تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى از شما حق ندارد از هيچ يك از يارانم چيزى به من بگويد؛ زيرا دوست دارم در حال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802683659




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غدیر در نگاه شاعران


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: غدیر در نگاه شاعران

آنچه در «غدیرخم» در سال حجة ‏الوداع اتفاق افتاد، سرفصل تازه‏اى در تاریخ اسلام شد و مسأله «نصب امام» و آیه «ابلاغ» و «اكمال دین»، قلمرو جدیدى در اندیشه مسلمین و افكار پیروان محمد صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله و به تبع در آثار ادبى و تألیف‏ها و سروده‏هاى محبّان امیرالمؤمنین علیه‏السلام و مدافعان ولایت علوى گشود.آنچه مى‏خوانید، نگاهى گذرا و كوتاه به «غدیر در نگاه شاعران فارسى زبان» است، از گذشته‏هاى دور، تا عصر حاضر و شاعران معاصر.* * *غدیریّه بلند مرحوم«آیة ‏الله غروى اصفهانى» (كمپانى) كه با این بیت آغاز مى‏شود: باده بده ساقیا، ولى ز خمّ غدیرچنگ بزن مطربا، ولى به یاد امیرنصب حضرت على علیه‏السلام را به پیشوایى امت، وزیدن نسیم رحمت و جوان شدن دهر كهنسال و دمیدن نهال حكمت مى‏شمارد و آن را رسیدن مسند حشمت به«خسرو خسروان» مى‏داند و غدیر را تجلیگاه اراده الهى توصیف مى‏كند. در یك بند چنین مى‏سراید: وادى خمّ غدیر، منطقه نور شدیا ز كف عقل پیر، تجلىّ طور شد یا كه بیانى خطیر، ز سرّ مستور شد یا شده در یك سریر، قِران شاه و وزیردر بند دیگرى به بیانى شاعرانه از وصایت مولى چنین مى‏گوید: مژده كه شد میر عشق، وزیر عقل نخستبه همّت پیرعشق، اساس وحدت درست به آب شمشیر عشق، نقش دوئیّت بشستبه زیر زنجیر عشق، شیر فلك شد اسیر فاتح اقلیم جود، به جاى خاتم نشستیا به سپهر وجود، نیّر اعظم نشست یا به محیط شهود، مركز عالم نشست روى حسود عنود، سیاه شد همچو قیر       در بندهاى دیگر، به فضایل و مناقب آن حضرت اشاره مى‏كند و حدیث «من كنت مولاه...» را تضمین كرده و از وصىّ پیامبر، با اوصافى چون طور تجلى، سینه سینا، آیت كبرى، درّه بیضا، شافع عقبى، سلسله جنبان حلقه افلاك و آینه ذوالجلال یاد مى‏كند. «صادق سرمد»، یكى دیگر از شعراى متأخر است. سروده‏هاى ولایى خوبى دارد. در یكى از قصایدش به فضایل بى‏شمار حضرت على علیه‏السلام اشاره‏هاى لطیف دارد و سوابق درخشان مولا و جانفشانى‏هاى او را در راه اسلام بیان مى‏كند. به چند بیت نخست این غدیریه اشاره مى‏كنیم: ایام اگر چه همراز حىّ غدیراست پاكیزه‏ترین روز خدا، «عید غدیر» است ایام كثیر است ولى زان همه ایامبسیار قلیل است كه با خیر كثیر است امروز على یافت در اسلام، امارت آن میر كه بر هر كه امیر است، امیر است امروز پیمبر به على داد وصایتوین نیز به تقدیر خداوند قدیر است   از شاعران معاصر«مصطفى جوادى مقدم» مثنوى نا تمام عشق را به یاد على علیه‏السلام سروده است و در آن از دل خود مى‏خواهد تا وقار و اقتدار شیعه را در شكوه ولاى على علیه‏السلام ببیند. در شعر خود این چنین آورده است: صبح مى‏آید محمد با على دشت مى‏لرزد ز بانگ یا على صبح شد، گویى كه خاموشى گذشتماه از خیر سیه پوشى گذشت لحظه‏اى كه دشت غرق وهم بود جبرئیل از آسمان آمد فرود گفت اى پیغمبر، اى امید مانغمه جاویدى توحید ما آخرین شعر رسالت را بخوانآیه عشق و امامت را بخوان بر كسى كه همدل و هم ‏خون توستتو چو موسایى و او هارون توست لایقى لایق‏تر از حیدر مبادخلق را دیگر كسى رهبر مبادهم در این سروده، هم در اشعار فراوان دیگر، مسأله «الهى بودن خلافت على علیه‏السلام » مطرح است و این كه به امر پروردگار این نصب مقدس انجام گرفت و رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله مجرى پیام آسمانى بود و «اكمال دین» كه در آیه قرآن از سوى خدا بیان شده، امضاى این سند جاودانه است.در شعر«سیدمصطفى اورنگ» به این حقیقت این گونه اشاره شده است: امروز گل باغ رسالت وا شدقرآن مبین به امر حق معنا شد در مركز خود یافت حق امروز قرارمنشور ولایت على امضا شد در شعر سراینده یاد شده، سخن از «مستى از باده غدیر» هم مطرح است:خواهم كه مرا چنان كه هستم، دانند از خمكده غدیر، مستم دانندجز كوى على نیست مرا قبله دل عالم همه گو على پرستم دانند          همچنان كه خواندید، در شعر مرحوم كمپانى هم (باده بده ساقیا ولى ز خُمّ غدیر) همین مفهوم لطیف آمده است. در شعرهاىحبیب الله چایچیان (حسان) نیز این تعبیر شاعرانه آمده است. حسان در شعر خویش مى‏گوید: خم غدیر و ساقى و صهباى احمد استبزم سرور و عید احبّاى احمد است شور عظیم تاجگذارى مرتضى استروز ظهور آیت كبراى احمد است فرمان رسیده از طرف ذات كبریابعد از نبى، على است كه همتاى احمد است     «روحانى كرمانى» نیز در غدیریه خویش، عاشقانه با مولى از همین قلمرو سخن مى‏گوید. دو بند از غدیریه او چنین است: واسطه خلقت آدم تویى معنى اسماء مكرّم تویى جوهر جان، جسم مجسّم تویىباده تویى، جام تویى، جم تویى بنده تو گشتم و مولا شدمپیش تو «لا» گشتم و «الاّ» شدم قطره صفت واصل دریا شدم چون كه منزّه ز من و ما شدماز «غدیر» دور نشویم كه هر چه جوشش فیض است، از آن و در آن است. شعرى با عنوان «دریا در غدیر» از شاعر معاصر«جواد جهان آرایى» است كه به مفهوم «دریا و غدیر» نگاهى شاعرانه كرده و غدیر را (كه به معناى بركه آب است) در مقایسه با دریا وسیع‏تر دانسته است. در شعر یاد شده مى‏خوانیم: تا على بر روى دستان پیمبر جا گرفترفت روى دست اقیانوس، دریا در غدیر دیده ‏دل باز كن تا آفتاب «هل اتى»بنگرى همدوش با خورشید بطحا در غدیر مهر، با آن زرفشانى ذرّه سان سرگشته بود تا تجلى كرد آن ماه دلارا در غدیر تا ابد بر لعل لب‌هایش گل لبخند ماندهر كه از جان بوسه زد بر دست مولا در غدیر از نسیم روى زیباى امیرمؤمنانغنچه باغ ولایت شد شكوفا در غدیر          كار «علامه امینى» در نگارش كتاب «الغدیر»، از همین زاویه دید، به تعبیر برخى از شاعران نوپرداز معاصر، عبارت است از«از درون بركه‏اى، دریاى پنهانى برآوردن، هفت دریایى چنین را از دهان بركه‏اى كوچك برآوردن... گر چه این زانگاره‏هاى طاقت انسان برون باشد!» «اخوان ثالت» نیز قصیده بلندى دارد، نثار مرحوم علامه امینى، با عنوانِ «سلام قطره به دریا دل غدیرى». در آنجا از جمله كار سترگ علامه امینى را چنین مى‏ستاید: «غدیر»ى كرد بى‏همتا، چنان چون بیكران دریالبالب از رحیق حق، جهان را زو مشامى خوش از این دریا دل آماده، «غدیرى» ایزدى بادهخوش آن رندى كزین مشرب كند شرب مدامى‏ خوشدر شعر«امیرى فیروزكوهى» نیز كه بیان به ستایش صاحب الغدیر گشوده است، همین تقابل «دریا و غدیر» دیده مى‏شود: «غدیر خم» شد از او بحر بى‏نهایت علمكه خود به علم و ادب بحر بى‏نهایت بود تراشه قلم از «ذوالفقار حیدر» داشتاز آن به نیش قلم «ذوالفقار» امت بود       تا آنجا كه در آخرین بیت همین قصیده، مى‏گوید:ز فیض بحر ولایت، غریق رحمت باد كه خود ز بحر ولایت، «غدیر» رحمت بود    استاد «محمدرضا حكیمى» در كتاب حماسه غدیر( چاپ نخست كه آثارى از دیگران را نیز در بردارد.) قصیده بلندى در وصف علامه امینى و كتاب الغدیر دارد. وى نیز به این نكته تقابل «دریا و بركه» اشاره دارد: بحر را در بركه گنجاندن نه كارى بود خرد این كه موّاج این چنین ‏یابى فضاى الغدیر        «غدیر»، عید بزرگ اسلامى است و ما مكلف به تكریم و ارج نهادن به آنیم كه عید ولایت و رهبرى و عدالت و انسانیت است. جنبه عید بودن این روز خجسته نیز در سروده‏هاى شاعران مورد توجه بوده است.در قصیده مفصلى از«سرمد»، كه مطلع آن «اگر هزار بشیرآمد و نذیر آمد...» است، مى‏خوانیم: «غدیرخم» نه همین عید مذهبى ماراست كه عید ملى ما نیز در غدیر آمد درود باد به ایران كه نقش تاریخش ز مهر آل على نقش هر ضمیر آمد «مؤیّد» نیز در این زمینه چنین سروده است: چون عید غدیر، اشرف اعیاد استذكر صلوات، بهترین اوراد است شادند اگر جمله محبّان چه عجبزیرا كه دل آل محمد شاد است  از آنجا كه «غدیر و ولایت»، رمز بقاى دین و جوهره ناب اسلام است، اولیاى الهى بر آن تأكید كرده و پاى فشرده‏اند. توجه دادن به این رمز بقا، در آثار برخى شاعران دیده مى‏شود. در سروده«عبدالعلى نگارنده» چنین آمده است: عید غدیر، روز وداد است روز وداد و داد و سداد است در بحر بى‏كران سعادتعید غدیر، بادِ مراد است از بهر حفظ مكتب اسلامعید غدیر، حِرز جواد است اى آن كه در طریق معادىعید غدیر، زادِ معاد است اى دوستان، جهان كهن را این داستان هنوز به یاد است امرى كه بر ملا شود امروزشرط نماز و حجّ و جهاد است تنها على است آن كه پس از منمانند من ولىّ و عماد است اسلام بى‏ولایتِ مولىشمعى نهاده در ره باد است   یكى از شاعران متعهد و متأخر، مرحوم« دكتر قاسم رسا» است. سروده‏اى در مدح مولا و غدیرخم دارد كه ابیاتى از آن را مى‏خوانید. (به صورت برگزیده): از خم رسید مژده كه جشن ولایت است لبریز خم ز باده لطف و عنایت است خمخانه ولایت مولى گشوده شد ساقى ز جاى خیز، كه وقت سقایت است در صحنه غدیر به فرمان كبریا در اهتزاز پرچم شاه ولایت است زان چشمه زلال كه جوشید در غدیرزنهار معرفت همه جا در سرایت است تا سایه ولاى على برد یار ماست  ایمن نشین، كه كشور ما در حمایت است عیدغدیر، به مفهوم حكومت یافتن شایسته‏ترین فرد پس از پیامبر است. شایسته سالارى ریشه در غدیر دارد كه رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله لایق‏ترین فرد را براى تداوم خط رسالت و حفظ كیان دین برگزید.« ناظرزاده كرمانى» در سروده‏اى با عنوان «مژده جان پرور» در این مضمون چنین سروده است: عید غدیر، مژده جان پرور آورد  یعنى خبر ز سلطنت حیدر آورد فرمانروا به هر دو سرا شد بحق علىفرخنده‏تر از این خبر دیگر آورد سلطان نامدار، على آن كه كردگاراز عدل خود، وجود ورا مظهر آورد در پیكر مقدس اسلام جان دَمَداز بهر عارفان جهان، سرور آورد مولا على است، جان دو عالم فداى اومانند وى خداى كه را رهبر آورد؟       «ملك الشعراى بهار»، مخمّسى زیبا در مدح على علیه‏السلام و یاد غدیر دارد كه به چند بند آن اشاره مى‏شود: در غدیر خم امروز، باده‏اى به جوش آمدكز صفاى او روشن، جان باده نوش آمدو آن مبشر رحمت، باز در خروش آمدكان صنم كه از عشاق، برده عقل و هوش آمد      با هیولى توحید، در لباس انسانى درغدیر خم یزدان گفت مر پیمبر راكز پى كمال دین، شو پذیره حیدر را پس پیمبر اندر دشت بر نهاد منبر را برد بر سر منبر، حیدر فلك‏فر را   شد جهانِ دل روشن زان دو شمس نورانى گفت: بشنوید اى قوم، قول حقتعالى راهم به جان بیاویزید گوهر تولا را پوزش آورید از جان این ستوده مولا رااین وصىّ بر حق را، این ولىّ والا را           با رضاى او كوشید، در رضاى یزدانى«غدیرخم»، جلوه فضایل علوى است. شاعران بى‏شمارى در طول قرون، به نشانه ابراز ارادت و محبت به ساحت مولا، در این وادى طبع آزمایى كرده‏اند. پرداختن به همه مضامین ولایى و غدیرى كه در سروده‏هاى شاعران آمده است، كارى دشوار بلكه ناشدنى است. از این رو این نگاه گذرا به «غدیر در نگاه شاعران» را فرو مى‏بندیم و مقاله حاضر را با یك بند از تركیب بند بلند شاعر معاصر، مرحوم «مهرداد اوستا» ـ كه درباره حضرت على علیه‏السلام و غدیر و ولایت و فضایل امیرمؤمنان علیه‏السلام است ـ به پایان مى‏بریم: اى گوهر گوهر ولایتخورشید منوّر ولایت اى مهر فروغ بخش اسلام وى مشعل انور ولایت اى آیت حق و روح قرآن وى رایت و افسر ولایت سلطان سریر عقل و ایمانوالىّ هنر، درِ ولایت اى گوهر عشق و جان عرفانتاج سر و مفخر ولایت اى جان مجسّم نبوتوى روح مصوّر ولایت مقصود نبى ز لافتایىممدوح خدا ز هل اتایى   به این امید كه پرداختن به فضایل اهل‏بیت علیهم‏السلام و گنجاندن مدایح علوى در سروده‏ها و آثار هنرى و ترسیم جایگاه غدیر و ولایت در هندسه فكر و نظام و زندگى بشر، در دستور كار شاعران معاصر، بهویژه جوانانى قرار گیرد كه از آبشخور زلال ولایت سیراب شده‏اند و جان در گرو عشق مولا دارند. "جواد محدثى"





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 735]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن