واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: به بهانه برگزاري نخستين يادواره «خورشيد دوكوهه»؛ نگاهي به زندگي و فعاليتهاي سردار شهيد عباس كريمي فرمانده لشكر 27 محمدرسولالله(ص)
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و حماسه
نخستين يادواره «خورشيد دوكوهه» پاسداشت قهرمان ملي حماسه دفاع مقدس، حيدر رزمندگان اسلام، شير در زنجير، سرلشكر پاسدار حاج احمد متوسليان برگزار ميشود.
اين يادواره كه كنگره سرداران و 15 هزار شهيد لشكر 27 محمدرسولالله (ص) نيز به شمار ميرود پنجشنبه سيزدهم تيرماه از ساعت 17 در تهران تالار بزرگ وزارت كشور برگزار خواهد شد.
به اين بهانه سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مروري دارد بر زندگي و فعاليتهاي سردار پاسدار شهيد عباس كريمي فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله(ص).
تولد و كودكي
به سال 1336 هجري شمسي در قهرود كاشان چشم به جهان گشود. دوران ابتدايي را در اين روستا به پايان رسانيد و وارد هنرستان شد. بعد از اخذ ديپلم در رشته نساجي، به سربازي رفت. دوران خدمت وظيفه او با مبارزات انقلابي امت اسلامي ايران همزمان بود. با وجود خفقان شديد حاكم بر مراكز نظامي، اعلاميههاي حضرت امام خميني(ره) را مخفيانه به پادگان عباس آباد تهران منتقل و آنها را پخش ميكرد. پس از فرمان حضرت امام خميني(ره)، خدمت سربازي خود را رها كرد و با پيوستن به صف مبارزين در راه پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي فعاليت كرد و در جريان تشريف فرمايي حضرت امام(ره) نيز جزو نيروهاي انتظامي كميته استقبال بود.
ورود به سپاه و گوشههايي از خدمات شهيد
در بهار سال 1358 به هنگام تاسيس سپاه پاسداران كاشان با احساس تكليف، به عضويت سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد.
در تابستان سال 1359 داوطلبانه براي مبارزه با ضدانقلاب عازم كردستان شد و در سپاه پيرانشهر با واحد اطلاعات – عمليات همكاري كرد. پس از مدت كوتاهي، به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان مسئول اطلاعات – عمليات اين سپاه معرفي شد. از جمله فعاليتهاي شهيد در منطقه خونرنگ كردستان،انجام شناسايي عمليات و آزادسازي منطقه دزلي و ... بود كه توسط نيروهاي تحت امر و با هدايت او صورت گرفت.
شهيد كريمي بعدها همراه سردار جاويدالاثر متوسليان و شهيد چراغي به جبهههاي جنوب عزيمت كرده و به عنوان مسئول اطلاعات – عمليات تيپ محمد رسول الله(ص) به فعاليت خود ادامه داد.
اين سردار دلاور اسلام در عمليات فتح المبين از ناحيه پا بشدت مجروح شد و حدود 2 ماه بستري بود و در اين ايام (به توصيه پدرش) مقدمات ازدواج خود را فراهم كرد.
ازدواج
بنابه اظهار همسر شهيد، مراسم عقد آنان در 21 مهر سال 1361 انجام شد. فرداي آن روز (يعني در 22 مهرماه) با هم به گلزار شهداي دارالسلام رفتند و با شهدا تجديد عهد و پيمان كردند. نزديكيهاي عمليات مسلم بن عقيل(ع) بود كه عباس با همان وضعيت مجروح (عصا به دست) به صف رزمندگان لشكر پيوست و حضور او با اين حال، در تقويت روحيه رزمندگان اثر به سزايي داشت.
در عمليات والفجر مقدماتي به عنوان مسئول اطلاعات سپاه 11 قدر (كه تازه تشكيل شده بود) معرفي شد و مدتي به مسئوليت فرماندهي تيپ سوم سلمان از لشكر 27 حضرت رسول(ص) منصوب شد و در كنار بسيجيان دريادل، به نبردي بيامان عليه دشمن بعثي صهيونيستي پرداخت و تا عمليات خيبر در اين مسئوليت انجام وظيفه كرد.
با شهادت شهيد بزرگوار حاج محمد ابراهيم همت در عمليات خيبر، فرماندهي لشكر 27 محمد رسول الله(ص) را به عهده گرفت.
ويژگيها و صفات شهيد
انس ويژهاي با قرآن داشت. روزانه حتماً آياتي از كلام الله مجيد را تلاوت مي كرد. به تعقيبات نماز اهميت ميداد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا، عموماً حالاتش دگرگون ميشد. به ائمه طاهرين(ع) عشق مي ورزيد و از محبين و دلسوختگان اهل بيت عصمت و طهارت(ع) بود.
رفتار، گفتار و برخوردهاي شهيد در خانواده، اجتماع و سپاه حاكي از آن بود كه او سعي ميكرد برنامههاي تربيتي اسلام را در هر جا كه حضور دارد به مورد اجرا بگذارد. بشدت از غيبت دوري ميكرد و اگر كوچكترين سخن و سعايتي از كسي مي شد، اظهار ناراحتي ميكرد و نميگذاشت صحبت او ادامه يابد.
در مقابل مؤمنين متواضع و فروتن بود. به كودكان احترام مي گذاشت. هر وقت به آنها اشاره ميكرد مي گفت: «اينها مردان آينده هستند، دليرمردان جبههاند و ...»
ويژگيهاي بارز اخلاقي، از او شخصيتي ساخته بود كه ناخودآگاه ديگران را مجذوب خود مي ساخت.
همسرش در اين باره مي گويد:
از رفتار، نشست و برخاست و نيز صحبتها و برخوردهاي شهيد احساس عجيبي به انسان دست ميداد. هنگامي كه من با ايشان روبرو ميشدم بياختيار خود را ملزم به رعايت ادب و احترام در مقابل او ميديدم.
حاج عباس در اثر استمرار بخشيدن به برنامههاي تربيتي اسلام براي نيل به مقام و مرتبه انقطاع الي الله تلاش ميكرد و هيچ نوع علاقه و ميلي كه معارض با حب الهي و رضا و خشنودي او باشد در وجودش باقي نمانده بود.
اخلاق فرماندهي
با توجه به ضرورت انقلاب اسلامي در داشتن الگو و معيار خاص در چارچوب اسلام، يك نوع اعمال فرماندهي در جريان جنگ عراق عليه ايران اسلامي، براساس تعاليم مكتب و رهنمودهاي امام عظيم الشان(ره) تجلي پيدا كرد كه با فرماندهي مرسوم در سازمانهاي نظامي مغايرت داشت؛ فرماندهي براساس پيوندها و اعتقادات قلبي به جاي امر و نهي بيروح و انجام دستورات و فرامين از روي تعبد و عشق و اعتقاد، به جاي اطاعت چشم و گوش بسته و عاري از روح و عشق.
در اين نوع فرماندهي اگر فرمانده خود را موظف بداند كه در مورد مسائل مختلف با همكاران مشورت كند، آراء و نظرات آنها را بشنود و بعد تصميم بگيرد، در نتيجه، همه با جان و دل ميپذيرند و به وظيفه و تكليفشان عمل ميكنند و همه تسليم دستورات و اوامر الهي ميشوند. در اين ديدگاه، اطاعت از فرمانده، اطاعت از خداست و تخلف از او خلاف شرع است.
شيوههاي فراوان در سپاه در سيره فرماندهان شهيد تبلور يافته، الگوي روشن اينگونه فرماندهي است، شهيد كريمي نيز با الهام از اين شيوه الهي مانند ساير سرداران غيور جبهه اسلام، با صلابت و استواري، رزمندگان را در جهت عقب زدن و تعقيب قواي مضمحل دشمن هدايت مي كرد و لحظه اي از اين امر مهم غفلت نداشت.
در برابر مشكلات، خونسردي خود را حفظ ميكرد و در انجام هر كاري توكلش به خدا بود. با آرامش خاطر و اميدواري كامل به نتيجه اقداماتش، وارد عمل ميشد. صبر و استقامت با او عجين بود و وجودش در بين سربازان امام زمان (عج) مايه دلگرمي و حركت بود.
با بسيجيها مأنوس و صميمي بود و به آنها عشق ميورزيد. در كنار آنها بر روي خاك مينشست، با آنها غذا ميخورد، به درد دل آنها گوش ميداد، آنها را راهنمايي ميكرد و تا آنجا كه از دستش برميآمد مشكل آنان را حل و فصل ميكرد و ارتباط و سركشي از خانواده شهدا توسط او زبانزد همگان بود.
نحوه شهادت
سرانجام در روز پنجشنبه 23 اسفند سال 1363 در حالي كه آخرين دستور ابلاغي از جانب قرارگاه را در عمليات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا ميكرد (و لبخندي متين بر لب داشت) بر اثر اصابت تركش خمپاره به ناحيه سرش مجروح شد و جان را به معشوق تسليم كرد.
انتهاي پيام
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]