واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: «شحات انور»، ستارهاي بيبديل در آسمان تلاوت قرآن/2شحات محمدانور؛ قاريي با تلاوتهاي منحصربهفرد
گروه فعاليتهاي قرآني: امروز 11 تيرماه مصادف با يكم جولاي، سالروز تولد مرحوم «شحات محمد انور» از قاريان برجسته و بنام مصر است، استادي كه اواخر سال گذشته جهان اسلام را در غم از دستدادنش سوگوار كرد.
آن روزها سرگرم امتحانات آخر ترم دانشگاه و درس خواندن بودم، هواي سرد زمستان هم بيشتر ترغيبم ميكرد تا در خانه بمانم و جايي نروم، اوايل صبح بود كه تلفن همراهم زنگ خورد، سلام... نه خبري ندارم، چيزي شده مگر؟
خبر تلخ و باور نكردني بود؛ شحات محمد انور از قاريان مشهور جهان اسلام روز گذشته، 23 ديماه سال 1386 پس از مدتها دست و پنجه نرم كردن با مرگ در بستر بيماري در گذشت.
بعد از اينكه به تدريج با اين خبر كنار آمدم سراغ تلاوتهاي آن مرحوم رفتم، تلاوت سورههاي تحريم و زلزال مرحوم شحات را گوش ميكردم و با خود ميگفتم، بهراستي آيا جهان اسلام باري ديگر شاهد ظهور چنين ستارههايي خواهد بود؟ قاري ممتازي كه در چنين روزي در مهد قرائت قرآن(مصر) به دنيا آمد.
تولد شحات انور و وفات پدر
مرحوم شحّات محمد انور در يكم جولاي 1950 ميلادي در روستاي كفر الوزير در استان قهليه مصر متولد شد و بيش از سه ماه از ولادت او نگذشته بود كه پدرش وفات يافت و كودك خردسال نتوانست طعم پدرداشتن را بچشد. چون هيچ مهر و عطوفتي مانند مهرمادري نيست، مادرش فرزند كوچك را به دامن گرفته و براي اقامت در منزل پدرش رهسپار شد تا با داييهاي او زندگي كند، چرا كه دايي او وي را همچون پسر خود دوست داشت.
او به يادگيري و حفظ قرآن اقدام كرد و در فضايي مملو از نور قرآني رشد و نمو يافت و در حاليكه هشت سال بيش نداشت بهواسطه دايياش استاد «حلمي محمد مصطفي» بارها قرآن را ختم كرد.
شحات محمد انور در سن 10 سالگي و بهواسطه دايياش به يكي از روستاهاي نزديك محل سكونت خود بهنام كفر المقام فرستاده شد تا تجويد قرآن را بهدست مرحوم استاد سيد «احمد فراحي» فراگيرد.
مرحوم شحّات انور خاطرات ايّام كودكي خود را اينگونه بازگو ميكند: در آن دوره من با حفظ كردن قرآن كريم سعادتي وصف ناشدني يافتم، مخصوصاً پس از اتمام حفظ قرآن و در اثناء يادگيري تجويد آن و بهخاطر اينكه صداي زيبائي داشتم و اداءِ لحن من شبيه اداء قاريان بزرگ بود بر هم دورهايهايم پيشي گرفته و در ميان آنان به استاد كوچك شناخته شدم و اين موضوع آنها را خشنود ميكرد.
همكلاسيهايم در مكتب بهدنبال فرصت بودند كه استاد مشغول كاري شود تا از من بخواهند كه با تجويد، آيات قرآن را برايشان بخوانم و چنان مرا تشوق ميكردند كه گويي من قاري بزرگي هستم و يكبار استاد از دور صداي مرا شنيد و ايستاد و به من گوش ميداد تا اينكه از تلاوت فارغ شدم و از آن پس اهتمام بيشتري به من ميكرد و تمركز بيشتري به من داشت چرا كه آينده خوب و روشني را از من متوقع بود به ياد ميآورم كه در ضمن يادگيري قرآن كريم براي همكلاسيهايم زياد تلاوت ميكردم.
شحات انور در ادامه ميگويد: همه اينها راه و هدفم را در حالي كه طفلِ خردسالي بودم مشخص كرد و باعث شد كه من هر راه و هر وسيلهاي را كه بهواسطه آن از قرآن كريم متمكّن ميشدم جستجو كنم كه از دستم نرود، بهخصوص پس از آنكه به سن جواني رسيدم و بعد از وفات داييام كه سرپرستي خانواده را بهعهده داشت، ميبايست به خود و مادر و پدر بزرگم تكيه ميكردم.
هرگاه ميشنيدم يكي از بزرگان فوت كرده است و از يكي از مشاهير قُرّاء براي مجلس عزا دعوت بهعمل آمده من در حاليكه طفل 12 الي 15 سالهاي بودم به مجلس ختم آن قاري ميرفتم تا به قرآن گوش دهم و از قاريان قرآن كه در آن مجلس تلاوت ميكردند و خود از قاريان بزرگ و مشهور بودند چيزي ياد بگيرم.
شحات انور و ورود به راديو
استاد شحّات توانست در زمان بسيار اندكي از خود يك شخصيت قوي بسازد و در اين امر آنچه خداوند در او از بلند نظري و عزت نفس و روشنبيني و هوشِ قوي به وديعه گذاشته بود او را كمك ميكرد. درخشش جواني مانند شحات انور در عرصه تلاوت قرآن كريم و شهرت روزافزون وي باعث شد تا رئيس مركز شهر ميت غمر در سبعينات در سال 1975 دعوتنامهاي به او بفرستد و او را به يكي از مناسبتهاي ديني كه مرحوم دكتر «كامل البوهي»، اولين رئيس راديو در آن حضور داشت دعوت كند.
مرحوم شحات انور خود در اين زمينه ميگويد: من دوستِ كارمندي در مجلس شهرِ ميت غمر داشتم، او به من گفت رئيس مركز براي مراسم افتتاحيّه يك محفل ديني تو را دعوت كرده است كه مسئولان بلند پايه و رئيس راديو در آن حضور دارند و محفل در مسجد زنفلي در شهر ميت غمر برگزار خواهد شد، من قبول كردم و رفتم، وقتي مرحوم دكتر البوهي صداي مرا شنيد گفت شما با اين استعداد چرا براي قرائت در راديو اقدام نميكني؟ و مرا بر اين امر تشجيع كرد.
شحات انور داستان ورود به راديو را اينگونه ادامه ميدهد: من رفتم و تقاضانامهاي نوشتم و پس از مدتي نامهاي با تاريخ آزمون راديو برايم آمد، طبق تاريخ رفتم ولي هيئت داوران عليرغم اعجاب شديدشان نسبت به خواندن من گفتند: تو بايد يك مدّت براي فراگيري نغمهها و دستگاهها كلاس ببيني، من از استاد «محمود كامل» و استاد «احمد صدقي» از چگونگي كار سؤال كردم، آنها مرا به آموزشگاه موسيقي راهنمايي كردند و من مدت دو سال به آنجا رفته و همه مَقامات موسيقي را با كيفيّت عالي فرا گرفتم و در سال 1979 مجدداً تقاضانامه ورود به راديو را نوشتم، سرانجام توفيق الهي نصيبم شد و موفّق به ورود به راديو شدم.
مسافرتهاي استاد شحات انور به ديگر كشورها
صوت زيباي مرحوم شحات انور باعث شد تا شهرت او در سراسر جهان گسترش يابد و هيچ قارّهاي از دنيا نبود مگر اينكه مرحوم شحات انور در ماه مبارك رمضان و در بين سالهاي 1985 تا 1996 ميلادي به آنها مسافرت كند.
وي بارها از طرف وزارت اوقاف مصر و بسياري از وقتها به دعوتهاي خصوصيِ ميليونها نفر از دوستداران قرآن كريم در خارج از مصر در لندن، لوسآنجلس، آرژانتين، اسپانيا، فرانسه، برزيل، كشورهاي حاشيه خليج فارس، نيجريه، زَئير، كامرون و بسياري از دولتهاي آسيائي مخصوصاً ايران سفر كرد و به قول خودش در همه اين مسافرتها جُز رضاي خداوند و بهروزي مسلمين نيت ديگري نداشت.
وفات استاد
استاد شحات محمدانور مدت چهار سال بهدليل نوعي بيماري كبدي در محافل قرآني تلاوت نميكرد، وي مدتي نيز در بيمارستان خاتمالانبياء (ص) تهران براي مداوا تحت نظر بود و سرانجام در 23 ديماه سال 1386 به ديدار معبود شتافت. روحش شاد و يادش گرامي باد.
به قلم سيدجاسم موسوي
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]