واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: پيام جعفري جلوه به جشن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران : اين شمائيد كه سينماي ايران را راه مي بريد
تهران – خبرگزاري ايسكانيوز : متن پيام معاون امور سينمايي و سمعي و بصري در جشن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران منتشر شد.
به گزارش روز سه شنبه گروه فرهنگي هنري باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز"، مهندس محمد رضا جعفري جلوه در بخشي از پيام خود آورده است:شمائيد شما كه فضا را مي سازيد و انگيزه ها را به اين سو و آن سو جريان مي دهيد و به بايدها و نبايدهايتان سو و جهت ميدهد و يا از سو و جهتي باز ميداريد، در يادتان باشد يا نباشد اين شمائيد كه سينماي ايران را راه مي بريد.
متن كامل پيام معاون امور سينمايي و سمعي و بصري در جشن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران كه به دليل تراكم برنامه ها و طولاني شدن مراسم قرائت نگرديد،به شرح زير است:
هواللطيف و الخبير
نقدها را بود آيا كه عياري گيرند تا همه صومعه داران پي كاري گيرند
كدام نقد؟ كدام نقاد؟ وكدام مباني نقد را توان و عياري است؟ كه زمانه را آنگونه كه بايدمي سازد؟اين سئوال بدان جهت است كه در ساختن و پرداختن زمانه از منظر نقد و نقادي انسانهاي انديشه ورز و هنرمند و دستمايه هايشان ترديدي نيست.
امروز اصلي ترين شيوه مديريت مؤثر عرصه فرهنگ و هنر در اين سوي و آنسوي عالم، عمل به روشهاي غير مستقيم و نهفته و پنهان در مديريت هاي حوزه هاي نشر و نقد است.
امروز كسي هنر و هنرمند را راهبري مي كند كه اول مديريت عرصه هاي فضاسازي ، انتشار اطلاعات و آكندن محيط از پيام را در دست دارد، اطلاعات و پيامهائي كه بي صدا و نام و هياهو و گاه حتي بي خبر و غافلانه در هنرمند انگيزه مي آفريند و او را خواسته و ناخواسته به سوي هدف مفروض به حركت مي آورد دوم كسي كه نيازهاي واقعي و غير واقعي فردي و جمعي را بهتر و دوست داشتني تر به چشم هنرمندان مي كشاند تا براي پاسخگويي به آن نيازها قدم در راه و كار بگذارند و كسي كه درمقام قضاوت و نقادي مقبوليت مي يابد و با ابزار نقد و تفكيك آنچه سره يا ناسره مي پندارد به تشويق يا تقبيح هنرمند مي پردازد. مديران واقعي و مؤثر عرصه فرهنگ و هنر در جهان امروز اينانند ناشران و ناقدان نويسندگان و منتقدان.
شمائيد شما كه فضا را مي سازيد و انگيزه ها را به اين سو و آن سو جريان مي دهيد. و بايدها و نبايدهايتان سو و جهت ميدهد و يا از سو و جهتي باز ميدارد در يادتان باشد يا نباشد اين شمائيد كه سينماي ايران را راه ميبريد پس در اصل مسئله ترديدي نيست اما كدام نقد؟ كدام نقاد؟ و كدام مباني نقد چنان عيار و اصالتي دارد كه سينماي اين سرزمين را در ظرف و مظروف در شكل و معنا در بافت و ساخت و در مفهوم و زبان به سينمائي ملي رهنمون مي باشد سينمائي ديني ، شرقي و ايراني ، سينمائي هويت گرا ، واقعيت نگر و اميد آفرين سينمائي كه به نام و مرام ايراني باشد حاوي جوهرۀ وزين فرهنگ و منش پهلواني مشحون از شكوه حماسه و ايمان و مملو از محبت و عشق بي شك اين سينما نقد ملي ويژه خويش را مي طلبد با همان مباني هويت گرائي واقع نگري و اميد آفريني نقدي با چنين فرض هائي اما بي غرض
چون غرض آمد نظر پوشيده شد صد حجاب از دل به سوي ديده شد
نقد مملو از پيش فرض هاي اصيل اما بدون هيچ پيش داوري، نقد بي غرض ، نقد عالمانه ، نقد منصفانه ، و در يك كلمه نقد مشفقانه و طبيبانه
كمال سر محبت ببين نه نقص گناه كه هر كه بي هنر افتد نظر به عيب كند
در مكتب نقد ملي نقادي عيب جوئي نيست بلكه محك زدن پديده با چهار ملاك و محك سنجش گر خيال حقيقت زيبائي و هويت است.
مباني چهارگانه كه توأمان و مكمل يكديگرند و نقد ديني شرقي و ايراني را تعبير و تفسير مي كنند همان اكسير حيات بخش سينمائي كه مي تواند و مي خواهد كليد پيشرفت و توسعۀ همه جانبه كشور باشد.
عزيزان بيائيم سينماي نجيب ، فضيلت پرور و انسان ساز سرزمينمان را بهتر و بيشتر ياري كنيم با نياز آفريني ، ارزش آفريني، زيبا آفريني و نگاه آفريني
من اين وديعه به دست زمانه مي سپرم زمانه زرگر و نقاد و هوشياري بود
سياه كرد مس و روي را به كوره وقت نگاه داشت به هر جا زر عياري بود
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]