب و نابودسازي يك هواپيماي خطوط هوايي بينالمللي بر فراز "درياي ايوني" (در ماه سپتامبر).
*اولين عمليات يك ايراني در فلسطين
در تاريخ 12 دسامبر سال 1974، در سينما "حين" واقع در "تلآويو" انفجاري رخ داد و موجب قتل دو صهيونيست و زخمي شدن 38 نفر شد. "جبهة خلق" با پذيرش مسؤوليت اين انفجار، اعلام كرد كه يك جوان ايراني با استفاده از "كمربند انفجاري" اقدام به اين عمليات كرده است. بعدها نيز اين ادعا از سوي "ليلا خالد" عضو شناختة شده "جبهة خلق" تكرار و مطرح شد كه اين جوان ايراني از مبارزان ضدرژيم پهلوي است كه از چنگ مأموران ساواك به خارج از ايران گريخته و به هستههاي "جبهة خلق" ملحق شده است. هويت كامل اين جوان ايراني تا زمان چاپ اين كتاب افشا نشده است.
*"ساف" عليه هواپيماربايي
در نوامبر سال 1974 بار ديگر چريكهاي عضو "جبهة دموكراتيك خلق" به فلسطين اشغالي نفوذ كردند و شهرك صهيونيستنشين "بتشين" را مورد حمله قرار دادند. سه فدايي فلسطيني بدون اقدام به گروگانگيري در ساختماني موضع گرفتند و با اعلاميههايي به زبان عبري كه همراه خود داشتند خواستار آزادي 16 فدايي فلسطيني از زندانهاي رژيم صهيونيستي شدند. پس از چهار ساعت تيراندازي، نظاميان صهيونيست سرانجام فدائيان را به قتل رساندند. در اين عمليات، 4 صهيونيست كشته و 23 نفر زخمي شدند.
در همين ماه، چهار فلسطيني مسلّح، با لباس مبدّل وارد هواپيمايي انگليسي در فرودگاه "دبي" (واقع در "امارات متحده عربي") شدند و آن را با 47 مسافر ربودند. هواپيما ابتدا به ليبي پرواز كرد و از آن جا به تونس رفت. در اين كشور، ربايندگان اعلام كردند كه خواستار آزادي پنج عامل حمله به فرودگاه "فومينيكو" (دسامبر سال 1973) و عوامل قتل ديپلماتهاي غربي در سودان (مارس همان سال) در برابر آزادي گروگانهاي خود هستند. ربايندگان همچنين اعلام كردند كه در صورت اتمام مدت زمان تعيين شده، گروگانها را تك تك خواهند كشت.
دولت مصر از مذاكره با ربايندگان امتناع كرد، اما شخص "انور سادات" با "ابواياد" مسؤول اطلاعات و امنيت "ساف" تماس گرفته و از او خواست كه براي مذاكره با هواپيما ربايان عازم تونس شود.
"ابواياد" پس از ورود به "تونس"، حدود شصت ساعت با هواپيما ربايان كه همگي عضو "جبهة رفض" بودند مذاكره كرد و سرانجام موفق شد غائله را بدون خونريزي به پايان ببرد؛ هم گروگانها آزاد شدند و هم ربايندگان خود را تسليم كرده و حتي با اعتراف به اشتباه خود به صفوف "فتح" پيوستند.
پس از ربودن اين هواپيماي انگليسي بود كه براي اولين بار دفتر "ساف" (مستقر در بيروت) بيانيهاي شديد اللحن خطاب به هواپيماربايان صادر كرد و آنان را "مرتدين" و "مزدوران" ناميد. در اين بيانيه اعلام شد، 26 فلسطيني كه قصد هواپيماربايي داشتهاند دستگير شده و در انتظار محاكمه به سر ميبرند. همچنين مقامات "ساف" از روزنامهنگاران دعوت كردند تا از يك "ندامتگاه" در دمشق بازديد كنند. ساكنان اين "ندامتگاه" را كساني تشكيل ميدادند كه به "اقدام عليه منافع انقلاب فلسطين" متهم شده بودند. از سوي ديگر، متن اصلاح شدة "قانون مجازات مصوّب ساف" به خبرنگاران نشان داده شد كه مطابق آن، اگر در يك اقدام هواپيماربايي كسي كشته شود، مرتكبين آن اعدام خواهند شد.
*ظهور "ابو نضال"
اين اولين مقابلة "ساف" با مجريان "عمليات خارجي" بود. هرچند كه رهبري "عمليات خارجي" را عملاً سازمان "جبهة خلق" در دست داشت، اما از نظر "فتح" مقصر اصلي در اين افتضاحات بيشتر شخصي بود به نام "ابونضال".
"ابونضال" كه سابقاً نمايندة "سازمان فتح" در عراق محسوب ميشد، پس از طرح شدن ايدة "دولت كوچك فلسطيني"، با تحريك رژيم عراق ،انشعاب خود را اعلام كرد.
"ابونضال" با نام حقيقي "صبري خليل النباء"، سابقاً از اعضاي "شوراي انقلاب فتح" (هستة مركزي سازمان "فتح") بود. وي پس از سال 1974 تبديل به يكي از خطرناكترين دشمنان "ساف" و "فتح" شد و عملاً پرچم جنگ داخلي ميان فلسطينيان را برافراشت. او "ياسر عرفات" را متهم به خيانت و سازش كرده و او را مستحق كشتن و "ساف" را نيز غيرقانوني اعلام كرد. ربودن هواپيماي خطوط هواي انگلستان نيز به او نسبت داده ميشد.
در اكتبر سال 1974 دادگاه انقلابي فتح، "ابونضال" را به اتهام برپا كردن شورش مسلّحانه در سازمان و قتل مقامات مهم "فتح" به صورت غيابي به اعدام محكوم كرد.
*"تل آويو" در آتش
در طول سال 1974 مصر و آمريكا كماكان به مذاكرات ديپلماتيك در بالاترين سطوح براي دستيابي به "صلح خاورميانه" ادامه ميدادند. "ساف" از نتايج اين ارتباطات كه بدون حضور و دخالت آن به عنوان "نمايندة قانوني ملت فلسطين" انجام ميگرفت به شدت نگران بود، مضافاً اين كه گروههاي فدايي رقيب "فتح" با انجام چندين عمليات ضدصهيونيستي در اراضي فلسطين اشغالي، توانسته بودند جايگاه "فتح" را درميان تودههاي فلسطيني تا حدودي مخدوش كنند، زيرا بيش از يك سال بود كه اين سازمان به دليل اشتغال فراوان به مناقشات سياسي داخلي بر سر موضوع "دولت كوچك فلسطين" از عمليات نظامي غافل شده بود. به همين دليل سازمان "فتح" دست به طراحي عملياتي بزرگ زد كه هم كنايههاي رقبا را متوقف و هم روند مذاكرات "صلح خاورميانه" ميان اعراب و آمريكا را مختل كند.
روز 7 مارس سال 1975، هشت فدايي عضو "فتح" در حالي كه همگي لباس فرم ارتش صهيونيستي را به تن داشتند سوار بر دو قايق لاستيكي، به آبهاي فلسطين اشغالي نفوذ كردند. و موفق شدند خود را به ساحل جنوبي "تلآويو" برسانند. در همان ابتداي امر، يك سرباز صهيونيست متوجه حضور آنان در ساحل شد اما قبل از آن كه كاري از پيش ببرد از پا درآمد. اين درگيري زودهنگام باعث هوشياري صهيونيستها شد. با اين حال فدائيان فلسطيني خود را به هتلي با نام "ساووي" رساندند و تعدادي صهيونيست را به گروگان گرفتند. تقاضاي فلسطينيان عبارت بود از:
يك هواپيماي سازمان ملل كه آنها و گروگانها را به دمشق ببرد،
وساطت فرانسويها، يونانيها و يا سفير واتيكان براي مذاكرات تبادل
و ديگر اين كه سفير فرانسه به جمع آنان ملحق شود. نيروهاي پليس منطقة درگيري را "ممنوع الورود" اعلام و سعي كردند با تنگتر كردن حلقة محاصره، راهي براي ورود به هتل بيابند. اما چريكهاي "فتح" از پشت بام و بالكن به سمت آنان تيراندازي كرده و اجازة نزديك شدن به پليس را نميدادند. پس از شش ساعت تيراندازي، سرانجام يك واحد از نظاميان صهيونيست به هتل هجوم بردند. پس از دقايقي تيراندازي، فدائيان مواد منفجرهاي را كه در چند نقطة هتل تعبيه كرده بودند فعال كردند و در نتيجه هشت گروگان كشته شدند. همچنين دو سرباز و يك سرهنگ ارتش صهيونيستي نيز از بين رفتند. از ميان فدائيان هم تنها يك نفر جان به در برد كه به اسارت درآمد.
"عمليات ساووي" اولين نفوذ مبارزان فلسطيني به پايتخت "دولت يهود" در چنين ابعادي بود و دستگاه هاي امنيتي «رژيم صهيونيستي» طراحي و هدايت آن را متوجه مرد شماره 2 «ساف» يعني «ابوجهاد»(خليل الوزير) مي دانستند.
ميزان دقيق تلفات اين عمليات تا امروز هم مشخص نشده است. منابع صهيونيست آمار ارائه شده در اين كتاب را تأييد كردهاند اما فلسطينيها ادعاي تلفات بيشتري را ميكنند(بين 50 تا 90 كشته). بايد توجه داشت كه مبالغة سازمانهاي فلسطيني در ميزان خسارات وارد آمده بر اهداف صهيونيستي و پنهانكاري صهيونيستها در اين مورد، امري رايج بوده و هست.
"تلآويو" براي تلافي اين عمليات، دست به اقدام ويژهاي (علاوه بر بمبارانهاي اردوگاه آوارگان فلسطيني كه امري عادي و روزمره بود) نزد، زيرا به خوبي ميدانست موجي از خون و آتش به سوي فدائيان فلسطيني در حال حركت است كه خسارات و تلفات آن براي فلسطينيان بسيار بيشتر از "عمليات تلافيجويانه" خواهد بود.
كمتر از يك ماه پس از "عمليات ساووي" آتش "جنگ داخلي لبنان" شعله كشيد و لهيب آن پيش از بوميان لبنان ، دامن جامعه فلسطينيان مستقر در اين كشور را گرفت.
*محمدعلي صمدي
انتهاي پيام/
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]