واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازارکار - گفتگو با معاون وزیر کار و امور اجتماعی سید ابراهیم علیزاده:هرچند طبق اذعان برخی مقامات دولتی یکی از علل اصلی بیکاری در کشور مهارت نداشتن بیکاران کشور است اما متولی آموزش های مهارتی کشور این را قبول ندارد و تصریح می کند: «هرکسی که مهارت داشته باشد بیکار نیست». عبدالرسول پورعباس که روزگاری چهره شناخته شده سازمان سنجش کشور بود این روزها کمی بیشتر وارد فاز کارهای اجرایی شده و کسوتی را برعهده دارد که با مقوله اشتغال کشور رابطه تنگاتنگی داشته و دارد. او که همچنان در انتظار تشکیل شدن سازمان ملی مهارت و برعهده گرفتن ریاست آن، در اتاق ریاست سازمان آموزش های فنی و حرفه ای کشور برنامه ریزی هایی برای اعمال تغییراتی اساسی در سیستم اشتغال کشور تدارک می بیند از آخرین برنامه های دولت برای ماهر کردن بیکاران کشور سخن می گوید.متن کامل این گفت و گو را می خوانید: مدتی قبل رییس سازمان کار تهران در مورد علل افزایش بیکاری به این موضوع اشاره کرده بود که 70 درصد بیکاران تهران فاقد مهارت هستند و علاوه بر این، مدیر دفتر اشتغال وزارت تعاون هم آماری ارائه کرده که نشان می دهد بیش از 60 درصد بیکاران کشور مهارت ندارند. شما چقدر این آمار را صحیح می دانید و آیا در آموزش های مهارت قشر بیکاران کشور را هم مدنظر دارید؟ اولا اینکه چه تعداد از بیکاران کشور مهارت ندارند یک بحث نظری و کلی است، یک بحث علمی و آماری نیست که بر روی آن کار کرده باشند. این یک مطلب به منزله آن است که کسی در این مورد آماری ندارد که چند درصد بیکاران کشور ما مهارت ندارند اما یک اصلی هم از آن طرف وجود دارد که هرکسی که مهارت داشته باشد بیکار نیست. یعنی در جامعه ما این طور نشان می دهد که هرکسی مهارتی داشته باشد و زمینه کار در آن مسیر وجود داشته باشد، بیکار نیست. یعنی فردی که مهارت داشته معمولا بیکار نبوده است. در حال حاضر مجموعه سازمان آموزش های فنی و حرفه ای و دانشگاه علمی ـ کاربردی متولی موضوع آموزش مهارت در جامعه هستند و تلاش می کنند که مهارت آموزی را در کشور پیش ببرند. اینکه بخش عمده ای از تحصیل کرده های ما بیکار هستند به این دلیل است که در علوم نظری تحصیل کرده اند و از مهارت عملی برخوردار نیستند و برای این بخش باید زمینه مهارت آموزی فراهم شود. برای همین ما در سازمان آموزش های فنی و حرفه ای داریم اموری را پیش می بریم که مهارت آموزی بین سطوح تحصیلی را گسترش دهد. تا به امروز مهارت آموزی در سازمان آموزش های فنی و حرفه ای بیشتر بر کسانی متمرکز بوده که در سطح تحصیلاتی فوق دیپلم و دیپلم بودند. اما اکنون برنامه ریزی شده که زمینه مهارت آموزی فارغ التحصیلان دوره های نظری را که از علم نظری لازم برخوردار هستند اما از مهارت عملی لازم برخوردار نیستند، در حوزه کاری خود آن ها فراهم کنیم. در این مورد یک برنامه ریزی هم صورت گرفته که دارد مسیر تصویب خودش را طی می کند که برای سال 90 یک فراگیر عام خواهیم داشت. یعنی از این به بعد کسانی که مدرک نظری دریافت می کنند، باید دنبال مهارت آموزی باشد؟ کسانی که دیپلم می گیرند باید مهارت آموزی کنند و کسانی که فوق دیپلم یا لیسانس نظری می گیرند هم باید مهارت آموزی را به شکل مباحث تکمیلی فرا بگیرند. این اقدام طی دوره های کوتاه مدت تک پودمانی است و این دوره ها ظرف یک یا دو یا سه ماه برگزار می شود و طی این مدت، فرد آموزش های نظری خود را با آموزش های تکمیلی مهارتی بین سطوح خود گره می زند و خود به خود زمینه مهارت آموزی او فراهم می شود. آن وقت از سوی دیگر مشاغل را به شکلی درخواهید آورد که لازمه ورود به آن ها داشتن مهارت باشد؟ ببینید روند بحث مشاغل و صلاحیت احراز شغلی بحث دومی است که این را ما داریم بررسی می کنیم و کارهای آن را داریم انجام می دهیم و پیش بینی کردیم که طی یک دوره سه تا پنج ساله به نقطه ای برسیم که دیگر هیچ کس بدون داشتن صلاحیت، شغل احراز نکند. بنابراین هر شغل را کسی احراز می کند که در آن حوزه شغلی از صلاحیت لازم برخوردار باشد. این صلاحیت یعنی اینکه فرد دارای کارت مهارت باشد؟ یعنی کارت صلاحیت مهارتی داشته باشد. پیش از این، این موضوع را برای بخش مسکن مطرح کرده بودید. آیا هم اکنون این موضوع در بخش مسکن در حال اجراست؟ برای مشاغل ساختمانی ما یک توافق نامه ای را با وزارت مسکن داشتیم که در سال گذشه حدود 300 هزار نفر را آموزش دادیم که یک بخش آن از بودجه داخلی سازمان بود و یک بخش دیگر هم از بودجه های در اختیار وزارت مسکن بود. البته در این تفاهم نامه به دلیل اینکه وزارت مسکن سهم خودش را نگذاشته روند کار یک میزان کند شده است. ما در حوزه فنی و حرفه ای داریم این آموزش ها را ارائه می دهیم اما محدود به بودجه خودمان است و آن بخش عمده ای که از طریق وزارت مسکن باید تامین می شد، نشده است و به همین دلیل ظرفیت ها نسبت به سال گذشته و حتی شش ماه قبل محدود شده است. البته تلاش های زیادی هم صورت گرفته که وزارت مسکن دنبال این بودجه برود و این بودجه را در اختیار این کار بگذارد تا مثل سال گذشته عمل کنیم. در این طرح در مجموع تاکنون چقدر آموزش داده اید؟ نزدیک به 300 هزار نفر در شش ماهه امسال صورت گرفته و حدود 50 هزار نفر هم که سهم خودمان بود، انجام شده است که در مجموع حدود 350 هزار نفر آموزش دیده اند. میزان تعهد آموزش به چند نفر بود؟ اگر وزارت مسکن می توانست بودجه این کار را تهیه کند و در اختیار بگذارد ما ظرفیت تا 300 هزار نفر را هم برای امسال برای سازمان خودمان پیش بینی کرده بودیم. به جز بخش مسکن، آموزش مهارت را در کدام بخش دیگر شروع کردید؟ ما مترصد همه شغل ها هستیم اما در بخش بافت قالی هم تعهدات خوبی را اعمال کردیم و در باقی بخش ها هم طبق برنامه داریم عمل می کنیم. در بخش نان نیز به شکل وسیعی کار را شروع کردیم و بقیه مشاغل هم طبق برنامه عمل خواهند شد. با حجم وسیع مشاغل کشور، فکر می کنید بودجه در نظر گرفته شده برای این کار، پاسخگو باشد؟ ببینید بودجه آموزش های فنی و حرفه ای در کشور متاسفانه خیلی محدود و کم است. به تعبیری یک درصد بودجه آموزشی کشور به بخش آموزش های مهارتی اختصاص داده شده که این خیلی کم است. اگر قرار باشد در این حوزه تحولی صورت بگیرد نیازمند بودجه ای کلان تر هستیم. بالاخره یک قسمتی از این آموزش ها در بخش خصوصی دارد انجام می گیرد و یک بخشی هم خود دولت باید مکرر آن را اجرا کند. در این بخش به نظر می آید یک مقدار تعدیل صورت نگرفته است. صرف شدن یک درصد بودجه آموزشی کشور برای مهارت به نظر میزان ناچیزی است. یعنی اکنون تنها یک درصد بوددجه آموزشی صرف مهارت آموزی می شود؟ عملا یک درصد کل بودجه آموزشی کشور است. فکر می کنید این میزان باید به چند درصد برسد؟ ببینید هرچقدر این میزان رشد کند، گستره بیشتری را فرا می گیرد اما عملا در کشورهایی که در حوزه مهارتی سرمایه گذاری خوبی کرده اند تا میزان 70 درصد و یا حداقل 50 درصد را مدنظر قرار داده اند. این روند در کشور ما آغاز شده و امیدواریم در سال های آینده رشد کند. فکر می کنید چقدر این آموزش ندادن های در حین کار می تواند بر بیکار شدن افراد تاثیر داشته باشد؟ قطعا وقتی کسی مهارت لازم را برای احراز شغلی نداشته باشد، اگر آن شغل را احراز کند معمولا سیستم کشور را دچار خسران می کند و طبیعتا بیکاری هم پشت سر آن خواهد بود. پس با این استدلال، آموزش های در حین کار را هم مدنظر دارید؟ بله. بخش عمده ای از کارخانه های ما که ممکن است اکنون به سودی نرسیده باشند، فقط به دلیل این است که روش های نوین کاری را آموزش ندیده اند و بعضا با یک آموزش ممکن است صرفه جویی ای وسیعی را در بخش های مختلف صنعتی، کشاورزی و خدمات داشته باشیم. اثرات این آموزش ها تاکنون ملموس بوده است؟ بله. مثلا با آموزش هایی که در بخش نان در هشت استان کشور داده ایم، به شهادت خود مردم کیفیت نان کاملا دگرگون شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]