تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845488510




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ابراهیم گلستان ( زندگی و آثار و گفتگو ها)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : ابراهیم گلستان ( زندگی و آثار و گفتگو ها) arte29-01-2009, 12:02 AMاین مبحث را برای معرفی ابراهیم گلستان باز کردم چون هر چه گشتم تو انجمن چیزی شبیه این نبود... نسل ما ابراهیم گلستان را درکنار نام فروغ فرخزاد و همراه با شایعات و حرف و حدیث های بسیار میشناسه که بیشترش از دخالت های بیجا و تجاوز به حریم شخصی افراد ناشی شده.. اما آیا نباید ابراهیم گلستان را بهتر بشناسیم... arte29-01-2009, 12:07 AMابراهيم گلستان در سال ۱۳۰۱ شمسی در شيراز به دنيا آمد. پدرش مدير روزنامه "گلستان" در شيراز بود. در ۱۳۲۰ به تهران آمد و وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران شد اما پس از مدتی تحصيل را نيمه كاره رها كرد و جذب فعاليت های سياسی در حزب توده شد. پس از مدتی بدنبال اختلاف با روش سران آن حزب از حزب جدا شد و به كار خبری و عكاسی و فيلمبرداری برای شبكه های تلويزيونی بين المللی و آژانس های خبری مشغول شد. گلستان در سال ۱۳۲۶ نخستين قصه اش را به نام "به دزدى رفته ها" نوشت كه همان سال در ماهنامه مردم و بعدها در ۱۳۲۸ در مجموعه ای با عنوان "آذر ، ماه آخر پاييز" منتشر شد. در همين دوران داستان هايی از ارنست همينگوی ، ويليام فاكنر و چخوف را ترجمه كرد كه آن ها را در مجموعه ای تحت عنوان "كشتى شكسته ها" منتشر ساخت. او كه از جوانی به عكاسی و فيلمبرداری علاقمند بود نزد خود با اين فنون آشنا شد. بيشتر مطالعات ادبی آغازين او هم در سال های ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۰ مربوط به خواندن آثار كافكا ، اشتاين بك ، يوجين اونيل ، هرمان هسه ، فاكنر و همينگوی بوده ولی بيشتر به آثار همينگوی و فاكنر علاقه نشان داده است. گلستان در بيشتر داستان های دهه سی اش سرگذشت شكست و سرخوردگی آدم هايی را بازگو می كند كه آرزوهای بزرگی در سر داشته و برای آن مبارزه كرده اند. پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گلستان به عنوان طرف قرارداد ، اداره امور دايره تهيه عكس عكس و خبر كنسرسيوم نفت را عهده دار می شود و از مجموع فيلم های خبری شخصی و با كمك فيلم هايی كه به كمك دوربين بولكس ۱۶ ميليمتری شخصی خود گرفته ، مستند "از قطره تا دريا" را می سازد. اين فيلم يعنی نخستين فيلم مستند گلستان ، بشدت مورد پسند رئيس فرانسوی كنسرسيوم و آرتور التون مستندساز سرشناس انگليسی و رئيس بخش فيلم كمپانی شل ﴿Shell﴾ انگلستان قرار می گيرد. در ۱۳۳۶ مجموعه داستان "شكار سايه" را منتشر می كند و پس از آن دست به كار تهيه و ساخت مجموعه مستندی برای كنسرسيوم با نام مجموعه "چشم اندازها" می شود كه ساخت اين مجموعه از ۱۳۳۶۶ تا ۱۳۴۱ طول می كشد. نخستين بخش اين مجموعه با نام "يك آتش" درباره مهار چاه های نفت دچار حريق شده است، آتشی كه برخی آن را يكی از بزرگترين آتش سوزی های تاريخ نفت دانسته اند و خاموش كردن آن شصت و پنج روز طول كشيده است. "يك آتش" در ۱۳۴۰ برنده جايزه مركور طلايی بخش فيلم های مستند جشنواره فيلم ونيز و پس از آن شير سن ماركو شد. از حيث دريافت جايزه ، اين فيلم نخستين اثر سينمايی ايران در تاريخ سينمای جهان است كه موفق به اخذ جايزه ای بين المللی شده است. پس از آن گلستان در ادامه مجموعه "چشم اندازها" ، مستند استثنايی و معروف خود با نام "موج و مرجان و خارا" را در سال ۱۳۴۱ ﴿شروع ساخت از سال ۱۳۳۷ بوده است﴾ عرضه می كند. كنسرسيوم كه "چشم اندازها" مسحورش كرده بود ، در همان حدود ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ برای گلستان تدارك استوديو گلستان را به صورت اجاره بشرط تمليك ﴿Lend Lease﴾ می بيند، تجهيزاتی كامل كه بهای آن از طريق حق الزحمه و دستمزد كارهای آتی گلستان پرداخت شد. "موج و مرجان و خارا" با تجهيزات استوديو گلستان و كمك برادرش شاهرخ گلستان و همكاران مورد علاقه اش : محمود هنگوال ، فروغ فرخزاد ، و برادران ميناسيان و عده ای ديگر ساخته شد و ستايش همگان را برانگيخت. گلستان در ۱۳۴۱ دست به كار ساخت نخستين فيلم بلند سينمايی اش با نام "دريا" بر اساس داستان كوتاه "چرا دريا توفانى شده بود؟" ﴿"شبى كه دريا توفانى شد"﴾ صادق چوبك شد ولی پس از فيلم برداری چند سكانس از ادامه كار صرفنظر كرد و آن فيلم نيمه كاره رها شد. گلستان در همين سال فروغ فرخزاد را از طرف استوديوی خود مامور ساخت فيلم مستند "خانه سياه است" كرد و خود ضمن مشاوره و همفكری با فروغ در اين زمينه ، مشغول ساخت فيلم كوتاه "خواستگارى" به سفارش موسسه فيلم ملی كانادا شد. فيلم "خانه سياه است" چندان مورد استقبال منتقدان وقت ايرانی قرار نگرفت ولی عليرغم ممانعت گلستان از نمايش محدود آن ﴿به بهانه ء كراهت﴾ در جشنواره كن ، جايزه نخست بهترين فيلم مستند جشنواره اوبرهازن آلمان ﴿۱۹۶۴﴾ را دريافت كرده و مورد تقدير داوران جشنواره ء مؤلف پزاروی ايتاليا در ﴿۱۹۶۷﴾ قرار گرفت. مستند بعدی گلستان با عنوان "تپه هاى مارليك" در ۱۳۴۲ درباره كشفيات باستان شناسی در منطقه مارليك ايران جايزه شير سن ماركو در جشنواره ونيز ۱۹۶۴ را بدست آورد. گلستان در ۱۳۴۴ نخستين فيلم بلند سينمايی و داستانی اش با نام "خشت و آينه" را می سازد. "خشت و آينه" به حق و به زعم بسياری نخستين فيلم روشنفكری و غيرمتعارف سينمای ايران است. در ۱۳۴۵ به سفارش بانك مركزی ايران مستند "كنجينه هاى گوهر" ﴿"گنجينه هاى سلطنتى"﴾ را می سازد و تا هجرتش از وطن دو فيلم مستند ديگر با عناوين "خراب آباد" و "خرمن بذر" را عرضه داشته و در ۱۳۴۶ به انگلستان می رود. او در ۱۳۵۰ دوباره به ايران بازگشت. "اسرار گنج دره جنى" را در ۱۳۵۲ ساخت و با توقيف آن پس از يك هفته نمايش برای هميشه از ايران رفت. پس از خروج از ايران سه داستان خود را در مجموعه "مد و مه" ﴿۱۳۴۸﴾ و داستان بلند ديگرش "خروس" را در ﴿۱۳۴۹﴾ و پس از آن "گفته ها" را كه مجموعه ای است از نوشته های غيرداستانی و گفت گو منتشر كرده و دو داستان "برخوردها در زمانه برخورد" و "...؟" را در دست چاپ داشته و يك داستان فعلا" بدون عنوان ديگر را هم می نگارد. گلستان در حال حاضر در لندن اقامت دارد و همچنان می نويسد و می خواند. او از گفت گو و مصاحبه های روزنامه نگارانه بشدت پرهيز می كند و لحنی تلخ و تند دارد ولی اين امر مانع درك او بعنوان فرهيخته ای ايرانی كه مايه مباهات و افتخار اين آب و خاك است نمی شود. به هيچ وجه نان به كسی قرض نمی دهد و اهل ريا نيست ، از نيش و زخم زبان ديگران و انتقاداتشان نيز واهمه ای ندارد. عمرش دراز باد. وبلاگ ابراهیم گلستان !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! arte29-01-2009, 12:11 AMجهان هنر جهاني گسترده و پيچيده است ،گاهي ممكن است هنرمندي با داشتن چندين اثر هر چند هم اثراتي با ارزش و انحصاري آن ميزان شناخته نشود كه هنرمندي ديگر تنها با يك اثر از ميان چندين اثرش سرشناس‌تر باشد و آن اثر هم نخستين اثرش باشد. داستان نويسان همچون ديگر هنرمندان از اين قاعده مستثني نيستند. رمان و داستان كوتاه هم مي‌توانند صحنه‌هاي اوج نويسندگاني باشند كه آنها را آفريده‌اند. "ابراهيم گلستان" نيز از جمله نويسندگاني است كه فعاليتش را همزمان با بسياري از قصه‌نويسان آن دوره مثل جلال‌آل ‌احمد، بزرگ علوي و صادق چوبك شروع كرد.اما، هنگامي كه نخستين اثرش را يعني در سال 1327 با نام «آذر، ماه آخر پاييز» منتشر كرد، اين داستان روايت از فضايي داشت كه متفاوت و موثر‌تر از آثار آن زمان بود و همين عامل شرايط عمومي را براي او به عنوان نويسنده‌اي متفاوت ايجاد كرد و او از همان نخست محبوب همگان شد. او نخستين نويسنده‌اي بود كه فرم و نحوه بيان داستان، هر دو در كنار هم برايش اهميت داشت و اين روند را تا پايان عمر داستان نويسي‌اش ادامه داده است تا جايي كه نام آثار او همواره بين آثار مطرح و موثر در فضاي داستان نويسي معاصر به چشم مي‌خورد. داستان‌هاي گلستان از خلال تضادها و روايت‌ها انعكاس شرايطي است كه خواننده به كمك توصيف‌ها و فضا‌پردازي‌هايش لايه‌هاي زيرين و دروني يك زندگي را درك مي‌كند و اين روايت خاص شيوه منحصر به فرد و خارج از عرف آن دوره از داستان نويسي است كه نويسنده از بيرون مخاطب را به دل داستان پرتاب مي‌كند. "ابراهيم گلستان" در روز بيست ودوم مهرماه به سال (1301) در شهر شيراز و در خانواده‌اي مذهبي و مطبوعاتي متولد شد. پدرش واعظ و روزنامه‌نگار بود و روزنامه‌اي به نام «گلستان» منتشر مي‌كرد، كه در آن زمان طرفدار دولت و دربار بود. تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در شيراز گذراند. از همان ابتدا وقتي كلاس پنجم بود داستان‌هايي را مي‌نوشت و در كلاس دوم دبيرستان هم يك رمان پليسي نوشته است و اينها گواه بر علاقه‌مندي او به داستان‌نويسي است. پس از تحصيلات اوليه و متوسطه به شركت ملي نفت پيوست. اما بعد از اندكي به تهران رفت و از دانشگاه تهران در رشته ادبيات فارسي، ليسانس گرفت. پس از اتمام دانشگاه با كنار گذاشتن كار دولتي‌اش شروع به نوشتن كرد. در سال 1322 در آن شرايط او به حزب توده پيوست و مدت‌ها در آن حزب مشغول به فعاليت بود اما پس از اندكي از آن كناره‌گيري كرد. در آن دوره مشغله‌ي اصلي گلستان، قبل از نويسندگي، فيلمسازي و سينما بود. اما نخستين آثار او در زمينه‌ي نوشتن در دهه‌ي بيست به چشم مي‌خورد و همان گونه كه گفته شد او همزمان با صادق چوبك و بزرگ علوي شروع به نوشتن كرده است. اولين قصه‌ي كتاب «آذر، ماه آخر پاييز» را آخر فروردين 1326 نوشت اما دو سال پيش از آن. در پاييز 23 دست به نوشتن داستاني مي‌زند كه آن را هيچ گاه تمام نمي‌كند. بين سال‌هايي كه در حزب توده مشغول به فعاليت بود يعني سال‌هاي (24-22) براي روزنامه مي‌نويسد و مدت‌ها هم به تنهايي روزنامه‌اي را در مي‌آورد. نخستين اثر او «آذر، ماه آخر پاييز» - متشكل از 7 داستان – روايتي متفاوت با زباني متفاوت بود. او به هيچ يك از هم عصرانش دل نبسته بود و تاثيرات زباني‌ آنها در اين اثر ديده نمي‌شد و در واقع حكايت گويايي از ياس و نوميدي است كه بين روشنفكران حزبي رواج داشت. خود معتقد است: «براي قصه‌نويسي دليلي نداشت كه من بيايم و به الگويي خاص بنويسم» «آذر، ماه آخر پاييز» در دهه‌ي بيست از جمله آثاري است كه حال و هواي ادبيات آمريكا را براي جامعه‌ي ادبيات آن زمان به ارمغان آورد و اين خود متاثر از ترجمه‌هايي است كه گلستان و ديگر نويسندگان در مقام مترجم همچون رضا سيد حسيني، پرويز داريوش، محبوب، عبدالرحيم احمدي با ترجمه‌ي آثاري از ادگارآلن‌پو، اشتان‌بك، همينگوي، فاكنر و جك لندن فضاي ادبيات را آكنده كرده بودند. مهم‌ترين ترجمه‌ي او «روزهاي خوش فرانسيس مكومبر» اثر "ارنست همينگوي" كه تاثير آن را در كار نويسندگان جوان آن روزگار مي‌توان ديد، مخصوصا در كار همكاران تازه كار مجله‌ي «آرش» كه شماره‌ي چهارم خود را نيز در جريان همين تاثير، به ادبيات امروز آمريكا اختصاص داد و بدين‌ترتيب بسياري از جوانان اهل قلم با نام‌هايي چون ويليام فاكنر، دس‌پاسوس، ارنست همينگوي، شروود آندرسن و... براي نخستين بار در همان شماره مخصوص آشنا شدند. آثار گلستان، كه بخشي از آن به ترجمه مربوط مي‌شود، عبارتند از : «روزهاي خوش فرانسيس مكومبر، ارنست همينگوي» دو كتاب مشهور «تام ساير» و «ماجراهاي هاكلبري فين از مارك تواين» و نيز يك مجموعه داستان از استفن‌كربن با نام «كشتي شكسته‌ها». حسن ميرعابديني – نويسنده و منتقد – در كتاب صد سال داستان نويسي درباره « آذر، ماه آخر پاييز» گفته است: «اين داستان صحنه‌هاي گويايي از نوميدي‌ها و دلزدگي روشنفكران حزبي را بازسازي كرده است. او در اين اثر نشان مي‌دهد كه در به كارگيري صناعات داستان‌نويسي فاكنر موفقيت‌هايي نيز داشته است. او در ادبيات معاصر ايران به عنوان نويسنده‌اي پايبند به سبك شهرت دارد.» مجموعه «شكار سايه» كه متشكل از چهار داستان با نام‌هاي «بيگانه‌اي كه به تماشا رفته بود»، «ظهر گرم تير»،«مردي كه افتاد» و «شكار سايه» است را در سال 1334 منتشر ساخت. مضمون تمامي داستان‌هاي گلستان ترديدها و شك‌هاي افرادي است كه پس از يك دوره فعاليت سياسي از حزب يا گروهي جدا شده‌اند و... داستا‌ن‌هاي او ذهني است و به شيوه‌ي داستان‌نويسان مدرن، در خلال زمان، واقعيت‌ها را بدون حد و مرز بيان مي‌كند و تصاوير خلق شده دنياي« دروني را با خاطرات و تداعي معناي واژه به خواننده‌اش عرضه مي‌كند. در داستان‌هاي ابراهيم گلستان تصاوير برگرفته از جامعه است و شكست و تضعيف آدمي را در دنيا حكايت مي‌كند. در داستان «شكار سايه» نويسنده مي‌كوشد درگيري‌هاي روحي و حالت‌هاي عاطفي را به شيوه‌اي غير مستقيم ترسيم كند. در داستان «بيگانه‌اي كه به تماشا رفته بود» خبرنگار آمريكايي در روياي انقلاب و دگرگوني آمده تا به «شهر شورش برود و... خواب عمرش را به بيداري» ببيند و نظاره‌گر مردمي است كه دست در كار ساختن گوشه‌اي از آرزوي او هستند.» مرد اما وسيله‌اي براي رفتن نيافته است، شب دربار مهمان خانه با نينوچكا آشنا شده و در آغوش او لذت را يافته است. اكنون هر دو در كافه‌اند و مرد دارد به ياد مي‌آورد... گلستان در اين مجموعه از داستان‌هايش گرفتار بازي با كلمات است. و مفاهيم انديشه‌هاي روشنفكري، او را آزاد و رها نمي‌گذارند تا جايي كه معماري نثرش را به هم مي‌زنند و او بيشتر در پي بيان انديشه‌هايش روايت متفاوت و بياني ويژه از واقعيت‌هاي جامعه مخلوق‌هاي گلستان بودند كه در فضاي آن زمان حال و هواي خاصي داشتند، اما آنچه مهم است كه داستان‌نويسي گلستان عمر كوتاهي است زيرا او علاوه بر داستان، عاشقانه اهل سينما بود و از اواخر سال 1335 به فيلمسازي براي كنسرسيوم نفت مشغول شد. او در همين راستا توانست فيلم مستندي با نام «يك آتش»، «موج و مرجان و خارا» را كارگرداني كند و «اسرار گنج دره‌ي جني» و «چرا دريا طوفاني شده بود» كه برگرفته از اثر صادق چوبك بود، تپه‌هاي مارليك را بسازد. فيلم داستاني «خشت و آيينه» هم از ديگر آثار اوست. همكاري او در ساخت بسياري از فيلم‌هاي مستند مانند «اين خانه سياه است» فروغ فرخزاد كه با آموزش‌ها و راهنمايي‌هاي گلستان اين اثر تبديل به يك اثر موفق و درخشان مستند ايران شده است و در ادامه‌ي سبك و سياق گلستان تكميل‌كننده ديگر مستندهاي اوست. گلستان در سال‌هاي پاياني عمر فروغ فرخزاد با او آشنا شد و تاثيرات فراواني اين آشنايي داشت. او در سال 1357خورشيدي به انگلستان مهاجرت كرد و ديگر به ايران مراجعت نكرد. «جوي و ديوار و تشنه» كه يكي ديگر از مجموعه داستان‌هاي اوست در سال 1346 چاپ شد. او در تصوير كردن خاطرات از اعماق حافظه استادانه عمل مي‌‌كند و در حفظ و بسط اين روش كوشش مي‌كند و بيانگر موقعيت نوستالژيك جامعه‌اي است كه خود در نوستالژي به سر مي‌برد و دريغ و درد روزگار را مي‌خورد. توجه به فرم و نثر او در جرگه‌ي داستان‌نويسان فرماليسم قرار داد و او همچون آل‌احمد و چوبك ماجراهاي داستان را با قيد فرم تبديل به داستان‌هاي ناب مي‌كرد. گلستان با وقفه‌اي كه در نويسندگي‌اش رخ مي‌دهد در سال‌هاي آغازين دهه‌ي 1340، پس از وقفه‌اي ده‌ساله بار ديگر به داستان‌نويسي روي مي‌آورد و اين اثر همان مجموعه‌ي «جوي و ديوار و تشنه» است كه در اين مجموعه از داستان‌هايش، او كارگرداني است كه با قلم خود داستانش را كارگرداني مي‌كند و دستور صحنه مي‌دهد و براي نمونه مي‌توان داستان‌ «ماهي و جفتش» را مثال زد. داستان روايت كلي با توصيفي از يك آكواريوم شروع شده است كه طراحي صحنه و دستور صحنه دارد. ماهي و جفتش همان گونه كه ميرعابديني معتقد است: «نشان دهنده‌ي رعايت انضباطي دقيق در طرح‌ريزي ماجرا براي رسيدن به سادگي و دوري از تمثيل و تزيين«براي رسيدن به اساسي‌ترين حدها» است.» گلستان خود معتقد است: «من نمي‌خواهم سرگرم كنم. من مي‌خواهم يك حجم و فضاي فشرده اما داراي روابط كما بيش كامل ميان اجزاي آن بسازم.» «از راه رفته و رفتار» يكي از مهم‌ترين نوشته‌هاي گلستان،داستان‌‌هاي خاطره‌اي است كه در سال 1353 در مجله انديشه و هنر چاپ شد. مجموعه «مدومه» كه از زيباترين داستان‌هاي خاطره‌اي گلستان است در سال 1348 به چاپ رسيد در داستان‌هاي گلستان توجه به اجتماع و مسائل زندگي رفته‌رفته جاي خود را به بيان مسايل سياسي و روايت مبارزات سياسي مي‌دهد. نويسنده‌اي كه با درگيري‌هاي روحي مي‌كوشد در حقيقت غوطه‌ور باشد و آن را جست‌وجو كند. او مي‌كوشد زبان را در داستان بسازد پس نويسنده‌اي صاحب سبك است كه از تغيير لحن و زبان نثري مي‌گيرد. او روايتگري است كه درك ماهيت زندگي را با درونمايه‌اي قصه‌وار حكايت مي‌كند و نثرش در هر مرحله متفاوت و با بياني خاص آن زمان و حالت و مكان است. گلستان نويسنده‌اي داراي انديشه است كه گاهي مرگ به عنوان يكي از اركان داستان او قرار مي‌گيرد. داستان بلند «مدومه» نيز آكنده از خاطراتي همراه با مرگ است. او روايتي را در اين داستان به كار مي‌گيرد كه دستور‌العمل يك نمايشنامه همراه با تغيير لحن و نثر را در خود جاي داده است. گلستان از تمامي عوامل در راستاي توصيف داستان، حادثه‌ها و... استفاده مي‌كند و درون مايه‌ي داستانش را با لحن و نثري متفاوت به مخاطب عرضه مي‌كند. آخرين رمان گلستان، «اسرار گنج دره‌ي جني» است كه در سال 1353 نوشته شد. اين رمان در واقع فيلمنامه گونه است كه بعدا هم به فيلم تبديل مي‌شود. اين رمان از 59 بخش كوتاه و بلند تشكيل شده است كه هر بخش به نمايي نزديك يا دور اشاره مي‌كند كه به قسمت‌هايي از يك فيلمنامه شباهت بسياري دارد. رمان طنزي سياسي در مخالفت با تحول دروغين در سال 1350 در ايران است كه در واقع براي رسيدن به فرهنگ با آن دست و پنجه نرم مي‌كرد. اين اثر كه به قول خود گلستان و روايت احمدرضا احمدي در سال 1350 قرار بود براي نمايش به دربار هم فرستاده شود نوعي جبهه‌گيري صريح و آشكار در مقابل نظام ديكتاتوري شاهنشاهي بود كه به همين دليل نمايش فيلم آن تا مدت‌ها ممنوع بود. او در اين اثر به جست‌وجوي واقعيت‌هاي سياسي زمانه‌اش است. از ديگر آثار او داستان «خروس» است كه در سال 1374 در لندن به چاپ رسيد. خروس داستان كوتاه بلندي است كه از چهار صحنه تشكيل شده و روايت از حضور خروس به عنوان يك پايه‌ي اصلي دارد كه در چهار صحنه هم حضور دارد. فضاي داستان همچون ديگر آثارش زنده و ملموس است و قدرت نويسنده در توصيف‌ها بي‌كم وكاست جلوه مي‌كند. لازم به توضيح است كه در سال 1348، گلستان با همكاري محمود زند و يدا... رويايي انتشارات روزن را بنياد گذاشت، اما بلافاصله به لندن رفت و نخستين كتابي كه روزن چاپ كرد يكي از ترجمه‌هاي «زندگي من اثر تروتسكي» ترجمه‌ي هوشنگ وزيري بود. از او تاكنون ديگر داستان يا رماني منتشر نشده است؛ اما آخرين كتابي كه او هم در آن شركت داشته «نوشتن با دوربين» كه گفت‌وگوهاي پرويز جاهد درباره‌ي سينمايي مستند است. برگرفته از آتي بان منابع: 1- مروري بر تاريخ ادب و ادبيات امروز ايران، محمد حقوقي، نشر قطره، چاپ دوم، تهران 1377 2- ادبيات معاصر ايران، سيد حسن امين، انتشارات دايره‌المعارف، چاپ اول، تهران 1384 3- صد سال داستان نويسي ايران، حسن ميرعابديني، نشرچشمه، چاپ سوم بهار 1383 4- گفته‌ها، ابراهيم گلستان، نشرويدا چاپ دوم، پاييز 1377 5- فصلنامه نگاه نو، شماره 67 آبان 1384 6- نويسندگان پيشرو ايران، محمدعلي سپانلو، 1374 نگاه چاپ پنجم 7- ادبيات معاصر ايران (نثر)محمدرضا روزبه، نر روزگار چاپ دوم 138 arte29-01-2009, 12:17 AMاین مقاله ای که آقای بهنود برای ابراهیم گلستان نوشته بسیار زیباست ... http://i42.tinypic.com/6p7ol0.jpg عکس از فاطمه حدیدی این نوشته ای است که برای شهروند امروز این هفته نوشته ام در جشن نامه ابراهیم گلستان. مردک بی سواد ایرلندی آن قدر کلمه در استخدام ندارد که یک جمله را، با صفت نابه جایش، چند بار به يک شکل تکرار نکند. همه اش تکرار نکند چه قصر نایسی. هر دفعه که مسافری را از ایستگاه قطار به ریهرست پارک می رساند همین جمله را تکرار می کند. حتی یک بار به نظرش نرسیده از مسافران بپرسد که ساکن این خانه کیست که هراز گاه کسانی به شوق به دیدارش می آیند. کیست که شبیه به اشراف ساکن این گونه قصر ها نیست. مردک همشهری خودش جیمزجویس را نخوانده وگرنه برایش عجب نبود وقتی بداند ساکن این قصر نایس، که معمارش همانست که کاخ پارلمان لندن را به شکل امروز ساخت، دلیلش برای انتخاب اين جا برای زندگی این است که می تواند در تالار بزرگ آن با صدای بلند موزيک گوش بدهد، لابوهم پوچینی را بشنود، با صدای پاوراتی جوان، به رهبری هربرت فون کارایان. یا باخ، یا شوبرت، یا شوپن، یا سمفونی شماره یک راخمانینف به رهبری خودش. و وقتی اين نداند، چیز مهم تری را هم نمی داند راننده ایرلندی. نمی داند آن مردی که زبان ادیبان انگلیسی می داند و نیم قرن پيش هکلبری فين را به فارسی درآورده است، هنوز وقت حرف زدن از همشهری خود سعدی کمک می گیرد. بغض کرده می خواند: به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت که هر که را تو بگیری زخویشتن برهانی بی نظیری حسن او نیست، شايد گناه زمانه ماست. این را گلستان در باب صادق هدایت گفته، اما به باورم توصيف خود اوست. مقصود ستایش نیست، چنان که او نيز به قصد ستایش هدایت نگفت. بل توصیف است. توصيف یک نويسنده و فیلمساز که به اندازه ای که می خواستیم از او قصه نخوانده ایم، و حتی نه به اندازه ای که نوشته. خیلی هم فیلم نساخته [دو فیلم بلند و چندين مستند کوتاه]. روزی از او پرسیدم تا بدانم آیا راضی ست از کارنامه خود. در جواب گفت نه، با دو تا فیلم و چند تا کتاب که نمی توان راضی بود. پس افزود مساله حرص نیست بلکه رشدست. و اين يکی از عادات اوست بريده و قاطع می گوید، مانند نثرش. ايجاز تا جائی که مخل نشود و جاندار تا جائی که کلمات بار می برند و تصاویر حرکت می گیرند. برای شناختنش، و شناخت هر کس ديگر چون او، باید زمانه شان را شناخت، تا دانست هر کس را روزگار چه مجالی داده، و او خود کدام موقعيت ها را آفريده. اگر آفريدنی در دستور سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 777]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن