تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):دانايى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828741494




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگوى حيات‌نو با عليرضا داوودنژاد كارگردان«تيغ زن»سينما‌ ختم ‌همه ‌هنرهاست


واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: گفت‌وگوى حيات‌نو با عليرضا داوودنژاد كارگردان«تيغ زن»سينما‌ ختم ‌همه ‌هنرهاست
سعيده خدابخش

به جرات مى‌توان گفت عليرضا داوودنژاد يكى از صريح‌ترين كارگردانان امروز سينماى ما است. اين كارگردان درحال حاضر فيلم سينمايى «تيغ زن» را بر پرده سينما‌ها دارد.قرار بود اين فيلم در ايام نوروز اكران شود اما هرگز ‌كسى نفهميد كه چرا فيلم با حدود سه ماه تاخير به نمايش گذاشته شد.«تيغ زن» در تبليغات بيلبوردى بدشانسى آورد. به گفته داوودنژاد براى تبليغات شهرى اين فيلم سناريو طراحى شده بود كه طبق سناريو سه نوع تبليغ پياپى براى «تيغ زن» در نظر گرفته شده بود.در طرح اول پوستر بنا بود كنجكاوى راجع به اسم فيلم ايجاد شود، در طرح دوم بايد اسم فيلم بيان مى‌شد و در طرح سوم ساير مشخصات فيلم و تاثير هنرپيشه‌ها ارائه مى‌شد ولى با وجود اينكه داوودنژاد براى اين پروسه تبليغاتى از وزارت نظارت و ارزشيابى مجوز دريافت كرده بود اين بيلبوردها توسط ارشاد پايين كشيده شد و باعث شد داوودنژاد وهمكارانش قيد تبليغات شهرى را بزنند و به تبليغ با اعلاميه دستى و چسباندن پوستر به درو ديوار اكتفا كنند. البته بسيارى معتقدند اين مسئله باعث مطرح شدن «تيغ زن» شد و در نهايت به ايراد ارشاد از بيلبوردهاى تبليغاتى به ضرر فيلم ختم نشد اما داوودنژاد معتقد است اين مشكلات باعث افتادن «تيغ زن» بر سر زبان‌ها نشد زيرا مخاطب گسترده از اين اتفاقات بى اطلاع مانده است.

قصه فيلم «تيغ زن» چيست؟

كارمن قصه گفتن نيست. قصه گفتن كار داستان‌نويس است. داستان گفتن يكى از كارهايى است كه سينما انجام مى‌دهد.

پس كار سينما چيست؟

سينما موجود زنده‌اى است كه مى‌بيند، مى‌شنود، احساس مى‌كند، حرف مى‌زند، قصه مى‌گويد، قاب مى‌بندد، مجسم مى‌كند، نمايش مى‌دهد و چشم‌انداز تازه‌اى از زندگى را به روى ما باز مى‌كند. چشم‌اندازى كه قصه هم يكى از وجوه آن است.

پس سينما يك موجود زنده است آن هم يك موجود پر سر و صدا، نورانى و با احساس؟

سينما را نمى‌شود توصيف كرد. چون سينما همان توصيف است. سينما در واقع آينه گردانى مى‌كند.

اين توصيف‌ها لابد متفاوت است؟

بله، چون شمار نامحدودى زاويه ديد وجود دارد.

تا آنجا كه يادم هست حافظ هم از آينه گردانى حرف زده است؟

ماه و خورشيد همين آينه مى‌گرداند.

گويا به نظر شما سينما ختم همه هنرهاست؟

اين داستان را كوبريك در اوديسه 2001 نشان داده است. شايد اين موجود زنده يعنى سينما همان جنينى است كه در انتهاى آن فيلم از درون محفظه‌اى شفاف با چشم باز به جهان هستى مى‌نگرد و گويا آن را مى‌شنود گويى بشر از طليعه تاريخ دوست نداشته كه در بيابان فنا گم بشود و براى همين سعى كرده كه لحظات سپرى شونده زندگى را ثبت كند و به خاطر بسپارد. بشر از ابتدا در صدد بيان و نگارش زندگى بوده و اختراع زبان، خط و هنرهاى ديگر حاصل همين تلاش است فرهنگ هم مثل سينما محصول است، دل و قعر آدمى است. بله سينما ختم هنرهاست.

سينما به قول امروزى‌ها نرم‌افزار فناورى نور و صداست. آنچه از اين به بعد در دنياى هنر اتفاق مى‌افتد شرح و بست اين نرم‌افزار است.

سينما سلوك هنرى بشر را سرانجام مى‌رساند. سينما كارگاه فكر و خيال است. به هر حال من ترديد ندارم كه سينما گمشده حافظ ما هم بوده است. او هنگامى كه خود را به كمال مطلوب نزديك احساس مى‌كند چيزى مى‌گويد كه گويى اولين نظريه‌پردازى موجود درباره سينماست.

بيا كه پرده گلريز هفت خانه چشم

كشيديم به تحرير كارگاه خيال

«تيغ زن» از محصولات اين كارگاه است؟

بله.

نقطه عزيمت مسير و سرانجام اين موجود زنده را شما چگونه تعريف مى‌كنيد؟

ما درباره آغاز و پايان زندگى چيزى نمى‌دانيم.

نمى دانيم چگونه به دنيا آمده‌ايم و نمى‌دانيم چگونه از دنيا خواهيم رفت. سينما مربوط به آن چيزى است كه در مسير زندگى اتفاق مى‌افتد. آغاز و پايان زندگى در لحظه‌هاى آن حاضر است.

سينما چشم اندازى از اين لحظه‌هاست.

به همين دليل لابد لازم نيست بدانيم «تيغ زن» از كجا شروع مى‌شود و به كجا ختم مى‌شود؟

لازم نيست ولى در فيلم پيداست.

فيلم با زنى شروع مى‌شود كه پشت تورى سيمى در كنار دريا به دام مى‌افتد و به خاطر مى‌آورد كه با منقار مرغ ماهى خوار كه روى دو لبه قيچى قرار دارد، ابروهايش را مى‌چيند و ما مى‌بينيم كه در همان هنگام دو نفر در شهر ساندويچ مغز و كباب راسته مى‌خورند و به يكديگر مى‌پيوندند و جلوى خانه او كشيك مى‌دهند.

و در پايان...؟

يك روز ديگر مى‌گذرد. به قول خيام بار ديگر خورشيد از قره به سلح مى‌رود و از سلح به قره بازمى‌گردد و روزى به شيدايى مى‌گذرد و زمين و آسمان غل غله آدميان را مى‌شنوند و فيلمى ساخته و نمايش داده مى‌شود!

درباره آن 2 نفر كه كباب و ساندويچ مى‌خورند بگوييد؟

يكى اسير عشق است و آن ديگرى اسير نفرت.

پس عشق و نفرت 2 مولفه از آن موجود زنده است كه «تيغ‌زن» به ما معرفى مى‌كند؟

بهتر است بگوييم 2 مولفه از چشم‌اندازى كه فيلم به چشم و گوش ما عرضه مى‌كند. فيلم براى همه ما به منزله يك سفر است.

سفر در حاشيه دريا با 2 ماشين آريا و پژو اتفاق مى‌افتد؟

همين طور است.

اگر شخص نيما در فيلم بيانگر عشق و مجيد نشانه نفرت باشد در آن صورت نازنين نماد چه چيزى است؟

زندگي...!

و عطا...؟

ايمان...!

و ارباب...؟

قدرت...!

در جايى به ارباب دكتر هم گفته مى‌شود.

پول پيش ارباب است. يعنى نوش دارو در دست اوست.

واقعا نوش دارو...؟

البته نه براى همه دردها.

اطلاق كلمه درد را به سينما با مناسبت مى‌دانيد؟

درمان بهتر است! شايد بهتر باشد بگوييم دغدغه.

دغدغه شما سينماست؟

بله.

پس از دغدغه‌تان بگوييد؟

سينما موجود زنده‌اى است كه نزديك به 40 سال است براى شناختن آن كار مى‌كنم.

آن را شناخته‌ايد؟

به او نزديك شده‌ام!

پس «تيغ‌زن» شما را به سينما نزديك كرد؟

بله... از هميشه بيش‌تر...

عطا و نازنين براى ما آشنا هستند ولى بقيه نه.

بله، چون آنها كمتر در دسترس ما هستند ما بيش از آنكه با خودشان آشنا باشيم با تاثيرات آنها آشنا هستيم بهتر است زياد هم به فكر نزديك شدن نباشيم!

عطا «تيغ‌زن» ما را ياد «عطا»ى هوو مى‌اندازد. آيا اين عطا همان عطاست؟

بله همان عطاست. آنجا ثروتمند و مرفه بود و اينجا در فقر و ستم است.

درباره ضرباهنگ فيلم بگوييد؟ كند نيست؟

وقتى ما با بازى‌هاى رايانه‌اى مانوس مى‌شويم و به سينماى اسپشيال افكت عادت مى‌كنيم ضرباهنگ سليقه‌مان مجازى مى‌شود. در اين فيلم شما به امر واقع دعوت مى‌شويد آنچه مى‌تواند اين مراجعه را آسان و جذاب كند سينماست. فيلم با كسانى كه براى لذت بردن از سينما به سالن مى‌آيند مشكلى پيدا نمى‌كند، اما فاصله‌گذارى‌هاى ناشى از پيش داورى و يا رسوب عادات مسئله ايجاد مى‌كند.

اگر حالت روحى فيلمسازها روى فيلمشان اثر مى‌گذارد نبايد گفت كه داوودنژاد در اين فيلم تلخ و خسته است؟

بله، اما ساختن و نمايش «تيغ‌زن» خستگى‌ام را در كرد و برايم طعم خوبى به جا گذاشت.

«تيغ‌زن» را مثل مصائب شيرين مفرح مى‌دانيد؟

موقعيتى كه آدم‌هاى فيلم درگير آن هستند تلخ‌تر از موقعيت «مصائب شيرين» است.

«تيغ‌زن» قرار بود نوروز اكران شود؟

زير پاى فيلم خالى شد، زمين خورد، جا ماند و ديگرى به مقصد رسيد!

اما فروش فيلم اميدواركننده است؟

بله.

بعضى فكر مى‌كردند اين فروش ادامه پيدا نكند؟

آنها كه سينما را با معركه‌گيرى و روحوضى مى‌سنجند و در واقع نه علاقه چندانى به اين نوع نمايش‌ها دارند و نه شناختى از سينما، علاقه‌اى به ادامه نمايش اين فيلم نداشتند وبراى زمين زدن آن هر كارى كه توانستند و مى‌توانند كردند و مى‌كنند. براى اين جماعت، سينما يعنى چيزى كمتر از عكاسى متحرك و فيلم يعنى حداكثر يك فتو رمان!

سرپايه دوربينى كه از جا نمى‌جنبد، لنزى كه براى نشان دادن صحنه تئاتر مناسب‌تر است و چراغ‌هايى كه براى نورپردازى صحنه را همچون ميوه‌فروشى‌ها نورافشانى مى‌كند.

اين جماعت از موفق شدن «تيغ‌زن» شادمان نمى‌شوند.

به فيلم بعدى فكر كرده‌ايد؟

دارد سروكله‌اش پيدا مى‌شود.

يك موجود نورانى و پرسروصدا؟!

فعلا سروصداى زيادى ندارد و مشغول پرسه زدن در دوردست‌هاست.

فكر مى‌كنيد سال آينده مى‌توانيم آن را ببينيم؟

اگر عمرى و رمقى بماند شايد.
 دوشنبه 10 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن